محمدتقی فاضلی میبدی
دولت حسن روحانی در دوسالواندی که از آغاز آن میگذرد، روزهای سخت و پرچالشی را پشت سر گذاشته است و توانسته با حمایتهای رهبری امور را پیش ببرد. حمایتهای داهیانه رهبر انقلاب از دولت در عرصههای مختلف بهویژه در ماجرای هستهای و توافق برجام، نمونه بارز و برجستهای از این موضوع است. با اینحال دولت در عرصههای اقتصادی تلاشهایی را در پیش گرفته که بیشک همان سیاستهای کلان نظام، بهویژه در عرصه اقتصاد مقاومتی تعریف میشود. بااینحال باوجود حمایتهای رهبری و موفقیت دولت همیشه منتقدانی هستند که دولتمردان را مینوازند. از اول انقلاب تا به حال که در کوران حوادث دست و پا میزنیم، چه از زمان جنگ و بعد از آن، حتی در زمان آیتالله هاشمیرفسنجانی، هر وقت آمدیم گامی به نفع این کشور برداشته شود که برای این ملت سود و منافع داشته باشد، یک عدهای سودجو سنگاندازی کردند و نمیگذاشتند جریان اصلاحطلبانه یا جریانی که به نفع و سود کشور بود، به سرانجام برسد. در دوران دولت اصلاحات گامهای خیلی بلندی برداشته شد و توانستیم با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنیم، دنیایی که خیلیها ما را قبول نداشتند ولی توانستیم اقداماتی را انجام بدهیم که میتوان به جرأت گفت تا به امروز اثرات خودش را دارد؛ همان چیزی که عزت ایرانی اقتضا میکند انجام شد ولی یک عده اقلیتی بودند که هر روز یک بحرانی میآفریدند؛ به دلیل اینکه نمیخواستند حرکتهایی دولت اصلاحات به مقصود برسد. در دولت احمدینژاد که براساس منافع این افراد و گروهها حرکت میکرد، شاهد بودیم غالب برنامهها و حرکتهای که تنظیم و برداشته میشد، به سود منافع ملی نبود. عدهای هم این اقدامات را بهبه و چهچه میکردند، آخرش هم دیدیم که چه تحریمهای خطرناک و چشمگیری کشور را در برگرفت. به جای اینکه آقایان بنشینند یک تدبیری بیندیشند و برای تحریمهای غیرمنطقی راهحل و گامهایی را بردارند، تحریمها را ورقپاره تفسیر میکردند. باتوجه به این حرفها و حرکتهایی که صورت میگرفت، کشور به سمتوسوی نابودی سوق پیدا میکرد. آنها فقط ماهی 45 هزار تومان به مردم میدادند؛ درحالیکه تورم های40درصدی درست کرده بودند. آن عدهای که در این دولت فقط کارشان سنگاندازی است، در آن زمان فریادشان بلند نمیشد و خاموش بودند تا اینکه فهمیدیم در قبال این سکوت، سودهای کلانی در جیبشان رفته است! در دولت آقای روحانی تصور این بود که کارهای مهمی انجام شود که دارد انجام میشود. ایشان در تبلیغات ریاستجمهوری خیلی از آن وعدههایی که میخواست بدهد، به صراحت بیان کرد و مردم هم براساس آن وعدهها به ایشان رأی دادند. همان گروههایی که سنگاندازی میکنند، برجام را زیر سؤال میبرند و روز انتخابات کاندیدای خودشان را آوردند که بیشتر از سه میلیون رأی هم نیاورد ولی مردم به دولت روحانی رأی دادند. بالاخره مشکلاتی که برای ما در این چند سال بهویژه در زمینه سیاستخارجی و اقتصادی درست شده است، باید حل شود. ایشان هم در سالهای اول و دوم ریاستجمهوری، این گام را جدی برداشت و تدبیر دکتر روحانی و همت آقای ظریف و درنهایت زیر نظر و هدایت مقاممعظمرهبری، مسئله برجام را به یک سرانجامی رساند که عزت ملی ما هم زیر سؤال نرفت، بلکه با اقتدار کامل این مسئله انجام شد و گام بلند موفقی بود. طبیعی بود عدهای که از اول انقلاب تا به الان سنگاندازی و بحرانآفرینی میکردند، در این دولت بهویژه سر برنامه برجام نمیخواستند دولت روحانی پیروز شود؛ بهدلیلاین که این پیروزی به سودشان نبوده است؛ بلکه خسارت هم باید بدهند. شاهد بودیم آنها دست به هر کاری زدند، حتی صداوسیما که باید رسانه ملی باشد، به کمک این گروه آمد ولی تلاشهایی که کردند به نتیجهای نرسید. الحمدلله دولت توانست کار خودش را انجام بدهد ولی باز شاهد هستیم که این افراد دوباره بهانهگیریهای جدیدی را شروع کردهاند ولی من بر این باور هستم که مردم با این جریان موافق نیستند؛ چون هم در انتخابات ریاستجمهوری و حتی انتخابات اخیر نشان دادند که صدای اقلیت را قبول ندارند. افرادی که این شرایط را برای دولت آقای روحانی به وجود میآورند -که میتوان گفت شرایط جالب و ایدهآلی نیست- کاری از پیش نمیبرند؛ چراکه هم مردم و هم هدایت رهبری پشتوانه چنین برنامههایی است. حالا این مخالفان هر کسانی که هستند، از صداوسیما گرفته تا برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، دولت باید سنگاندازی آنها و کارشکنیهای آنها را با صدای بلند به ملت بگوید. اگر دولت میخواهد اقداماتی که انجام میدهد با موفقیت همراه باشد و این بحرانآفرینیها به جایی نرسد، باید یک کار جدی اقتصادی را شروع کند. درحالحاضر اوضاع مملکت از نظر اقتصادی تا حدودی نامطلوب است و همچنان با تورم و رکود میجنگد. دولت باید هرچه سریعتر دراینزمینه اقدامات اساسی را انجام بدهد و نگذارد این گروهها به اهدافشان برسند که دراینصورت مردم بیشتر از همه لطمه خواهند دید.