محمدتقی فاضل میبدی
متأسفانه سنگاندازی در مسیر سیاستهای دولت در تمام دورهها کمابیش وجود داشته و جزء لایتغیر آن بوده است. اکنون که دولت اعتدال به ریاست دکتر روحانی بر سر کار است هم سنگاندازان وظیفه خود را فراموش نکرده و با تمام قوا به فعالیت مشغول هستند به نحوی که هنوز بر هیچ فرد یا گروهی مشخص نشده قدمزدن وزیر امور خارجه کشورمان با همتای آمریکایی خود تا چه اندازه مسالهساز بوده و خدشه به ارزشها وارد کرده است که اینچنین فریاد وااسفای برخی به هوا برخاسته است. شنیده شده است که در جلسه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی هم برخی درباره این موضوع با رئیسجمهور به بگومگو پرداختهاند. مطمئنا آقای ظریف در مقام وزیر امور خارجه کشور با اجازه مقامات عالیرتبه نظام و در راستای منافع ملی کشور و مشورت تیم کارشناسی متخصص و قوی مذاکرات با کشورهای 1+5 را ادامه میدهند و ایشان با توجه به این مجوز اقداماتی در راستای حل مسائل پرونده هستهای انجام میدهند. در چنین شرایطی باید پرسید: بهانه گرفتن دلواپسان چه معنایی میتواند داشته باشد و برای آنها چه تفاوتی دارد که آقایان ظریف و کری در اتاق دربسته مذاکره کنند یا در حال قدم زدن به گفتوگو بپردازند؟ بهانهگیریهایی از این دست برای تضعیف رقیب شایسته و مورد پذیرش نیست و اکنون این سوال اذهان را به خود مشغول کرده که دلیل سکوت عقلا در برابر دلواپسان و بهانهجوییهای آنان چیست و چرا موضعگیریای از آنان در مقابل اینگونه ادبیات مشاهده نمیشود. برخی دلواپسان، وزیر خارجه را تحت فشار قرار دادهاند که به چه دلیل با وزیر خارجه آمریکا دقایقی را قدم زده است یا به دکتر ظریف هجمه میکنند که چرا به کشور فرانسه سفر کرده است؟ در پشت این قبیل بهانهگیریهای هیچ استدلال و منطقی وجود ندارد و مخالفان دولت به دنبال آن هستند که اقداماتی مانند بستن در سفارت فرانسه را دنبال کنند تا ماجراهای سفارت انگلیس را دنبال کنند که تبعات آن هنوز کامل حل نشده است. تندروها زمانی که ایران با کشورهای فرانسه و آلمان و... در حال رایزنی برای حل پرونده هسته ای است، به اقداماتی مبادرت میورزند تا فرانسه موضعی سخت و مخالفت جدی با ایران داشته باشد؛ هدف هم ناکامی وزیر خارجه یعنی محمدجواد ظریف در اقداماتش است و نمیخواهند او به نقطه نهایی در مذاکرات برسد. باید پرسید پشتصحنه مشکل تراشیها، سنگاندازیها و این جریانات چه کسانی هستند که از تداوم تحریمها علیه ایران سود میبرند. رفتار اینچنین با دولت پذیرفته نیست و بالاخره روزی باید در عرصه واقعیت قرار گرفت و با کشورهای دنیا وارد تعامل و گفتوگوی رودررو شد. آن زمان اهمیت ندارد که این گفتوگوها در یک اتاق دربسته باشد یا به صورت پیادهروی انجام شود. در حال حاضر اوباما درصدد است تا مذاکرات با ایران به نقطه مطلوب برسد اما تندروهای ایران و کنگره آمریکا در این فکر هستند که در مسیر مذاکرات سنگاندازی کنند. اکنون لازم مینماید که عقلا و اقشار دانشگاهی کشور موضع مناسب و درخوری را در برابر جریان سنگانداز اتخاذ کند. زمانی که مقام معظم رهبری به جوانان اروپا نامه مینویسند ولی فردای همان روز مسئولی از تودهنی زدن به برخی کشورها سخن میگوید، چه موضعی باید داشت و آیا این ادبیات با ادبیات دینی و اخلاقی ما سازگاری دارد؟ دین اسلام نافی خشونت است پس به چه علت باید چنین ادبیاتی در کشور عرضه شود. برای چنین ادبیاتی جز تاسف واکنش دیگری نمیتوان داشت. در مورد دیگری، طرحی دو فوریتی به مجلس فرستاده میشود که عدهای ممنوعالقلم شوند. دلیل اینگونه بهانهگیریها واضح است، جریان شکستخورده در انتخابات ریاست جمهوری درصدد است با توسل به بهانههای بیمعنا و پوچ برای دولت مشکل ایجاد کرده و اذهان عمومی را منحرف کند تا به خیال آنها مردم در سال آینده نتوانند تصمیم درستی برای انتخاب نمایندگان خود در خانه ملت اتخاذ کنند. توصیه به بهانهجویان این است که منافع ملی را فدای بهانهجوییها نکنند.
منبع: آرمان