Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

بازرگان به دنبال تفسیری دموکراتیک از اسلام بود/ تأثیر متقابل طالقانی و بازرگان از یکدیگر

بازرگان به دنبال تفسیری دموکراتیک از اسلام بود/ تأثیر متقابل طالقانی و بازرگان از یکدیگر

دکتر سید علی میرموسوی عضو هیئت‌ علمی دانشگاه مفید گفت: مرحوم بازرگان در آثار علمی خود تلاش می‌کرد فهمی نو و جدید از دین ارائه کند که با اقتضائات و نیازهای زندگی جامعه در جهان جدید سازگار باشد. یکی از شاخص‌های مهم این فهم جدید، قرائت و تفسیری دموکراتیک از اسلام بود.
مهدی بازرگان را به سبب تأملات فکری روشنفکرانه در عرصه دین و دینداری و دغدغه‌های احیاگرانه و اصلاح‌طلبانه از دین جزء پیشگامان جریان نواندیشی دینی در ایران می‌دانند. وی در زمینه قرآن‌پژوهی فعالیت‌های متعددی را انجام داده است. در دوره معاصر تفسیر علمی از قرآن مورد توجه برخی از مفسران و پژوهشگران قرآن قرار گرفته و هرکدام سعی کرده‌اند براساس انتظارات، پیش‌فرض‌ها و فهم خود از متن قرآن، تفسیری علمی از قرآن ارائه دهند که نمونه‌ بارز این نوع تفسیر، فعالیت‌های قرآن‌پژوهانه مهندس مهدی بازرگان است که از دهه ۲۰ و تا آخر عمر در سال ۷۳ به تفسیر و شرح آیات قرآن پرداخت.
خبرنگار ایکنا به مناسبت ۳۰ دی‌ماه، سالروز درگذشت مهندس بازرگان، گفت‌وگویی با سیدعلی میرموسوی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه مفید و رئیس دانشکده علوم سیاسی این دانشگاه، داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید. بازرگان مفسر موضوعی قرآن بود
  • بازرگان به دنبال آشتی علم و دین بود
  • بازرگان نگاه انحصارگرایانه به روشی علمی در قرآن‌پژوهی نداشت
  • نگاه بازرگان به قرآن پوزیتیویستی محض نبود
  • دانش فلسفی مرحوم بازرگان عمیق نبود
  • بازرگان مبتکر و مبدع سنت جدیدی در اندیشه دینی بود
  • بازرگان به دنبال تفسیری دموکراتیک از اسلام بود
  • طالقانی و بازرگان متأثر از یکدیگر بودند
  • بازرگان در عرصه اندیشه دینی سه دوره متوالی را طی کرد
 
ایکنا ــ ابتدا بفرمایید که مرحوم مهندس بازرگان چه نوع رویکرد و فهمی از قرآن داشتند؟ به نظر شما می‌توان عنوان مفسر را به مهندس بازرگان اطلاق کرد یا باید ایشان را فقط پژوهشگر قرآن دانست؟
مهندس بازرگان، یک نواندیش و روشنفکر دینی است که قرآن‌گرایی در کانون اندیشه او قرار دارد. ایده بازگشت به قرآن در سده اخیر در میان مسلمانان با بازنگری در اندیشه سنتی مطرح شد. با احساس ناتوانی سنت و برداشت‌های سنتی از دین، برخی از نواندیشان دینی به این تفکر رسیدند که آشتی دادن تجدد و دانش‌های جدید با اسلام و زندگی مسلمانان از راه بازگشت به قرآن امکان‌پذیر است. مهندس بازرگان هم در این سنت فکری قرار دارد. ایشان در دوران تحصیل در اروپا با گروهی از کاتولیک‌هایی که برای آشتی مسیحیت و تجدد تلاش می‌کردند، آشنا شد و به این نتیجه رسید که نه تنها تجدد با مذهب ناسازگاری ندارد، بلکه اساسا تجدد در غرب ریشه‌ای مذهبی دارد. در آن دوران در ایران هم نوعی مذهب ستیزی رواج داشت و گروهی از دولتمردان و روشنفکران، مذهب را عامل عقب‌ماندگی کشور می‌دانستند. مرحوم بازرگان در مخالفت با این جریان تلاش می‌‎کرد تا سازگاری مذهب و تجدد را نشان دهد و عامل عقب‌ماندگی را در مسائل دیگر جست‌وجو می‌کرد. به اعتقاد ایشان، قرآن به عنوان متن اصیل اسلام می‌تواند الهام‌بخش برداشتی از دین باشد که نه تنها با ارزش‌ها و نهادهای دوران جدید ناسازگاری ندارد، بلکه آنها را تقویت می‌کند. بنابراین در یک جمع‌بندی کلی، رویکرد مهندس بازرگان به قرآن، یک رویکرد نواندیشانه است و با قرآن‌گرایان سلفی تفاوت آشکاری دارد، به گونه‌ای که نمی‌توان ایشان را با آنها مقایسه کرد.
در پاسخ به بخش دوم سوال، یعنی اینکه آیا می‌توان بازرگان را از مفسران قرآن دانست؟ باید گفت که به نظر می‌رسد ایشان در درجه اول قرآن پژوهی است که کارهای ماندگاری در حوزه قرآن انجام داده است. افزون بر این او اساسا زندگی قرآنی داشته است و از این جهت حتی رویکرد جدیدی را طرح می‌کند. در چارچوب مباحث موضوعی می‌توان ایشان را یک مفسر موضوعی قرآن به حساب آورد. ایشان تفسیر ترتیبی ندارد، ولی تفسیر موضوعی دارد، که از این نظر به عنوان مفسر موضوعی قرآن به حساب می‌آید.
ایکنا ــ انتقادی که گاه از آثار مرحوم بازرگان دارند این است که وی در مواجهه با قرآن نگرش علم‌گرایانه و از موضع پوزیتیویسم داشت. شما چنین انتقادی را متوجه مرحوم بازرگان می‌دانید؟
 
اندیشه مرحوم بازرگان چند رکن دارد که یکی از آنها علم است. ایشان همواره درصدد آشتی علم و دین بود. بنابراین اینکه در نگاه به قرآن هم از علم بهره برده، درست است. ایشان نگرش تکاملی به دین را مطرح کرده و اینکه اساسا دین همسو با تکامل بشر در حال تکامل است، و بنابراین یکی از مراحل کمال بشری هم علم و دانش جدید است. بر این اساس ایشان در صدد آشنایی علم و دین و تفسیر علمی آیات قرآن بود. علاوه بر این ایشان به همسویی کتاب طبیعت و کتاب آسمانی اعتقاد دارد و قانون الهی را همسو با قانون طبیعی می‌داند و می‌کوشد تفسیری علمی از آموزه‌های قرآنی، حتی در مسئله معاد با استفاده از ترمودینامیک، ارائه کند. با این حال نمی‌توان ادعا کرد که بازرگان همه مفاهیم قرآن را کاملا علمی تفسیر می‌کرد و در مواردی که آموزه‌های قرآنی با مبانی علمی قابل توجیه نبود، آنها را کنار می‌گذاشت. اساسا بازرگان نگاهی انحصارگرایانه به روشی علمی نداشت و علم جدید را معیار پذیرش اعتقادات دینی قرار نمی داد، ولی از علم در جهت فهم و تفسیر بهتر آیات بهره می‌برد.
ایکنا ــ در واقع پوزیتیویست محض نبود؟
بله دقیقا.
ایکنا - اگر بخواهید به اندیشه و نگرش دینی بازرگان و حتی رویکرد قرآن‌پژوهی ایشان نگاهی انتقادی داشته باشید، چه انتقادی را مطرح می‌کنید؟
نخست یادآوری این نکته لازم است، که ایشان با نگارش کتاب دو جلدیِ «سیر تحول قرآن»کاری بسیار ارزشمند و ماندگار در ارتباط با قرآن انجام داد. این کتاب از برکات زندان است و در دوره‌ای که در برازجان در زندان به سر می‌برد کار تحقیق و نگارش آن را آغاز کرد. بحث مرحوم بازرگان در این زمینه در نوع خودش یک بحث بی‌نظیر بوده و کسی دیگر، کاری مانند ایشان انجام نداده است. ایشان بحث چگونگی تحول و تنوع قرآن را مطرح می‌کند؛ در قرآن نظم درونی خاصی استوار است، ولی در عین حال آیات کوتاه و طولانی، مسجع و یا غیر مسجع، وجود دارد و همه آیات از یک آهنگ خاص برخوردار نیستند. حال اینکه چگونه این تنوع در قرآن پدیدار شده است، پرسشی بود که مرحوم بازرگان به آن پرداخت و در کتاب سیر تحول قرآن، با روشی بسیار بدیع و بهره‌گیری از ریاضیات نشان داد که طول آیات تابع زمان نزول آنها است که در طول ۲۳ سال افزایش یافته و هر آیه بلندتر از آیه قبل و کوتاه‌تر از آیه بعد است. همچنین ایشان بحث ترتیب تاریخی نزول آیات را به شیوه خوبی مطرح کرد و به نتیجه مهمی رسید و آن این بود که تعداد کلمات نازل شده بر پیامبر در هر سال یکسان و برابر ۳۶۳۰ کلمه در سال است که ساختار و نظمی فرابشری در قرآن را نشان می‌دهد و می‌تواند از اعجاز این کتاب باشد. قبل از مرحوم بازرگان بحث روش سنتی تفکیک آیات مکی و مدنی مطرح شده بود که روش دقیقی نبود. بحث دیگر هم متعلق به نلدکه و بلاشر، بود که بر اساس نقلیات و قواعد عقلی ترتیب نزول و زمان نزول را مطرح می‌کردند، ولی مرحوم بازرگان با افزودن مباحث ریاضی در این راستا کار مهمی کرد. دستاورد مرحوم بازرگان بسیار برجسته‌تر از کارهای پیش از ایشان است که هم سازگاری درونی بیشتر و هم ترتیب قابل دفاع‌تری دارد.
ایشان در جلد دوم کتاب «سیر تحول قرآن»، هفت موضوع را بررسی کرده و تعداد آیات مربوط به آنها را مشخص می‌کند، موضوعاتی مانند آخرت و قیامت، رسالت پیامبران، رسالت خاتم‌الانبیا، جهان، مواجهه پیامبر با امت اسلام و احکام تربیتی و فقهی و سایر مباحث از موضوعاتی هستند که ایشان درصدهایشان را مشخص کرده و سیر تحول موضوعی قرآن را بررسی می‌کند که کاری تازه و نو بود. در ادامه ایشان تحول محتوایی قرآن را بررسی می‌کند. یکی از ویژگی‌های مهم کار استاد بازرگان در این کتاب، این است که کتاب جنبه توصیفی دارد و خیلی به نتیجه پرداخته نشده است.
در ارتباط با نقد استاد بازرگان نیز می‌توان گفت که کار هر اندیشمندی از جهتی می‌تواند قابل انتقاد باشد، به عنوان نمونه می‌توان نوع نگاه ایشان در تفسیر علمی برخی از آیات را مورد نقد قرارداد. ایشان در راستای آشتی علم و دین از برخی از یافته‌های علمی در تفسیر قرآن بهره می برد، که چه بسا در آن روزگار چندان ایرادی نداشت، ولی به تدریج کاستی‌های این کار مشخص شد. برای مثال بحث‌های وی در زمینه قانون طبیعی و همسویی وحی با آن بر مبنای نگرشی به این مفهوم استوار است که امروز مورد انتقاد قرار گرفته است. از طرف دیگر، دانش فلسفی مرحوم بازرگان چندان عمیق نبود و همین امر زمینه نقد بازرگان را فراهم می‌کند. یا درباره بحثی که درباره رابطه علم و دین مطرح می‌کند، می‌توان در برخی از مبانی و مفروضات آن تشکیک کرد. کتاب سیر تحول قرآن، که شاهکار وی محسوب می‌‌شود، از جهاتی مورد انتقاد قرار دارد و با کاستی‌هایی روبه‌روست که می‌توان آن را بر طرف کرد. افزون بر این چه بسا برخی از ادعاهای ایشان در پرتو یافته‌ها و دستاوردهای دین شناسی و فلسفه دین مورد نقد باشد. همچنین تفسیر ایدئولوژیک از دین که در کتاب بعثت و ایدئولوژی طرح شده، اگر چه در فضای قرن بیستم قابل انتظار بود، ولی در قرن ۲۱، که عصر پسا ایدئولوژی است، مقبولیت ندارد. با وجود این در مجموع به نظر می‌رسد آثار ایشان می‌تواند در زمینه نواندیشی دینی، الهام بخش باشد. مرحوم بازرگان، مبتکر و مبدع یک سنت جدیدی در اندیشه دینی بود که این سنت می‌تواند تداوم پیدا کند.
ایکنا ــ بازرگان چه تفسیر و قرائتی از دین و دینداری داشت؟
مرحوم بازرگان در آثار علمی خود، تلاش می‌کرد فهمی نو و جدید از دین ارائه کند که با اقتضائات و نیازهای زندگی جامعه در جهان جدید سازگاری داشته باشد. یکی از شاخص‌های مهم این نوع فهم جدید، قرائت و تفسیری دموکراتیک از اسلام بود. برخی قائل به بازرگان متقدم و بازرگان متاخر هستند و معتقدند اندیشه‌های او به مرور زمان تغییر پیدا کرده است؛ به نظر نمی‎رسد این‌گونه باشد. بلکه باید گفت تاکید‌های ایشان در نوع نگرش به دین متفاوت بوده است. در واقع بازرگان در عرصه اندیشه دینی، سه دوره متوالی را طی کرد؛ بازرگانی که احیاگر دین است. دوم بازرگانی که می‌خواهد یک نوع ایدئولوژی برای مبارزه آن هم بر پایه دین استخراج کند. و سوم، بازرگانی که منتقد اسلا‌م‌گرایی است. بازرگان جوان، در عصر تجددگرایی آمرانه که با نوعی دین‌ستیزی همراه بود، دین را منبعی برای اصلاح و تربیت بشر و عامل تضمین کننده اخلاق اجتماعی می‌دانست. همچنین، وی با تاکید بر نقش کار در اسلام و ارتباط آن با عمل صالح، نقش دین را در تقویت وجدان‌خواهی و اخلاق حرفه‌ای مورد تاکید قرار می‌داد. بازرگان، در این مرحله که تا پایان دهه ۲۰ و حتی نزدیک به کودتای ۲۸ مرداد طول می‌کشد، چندان به نقش سیاسی دین توجه نمی‌کند، بلکه بیشتر به نقش تربیتی و اصلاحی دین توجه دارد. وی در برابر کسانی که دین را عامل انحطاط و عقب ماندگی جامعه می‌دانستند، بر نقش تربیتی و اصلاحی دین تأکید می‎کرد.
در مرحله دوم، یعنی بعد از کودتای ۲۸ مرداد، با نوشتن کتاب «بعثت در ایدئولوژی»، به نقش دین در رهایی جامعه از معضلات اجتماعی به ویژه استبداد توجه می‌کند و به همین منظور پیوند مبارزه سیاسی و مبارزه مذهبی را مورد توجه قرار می‌دهد و آن‌ها را هم‍‌سو می‌دانست و معتقد بود برای مبارزه با نظام استبداد سیاسی، باید به ابعاد سیاسی دین را تقویت کرد. بازرگان در مقاله مرز دین و سیاست، تلاش کرد از یک سو ابعاد سیاسی دین را برجسته کند و از سوی دیگر، جدایی نهاد دین و دولت را مطرح و رابطه ابزاری دین ودولت را نقد و نفی کرد. هر چند برخی شاید تصور می‌کنند دیدگاه بازرگان به رابطه دین و سیاست پیش از انقلاب و بعد از آن تغییر یافته است، ولی بازرگان درهمان مقاله مرز دین و سیاست نیز بر جدایی نهاد دین و دولت تاکید کرده است. بنابراین دیدگاه بازرگان پیر در این موضوع نسبت به بازرگان جوان تغییری نکرده است.
در مرحله سوم، یعنی بعد از انقلاب، یک نوع اسلام‌گرایی در جامعه پدیدار شد، که در پی اجرای اجباری برخی از ظواهر شرعی بود و نیز دین در معرض بهره‌برداری ابزاری برای تقویت قدرت سیاسی قرار گرفت. بازرگان پیر احساس می‌کند در حکومت دینی، اهداف معنوی و متعالی دین در سایه اهداف دنیوی دین مورد فراموشی واقع شده و دین برای دنیا و دین برای حکومت، جای دین برای خدا، توحید و آخرت را گرفته است. وی در این مقطع و در مقاله «آخرت و خدا؛ هدف بعثت انبیا» و یا در رساله «پادشاهی خدا»، می‌گوید که دین برای اداره زندگی دنیوی ما برنامه‌ای ارائه نکرده، بلکه آن را به عقل بشری واگذار کرده است. دوم اینکه، وی، ملک مطلق را تنها برای خدا می‌داند و از منظر او، هیچ کس شایستگی این را ندارد که از یک نوع حاکمیت مطلق برخوردار باشد. در واقع، دین یکی از ارکان مهم تفکر مهندس بازرگان بوده است، اما برحسب اقتضائات زمان، تاکید ایشان نیز براینکه چه بعدی از دین مورد توجه قرار گیرد، متفاوت بوده است. به بیان دیگر می‌توان دیدگاه و شخصیت بازرگان را به آب قنات تشبیه که اگر چه در زمستان گرم و در تابستان خنک به نظر می رسد، ولی این احساس گرما و خنکی، به شرایط بیرونی بستگی دارد و دمای آب قنات همیشه یکسان است.
ایکنا ــ همان‌طور که می‌دانید، مهندس بازرگان و آیت‌الله طالقانی سال‌های سال با هم دوستان صمیمی بودند. فکر می‌کنید کدام یک بر دیگری بیشترین تأثیر را داشته و این تأثیر در نوع نگرش قرآنی کدام یک بازتاب بیشتری داشته است؟
این دو شخصیت از یکدیگر تأثیر پذیرفته بودند. طالقانی در جایی گفته است بعد از آشنایی با مرحوم بازرگان، نگرش ایشان نسبت به جهان، دانش و رابطه علم و دین متحول شده است. مرحوم بازرگان نیز در برخی جاها به بهره بردن از آيتالله طالقانی اشاره کرده است. به نظر می‌رسد این دو شخصیت بر روی هم تاثیری متقابل داشته‌اند. یعنی آیت‌الله طالقانی در بهره بردن از دانش جدید و نوع نگرش ایشان به غرب و تجدد از مرحوم بازرگان تأثیر پذیرفته و در مقابل نیز مرحوم بارزگان در دانش سنتی و اجتهادی و شاید در برخی از مباحث قرآنی، از آیت‌الله طالقانی تأثیر پذیرفته است.
Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم