رضا احمدی
جوامع سنتی معمولا به تحول روی خوشی نشان نمیدهند و با دیده تردید مینگرند. در محیطها مذهبی گذشته از آن در راه حفظ وضع موجود به مقاومت مقدس روی میآورند؛ زیرا هرگونه تحول را بدعت میشمارند. در این جوامع سنن و عادتها در طول زمان رنگ و بوی مذهبی گرفته و آنها را عین دین میشمارند؛ به صورتی که تغییر و اصلاح آنها بسیار مشکل است. در این گونه جوامع اصلاحگران اجتماعی باید سالها تلاش کنند تا رفتارها و باورها را تغییر دهند.
در زمینه باورهای مذهبی تغییر بسیار مشکلتر است؛ زیرا جامعه قرنها بهباورهای خود خوی کرده و پذیرش اجتهادهای نو برای آنها سنگین است. بسیاری از عالمان و نواندیشان بیدار و مسئولیتپذیر، در بیان ایدههای خود بسیار محتاط هستند، زیرا تودهها، ظرفیت شنیدن این مباحث را ندارند. تودههای مذهبی اجتهادهای نو را بدعت میدانند و عدهای که به هر دلیل با اجتهادهای نو مخالفند، از احساسات توده مذهبی به نفع خود و حذف رقیبان بهره میگیرند و اصلاح گران را متهم عناوینی چون بدعتگذار، منحرف، مرتد و...می نمایند تا برخوردهای خود را توجیه نمایند.
بازپژوهی فقهی
پروژهای که آیت الله صانعی آن را پیگیری میکرد، در چنین وضعیتی به اجرا در آمد. ایشان به دنبال بازپژوهی قوانین فقهی بود تا پاسخگوی نیازهای عصر ما شود. این اقدم نیازمند توانمندی و تهور علمی بود تا گرفتار و مقهور آراء بزرگان و فتاوای آنها نشود. ورود در این مسیر شرایط خاص خود را دارد و باید خود را آماده بسیاری از تهمتها و ناملایمتها نماید . آیت الله صانعی با تهور و زیرکی که از آن برخوردار بود توانست بسیاری از مسایل حساس فقهی را باز اندیشی و منتشر نماید. فتاوای نواندیشانه آیت الله صانعی بر اساس همان مبانی صناعت فقهی کتاب و سنت، مبادرت به صدور فتاوای جدید مینمود. زیرا اجتهاد و صناعت فقهی ظرفیت لازم برای پاسخگویی را داراست.
پس از انتشار برخی از فتاوای جدید آیت الله صانعی، هجمهها آغاز شد. آنگاه که واکنشها و اعتراضها جنبه شخصی دارد، میتوان مقاومت کرد؛ ولی آنگاه که این هجمهها سازمان یافته و متصل به کانونهای قدرت و تریبونداران رسمی باشد، بسیار خطرناک است و جانها را به خطر میاندازد و تکفیر و ارتداد و حتی کشته شدن را به همراه دارد. معمولاً تودههای سادهدل در این مسائل برانگیخته شده و بر علیه اصلاحگران وارد میدان مبارزه میشوند. در سال1388 به نام یک نهاد قدرتمند دینی در قم آیت الله صانعی فاقد صلاحیت افتاء اعلام شد. پس از این اتفاق فشارها بیشتر شد، به گونهای که در همان سال با مستمسک قرار دادن حضور حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی در منزل فقیه نواندیش، گروههای خودسر سازمان یافته به خانه و دفتر ایشان حمله و آن را تخریب کردند.
اصل کرامت
دانش فقه علمی است که هرکس آن را تحصیل کنند فقیه خواهد شد. ولی ورود به اصلاح قوانین فقهی نیازمند پیشنیازهای خاصی است. یکی از مهمترین آنها نوع نگاه به انسان است. آیت الله صانعی انسان را «بما هو انسان» بدون توجه به اعتقادات، دارای کرامت میدانست. به باور او اصل کرامت مقدم بر همه اصول است. بر این اساس احکامی که با این اصل در تعارض باشد به نظر او باید مورد باز بینی قرار گیرد.
شجاعت علمی
توان علمی با شجاعت علمی دو موضوع هستند. اگر این دو با هم جمع شوند، گامهای موثری می توان برداشت. فقیه نواندیش در موضوع حقوق و جایگاه زنان که خط قرمز فقه و فقها بود، بیشترین فتاوای نو را داشتهاند. ایشان بنا بر بر اصل کرامت همه موارد مربوط به حقوق زنان بررسی و فتاوای نو صادر کرد. ایشان زن و مرد را در همه حقوق مساوی میداند و فقه مردسالار را اصلاح و به فقه کرامت محور تبدیل نموده است. این اقدام از تهور و شجاعت علمی سرچشمه میگرفت.
آیت الله صانعی طی هفتاد سال تلاش علمی توانست قسمتی از پروژه اصلاح فقهی خود را به اجرا درآورده و منتشر نماید. چه بسا در بعضی از موضوعات به نتایج جدیدی رسیده بود ولی بهخاطر شرایط جامعه از انتشار آن خوداری کرده باشد. برخلاف قاعده اصلاحخواهی که بیشتر مربوط به دوره جوانی است، عمده فتاوای نواندیشانه ایشان در سالهای انتهایی عمر شریفشان صورت گرفت. لذا ضروی است شاگردان آن استاد بزرگوار پروژه ناتمام استاد را به پایان رسانند.
آنچه موجب شد آیت الله یوسف صانعی به باز پژوهی فقه روآورد و در این زمینه گامهای اثربخشی بردارد، تهور و شجاعت علمی ایشان بود وگرنه عالمان و فقهای بسیاری فاضلی از قبل و هم عصر ایشان بودند که فقط به تقریر آراء گذشتگان بسنده کردند.
جوامع سنتی معمولا به تحول روی خوشی نشان نمیدهند و با دیده تردید مینگرند. در محیطها مذهبی گذشته از آن در راه حفظ وضع موجود به مقاومت مقدس روی میآورند؛ زیرا هرگونه تحول را بدعت میشمارند. در این جوامع سنن و عادتها در طول زمان رنگ و بوی مذهبی گرفته و آنها را عین دین میشمارند؛ به صورتی که تغییر و اصلاح آنها بسیار مشکل است. در این گونه جوامع اصلاحگران اجتماعی باید سالها تلاش کنند تا رفتارها و باورها را تغییر دهند.
در زمینه باورهای مذهبی تغییر بسیار مشکلتر است؛ زیرا جامعه قرنها بهباورهای خود خوی کرده و پذیرش اجتهادهای نو برای آنها سنگین است. بسیاری از عالمان و نواندیشان بیدار و مسئولیتپذیر، در بیان ایدههای خود بسیار محتاط هستند، زیرا تودهها، ظرفیت شنیدن این مباحث را ندارند. تودههای مذهبی اجتهادهای نو را بدعت میدانند و عدهای که به هر دلیل با اجتهادهای نو مخالفند، از احساسات توده مذهبی به نفع خود و حذف رقیبان بهره میگیرند و اصلاح گران را متهم عناوینی چون بدعتگذار، منحرف، مرتد و...می نمایند تا برخوردهای خود را توجیه نمایند.
بازپژوهی فقهی
پروژهای که آیت الله صانعی آن را پیگیری میکرد، در چنین وضعیتی به اجرا در آمد. ایشان به دنبال بازپژوهی قوانین فقهی بود تا پاسخگوی نیازهای عصر ما شود. این اقدم نیازمند توانمندی و تهور علمی بود تا گرفتار و مقهور آراء بزرگان و فتاوای آنها نشود. ورود در این مسیر شرایط خاص خود را دارد و باید خود را آماده بسیاری از تهمتها و ناملایمتها نماید . آیت الله صانعی با تهور و زیرکی که از آن برخوردار بود توانست بسیاری از مسایل حساس فقهی را باز اندیشی و منتشر نماید. فتاوای نواندیشانه آیت الله صانعی بر اساس همان مبانی صناعت فقهی کتاب و سنت، مبادرت به صدور فتاوای جدید مینمود. زیرا اجتهاد و صناعت فقهی ظرفیت لازم برای پاسخگویی را داراست.
پس از انتشار برخی از فتاوای جدید آیت الله صانعی، هجمهها آغاز شد. آنگاه که واکنشها و اعتراضها جنبه شخصی دارد، میتوان مقاومت کرد؛ ولی آنگاه که این هجمهها سازمان یافته و متصل به کانونهای قدرت و تریبونداران رسمی باشد، بسیار خطرناک است و جانها را به خطر میاندازد و تکفیر و ارتداد و حتی کشته شدن را به همراه دارد. معمولاً تودههای سادهدل در این مسائل برانگیخته شده و بر علیه اصلاحگران وارد میدان مبارزه میشوند. در سال1388 به نام یک نهاد قدرتمند دینی در قم آیت الله صانعی فاقد صلاحیت افتاء اعلام شد. پس از این اتفاق فشارها بیشتر شد، به گونهای که در همان سال با مستمسک قرار دادن حضور حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی در منزل فقیه نواندیش، گروههای خودسر سازمان یافته به خانه و دفتر ایشان حمله و آن را تخریب کردند.
اصل کرامت
دانش فقه علمی است که هرکس آن را تحصیل کنند فقیه خواهد شد. ولی ورود به اصلاح قوانین فقهی نیازمند پیشنیازهای خاصی است. یکی از مهمترین آنها نوع نگاه به انسان است. آیت الله صانعی انسان را «بما هو انسان» بدون توجه به اعتقادات، دارای کرامت میدانست. به باور او اصل کرامت مقدم بر همه اصول است. بر این اساس احکامی که با این اصل در تعارض باشد به نظر او باید مورد باز بینی قرار گیرد.
شجاعت علمی
توان علمی با شجاعت علمی دو موضوع هستند. اگر این دو با هم جمع شوند، گامهای موثری می توان برداشت. فقیه نواندیش در موضوع حقوق و جایگاه زنان که خط قرمز فقه و فقها بود، بیشترین فتاوای نو را داشتهاند. ایشان بنا بر بر اصل کرامت همه موارد مربوط به حقوق زنان بررسی و فتاوای نو صادر کرد. ایشان زن و مرد را در همه حقوق مساوی میداند و فقه مردسالار را اصلاح و به فقه کرامت محور تبدیل نموده است. این اقدام از تهور و شجاعت علمی سرچشمه میگرفت.
آیت الله صانعی طی هفتاد سال تلاش علمی توانست قسمتی از پروژه اصلاح فقهی خود را به اجرا درآورده و منتشر نماید. چه بسا در بعضی از موضوعات به نتایج جدیدی رسیده بود ولی بهخاطر شرایط جامعه از انتشار آن خوداری کرده باشد. برخلاف قاعده اصلاحخواهی که بیشتر مربوط به دوره جوانی است، عمده فتاوای نواندیشانه ایشان در سالهای انتهایی عمر شریفشان صورت گرفت. لذا ضروی است شاگردان آن استاد بزرگوار پروژه ناتمام استاد را به پایان رسانند.
آنچه موجب شد آیت الله یوسف صانعی به باز پژوهی فقه روآورد و در این زمینه گامهای اثربخشی بردارد، تهور و شجاعت علمی ایشان بود وگرنه عالمان و فقهای بسیاری فاضلی از قبل و هم عصر ایشان بودند که فقط به تقریر آراء گذشتگان بسنده کردند.