سید محمدعلی ایازی: پیامبر اسلام(ص) آموزههای دین را متناسب با شرایط بیان میکرد.
حجت الاسلام سیدمحمدعلی ایازی، استاد حوزه و دانشگاه، گفت: یکی از ویژگیهای اخلاقی و رموز موفقیت پیامبر اسلام حکیم بودن ایشان است. پیامبر آموزههای دین را متناسب با شرایط به مردم عرضه میکرد و زمینه شناخت و ایمان مخاطبان خود را فراهم میساخت.
به گزارش ایکنا از اصفهان، خداوند در قرآن کریم از پیامبر اکرم(ص) با عنوان «رحمت للعالمین» یاد کرده است که این تعبیر نوع جهتگیری و ویژگی شخصیت معنوی و اخلاقی ایشان را نشان میدهد. حضرت محمد مصطفی(ص) مظهر و نمونه اعلای یک انسان کامل و اخلاقمدار است که در مقام خاتم پیامبران و برای هدایت انسانها به پیامبری برگزیده شدند. آنچه در سیره و زندگی شخصیت پیامبر اکرم(ص) برای همه انسانها در همه عصرها و و مکانها اسوه و الگوست، اخلاق نیکوی این شخصیت بزرگ است. پیامبر فرمود: «من برای مکارم اخلاق مبعوث شدهام.» به مناسبت سالروز میلاد پیامبر گرامی اسلام خبرنگار ایکنا در اصفهان گفتوگویی را با حجتالاسلام سیدمحمدعلی ایازی، قرآنپژوه و استاد حوزه و دانشگاه، درباره جایگاه اخلاق در سیره نبوی، چرایی عدم تحقق اخلاق حسنه در جامعه و ابعادی از سیره پیامبر اسلام(ص)، که میتواند مشکلگشای جامعه امروز باشد، انجام داده است که متن آن در ادامه میآید.
آنچه در این مصاحبه میخوانید:
پیامبر آموزههای دین را متناسب با شرایط بیان میکرد/ پیامبر دین را برای قدرت نمیخواست
ساختار دین با محبت و پذیرش داوطلبانه عجین شده است
رحمت للعالمین بودن پیامبر نشاندهنده جهتگیری بعثت ایشان است
مردم با زور و اجبار هدایت نمیشوند
پیامبر دین را برای قدرت نمیخواست
پیامبر هر آموزهای را متناسب با زمان خود بیان میکرد
مسلمانان با اصلاح رفتارهایشان جاذبه اسلام را افزون سازند
ایکنا: با توجه به اینکه پیامبر اکرم(ص) هدف رسالت خود را تکمیل مکارم اخلاق بیان کردهاند و قرآن کریم، پیامبر را رحمتی برای جهانیان معرفی میکند، از این دو مقوله چه پیامی میتوان دریافت کرد؟
ایازی: هر پیامبری برای دعوت مردم، جهتگیری مشخصی دارد. این در حالی است که بسیاری از جریانها و حرکتهای اصلاحی یا صرفا بر نفس اصلاحگری تکیه میکنند و یا اگر جنبه دنیوی داشته باشد، برای کسب قدرت و ثروت است، یا اینکه امکان دارد جنبههای دورادور مسئله در نظر گرفته نشود.
در خصوص جهتگیری بعثت پیامبر(ص) بدون تردید اصلاحگری آن حضرت همراه با محبت و عشق بوده، به همین دلیل با تعبیر «رحمت للعالمین» معرفی شدهاند، یعنی در این حرکت اصلاحی، نوعی رحمت و مهربانی وجود دارد. آیه ۱۵۹ سوره آل عمران خطاب به پیامبر(ص) میفرمایند:« فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ؛ پس به سبب رحمتی از جانب خدا با آنان مهربان و خوشخوی هستی»، و یا به تعبیری، دین و ساختار آن، با محبت، عشق، دوستی، علاقه و پذیرش داوطلبانه ایجاد شده است. دین اجباربردار نیست و به همین دلیل خداوند در آیاتی از قرآن کریم میفرمایند:«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا؛ ما تو را به رسالت فرستادیم تا (بر نیک و بد خلق) گواه باشی و (خوبان را به رحمت الهی) مژده دهی و (بدان را از عذاب خدا) بترسانی» و مردم در این دعوت به دو دسته تقسیم میشوند، لذا در جای دیگر میفرمایند: «إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا؛ خواه شاكر (و پذيرا) باشد يا ناسپاس». در واقع به پیامبر(ص) میگویند که مردم یا بپذیرند و سپاسگزار باشند یا نپذیرند، ولی در عین حال، رویکرد اولیه دعوت تو بر همین اختیار و انتخاب است؛ چنانچه خداوند میفرمایند: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ؛ تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که خواهی جان عزیزت را از غم اینکه ایمان نمیآورند هلاک سازی!». بنابراین رحمتللعالمین بودن پیامبر(ص)، نوع جهتگیری و ویژگی دعوت و بعثت پیامبر(ص) را نشان میدهد.
ایکنا: چرا ما در جامعه خودمان نتوانستهایم اخلاق حسنه را که هدف رسالت پیامبر بوده است محقق کنیم؟ چه موانعی در این مسیر وجود داشته و چه کسانی در این زمینه کمکاری کردهاند؟
ایازی: اولین چیزی که همیشه در تحولات اجتماعی مطرح میشود، مسئله معرفت و شناخت است. اولا اینکه مشخص شود سازوکار و شیوه دعوت پیامبر(ص) چیست و برای چه چیزی آمده است؟ و از چه روشی میخواهد استفاده کند؟ به عقیده من، بسیاری از مبلغان، دینداران و کسانی که میخواهند تحققبخش اهداف پیامبر(ص) باشند، هنوز نمیدانند ساز و کار این دعوت باید چگونه باشد و اصلا چگونه به سمت دعوت حرکت کنند؟ مخاطبان آنان چه کسانی هستند و چگونه باید با آنان برخورد کنند؟ در واقع هنور آگاهی لازم را پیدا نکردهاند و به همین دلیل فکر میکنند اگر بخواهند مردم را دیندار یا متخلق کنند، با هر وسیلهای میتوانند موفق شوند، مثلا با زور و جبر نیز میتوانند این کار را انجام دهند، در صورتی که دعوت توأم با زور و اجبار دقیقا نتیجه معکوس میدهد. من در صداقت بعضی از کسانی که به این نوع روش حساسیت ندارند و بر اساس آن عمل می کنند، تردیدی ندارم، زیرا آنها واقعا فکرشان این است که دلسوزانه عمل می کنند و میتوانند مردم را با زور هدایت کنند، در صورتی که نمیدانند زور و اجبار نتیجه معکوس میدهد. به همین دلیل خداوند در قرآن خطاب به پیامبر(ص) میفرمایند:«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛ به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی»، زبان نرم، رحمت خداوند است و اگر این روش را انجام نمیدادی از اطراف تو پراکنده میشدند. این جنس و نوع رسالت پیامبر(ص) را نشان میدهد. در واقع نوعی بدفهمی در حوزه تبلیغ دین و دینداری به وجود آمده است که برخی فکر میکنند با زور و اجبار نیز میتوانند مردم را دعوت و هدایت کنند. از طرف دیگر، در بعضی از موارد دین، به ابزار و وسیله برای کسانی تبدیل میشود که میخواهند به نام دین، کارهایی انجام دهند تا به مقصود خود برسند. این هم عامل دوم ناکامی در موفقیت گسترش معارف دین است. دین وقتی ارزش خود را نشان میدهد که برای تحقق ارزشهای خود عملی شود و نه وسیله و ابزار اهداف دیگر باشد.
سومین نکته مهم و تأثیرگذار، مطابقت سخن با عمل مدعیان آن است که آن را با روایتی مشهور از پیامبر(ص) بیان میکنم که فرمودند:«کُونُوا دُعاةً للنّاسِ بِغَیر اَلسِنَتِکُم؛ مردم را با رفتارتان دعوت کنید». حال سوال این است که آیا کسانی که میخواهند مردم را دعوت کنند، آیا در عمل خودشان این اخلاق را داشته و دارند و آیا دارای این وصف بوده و هستند؟
اگر این سه جهت را در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم که چرا این کار دعوت به دین و اخلاق آن در جامعه گونه که باید و شاید موفقیتآمیز نبوده است. بنابراین چند عامل در موفقیت ترویج اخلاق و معنویت مؤثر است، اول اینکه آن شناخت و آگاهی از شاکله اصلی دین ایجاد شده باشد، دوم اینکه از روشهای غلط استفاده نشده باشد و اولویتهای اخلاقی در نظر گرفته شده باشد و سوم، آنکه کسانی که دعوت کننده به اخلاق و معنویت هستند، خود متلبس به لباس اخلاق و معنویت باشند. مبلغان دینی باید میان گفتار و رفتارشان هماهنگی وجود داشته باشد تا بتوانند تأثیرگذار باشند. نکتهای که پیامبر بزرگوار را موفق کرد، همین سه جهت بود، او تعالیم دین را متناسب با شرایط و احوال به مردم عرضه کرد و زمینه شناخت و ایمان مخاطبان را فراهم ساخت. دین را برای قدرت نمیخواست و اسوه اخلاق و فضیلت بود.
ایکنا: امروز چه وجوهی از شخصیت پیامبر میتواند برای جامعه ما راهگشا باشد؟ و چقدر توانستهایم در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... بر اساس ارزشهای اسلامی پیش برویم؟
ایازی: یکی از مسائلی که میتوانم روی آن تکیه کنم، این است که یکی از ویژگیهای اخلاقی پیامبر، حکیم بودن ایشان است، یعنی اینکه سخن و رفتارشان بجا و متناسب با نیاز و جامعه مخاطبان بود. پیامبر(ص) در سیره نبویاش هر چیزی را متناسب با زمان خود بیان میکردند. بسیاری از دستورات اصلی و شرعی دین که در سیره پیامبر(ص) میخوانیم، مربوط به سالهای ابتدایی و میانی نبوت ایشان نبوده است، بلکه به سالهای پایانی عمر ایشان مربوط میشود، حتی مسائل را به آرامی و نرمی بیان کرده و زمینههای فرهنگسازی و تحقق آن را فراهم میکردند. حجاب یکی از نمونههایی است که در سیره پیامبر(ص) وجود دارد، شما ببینید دستور به حجاب در چه سالی از سوی خداوند به پیامبر ابلاغ شده و پیامبر به آن عمل کرد، آن هم در جامعهای که آن زمان حجاب را نمیشناختند و زمینه رعایتش را نیز نداشتند. اولین آیه در باب حجاب در سوره احزاب و در سال هجدهم بعثت نازل شده و بعد که دایره آن ضیقتر در نظر گرفته شد، در سوره نور آمده که این سوره در سال ۲۱ بعثت و دو سال قبل از رحلت پیامبر نازل شده است. همه این موارد در باب نماز، روزه، حرمت شراب و بسیاری از آموزههای دین به همین صورت است و آنچه از ابتدا بر آن بسیار تأکید شده، ارزشهای اخلاقی بوده است. اگر بخواهیم امروز طبق سیره و حکمت پیامبر(ص) عمل کنیم، نباید در بعضی مسائل جزئی حساسیت و سروصدا ایجاد کنیم، آن هم مسائلی که اصل آنها چندان مهم نیست، برای نمونه موضوع ورود زنان به ورزشگاه که حساسیتهایی در جامعه ایجاد کرده است.
ایکنا: امروزه غرب، چه تصویری از پیامبر اسلام دارد؟
ایازی: اینکه در غرب یک نوع اسلامستیزی و پیامبرستیزی وجود دارد، تردیدی نیست، البته نمیخواهم بگویم همه افراد در غرب، دارای چنین دیدگاهی هستند، ولی چنین جریانی در غرب وجود دارد؛ ولی باید به این نکته مهم توجه داشت که گاهی رفتارها و نوع موضع گیریهای ما بر آتش این قصه افزوده و آن را شعلهورتر کرده است، یا ما با رفتارمان بهانه به دست آنها میدهیم تا از موارد جزئی سوءاستفاده کرده و بیشتر به آن دامن بزنند. به نظر من اگر مسلمانان رفتار و اعمالشان را اصلاح کنند، جاذبه اسلام فراوان است و امروز ما برای جامعه بشریت سخنی برای گفتن داریم که برای بسیاری میتواند تأثیرگذار باشد و جاذبه اسلام و شخصیت پیامبر(ص) را افزون سازد. در آستانه ولادت امام صادق هستیم، با روایتی از امام صادق(ع) سخن خود را به پایان ببرم که در این زمینه میتواند مؤثر باشد، ایشان میفرمایند: «کونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَکونُوا عَلَيْنا شَيْناً؛ شما پیروان امام صادق وسیله زینت ما باشید، نه وسیله زشتی و بدنامی». یکی از کارهایی که مسلمانان میتوانند برای شخصیت پیامبر(ص) انجام دهند، این است که رفتارهایشان را اصلاح کنند تا همگان ببینند که پیروان حضرت محمد(ص) چقدر اخلاقمند، با گذشت، ایثارگر، متواضع و خوشخلق هستند؛ دروغ نمیگویند، مال دیگران را نمیخورند و ...؛ اینها میتواند وسیله زینت اسلام و پیامبر(ص) و امام صادق(ع) باشد و در مقابل اگر رفتارهای نامناسب اصلاح نشود، وسیله زشتی و بدنامی میشود.
حجت الاسلام سیدمحمدعلی ایازی، استاد حوزه و دانشگاه، گفت: یکی از ویژگیهای اخلاقی و رموز موفقیت پیامبر اسلام حکیم بودن ایشان است. پیامبر آموزههای دین را متناسب با شرایط به مردم عرضه میکرد و زمینه شناخت و ایمان مخاطبان خود را فراهم میساخت.
به گزارش ایکنا از اصفهان، خداوند در قرآن کریم از پیامبر اکرم(ص) با عنوان «رحمت للعالمین» یاد کرده است که این تعبیر نوع جهتگیری و ویژگی شخصیت معنوی و اخلاقی ایشان را نشان میدهد. حضرت محمد مصطفی(ص) مظهر و نمونه اعلای یک انسان کامل و اخلاقمدار است که در مقام خاتم پیامبران و برای هدایت انسانها به پیامبری برگزیده شدند. آنچه در سیره و زندگی شخصیت پیامبر اکرم(ص) برای همه انسانها در همه عصرها و و مکانها اسوه و الگوست، اخلاق نیکوی این شخصیت بزرگ است. پیامبر فرمود: «من برای مکارم اخلاق مبعوث شدهام.» به مناسبت سالروز میلاد پیامبر گرامی اسلام خبرنگار ایکنا در اصفهان گفتوگویی را با حجتالاسلام سیدمحمدعلی ایازی، قرآنپژوه و استاد حوزه و دانشگاه، درباره جایگاه اخلاق در سیره نبوی، چرایی عدم تحقق اخلاق حسنه در جامعه و ابعادی از سیره پیامبر اسلام(ص)، که میتواند مشکلگشای جامعه امروز باشد، انجام داده است که متن آن در ادامه میآید.
آنچه در این مصاحبه میخوانید:
پیامبر آموزههای دین را متناسب با شرایط بیان میکرد/ پیامبر دین را برای قدرت نمیخواست
ساختار دین با محبت و پذیرش داوطلبانه عجین شده است
رحمت للعالمین بودن پیامبر نشاندهنده جهتگیری بعثت ایشان است
مردم با زور و اجبار هدایت نمیشوند
پیامبر دین را برای قدرت نمیخواست
پیامبر هر آموزهای را متناسب با زمان خود بیان میکرد
مسلمانان با اصلاح رفتارهایشان جاذبه اسلام را افزون سازند
ایکنا: با توجه به اینکه پیامبر اکرم(ص) هدف رسالت خود را تکمیل مکارم اخلاق بیان کردهاند و قرآن کریم، پیامبر را رحمتی برای جهانیان معرفی میکند، از این دو مقوله چه پیامی میتوان دریافت کرد؟
ایازی: هر پیامبری برای دعوت مردم، جهتگیری مشخصی دارد. این در حالی است که بسیاری از جریانها و حرکتهای اصلاحی یا صرفا بر نفس اصلاحگری تکیه میکنند و یا اگر جنبه دنیوی داشته باشد، برای کسب قدرت و ثروت است، یا اینکه امکان دارد جنبههای دورادور مسئله در نظر گرفته نشود.
در خصوص جهتگیری بعثت پیامبر(ص) بدون تردید اصلاحگری آن حضرت همراه با محبت و عشق بوده، به همین دلیل با تعبیر «رحمت للعالمین» معرفی شدهاند، یعنی در این حرکت اصلاحی، نوعی رحمت و مهربانی وجود دارد. آیه ۱۵۹ سوره آل عمران خطاب به پیامبر(ص) میفرمایند:« فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ؛ پس به سبب رحمتی از جانب خدا با آنان مهربان و خوشخوی هستی»، و یا به تعبیری، دین و ساختار آن، با محبت، عشق، دوستی، علاقه و پذیرش داوطلبانه ایجاد شده است. دین اجباربردار نیست و به همین دلیل خداوند در آیاتی از قرآن کریم میفرمایند:«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا؛ ما تو را به رسالت فرستادیم تا (بر نیک و بد خلق) گواه باشی و (خوبان را به رحمت الهی) مژده دهی و (بدان را از عذاب خدا) بترسانی» و مردم در این دعوت به دو دسته تقسیم میشوند، لذا در جای دیگر میفرمایند: «إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا؛ خواه شاكر (و پذيرا) باشد يا ناسپاس». در واقع به پیامبر(ص) میگویند که مردم یا بپذیرند و سپاسگزار باشند یا نپذیرند، ولی در عین حال، رویکرد اولیه دعوت تو بر همین اختیار و انتخاب است؛ چنانچه خداوند میفرمایند: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ؛ تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که خواهی جان عزیزت را از غم اینکه ایمان نمیآورند هلاک سازی!». بنابراین رحمتللعالمین بودن پیامبر(ص)، نوع جهتگیری و ویژگی دعوت و بعثت پیامبر(ص) را نشان میدهد.
ایکنا: چرا ما در جامعه خودمان نتوانستهایم اخلاق حسنه را که هدف رسالت پیامبر بوده است محقق کنیم؟ چه موانعی در این مسیر وجود داشته و چه کسانی در این زمینه کمکاری کردهاند؟
ایازی: اولین چیزی که همیشه در تحولات اجتماعی مطرح میشود، مسئله معرفت و شناخت است. اولا اینکه مشخص شود سازوکار و شیوه دعوت پیامبر(ص) چیست و برای چه چیزی آمده است؟ و از چه روشی میخواهد استفاده کند؟ به عقیده من، بسیاری از مبلغان، دینداران و کسانی که میخواهند تحققبخش اهداف پیامبر(ص) باشند، هنوز نمیدانند ساز و کار این دعوت باید چگونه باشد و اصلا چگونه به سمت دعوت حرکت کنند؟ مخاطبان آنان چه کسانی هستند و چگونه باید با آنان برخورد کنند؟ در واقع هنور آگاهی لازم را پیدا نکردهاند و به همین دلیل فکر میکنند اگر بخواهند مردم را دیندار یا متخلق کنند، با هر وسیلهای میتوانند موفق شوند، مثلا با زور و جبر نیز میتوانند این کار را انجام دهند، در صورتی که دعوت توأم با زور و اجبار دقیقا نتیجه معکوس میدهد. من در صداقت بعضی از کسانی که به این نوع روش حساسیت ندارند و بر اساس آن عمل می کنند، تردیدی ندارم، زیرا آنها واقعا فکرشان این است که دلسوزانه عمل می کنند و میتوانند مردم را با زور هدایت کنند، در صورتی که نمیدانند زور و اجبار نتیجه معکوس میدهد. به همین دلیل خداوند در قرآن خطاب به پیامبر(ص) میفرمایند:«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛ به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی»، زبان نرم، رحمت خداوند است و اگر این روش را انجام نمیدادی از اطراف تو پراکنده میشدند. این جنس و نوع رسالت پیامبر(ص) را نشان میدهد. در واقع نوعی بدفهمی در حوزه تبلیغ دین و دینداری به وجود آمده است که برخی فکر میکنند با زور و اجبار نیز میتوانند مردم را دعوت و هدایت کنند. از طرف دیگر، در بعضی از موارد دین، به ابزار و وسیله برای کسانی تبدیل میشود که میخواهند به نام دین، کارهایی انجام دهند تا به مقصود خود برسند. این هم عامل دوم ناکامی در موفقیت گسترش معارف دین است. دین وقتی ارزش خود را نشان میدهد که برای تحقق ارزشهای خود عملی شود و نه وسیله و ابزار اهداف دیگر باشد.
سومین نکته مهم و تأثیرگذار، مطابقت سخن با عمل مدعیان آن است که آن را با روایتی مشهور از پیامبر(ص) بیان میکنم که فرمودند:«کُونُوا دُعاةً للنّاسِ بِغَیر اَلسِنَتِکُم؛ مردم را با رفتارتان دعوت کنید». حال سوال این است که آیا کسانی که میخواهند مردم را دعوت کنند، آیا در عمل خودشان این اخلاق را داشته و دارند و آیا دارای این وصف بوده و هستند؟
اگر این سه جهت را در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم که چرا این کار دعوت به دین و اخلاق آن در جامعه گونه که باید و شاید موفقیتآمیز نبوده است. بنابراین چند عامل در موفقیت ترویج اخلاق و معنویت مؤثر است، اول اینکه آن شناخت و آگاهی از شاکله اصلی دین ایجاد شده باشد، دوم اینکه از روشهای غلط استفاده نشده باشد و اولویتهای اخلاقی در نظر گرفته شده باشد و سوم، آنکه کسانی که دعوت کننده به اخلاق و معنویت هستند، خود متلبس به لباس اخلاق و معنویت باشند. مبلغان دینی باید میان گفتار و رفتارشان هماهنگی وجود داشته باشد تا بتوانند تأثیرگذار باشند. نکتهای که پیامبر بزرگوار را موفق کرد، همین سه جهت بود، او تعالیم دین را متناسب با شرایط و احوال به مردم عرضه کرد و زمینه شناخت و ایمان مخاطبان را فراهم ساخت. دین را برای قدرت نمیخواست و اسوه اخلاق و فضیلت بود.
ایکنا: امروز چه وجوهی از شخصیت پیامبر میتواند برای جامعه ما راهگشا باشد؟ و چقدر توانستهایم در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... بر اساس ارزشهای اسلامی پیش برویم؟
ایازی: یکی از مسائلی که میتوانم روی آن تکیه کنم، این است که یکی از ویژگیهای اخلاقی پیامبر، حکیم بودن ایشان است، یعنی اینکه سخن و رفتارشان بجا و متناسب با نیاز و جامعه مخاطبان بود. پیامبر(ص) در سیره نبویاش هر چیزی را متناسب با زمان خود بیان میکردند. بسیاری از دستورات اصلی و شرعی دین که در سیره پیامبر(ص) میخوانیم، مربوط به سالهای ابتدایی و میانی نبوت ایشان نبوده است، بلکه به سالهای پایانی عمر ایشان مربوط میشود، حتی مسائل را به آرامی و نرمی بیان کرده و زمینههای فرهنگسازی و تحقق آن را فراهم میکردند. حجاب یکی از نمونههایی است که در سیره پیامبر(ص) وجود دارد، شما ببینید دستور به حجاب در چه سالی از سوی خداوند به پیامبر ابلاغ شده و پیامبر به آن عمل کرد، آن هم در جامعهای که آن زمان حجاب را نمیشناختند و زمینه رعایتش را نیز نداشتند. اولین آیه در باب حجاب در سوره احزاب و در سال هجدهم بعثت نازل شده و بعد که دایره آن ضیقتر در نظر گرفته شد، در سوره نور آمده که این سوره در سال ۲۱ بعثت و دو سال قبل از رحلت پیامبر نازل شده است. همه این موارد در باب نماز، روزه، حرمت شراب و بسیاری از آموزههای دین به همین صورت است و آنچه از ابتدا بر آن بسیار تأکید شده، ارزشهای اخلاقی بوده است. اگر بخواهیم امروز طبق سیره و حکمت پیامبر(ص) عمل کنیم، نباید در بعضی مسائل جزئی حساسیت و سروصدا ایجاد کنیم، آن هم مسائلی که اصل آنها چندان مهم نیست، برای نمونه موضوع ورود زنان به ورزشگاه که حساسیتهایی در جامعه ایجاد کرده است.
ایکنا: امروزه غرب، چه تصویری از پیامبر اسلام دارد؟
ایازی: اینکه در غرب یک نوع اسلامستیزی و پیامبرستیزی وجود دارد، تردیدی نیست، البته نمیخواهم بگویم همه افراد در غرب، دارای چنین دیدگاهی هستند، ولی چنین جریانی در غرب وجود دارد؛ ولی باید به این نکته مهم توجه داشت که گاهی رفتارها و نوع موضع گیریهای ما بر آتش این قصه افزوده و آن را شعلهورتر کرده است، یا ما با رفتارمان بهانه به دست آنها میدهیم تا از موارد جزئی سوءاستفاده کرده و بیشتر به آن دامن بزنند. به نظر من اگر مسلمانان رفتار و اعمالشان را اصلاح کنند، جاذبه اسلام فراوان است و امروز ما برای جامعه بشریت سخنی برای گفتن داریم که برای بسیاری میتواند تأثیرگذار باشد و جاذبه اسلام و شخصیت پیامبر(ص) را افزون سازد. در آستانه ولادت امام صادق هستیم، با روایتی از امام صادق(ع) سخن خود را به پایان ببرم که در این زمینه میتواند مؤثر باشد، ایشان میفرمایند: «کونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَکونُوا عَلَيْنا شَيْناً؛ شما پیروان امام صادق وسیله زینت ما باشید، نه وسیله زشتی و بدنامی». یکی از کارهایی که مسلمانان میتوانند برای شخصیت پیامبر(ص) انجام دهند، این است که رفتارهایشان را اصلاح کنند تا همگان ببینند که پیروان حضرت محمد(ص) چقدر اخلاقمند، با گذشت، ایثارگر، متواضع و خوشخلق هستند؛ دروغ نمیگویند، مال دیگران را نمیخورند و ...؛ اینها میتواند وسیله زینت اسلام و پیامبر(ص) و امام صادق(ع) باشد و در مقابل اگر رفتارهای نامناسب اصلاح نشود، وسیله زشتی و بدنامی میشود.