Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

هشدار؛ فاصله بين مطالبات مردم با نهادهاي ديني

هشدار؛ فاصله بين مطالبات مردم با نهادهاي ديني

فاضلی میبدی: مسئولان همواره دنبال این بودند که مشکلات را دفع کنند، نه آن را رفع کنند. امروز اگر مسئولان به مشکلات مردم توجه نکنند وضعیت جامعه مانند اتوبوس دانشگاه آزاد خواهد شد که ترمز بریده است و خبر نداریم و زمانی متوجه می‌شویم که دیگر دیر شده است.
آرمان- احسان انصاری: جامعه مانند یک سیستم است و بخش‌های مختلف آن به صورت در هم تنیده عمل می‌کنند. در چنین شرایطی اگر یکی از بخش‌های جامعه به خوبی عمل نکند یا عملکرد ناقصی داشته باشد به سایر بخش‌های جامعه نیز آسیب می‌زند. این وضعیت امروز در جامعه ایران وجود دارد و ناکارآمدی بخش اقتصادی به دیگر بخش‌ها ضربه زده و آینده جامعه را در چشم انداز مبهمی قرار داده است. شاید مهم‌ترین بخشی که از ناکارآمدی بخش اقتصادی آسیب دیده، دو ساحت مهم دین و خانواده بوده که هر کدام به شکلی دستخوش پیامدهای وضعیت نامناسب اقتصادی مردم شده است. نتیجه این وضعیت نیز بی اعتمادی بین مردم و ساختارهای تصمیم‌گیری جامعه بوده است. به همین دلیل «آرمان» برای تحلیل و بررسی این موضوع با حجت‌الاسلام محمدتقی فاضل میبدی یزدی استاد حوزه و دانشگاه و یکی از چهره‌های نواندیشی دینی در ایران گفت‌وگو کرده است که در ادامه آن را می‌خوانید:
‌چرا در شرایط کنونی مسائل اقتصادی رویکردهای کلی جامعه در زمینه‌های مختلف اعم از فرهنگی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است؟ آیا در شرایطی که همه چیز به مشکلات اقتصادی مردم گره خورده امکان بحران‌ها و چالش‌های جدید در کشور وجود ندارد؟
در مرحله نخست ما باید دلایل مشکلات اقتصادی را مشخص کنیم که چرا وضعیت جامعه از نظر اقتصادی به این نقطه رسیده است. از سوی دیگر باید آثار و پیامدهای نامطلوب نابسامانی‌های اقتصادی بر مردم را بررسی کرد. مشکلات اقتصادی در40 سال گذشته به شکل‌های مختلف وجود داشته و متعلق به امروز و دولت آقای روحانی نیست. در سال‌های پس از انقلاب مردم ایران با انواع و اقسام تورم، رکود و تحریم‌های بین‌المللی مواجه بودند. با این وجود آنچه در این زمینه دارای اهمیت است این است که در به وجود آوردن این مشکلات دولت به تنهایی مقصر نبوده و در شرایط کنونی نیز نیست. امروز شرایط کشور به شکلی است که مسائل مختلف در هم تنیده شده و هر کسی نیز تلاش می‌کند در کار دیگری دخالت کند. به عنوان مثال اگر دولت در زمینه مسائل اقتصادی تصمیم صحیحی بگیرد ممکن است فردی در یک تریبون سخنی به زبان بیاورد و یا صداوسیما برنامه‌ای پخش کند که در سیاستی که دولت اجرا کرده تأثیر منفی بگذارد و برنامه دولت را خنثی کند. گاهی مشکلات اقتصادی مردم ناشی از بی تدبیری دولت است، گاهی ناشی از تحریک‌ها و فشارهای بین‌المللی است و گاهی نیز ناشی از دخالت برخی نهادها در رویکرد دولت است. در نتیجه نمی‌توان تنها یک عامل را مقصر وضعیت نابسامان اقتصاد کشور تلقی کرد و عوامل مختلفی در این زمینه نقش دارد. در دولت یازدهم آقای روحانی تلاش کردند در سیاست خارجی ایران نسبت به کشورهای جهان تغییر ایجاد کنند و این تغییر با برجام تا حدود زیادی محقق شد. پس از برجام رویکرد سرمایه‌گذاری خارجی در کشور تقویت شد و ما شاهد بودیم که اقتصاد ایران روند رو به رشدی را در پیش گرفت. با این وجود برخی از مخالفان داخلی دولت با کشورهای مخالف برجام مانند اسرائیل و عربستان دولبه یک قیچی شدند که در نتیجه چنین وضعیتی آمریکا از برجام خارج شود و رویکرد گذشته برجام ادامه پیدا نکند. در نتیجه پس از این اتفاق نابسامانی‌های اقتصادی قابل پیش‌بینی بود که جامعه با اضطراب بیشتری به روند خود ادامه بدهد.
چرا دولت نتوانست به خوبی دوران پس از برجام و خروج آمریکا از برجام را پیش‌بینی کند؟
در ماه‌های اخیر آن چیزی که شرایط اقتصادی کشور را نامتعادل کرد افزایش قیمت ارز و اتفاقاتی بود که در این زمینه رخ داد. در چنین شرایطی دلالان از این وضعیت سوءاستفاده کردند و تا آنجا که امکان داشت فضای بازار را ملتهب کردند. از سوی دیگر تورم نیز روند صعودی به خود گرفت و در نتیجه دراقتصاد ایران بلبشو رخ داد که در نهایت سبب گرانی و بالا رفتن هزینه زندگی مردم شد. در این شرایط دولت تلاش کرد تا آنجا که امکان دارد این وضعیت را کنترل کند. با این وجود نکته مهم در این زمینه این است که کنترل اقتصاد کشور به تنهایی در اختیار دولت قرار ندارد و اقتصاد ایران افسارگسیخته شده است. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «ای پسرم از فقر بپرهیز که سه اثر منفی خواهد داشت. نخست دین را ناقص می‌کند؛ دوم عقل را خراب می‌کند و سوم جامعه را به شورش وادار می‌کند». براساس فرمایش حضرت علی(ع) فقر در مرحله نخست دین را ناقص می‌کند و شرایطی را به وجود می‌آورد که دین مردم تحت تأثیر امرار معاش و زندگی اقتصادی آنها قرار می‌گیرد. از سوی دیگر فقر اجازه نمی‌دهد عقل به خوبی کار کند و به همین دلیل قدرت تدبیر در بین مردم کاهش پیدا می‌کند. در چنین شرایطی است که جامعه راهی جز شورش و طغیان پیدا نمی‌کند و در نتیجه فضای جامعه ملتهب می‌شود.
‌آیا این وضعیت در جامعه نیز به وجود آمده است؟
بله؛ در شرایط کنونی این وضعیت در جامعه ما به وجود آمده است. امروز اگر در خیابان‌ها رفت و آمد کنید یا اینکه از جزئیات زندگی مردم آگاهی پیدا کند متوجه خواهید شد که بسیاری از مردم در شرایط مناسب اقتصادی زندگی نمی‌کنند و بلکه با مشکلات مهمی در این زمینه مواجه هستند. در شرایط کنونی وضعیت زندگی بسیاری از کارگران مناسب نیست و حقوق بسیاری از کارگران به تعویق افتاده است. این در حالی است که تاکنون سابقه نداشته حقوق برخی از ارگان‌ها و سازمان‌ها به تعویق بیفتد. با تلاش بی‌وقفه دولت یازدهم تورم مهار شد اما رکود همچنان وجود داشت. در شرایط کنونی تورم و رکود با هم وجود دارد و مردم از نظر اقتصادی زندگی سختی را تجربه می‌کنند. این وضعیت نیز می‌تواند آبستن اتفاقاتی زیادی در آینده باشد. ممکن است نهادهای امنیتی عنوان کنند که ما توانایی کنترل اتفاقات احتمالی آینده را خواهیم داشت، اما در واقع چنین نخواهد بود. قرار نیست مردم حتما در خیابان‌ها برای بهبود زندگی خود فریاد بزنند. همین که مردم در خانه‌هایشان به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی در رنج و عذاب هستند کافی است و به مراتب از حضور و فریاد در خیابان‌ها خطرناک‌تر است. ما نباید تنها با عینک سیاسی به این قضایا نگاه کنیم و بلکه باید به صورت اخلاقی نگاه کنیم. پیامبر مکرم اسلام می‌فرماید: «اگر کسی رنج کسی را می‌بیند و به آن کمک نمی‌کند مسلمان نیست» به همین معناست. به نظر می‌رسد امروز مسئولان و دولت به خوبی از وضعیت نامناسب اقتصادی مردم آگاهی دارند. با این وجود هنوز هیچ اقدام موثری برای بهبود اوضاع اقتصادی مردم صورت نگرفته است. مسئولان باید امروز که امکان کنترل اتفاقات احتمالی آینده هست، برای مشکلات مردم چاره اندیشی کنند. اگر فردا مردم با توجه به شرایط نامناسب اقتصادی خود به خیابان‌ها آمدند و دست به شورش زدند دیگر برای پیدا کردن راه حل دیر خواهد شد. در نتیجه امروز و قبل از اینکه اتفاقی رخ بدهد باید برای مشکلات مردم چاره اندیشی کرد.
‌به نظر شما مسئولان برای حل مشکلات مردم چقدر زمان دارند؟ آیا امروز نیز دیر نشده است؟
مشکلات کنونی مردم مانند اتفاقی است که در دانشگاه آزاد رخ داد. براساس اخبار منتشر شده اتوبوسی که واژگون شده از پنج سال پیش دارای اشکال بوده و با این وجود در طول این پنج سال به کار خود و حمل و نقل دانشجویان ادامه داده است. در طول این سال‌ها نیز کسی فکر نمی‌کرد این اتوبوس به مشکل بخورد یا اینکه توجهی به آن نمی‌شد. با این وجود هنگامی که اتوبوس واژگون شد و تعدادی از دانشجویان کشته شدند تازه مسئولان به فکر افتادند که باید ناوگان حمل و نقل دانشگاه آزاد را ترمیم کنند و امروز که کار از کار گذشته همه دستور صادر می‌کنند. مسئولان اگر می‌خواستند کاری انجام بدهند باید در گذشته چاره اندیشی می‌کردند و اجازه نمی‌دادند ناوگان ترابری دانشگاه با چنین وضعیتی به کار خود ادامه بدهد. همیشه گفته‌اند پیگیری بهتر از درمان است. نکته مهم این است که در شرایط کنونی که افکار عمومی جامعه جریحه‌دار و چندین خانواده داغدار شده‌اند، مسئولان برای توجیه عملکرد نامناسب خود تصمیمات و دستورهایی را صادر می‌کنند. البته این رویکرد موقتی است و یک هفته بیشتر طول نخواهد کشید. به نظر می‌رسد پس از یک هفته و آرام شدن فضای جامعه دوباره یک اتفاق مشابه رخ می‌دهد که جامعه را ملتهب خواهد کرد. ما در گذشته نیز بارها شاهد چنین اتفاقاتی در کشور بوده‌ایم و هیچگاه از گذشته درس نگرفته‌ایم. مسئولان همواره دنبال این بودند که مشکلات را دفع کنند، نه آن را رفع کنند. امروز اگر مسئولان به مشکلات مردم توجه نکنند وضعیت جامعه مانند اتوبوس دانشگاه آزاد خواهد شد که ترمز بریده است و خبر نداریم و زمانی متوجه می‌شویم که دیگر دیر شده است.
‌فشار اقتصادی به مردم به چه میزان ساحت دین و دینداری را در جامعه تهدید می‌کند؟ آیا بی‌اعتمادی مردم به برخی بخش‌های دینی جامعه به دلیل فشار‌های اقتصادی بوده است؟
براساس فرمایش پیغمبر اسلام(ص) فقر منشأ همه فسادهاست. در شرایط کنونی نزدیک به90 درصد مشکلات و چالش‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه ما ناشی از شرایط نامناسب اقتصادی است. افزایش آمار طلاق، فحشا، دزدی، قتل و بزهکاری تا حدود زیادی به وضعیت نامناسب اقتصادی باز می‌گردد. شاید عوامل دیگری نیز در این زمینه نقش داشته باشد اما 90 درصد آن به دلیل مشکلات اقتصادی است که در بین مردم جامعه وجود دارد. نکته مهم دیگر اینکه در کشور ما و کشورهای جهان سوم هنگامی وضعیت اقتصادی بهم می‌خورد که رویکرد سیاست خارجی ما بهم خورده است. در نتیجه کشوری که در زمینه اقتصاد داخلی و سیاست خارجی وضعیت مطلوبی ندارد با بی‌اعتمادی مردم نسبت به ساختارها مواجه خواهد شد. اینکه شعار بدهیم و خط و نشان بکشیم، دردی از ما دوا نخواهد کرد. مشکلات مردم با سیاست و عقل و تدبیر حل می‌شود. ما باید به جای اینکه بودجه برخی نهادها را بالا ببریم باید شرایط زندگی را برای مردم بالا ببریم و تلاش کنیم بین اقشار مختلف جامعه وحدت و مودت ایجاد کنیم. باید شرایطی مهیا شود که مردم به حکومت اعتماد کنند و حکومت نیز به صورت جدی به دنبال حل مشکلات اقتصادی مردم باشد.
 ‌چرا مسئولان از درک واقعیت‌های زندگی مردم ناتوان شده‌اند؟ آیا این مسأله به نوع زندگی مسئولان و تفاوت آن با زندگی مردم باز می‌گردد؟ این مسأله که بسیاری از آقازاده‌ها در خارج از کشور دارای منزل و امکانات هستند، در حالی که مردم با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه هستند، چه تأثیری روی افکار عمومی خواهد گذاشت؟
آن چیزی که محسوس است این است که برخی هزینه‌های هنگفتی انجام می‌دهند که مردم به چشم دیگری به آن نگاه می‌کنند. به عنوان مثال مردم به مسئول یا نزدیکان یک مسئول که در منازل آنچنانی زندگی می‌کنند و ماشین‌های گرانقمیت سوار می‌شوند به چشم دیگری نگاه می‌کنند. از سوی دیگر مردم هنگامی که مشاهده می‌کنند بسیاری از اقشار پایین جامعه در سرمای زمستان فاقد وسایل گرمایشی هستند اما در مقابل دیدگان آنها هزینه‌های هنگفتی برای گرم کردن یک مکان صورت می‌گیرد، ناراحت می‌شوند و با خود فکر می‌کنند مسئولان نسبت به مشکلات آنها بی‌توجه هستند. به عنوان مثال در شهرهایی مانند قم و مشهد که شهرهای مذهبی به شمار می‌روند ده‌ها مسجد و حسینیه وجود دارد. با این وجود در حاشیه این شهرها مردم به شکل فلاکت‌باری زندگی می‌کنند و با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستند. از این سخن نباید چنین تعبیر کرد که بنده با ساخت و سازهای مذهبی مخالفم، بلکه آن را لازم می‌دانم. با این وجود اگر این ساخت و سازها و اماکن با زندگی مردم تفاوت جدی داشته باشد و مردم چنین فعالیت‌هایی را اشرافی‌گری مذهبی تلقی کنند، بسیار خطرناک خواهد بود. متأسفانه برخی به دلیل شرایط و امتیازاتی که پدران آنها در اختیار داشتند به جایگاهی دست پیدا کردند که مستحق آن نبودند. به عنوان مثال اگر خانواده‌های شهدا را مستثنی کنیم در کنکور برخی اقشار خاص دارای سهمیه هستند که استحقاق آن را ندارند و حق دیگران را ضایع می‌کند. به نظر می‌رسد در کشور ما از همه چیز سخن گفته می‌شود به‌جز اخلاق. کسی که پشت میز می‌نشیند باید به اندازه خود بردارد، نه اینکه همه فرزندان و نزدیکانش یک‌شبه راه صدساله را بپیمایند. از سوی دیگر نظارت نیز در کشور ما ضعیف است. وضعیت زندگی مسئولان به خوبی مورد نظارت قرار نمی‌گیرد. جامعه ما در مسیری قرار گرفته که روزبه‌روز فساد در آن بیشتر می‌شود و کسی نیز به صورت جدی با آن برخورد نمی‌کند. هر چی برخوردها و نظارت‌ها در این زمینه کمتر باشد به همان اندازه چشم‌انداز مبهم‌تری پیش روی جامعه قرار خواهد گرفت.
‌آیا ساحت خانواده در ایران توسط اقتصاد نابسامان تهدید می‌شود؟ آیا فشارهای اقتصادی در نهایت خانواده را در جامعه ایران در معرض فروپاشی قرار خواهد داد؟
اقتصاد در این زمینه تأثیر داشته اما دلیل اصلی نبوده است. علاوه بر اقتصاد ساحت خانواده توسط شبکه‌های تبلیغاتی و فضای مجازی نیز آسیب دیده است. با این وجود اگر خانواده‌های جامعه احساس می‌کردند که نیازهای طبیعی آنها برای مسئولان حائز اهمیت است و مسئولان نسبت به بهبود وضعیت زندگی مردم اهتمام جدی دارند توجه به شبکه‌های مجازی کمتر می‌شد. در نتیجه توجه زیاد به شبکه‌های اجتماعی به دلیل بی‌توجهی مسئولان به مشکلات مردم است. متأسفانه بین برخی نهادهای دینی و مطالبات اصلی مردم فاصله افتاده است. هنگامی که مردم اوقات فراغت ندارند و بی‌وقفه باید دنبال معاش خود باشند، شادی در بین افراد خانواده و مردم کاهش پیدا می‌کند و در نتیجه ساحت خانواده تحت تأثیر قرار می‌گیرد. به نظر می‌رسد وضعیت نامناسب اقتصادی شادی را از مردم گرفته است.
Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم