سید محمدعلی ایازی: ایجاد شکاف اجتماعی میان جامعه و روحانیت حاصل عملکرد اشتباه حوزه علمیه است. استاد حوزه علمیه قم و دانشگاه با بیان اینکه فضای طلاب جوان ادبیات تقابلی شده است، گفت: نسلی جدید در حوزه شکل گرفته که حتی برای نسل قدیم حوزه قابل هضم نیست. تقابل های مذهبی سطحی شکل گرفته که برای آینده جامعه و حوزه بسیار خطرناک و نگران کننده است، گفت: بخش هایی از جامعه ما نمی توانند حرف روحانیت را بفهمند و روحانیت هم نمی تواند حرف جامعه را دریابد، در نتیجه شکاف فرهنگی و اجتماعی به وجود آمده است، معتقدم ایجاد «شکاف اجتماعی» میان بخش هائی از جامعه و روحانیت به دلیل عملکرد نابسامان حوزه به وجود آمده است.
در حوزه علمیه با مشکل عدم تناسب میان کمیت و کیفیت طلاب مواجه هستیم.
ساختمان ها و بودجه هایی که به حوزه علمیه تزریق شده هیچ تناسبی با بازدهی و کارکرد آن در حل مشکلات اخلاقی و معنوی جامعه ندارد
وابستگی های بسیار حوزه به برخی دستگاه ها عملاً حوزه را از استقلال، قدرت پویندگی و آزاداندیشی خارج کرد
حوزه علمیه نتوانست به نیازهای موجود پاسخگویی لازم را داشته باشد
ایجاد «شکاف اجتماعی» میان بخشهائی از جامعه و روحانیت ناشی از عملکرد نابسامان حوزه است
روحانیت منزلت، نفوذ و تأثیرگذاری قبل از انقلاب خود را ندارند
روحانیت بخشی از سکوهایی که باید داشته باشد را از دست داده است
نسلی جدید در حوزه شکل گرفته که حتی برای نسل قدیم حوزه قابل هضم نیستحجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد علی ایازی در گفت وگو با شفقنا، درباره مشکلات و نارسائی های حوزه های علمیه پس از انقلاب تا به امروز اظهار کرد: من معتقدم در سال های اخیر چند اشکال ساختاری در حوزه علمیه به وجود آمده است؛ اولاً حوزه بدون اینکه امکانات و ابزارهای لازم علمی و آموزشی و جذب و برنامه ریزی برای استفاده از حوزه و روحانیت وجود داشته باشد، طلبه پذیرفت و بسیار بزرگ شده است؛ امروز براساس آمارهایی که گفته شده بیش از ۸۷ هزار روحانی در حوزه علمیه قم جمع آوری شدند، اما سوال این است که از این مجموعه برای چه تعداد از آنها مطلوبیت و مفیدیت نهایی در نظر گرفته شده و این حجم کمی تا چه میزان با حجم کیفی و تأمین نیازهای دینی تناسب دارد؟!
او ادامه داد: البته باید تأکید کنم که در دانشگاه ها هم با مشکل عدم تناسب میان کمیت و کیفیت مواجه هستیم چون در دانشگاه ها هم گاهی میان دانشجویانی که می پذیرند با نیاز علمی و سطح گرفتن دانشجو هیچ تناسبی وجود ندارد. دانشجو و طلبه تنها برای کسب مدرک و عنوان علمی در این دو مرکز علمی به تحصیل می پردازند لذا یک رابطه و تعامل عینی و عملی بین حوزه و جامعه در سطح مطلوب وجود ندارد و همچنین در دانشگاه و مراکز صنعتی و علمی نیز هیچ تناسبی میان ظرفیت و نیاز رعایت نشده است و من معتقدم این مساله یکی از اشکالات ساختاری حوزه علمیه و البته دانشگاه هاست.
ساختمان ها و بودجه هایی که به حوزه علمیه تزریق شده هیچ تناسبی با بازدهی و کارکرد آن در حل مشکلات اخلاقی و معنوی جامعه ندارد
ایازی به دومین اشکال ساختاری حوزه علمیه اشاره و خاطرنشان کرد: در حوزه علمیه توسعه فیزیکی اماکن و ساختمان¬های اداری بسیار شده یعنی ساختمان سازی و دستگاه های اداری بسیار بزرگی ساخته شده؛ ساختمان ها، اتاق ها و بودجه هایی که به حوزه علمیه تزریق شده هیچ تناسبی با بازدهی و کارکرد آن در حل مشکلات اخلاقی و معنوی جامعه ندارد. اگر این ساختمان سازی ها در یک شرایط مطلوب و براساس نیازسنجی ساخته شوند، مناسب و مفید است، اما اینکه این همه ساختمان ساخته شود و تشریفات اداری و بروکراسی فراهم شود و در مقابل بازدهی لازم را برای توانمند کردن و مفید و کارائی لازم طلاب نداشته باشد و مشکلات مالی و علمی را پاسخ نداشته باشد، جای سوالاتی جدی را به وجود می آورد.
وابستگی های بسیار حوزه به برخی دستگاه ها عملاً حوزه را از استقلال، قدرت پویندگی و آزاداندیشی خارج کرد
استاد حوزه و دانشگاه وابستگی حوزه به برخی دستگاه و نهادهای خارج از حوزه مانند نیروهای نظامی را یکی دیگر از مشکلات ساختاری این سازمان دانست و تصریح کرد: تقریباً در دو دهه اخیر وابستگی های زیاد حوزه علمیه به برخی دستگاه ها و نهادها دغدغه همه مراجع بوده است؛ وابستگی ای که عملاً حوزه را از استقلال، آزادی، قدرت پویندگی و نظریه پردازی و آزاداندیشی خارج کرده است. حوزه های علمیه شیعه در هزار سال گذشته یکی از افتخاراتشان استقلال¬شان از دستگاه های حکومتی بوده، اما وقتی می بینید که مثلاً در مدرسه فیضیه گاهی طلاب گرد هم می آیند و شعارها و حرف های کاملاً سیاسی و عجیب با هدایت برخی از دستگاه¬های بیرون می زنند، مشخص است که مفهوم دیگر در تلقی جامعه به وجود می¬آورد و صدای مراجع بلند می¬شود و آنان اعتراض می کنند و این موضوع جایگاه و استقلال حوزه ها را بسیار زیر سوال می برد. بنابراین یکی از مشکلاتی که می توان به لحاظ ساختاری به آن اشاره کرد که موجب نگرانی مراجع مستقل هم شده، همین مساله است که دستگاه ها و نهادهایی وارد حوزه شدند و قدرت خود را بسط و نفوذ داده¬اند و عملاً گاهی مشکلات جدی را برای استقلال و آزاداندیشی حوزه ها فراهم کرده اند.
حوزه علمیه نتوانست به نیازهای موجود پاسخگویی لازم را داشته باشد
ایازی در مورد مشکلات و کاستی¬های دیگر حوزه علمیه گفت: حوزه علمیه امروز در رابطه با نیازهایی که جامعه دارد، پویایی و پویندگی لازم را ندارد. نمی خواهم بگویم پویایی امروز حوزه قابل قیاس با قبل از انقلاب است بلکه تحولات بسیاری در حوزه اتفاق افتاده، امروز محققان، نویسندگان و مبلغان بسیاری داریم، که در گذشته نبوده¬اند و جامعیت و پویندگی که امروز در حوزه ایجاد شده قابل قیاس با قبل از انقلاب نیست، اما به همان نسبت نیازها افزایش پیدا کرده، توقعات بیشتر شده و کمیت حوزه قابل قیاس نیست، اما کیفیت لازم را پیدا نکرده است، و در مجموع با توجه به نیازهای فراوانی که در این جهت هست، پاسخگویی لازم وجود ندارد.
ایجاد «شکاف اجتماعی» میان بخش¬هائی از جامعه و روحانیت ناشی از عملکرد نابسامان حوزه است
او افزود: اشکال دیگری که به دلیل عملکرد نابسامان حوزه به وجود آمده، ایجاد «شکاف اجتماعی» میان بخش¬هائی از جامعه و روحانیت است و این محصول شرایط جدید حکومت دینی است که کاسه جمهوری اسلامی با کاسه روحانیت عملاً یکی شده و همه آنچه به حساب جمهوری اسلامی و مسئولان آن گذاشته می شود، به حساب روحانیت هم گذاشته می شود و اشکالی که به آن بخش وارد می شود عملاً به روحانیت هم وارد می شود، در حالیکه روحانیتی که در بخش های اداری و اجرایی کشور فعالند، درصد ناچیزی نسبت به کل مجموعه روحانیت دارند، ولی عملاً این تأثیر را در دیدگاه مردم گذاشته و چه بخواهیم و چه نخواهیم قضاوت مردم این است که روحانیت همان حکومت هست و حکومت هم همان روحانیت است.
روحانیت منزلت، نفوذ و تأثیرگذاری قبل از انقلاب خود را ندارند
ایازی در مورد دلایل تغییر نگاه مردم نسبت به روحانیت و قرار دادن این سازمان مذهبی در رده حکومتی، گفت: متاسفانه این تلقی به وجود آمده و شاید به این دلیل است که معمولاً رسانه های رسمی ما تبلیغ تک صدایی کردند و صداهای مختلف را نشان ندادند که جلوی این آفت را بگیرند. این مساله مشکلی را ایجاد می کند و آن اینکه فاصله بین مردم و روحانیت را در بخش هایی از اجتماع کاهش نمی دهد یعنی در مواقعی دیگر روحانیت منزلت، نفوذ و تأثیرگذاری قبل از انقلاب خود را ندارند. روحانیت همیشه به عنوان یک معلم و مربی اخلاق و معنویت بوده اند، اما گاهی تأثیرگذاری لازم را ندارند یا نمی توانند تأثیری داشته باشند.
روحانیت بخشی از سکوهایی که باید داشته باشد را از دست داده است
او بی توجهی حوزه نسبت به افزایش فاصله میان مردم و روحانیت در بیان سخنان نیز اشاره و اظهار کرد: روحانیت بخشی از سکوهایی که باید داشته باشد را از دست داده، لذا به جای آن، سکوهای جدیدی تعریف و جایگزین شده و تردیدی نیست که امروز می بینیم یک جریانی مانند قرن دوم و سوم که ما قُصّاص (قصه¬گویان و تاریخگرایان) را داشتیم، این قُصّاص جایگزین عالمان آن مناطق شدند؛ امروز ما مداحان را داریم که مانند قُصاص جایگزین روحانیت شده اند. نکته دیگر اینکه روحانیت باید از زبانی که جامعه امروز لازم دارد استفاده کند و نیازها و ادبیات فرهنگی مخاطبان را توجه کنند. به هر حال امروز جامعه ما نسبت به ۳۰ سال پیش بسیار تحول پیدا کرده است؛ شبکه های اجتماعی که امروز به وجود آمده دانش مردم را زیاد و توقعات مردم را افزایش داده، همه این موارد الزامی برای روحانیت به وجود می آورد که خود را روز آمد کند. این اتفاق باعث شده که بخش هایی از جامعه ما نمی توانند حرف روحانیت را بفهمند و روحانیت هم نمی¬تواند حرف جامعه را دریابد، در نتیجه شکاف فرهنگی و اجتماعی به وجود آمده و قهراً این شکاف هست و باید به صورت جدی روی این مسئله و همچنین آثار و علل آن توجه و رسیدگی کرد.
نسلی جدید در حوزه شکل گرفته که حتی برای نسل قدیم حوزه قابل هضم نیست
ایازی در پاسخ به اینکه نقص هایی که در مورد حوزه علمیه به آن اشاره کرد مربوط به ساختار و برنامه ریزی هاست یا مربوط به مدیریت اشخاص است؟ گفت: به نظر من یک بخشی از این اشکالات و نواقص و تداوم آنها، مربوط به فضای حاکم در بخش مدیریتی کشور است. فضای طلاب جوان ادبیات تقابلی شده است. نسلی جدید در حوزه شکل گرفته که حتی برای نسل قدیم حوزه قابل هضم نیست. تقابل های مذهبی سطحی شکل گرفته که برای آینده جامعه و حوزه بسیار خطرناک و نگران کننده است. به عبارت دیگر کسانی که مدیریت کشور را برعهده دارند در یک چنین ذهنیتی هستند که این اقتضائات را به وجود آورده و برخی هم ممکن است که حتی واقعی نباشد، اما در عین حال عملاً این تأثیر را در جامعه و فرهنگ ما گذاشته است.
در حوزه علمیه با مشکل عدم تناسب میان کمیت و کیفیت طلاب مواجه هستیم.
ساختمان ها و بودجه هایی که به حوزه علمیه تزریق شده هیچ تناسبی با بازدهی و کارکرد آن در حل مشکلات اخلاقی و معنوی جامعه ندارد
وابستگی های بسیار حوزه به برخی دستگاه ها عملاً حوزه را از استقلال، قدرت پویندگی و آزاداندیشی خارج کرد
حوزه علمیه نتوانست به نیازهای موجود پاسخگویی لازم را داشته باشد
ایجاد «شکاف اجتماعی» میان بخشهائی از جامعه و روحانیت ناشی از عملکرد نابسامان حوزه است
روحانیت منزلت، نفوذ و تأثیرگذاری قبل از انقلاب خود را ندارند
روحانیت بخشی از سکوهایی که باید داشته باشد را از دست داده است
نسلی جدید در حوزه شکل گرفته که حتی برای نسل قدیم حوزه قابل هضم نیستحجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد علی ایازی در گفت وگو با شفقنا، درباره مشکلات و نارسائی های حوزه های علمیه پس از انقلاب تا به امروز اظهار کرد: من معتقدم در سال های اخیر چند اشکال ساختاری در حوزه علمیه به وجود آمده است؛ اولاً حوزه بدون اینکه امکانات و ابزارهای لازم علمی و آموزشی و جذب و برنامه ریزی برای استفاده از حوزه و روحانیت وجود داشته باشد، طلبه پذیرفت و بسیار بزرگ شده است؛ امروز براساس آمارهایی که گفته شده بیش از ۸۷ هزار روحانی در حوزه علمیه قم جمع آوری شدند، اما سوال این است که از این مجموعه برای چه تعداد از آنها مطلوبیت و مفیدیت نهایی در نظر گرفته شده و این حجم کمی تا چه میزان با حجم کیفی و تأمین نیازهای دینی تناسب دارد؟!
او ادامه داد: البته باید تأکید کنم که در دانشگاه ها هم با مشکل عدم تناسب میان کمیت و کیفیت مواجه هستیم چون در دانشگاه ها هم گاهی میان دانشجویانی که می پذیرند با نیاز علمی و سطح گرفتن دانشجو هیچ تناسبی وجود ندارد. دانشجو و طلبه تنها برای کسب مدرک و عنوان علمی در این دو مرکز علمی به تحصیل می پردازند لذا یک رابطه و تعامل عینی و عملی بین حوزه و جامعه در سطح مطلوب وجود ندارد و همچنین در دانشگاه و مراکز صنعتی و علمی نیز هیچ تناسبی میان ظرفیت و نیاز رعایت نشده است و من معتقدم این مساله یکی از اشکالات ساختاری حوزه علمیه و البته دانشگاه هاست.
ساختمان ها و بودجه هایی که به حوزه علمیه تزریق شده هیچ تناسبی با بازدهی و کارکرد آن در حل مشکلات اخلاقی و معنوی جامعه ندارد
ایازی به دومین اشکال ساختاری حوزه علمیه اشاره و خاطرنشان کرد: در حوزه علمیه توسعه فیزیکی اماکن و ساختمان¬های اداری بسیار شده یعنی ساختمان سازی و دستگاه های اداری بسیار بزرگی ساخته شده؛ ساختمان ها، اتاق ها و بودجه هایی که به حوزه علمیه تزریق شده هیچ تناسبی با بازدهی و کارکرد آن در حل مشکلات اخلاقی و معنوی جامعه ندارد. اگر این ساختمان سازی ها در یک شرایط مطلوب و براساس نیازسنجی ساخته شوند، مناسب و مفید است، اما اینکه این همه ساختمان ساخته شود و تشریفات اداری و بروکراسی فراهم شود و در مقابل بازدهی لازم را برای توانمند کردن و مفید و کارائی لازم طلاب نداشته باشد و مشکلات مالی و علمی را پاسخ نداشته باشد، جای سوالاتی جدی را به وجود می آورد.
وابستگی های بسیار حوزه به برخی دستگاه ها عملاً حوزه را از استقلال، قدرت پویندگی و آزاداندیشی خارج کرد
استاد حوزه و دانشگاه وابستگی حوزه به برخی دستگاه و نهادهای خارج از حوزه مانند نیروهای نظامی را یکی دیگر از مشکلات ساختاری این سازمان دانست و تصریح کرد: تقریباً در دو دهه اخیر وابستگی های زیاد حوزه علمیه به برخی دستگاه ها و نهادها دغدغه همه مراجع بوده است؛ وابستگی ای که عملاً حوزه را از استقلال، آزادی، قدرت پویندگی و نظریه پردازی و آزاداندیشی خارج کرده است. حوزه های علمیه شیعه در هزار سال گذشته یکی از افتخاراتشان استقلال¬شان از دستگاه های حکومتی بوده، اما وقتی می بینید که مثلاً در مدرسه فیضیه گاهی طلاب گرد هم می آیند و شعارها و حرف های کاملاً سیاسی و عجیب با هدایت برخی از دستگاه¬های بیرون می زنند، مشخص است که مفهوم دیگر در تلقی جامعه به وجود می¬آورد و صدای مراجع بلند می¬شود و آنان اعتراض می کنند و این موضوع جایگاه و استقلال حوزه ها را بسیار زیر سوال می برد. بنابراین یکی از مشکلاتی که می توان به لحاظ ساختاری به آن اشاره کرد که موجب نگرانی مراجع مستقل هم شده، همین مساله است که دستگاه ها و نهادهایی وارد حوزه شدند و قدرت خود را بسط و نفوذ داده¬اند و عملاً گاهی مشکلات جدی را برای استقلال و آزاداندیشی حوزه ها فراهم کرده اند.
حوزه علمیه نتوانست به نیازهای موجود پاسخگویی لازم را داشته باشد
ایازی در مورد مشکلات و کاستی¬های دیگر حوزه علمیه گفت: حوزه علمیه امروز در رابطه با نیازهایی که جامعه دارد، پویایی و پویندگی لازم را ندارد. نمی خواهم بگویم پویایی امروز حوزه قابل قیاس با قبل از انقلاب است بلکه تحولات بسیاری در حوزه اتفاق افتاده، امروز محققان، نویسندگان و مبلغان بسیاری داریم، که در گذشته نبوده¬اند و جامعیت و پویندگی که امروز در حوزه ایجاد شده قابل قیاس با قبل از انقلاب نیست، اما به همان نسبت نیازها افزایش پیدا کرده، توقعات بیشتر شده و کمیت حوزه قابل قیاس نیست، اما کیفیت لازم را پیدا نکرده است، و در مجموع با توجه به نیازهای فراوانی که در این جهت هست، پاسخگویی لازم وجود ندارد.
ایجاد «شکاف اجتماعی» میان بخش¬هائی از جامعه و روحانیت ناشی از عملکرد نابسامان حوزه است
او افزود: اشکال دیگری که به دلیل عملکرد نابسامان حوزه به وجود آمده، ایجاد «شکاف اجتماعی» میان بخش¬هائی از جامعه و روحانیت است و این محصول شرایط جدید حکومت دینی است که کاسه جمهوری اسلامی با کاسه روحانیت عملاً یکی شده و همه آنچه به حساب جمهوری اسلامی و مسئولان آن گذاشته می شود، به حساب روحانیت هم گذاشته می شود و اشکالی که به آن بخش وارد می شود عملاً به روحانیت هم وارد می شود، در حالیکه روحانیتی که در بخش های اداری و اجرایی کشور فعالند، درصد ناچیزی نسبت به کل مجموعه روحانیت دارند، ولی عملاً این تأثیر را در دیدگاه مردم گذاشته و چه بخواهیم و چه نخواهیم قضاوت مردم این است که روحانیت همان حکومت هست و حکومت هم همان روحانیت است.
روحانیت منزلت، نفوذ و تأثیرگذاری قبل از انقلاب خود را ندارند
ایازی در مورد دلایل تغییر نگاه مردم نسبت به روحانیت و قرار دادن این سازمان مذهبی در رده حکومتی، گفت: متاسفانه این تلقی به وجود آمده و شاید به این دلیل است که معمولاً رسانه های رسمی ما تبلیغ تک صدایی کردند و صداهای مختلف را نشان ندادند که جلوی این آفت را بگیرند. این مساله مشکلی را ایجاد می کند و آن اینکه فاصله بین مردم و روحانیت را در بخش هایی از اجتماع کاهش نمی دهد یعنی در مواقعی دیگر روحانیت منزلت، نفوذ و تأثیرگذاری قبل از انقلاب خود را ندارند. روحانیت همیشه به عنوان یک معلم و مربی اخلاق و معنویت بوده اند، اما گاهی تأثیرگذاری لازم را ندارند یا نمی توانند تأثیری داشته باشند.
روحانیت بخشی از سکوهایی که باید داشته باشد را از دست داده است
او بی توجهی حوزه نسبت به افزایش فاصله میان مردم و روحانیت در بیان سخنان نیز اشاره و اظهار کرد: روحانیت بخشی از سکوهایی که باید داشته باشد را از دست داده، لذا به جای آن، سکوهای جدیدی تعریف و جایگزین شده و تردیدی نیست که امروز می بینیم یک جریانی مانند قرن دوم و سوم که ما قُصّاص (قصه¬گویان و تاریخگرایان) را داشتیم، این قُصّاص جایگزین عالمان آن مناطق شدند؛ امروز ما مداحان را داریم که مانند قُصاص جایگزین روحانیت شده اند. نکته دیگر اینکه روحانیت باید از زبانی که جامعه امروز لازم دارد استفاده کند و نیازها و ادبیات فرهنگی مخاطبان را توجه کنند. به هر حال امروز جامعه ما نسبت به ۳۰ سال پیش بسیار تحول پیدا کرده است؛ شبکه های اجتماعی که امروز به وجود آمده دانش مردم را زیاد و توقعات مردم را افزایش داده، همه این موارد الزامی برای روحانیت به وجود می آورد که خود را روز آمد کند. این اتفاق باعث شده که بخش هایی از جامعه ما نمی توانند حرف روحانیت را بفهمند و روحانیت هم نمی¬تواند حرف جامعه را دریابد، در نتیجه شکاف فرهنگی و اجتماعی به وجود آمده و قهراً این شکاف هست و باید به صورت جدی روی این مسئله و همچنین آثار و علل آن توجه و رسیدگی کرد.
نسلی جدید در حوزه شکل گرفته که حتی برای نسل قدیم حوزه قابل هضم نیست
ایازی در پاسخ به اینکه نقص هایی که در مورد حوزه علمیه به آن اشاره کرد مربوط به ساختار و برنامه ریزی هاست یا مربوط به مدیریت اشخاص است؟ گفت: به نظر من یک بخشی از این اشکالات و نواقص و تداوم آنها، مربوط به فضای حاکم در بخش مدیریتی کشور است. فضای طلاب جوان ادبیات تقابلی شده است. نسلی جدید در حوزه شکل گرفته که حتی برای نسل قدیم حوزه قابل هضم نیست. تقابل های مذهبی سطحی شکل گرفته که برای آینده جامعه و حوزه بسیار خطرناک و نگران کننده است. به عبارت دیگر کسانی که مدیریت کشور را برعهده دارند در یک چنین ذهنیتی هستند که این اقتضائات را به وجود آورده و برخی هم ممکن است که حتی واقعی نباشد، اما در عین حال عملاً این تأثیر را در جامعه و فرهنگ ما گذاشته است.