Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

نقد آیت الله جوادی آملی به نظام در جهت اصلاح ناکارآمدی هاست

نقد آیت الله جوادی آملی به نظام در جهت اصلاح ناکارآمدی هاست

سید محمدعلی ایازی: آیت الله جوادی آملی گاهی در دفاع از حقوق مردم مورد نامهربانی قرار می‌گیرند.
(سلوک مراجع عظام تقلید مجموعه گفت وگوهایی است که شفقنا برای معرفی این ارکان معظم تشیع به انجام می رساند.)
آیت الله جوادی آملی در حوزه فلسفه، کلام و فقه صاحب نظر و نظریه پرداز هستند.
تفسیر آیت الله جوادی آملی ادامه تفسیر قرآن به قرآن علامه طباطبایی است
حوزه‌های علمیه باید جایگاه هزارساله‌ مرجعیت و روحانیت را داشته باشد تا بتواند در جهان تشیع ایفای نقش کند
مرجعیتی که تحت تأثیر یک قدرت باشد نمی‌تواند حضور عینی در جامعه داشته باشد
آیت الله جوادی آملی گاهی در دفاع از حقوق مردم مورد نامهربانی قرار می‌گیرند
اگر روحانیت بتواند نقش و منزلت اجتماعی‌ای را که در قبل از انقلاب داشت بازسازی کند می‌تواند کارساز و فرهنگ ساز باشد
آیت‌الله جوادی آملی موضع‌گیری‌های بسیار مهمی خصوصاً در رابطه با بحران های بعد از سال ۸۸ داشتند
آیت الله جوادی آملی تاکید دارند که باید در جهت دفاع از حقوق جهان اسلام حرکت کنیم و مسائلی که تفرقه‌انگیز است را کنار بگذاریم
فرقه‌گرایی و رفتارهایی که در حوزه احیاناً توسط کسانی به اسم ولایت مطرح می‌شود هیچ نتیجه‌ای غیر از ایجاد دشمنی و اختلاف ندارد
معنای حمایت، همیشه تعریف و تمجید کردن نیست
نظر آیت‌الله جوادی آملی بر این است که روحانیت باید وظیفه اصلی خودش را انجام دهدحجت‌الاسلام ‌والمسلمین سیدمحمد علی ایازی تحصیلات حوزوی خود را از سال ۱۳۴۷ از حوزه علمیه مشهد آغاز کرد و پس از گذراندن دروس سطح وارد حوزه علمیه قم شد. فلسفه و عرفان را در محضر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی گذراند و از سال ۱۳۵۵ از کلاس‌های این مرجع تقلید که در مدرسه سعادت و تابستان‌ها در مشهد برگزار می‌شد، استفاده می‌کرد.
حجت‌الاسلام ‌والمسلمین سیدمحمد علی ایازی در گفت‌وگو با خبرنگار شفقنا در رابطه با سلوک شخصیتی آیت‌الله جوادی آملی گفت: آیت‌الله جوادی آملی یکی از اساتید بزرگ حوزه است که شاگرد علامه طباطبایی در درس فلسفه و تفسیر بوده و در حوزه فقه هم از محضر استاد محقق داماد و مرحوم امام(ره) و دیگر مراجع استفاده کرده‌اند. بنابراین یک جایگاه علمی ویژه‌ای دارند که از طرفی فلسفه و عقلانیت و از طرف دیگر به حوزه فقه، اصول و کلام مسلط هستند و اگر به مجموعه آثار علمی ایشان و نوع نگرشی که دارند نگاه کنیم می‌توان گفت که آیت‌الله جوادی آملی شخصیت حوزوی هستند که در حوزه فلسفه، کلام و فقه در ارتباط با مجموعه‌ی مراجع، صاحب‌نظر و نظریه‌پرداز می‌باشند.
آیت الله جوادی آملی در حوزه فلسفه، کلام و فقه صاحب نظر و نظریه پرداز هستند.
او در ادامه افزود: همچنین ایشان دارای تفسیری بزرگ و مفصل هستند که شاید مجموعاً به ۸۰ جلد برسد که تاکنون حدود ۵۰ جلد آن منتشر شده است که این تفسیر از یک‌جهت ادامه تفسیر قرآن به قرآن علامه طباطبایی و از سوی دیگر ناظر به مباحث و چالش­های جدید است و در مقام تبیین و ترویج عقلانیت دینی و از سوی دیگر با رویکرد بازاندیشی در حوزه‌های مختلف معرفت دینی است.
تفسیر آیت الله جوادی آملی ادامه تفسیر قرآن به قرآن علامه طباطبایی است
عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم شخصیت آیت‌الله جوادی آملی را در حوزه علمیه قم و حوزه­های دیگر به دلیل جامعیت تأثیرگذار دانست و این گونه بیان کرد: تدریس و تألیف کتاب‌های گوناگون و مراکز آموزشی و تربیت طلاب نمونه­ای از فعالیت ایشان است و طبعاً یک چنین شخصیتی در حوزه شاگردانی را در زمینه تفسیر، فلسفه و فقه تربیت کرده که آنان  نیز با واسطه تأثیر داشته­اند و این نکته را وقتی می­توان بیشتر توجه کرد که بخواهیم ایشان را با کسانی از شاگردان علامه طباطبایی و امام(ره) مقایسه کنیم که نه تنها این ویژه­گی را ندارند، و در زمینه نواندیشی و طرح مباحث و مسائل جدید و چالش­هایش پاسخگو نیستند، که منشأ اشکالات و شبهات در ترویج خشونت و افراط­گری متهم هستند. نکته دیگر سبک تفسیر ایشان است که با رویکرد اخلاقی و عرفانی است و این نوع تدریس برای تهذیب و تربیت طلاب بسیار کارساز است.
جهت دیگر جایگاه ایشان موضع‌گیری­های مستقل آیت­الله جوادی آملی به عنوان مرجعیت است که می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد. بنابراین حوزه‌های علمیه باید همان جایگاه هزارساله‌ی مرجعیت و روحانیت خود را داشته باشد تا بتواند در جهان تشیع ایفای نقش کند.
حوزه‌های علمیه باید جایگاه هزارساله‌ مرجعیت و روحانیت را داشته باشد تا بتواند در جهان تشیع ایفای نقش کند
ایازی در رابطه با در رابطه با نقش آیت‌الله جوادی آملی در تضمین اقتدار و منزلت مرجعیت اظهار کرد: همیشه مرجعیت، در تاریخ تشیع این‌گونه بوده که از یک‌طرف مباحث و معرفت دینی را مطرح می‌کند و در سوی دیگر ارتباط با مردم و توجه به خواسته‌های مردم دارد. مرجعیتی که مثلاً شکل دستوری داشته باشد یا تحت تأثیر یک قدرت باشد معلوم است که نمی‌تواند حضور عینی در جامعه داشته باشد. در تاریخ تشیع مرجعیت همواره جایگاه مستقل و با پشتوانه مردمی داشته و همین هم باعث بقا و دوام آن بوده است. مفهوم استقلال مرجعیت به این معناست که با مردم مرتبط باشد و نیازهای آنان را بشناسد و اگر آنان سخنی دارند، از حقشان دفاع کند. همچنین وقتی می‌تواند مفید و مؤثر باشد که یک پشتوانه مردمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد و به نیازها، مشکلات و فشارهای مردم حتی آسیب‌هایی که جامعه با آن مواجه هست توجه داشته باشد و متناسب با آن‌ها مسائل را بازگو کند.
مرجعیتی که تحت تأثیر یک قدرت باشد نمی‌تواند حضور عینی در جامعه داشته باشد
او ادامه داد: یک چنین مرجعیتی است که می‌تواند همان چیزی باشد که در فرهنگ معارف اهل‌بیت(ع) از عالمان دین تعریف شده و در نامه امام سجاد(ع) خطاب به شهاب زهری بیان شده است. ائمه ارتباط با مردم، حمایت از آن‌ها و دفاع از حقوق مردم را بسیار توصیه می‌کردند و آیت‌الله جوادی آملی هم بسیار به این مسئله تأکید دارند و گاهی ممکن است از ناحیه کسانی که این روش را نمی‌پسندند مورد نامهربانی هم قرار بگیرند.
آیت الله جوادی آملی گاهی در دفاع از حقوق مردم مورد نامهربانی قرار می‌گیرند
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در خصوص اینکه پشتوانه مردمی روحانیت در چه مرحله‌ای قرار دارد، باید بگویم امروز در یک برهه‌ی تاریخی هستیم که حتماً در رابطه با مسئله منزلت روحانیت و آن نقشی که باید ایفا کند لازم است یک ارزیابی جدیدی داشته باشیم. امروز یک مشکل جدی که جامعه‌ی ما را تهدید می‌کند مسئله شکاف بین نسل‌ها و فاصله‌ای است که نسل جدید با نسل قدیم پیدا کرده است. اگر روحانیت بتواند نقش و منزلت اجتماعی‌ای را که در قبل از انقلاب داشت بازسازی کند، هویت خودش را حفظ کند، دفاع از حقوق مردم را انجام دهد و به نیازهای مردم توجه کند و به سئوالات و شبهات و اشکالات آنان پاسخ دهد، مسلماً چنین منزلتی از روحانیت می‌تواند مانند گذشته کارساز و فرهنگ‌ساز باشد و در این صورت است که می‌تواند دین‌داری و اخلاق را در جامعه تحکیم ببخشد.
اگر روحانیت بتواند نقش و منزلت اجتماعی‌ای را که در قبل از انقلاب داشت بازسازی کند می‌تواند کارساز و فرهنگ ساز باشد
ایازی ادامه داد: آیت‌الله جوادی آملی در ملاقات خود موضع‌گیری‌های بسیار مهمی خصوصاً در رابطه با بحران‌هایی که از سال ۸۸ به بعد در فرهنگ سیاسی کشور به وجود آمد، داشتند اما گاهی بی‌ادبی‌هایی از بعضی طلبه‌هایی صورت می گرفت که سواد لازم را نداشتند.
آیت‌الله جوادی آملی موضع‌گیری‌های بسیار مهمی خصوصاً در رابطه با بحران های بعد از سال ۸۸ داشتند
او در خصوص راهبرد آیت‌الله جوادی آملی در دوری از افراط‌گرایی مذهبی و فرقه‌گرایی گفت: در ابتدا باید یک اشاره به سیره اهل‌بیت(ع) می‌کنم؛ آن چیزی که باعث شده معارف ائمه(ع) در تاریخ ترویج شود و از خود ائمه و عالمان امکان گسترش آن فراهم شود، روحیه مدارا و انعطاف و استفاده‌ی منطق، حکمت و موعظه حسنه است. آنان به خوبی می­دانستند در آن فشار و محدودیت، وقتی به اهداف خود می­رسند که نقش اثباتی ایفا کنند. ائمه می‌فرمودند اگر معارف ما را به مردم بگویید چه کسانی که موافق باشند و چه کسانی که موافق نباشند استقبال و از آن متابعت می‌کنند و به دنبال این نبودند هجمه بیاورند و احساسات طرف مقابل را تحریک کنند. بنابراین آن چیزی که امروز در رابطه با تقریب بین مذاهب گفته می‌شود به این معنا نیست که شیعه‌ها سنی شوند یا سنی‌ها شیعه شوند. بلکه باید در جهت تقویت مشترکات اسلامی و پرهیز از مسائل نزاع برانگیز و تحریک احساسات و ایجاد دشمنی باشد. این پیام همه مصلحان بزرگ و از آن جمله آیت­الله جوادی است که تاکید می‌کند” باید در جهت دفاع از حقوق جهان اسلام حرکت کنیم و مسائلی که تفرقه‌انگیز است را کنار بگذاریم”.
آیت الله جوادی آملی تاکید دارند که باید در جهت دفاع از حقوق جهان اسلام حرکت کنیم و مسائلی که تفرقه‌انگیز است را کنار بگذاریم
او ادامه داد: امام محمد باقر(ع) و امام صادق(ع) از همین روش استفاده می‌کردند و بسیاری از شاگردانی که داشتند از علمای تشیع نبودند. شما اگر به آثار اهل سنت هم نگاه کنید می‌بینید که روایات بسیاری از این دو امام را در آثار تفسیری، کلامی و فقهی نقل کرده­اند. یا حتی برخی از مذاهب اهل سنت مثل شافعی یا حنفی با ائمه ارتباط داشتند. امروز هم اگر بخواهیم رابطه درستی داشته باشیم، با تعامل و مدارا و انتقال معارف امکان‌پذیر است. مرحوم امام(ع) و مرحوم علامه طباطبایی هم دنبال چنین داعیه‌ای بودند و آیت‌الله جوادی آملی هم که شاگرد این دو بزرگوار بودند، همین مشی را در طول سالیان سال انتخاب کردند. بنابراین فرقه‌گرایی و رفتارهایی که در حوزه احیاناً توسط کسانی به اسم ولایت مطرح می‌شود هیچ نتیجه‌ای غیر از ایجاد دشمنی و اختلاف ندارد.
فرقه‌گرایی و رفتارهایی که در حوزه احیاناً توسط کسانی به اسم ولایت مطرح می‌شود هیچ نتیجه‌ای غیر از ایجاد دشمنی و اختلاف ندارد
ایازی در رابطه با ارتباط و تعامل آیت‌الله جوادی آملی با حکومت ایران و حوزه سیاست در ایران گفت: فکر می‌کنم که تقریباً همه مراجع ما اعم از سنتی‌ها و غیر سنتی‌ها، می‌خواهند که از جمهوری اسلامی حمایت کنند. بارها در بحران‌های خاص همه‌ی مراجع از جمله آیت‌الله جوادی آملی نقش حمایتی را از جمهوری اسلامی داشته­اند. اما معنای حمایت، همیشه تعریف و تمجید کردن نیست؛ گاهی در کنار کسانی که مرتب تمجید و تعریف می‌کنند کسانی هم باید با انتقاد، در جهت اصطلاح و تقویت جمهوری اسلامی قدم بر ‌دارند. این طرز فکر اشتباه است که اگر تعریف و تمجید کنیم این موجب حمایت می شود و اگر نقد کنیم یعنی تخریب کردیم. اگر جایی در نظام اشکال دارد و مردم از این وضعیت و ناکارآمدی مأیوس شده­اند باید نقد شود که زمینه اصلاح و تداوم این نظام فراهم شود و من فکر می‌کنم آیت‌الله جوادی آملی چنین نقشی را هم ایفا می‌کنند. یعنی هم دفاع می‌کنند و هم در مواردی انتقاد می‌کنند. طبیعت یک شخصیتی که می‌خواهد در کنار مردم و با مردم باشد این است که اگر اشکالاتی را در نظام جمهوری اسلامی می‌بینند به مسئولین تذکر دهد و من فکر می‌کنم اگر کسی این کار را نکند خیانت کرده است زیرا اشکالاتی که ممکن است مسائلی را در آینده برای جمهوری اسلامی به وجود می‌آورد را می‌بیند ولی در برابر آن سکوت می‌کند.
معنای حمایت، همیشه تعریف و تمجید کردن نیست
او در رابطه با نگاه آیت‌الله جوادی آملی به مداخله روحانیت در امور اجرایی بیان کرد: ایشان  زمانی که عضو شورای عالی قضایی بودند و مسؤولیت‌های داشتند خودشان را کنار کشیدند. الان هم اعتقاد دارند آن کارهایی که جنبه‌ی کارشناسی دارد باید به کارشناسان آن واگذار شود. متأسفانه یکی از مشکلاتی که ما در کشور داریم این است که استفاده از نیروهای متخصص کمتر انجام می‌شود و لازمه‌اش این است که ما هر کاری را به کاردان خودش بسپاریم. البته منظورم این نیست که روحانیون در هیچ کاری حضور نداشته باشند، ولی اصل و اساس کار این است که روحانیت بتوانند به نقش اصلی خود بپردازد. چنانچه خود مرحوم امام(ره) بعد از انقلاب اسلامی اصرار داشتند که تهران را ترک کنند و به قم بروند و به قم آمدند و بعد از اینکه سکته کردند به تهران منتقل شدند. بنابراین من فکر می‌کنم که نظر آیت‌الله جوادی آملی بر این است که روحانیت باید وظیفه اصلی خودش را انجام دهد چرا که خودشان هم این کار را کردند و بر این تأکید دارند که روحانیت وارد کارهای اجرایی نشود.
نظر آیت‌الله جوادی آملی بر این است که روحانیت باید وظیفه اصلی خودش را انجام دهد
این استاد دانشگاه در پایان خاطره‌ای را از آیت‌الله جوادی آملی نقل کرد و گفت: از سال ۱۳۵۵ از کلاس‌های درس آیت‌الله جوادی آملی که در مدرسه سعادت و تابستان‌ها در مشهد برگزار می‌شد استفاده می‌کردم. کلاس‌های درس استاد رأس ساعت ۷ صبح آغاز می‌شد. ۷ صبح در زمستان یعنی یک ربع قبل از طلوع آفتاب. منزل ایشان کنار مدرسه سعادت بود و ما صبح ها باید یک ساعت زودتر حرکت می‌کردیم تا ساعت ۷ به کلاس برسیم. گاهی اوقات که سوال‌هایی از ایشان داشتم به من می‌گفتند فردا قبل از شروع درس بیایید تا با هم صحبت کنیم. یادم هست آقای دکتر سروش یک بحثی را در رابطه با دانش‌ها و ارزش‌ها مبنی بر نسبت میان جهان‌بینی و ایدئولوژی مطرح کرده بودند که من این بحث را با ایشان در میان گذاشتم که گفتند این بحث را برای من خلاصه بنویسید تا ببینم چیست و من آن را  به‌طور خلاصه در ۴ صفحه نوشتم و گفتند اجازه دهید در خصوص آن مطالعه کنم و بعد جواب شما را خواهم داد. در خاطرم هست که آیت‌الله جوادی آملی هر روز نیم ساعت قبل از شروع درس یعنی ساعت شش و نیم و حدود سه ربع قبل از طلوع آفتاب می‌آمدند و بسیار با حوصله مباحث را قسمت به قسمت برای من نقد و بررسی می‌کردند که نشان از شاگرد پروری بسیار بالای ایشان داشت و این خاطره برای من بسیار شیرین و ارزشمند بود.
 
Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم