Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

تولد معجزه آساي مسيح (ع) در قرآن و عهدين

عبدالرحیم سلیمانی

نمايندگاني از سوي مشركان حجاز نزد نجاشي، پادشاه حبشه، رفته از او خواستند تا تعدادي از جوانان را كه از آيين نياكان خود بازگشته و به دين جديدي روي آورده‌اند و اكنون به حبشه مهاجرت كرده‌اند به آنان تحويل دهد تا به وطنشان بازگردانند. پادشاه عاقل و ديندار حبشه درخواست آنان را نپذيرفت و گفت تا از آنان بازجويي نكنم و سخن آنان را نشنوم هيچ اقدامي نمي‌كنم. پس دستور داد مهاجران مسلمان را در مجلس خود احضار كردند و در آن مجلس پس از پرس‌و‌جويي درباره باورها و اعمال مهاجران، از آنان خواست كه آياتي از كتاب آسماني خود را تلاوت كنند. جعفرابن ابي‌طالب، سخن گوي مهاجران، آياتي از سوره مريم را، كه درباره چگونگي تولد حضرت عيسي‌(ع) است، تلاوت كرد:
«و در اين كتاب از مريم ياد كن، آنگاه كه از كسان خود در مكاني شرقي كناره گرفت. پس در برابر آنان پرده‌اي بر خود گرفت. پس روح خود را به سوي او فرستاديم تا به شكل بشري خوش اندام بر او نمايان شد. (مريم) گفت: «اگر پرهيزگاري، من از تو به خداي رحمان پناه مي‌برم.» گفت: «من فقط فرستاده پروردگار توأم، براي اينكه به تو پسري پاكيزه ببخشم.» گفت: «چگونه مرا پسري باشد با آنكه دست بشري به من نرسيده و بدكار نبوده‌ام؟» گفت: چنين است؛ پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است، و تا او را نشانه‌اي براي مردم و رحمتي از جانب خويش قرار دهيم، و (اين) دستوري قطعي بود.» پس (مريم) به او (عيسي) آبستن شد و با او به مكان دور افتاده‌اي پناه جست. تا درد زايمان، او را به سوي تنه درخت خرمايي كشانيد....» (مريم/16-23).
شاه حبشه پس از شنيدن اين آيات به گريه افتاده، گفت: گفتار پيامبر اينان و آنچه را كه عيسي آورده است از يك منبع نور سرچشمه مي‌گيرند. برويد، من هركز اينان را به شما نخواهم تسليم نمود» (سيره ابن هشام، ج 1، ص338، به نقل از فروغ ابديت، ج1، ص255-256)
همانطور كه نجاشي برداشت كرده، روايت قرآني تولد عيسي مسيح(ع) با روايتي از آن كه در اناجيل آمده است بسيار نزديك، بلكه از جهت معجزه بودن، كاملا يكسان است. اين ماجرا در دو انجيل از اناجيل چهارگانه، يعني انجيل متي و انجيل لوقا نقل شده است. در انجيل لوقا ماجرا اينگونه نقل شده است:
«خدا فرشته خود جبرائيل را به ناصره، يكي از شهرهاي استان جليل فرستاد، تا وحي او را به دختري به نام مريم برساند. مريم نامزدي داشت به نام يوسف، از نسل داود پادشاه. جبرائيل به مريم ظاهر شد و گفت: «سلام بر تو اي دختري كه مورد لطف پروردگار قرار گرفته‌اي! خداوند با توست!» مريم سخت پريشان و متحير شد، چون نمي‌توانست بفهمد منظور فرشته از اين سخنان چيست. فرشته به او گفت: «اي مريم، نترس! زيرا خدا بر تو نظر لطف انداخته است! تو به زودي باردار شده، پسري به دنيا خواهي آورد و نامش را عيسي خواهی نهاد.
مريم از فرشته پرسيد: «چگونه چنين چيزي امكان دارد؟ دست هيچ مردي هرگز به من نرسيده است!» فرشته جواب داد: «روح القدس بر تو نازل خواهد شد و قدرت خدا بر تو سايه خواهد افكند... براي خدا هيچ كاري محال نيست!» مريم گفت: «من خدمتگزار خداوند هستم و هر چه او بخوهد با كمال ميل انجام مي‌دهم...» (انجيل لوقا، 26:1 – 38).
در انجيل متي در اين باره چنين آمده است:
«واقعه تولد عيسي مسيح به اين شرح است: مريم، مادر عيسي كه در عقد يوسف بود، قبل از ازدواج با او، به وسيله روح القدس آبستن شد. يوسف كه سخت پايبند اصول اخلاق بود، بر آن شد كه نامزدي خود را بر هم بزند، اما در نظر داشت اين كار را در خفا انجام دهد تا مبادا مريم بي‌آبرو شود. او غرق در اينگونه افكار بود كه به خواب رفت. در خواب فرشته‌اي را ديد كه به او گفت: «يوسف، پسر داود، از ازدواج با مريم نگران نباش. كودكي كه در رحم اوست، از روح القدس است. او پسري خواهد زاييد، و تو نام او را عيسي (يعني نجات دهنده) خواهي نهاد، چون او قوم خود را از گناهانشان خواهد رهانيد» و اين همان پيغامي است كه خداوند قرن‌ها قبل به زبان نبي خود «اشعيا» فرموده بود كه «بنگريد! دختري باكره آبستن خواهد شد و پسري به دنيا خواهد آورد، و او را عمانوئيل (به معني «خدا با ما») خواهند ناميد.» چون يوسف بيدار شد، طبق دستور فرشته عمل كرد و مريم را به خانه‌اش آورد تا همسر او باشد؛ اما با او همبستر نشد تا وقتي كه او پسرش را بدنيا آورد و يوسف او را «عیسي» نام نهاد» (انجيل متي، 18:1 – 25).
مطابق هر دو انجيل متي و لوقا حضرت عيسي بدون پدر و معجزه آسا و به قدرت خداوند به دنيا آمده و اين همان چيزي است كه قرآن مجيد بيان كرده است. هر چند در اين دو انجيل سخن از يوسف نجار به ميان آمده و در قرآن مجيد هيچ اشاره‌اي به او نيست، اما اين تفاوت به معناي اختلاف اين متون نيست. بنابر همه اين متون حضرت مريم معجزه‌آسا و به قدرت خدا قبل از اينكه با مردي همبستر شود آبستن شده است. اينكه در قرآن مجيد سخني از يوسف نيست مي‌تواند علتش اين باشد كه قرآن هرگز كتاب تاريخ نيست و حوادث را به اندازه ضرورت نقل مي‌كند. بنابراين تا اينجا هيچ اختلافي بين قرآن مجيد و اناجيل در رابطه با تولد معجزه‌آساي عيسي مسيح وجود ندارد.
در فقره‌اي از انجيل متي كه نقل شد به يك پيشگويي در عهد قديم اشاره شده كه در كتاب اشعياي نبي آمده است: «حال كه چنين است خداوند خودش علامتي به شما خواهد داد. آن علامت اين است كه باكره‌اي حامله شده، پسري به دنيا خواهد آورد و نامش را عمانوئيل خواهند گذاشت. قبل از اينكه اين پسر از شير گرفته شود و خوب و بد را تشخيص دهد، سرزمين اين دو پادشاه كه اينقدر از آنها وحشت داريد، متروك خواهد شد» (اشعيا، 12:7 -16).
اگر همان طور كه در انجيل متي آمده، اين پيشگويي در رابطه با مسيح باشد، پس بايد نتيجه گرفت كه تولد معجزه‌آسا و بدون پدر مسيح، در عهد قديم نيز پيشگويي شده است. پس بايد گفت مطابق هر سه متن، يعني عهد قديم، عهد جديد و قرآن مجيد، مسيح بدون پدر و معجزه‌آسا و با قدرت الهي متولد شده است.
نكته ديگري كه ممكن است در اينجا مطرح شود اين است كه در دو انجيل متي و لوقا دو نسب نامه براي حضرت عيسي آمده كه در آنها در سلسله نسب عيسي به يوسف نجار اشاره شده است. در اين دو نسب نامه تلاش شده است كه نسب حضرت عيسي به حضرت داود برسد، چرا كه در عهد قديم اينگونه پيشگويي شده است. اما مشكل اين است كه در اين نسب‌نامه، نسب حضرت عيسي از طريق يوسف نجار به داود مي‌رسد، در حالي كه همانطور كه قبلا گفته شد يوسف پدر واقعي عيسي‌(ع) نبوده است. دانشمندان غربي حداقل دو اشكال به اين دو نسب‌نامه وارد كرده‌اند، يكي اينكه يوسف نجار پدر واقعي عيسي‌(ع) نبوده تا نسب او را به داود برساند و ديگر اينكه اين دو نسب نامه با هم تفاوت‌هاي زيادي دارند (براي نمونه، ر.ك. كري ولف، درباره مفهوم انجيل‌ها، ترجمه محمد قاضي، ص 21-23)
هر چند اين دو اشكال وارد به نظر مي‌رسد، اما روايت هيچ كدام از اين دو نسب‌نامه با معجزه آسا بودن تولد عيسي تضادي ندارد. در نسب نامه عيسي در انجيل متي آمده است: «ابراهيم و داود پيغمبر، هر دو، جد عيسي مسيح بودند. ابراهيم پدر اسحاق، اسحاق پدر يعقوب، يعقوب پدر يهودا و برادران او بود. يهودا پدر فارص.... يسي پدر داود پيغمبر بود و داود پدر سليمان متان پدر يعقوب بود. يعقوب پدر يوسف و يوسف شوهر مريم و مريم مادر عيسي مسيح بود» (انجيل متي، 1:1 -16)
توجه داشته باشيم كه در اين نسب‌نامه، يوسف پدر عيسي، نيست بلكه شوهر مادر اوست. پس با آنچه پيشتر از دو انجيل نقل شد تضادي ندارد. در نسب‌نامه انجيل لوقا آمده است: «و خود عيسي وقتي كه شروع كرد، قريب به سي ساله بود. و حسب گمان خلق، پسر يوسف ابي هالي، ابن متاب... ابن داود ابن يسي ... بود» (انجيل لوقا، 23:3 – 38).
در اين نسب نامه نيز يوسف پدر عيسي(ع) خوانده نشده، بلكه گفته شده است كه به حسب گمان خلق پسر او بود. يادآوري اين نكته لازم است كه مطابق اناجيل ماجراي آبستن شدن معجزه آسای مريم زماني رخ داد كه او عقد كرده و همسر شرعي يوسف بود. اما مطابق اين نسب‌نامه عموم خلق نمي‌دانستند كه عيسي معجزه‌آسا متولد شده و گمان مي‌كردند كه فرزند يوسف است.
به هر حال در هيچ يك از اين نقل‌ها هرگز مطلبي نيست كه معنايش حرامزادگي حضرت عيسي(ع) باشد. حتي اگر فرزند يوسف باشد باز فرزند شرعي اوست، هر چند در اين صورت تولد او معجزه آسا نيست. پس اينكه كسي بگويد مطابق عهد قديم و عهد جديد يا توارت و انجيل موجود در حلال زادگی حضرت عيسي شبهه است، سخني ناصواب به زبان آورده است.
اما ممكن است گفته شود مطابق اين نسب نامه‌ها مثلا برخي از نياكان دور حضرت عيسي حلال زاده نبوده‌اند. نكته‌اي را يادآوري مي‌كنيم و آن اينكه بنابر قول مشهور مادر امام سجاد دختر يزدگرد، پادشاه ساساني، بوده و بنابر اين نه امام شيعيان از نسل اويند. به فرض، آنچه معروف است صحيح باشد كه در سلسله ساسانيان براي حفظ نظام طبقاتي با محارم خود ازدواج مي‌كردند و خواهر را به زني مي‌گرفتند.(که البته در هر دو سخن تردید جدی وجود دارد.) آيا در اين صورت مشكلي براي امامت ائمه اطهار ايجاد مي‌شود؟آیا اگر به فرض کسی این دو جمله را بپذیرد،در اعتقاد او به امامت این امامان خلل وارد می شود؟!
مادر شش امام، يعني امام هفتم تا دوازدهم، كنيزاني از مناطق مختلف بوده‌اند. آيا شيعه بايد اثبات كند كه همه اجداد و جدات آنان تا حضرت آدم(ع) مشكلي نداشته‌اند؟! به فرض كه چنين چيزي به اثبات برسد، پس اجداد و جدات ميليون‌ها نفر همه بايد پاك وطاهر باشد. با يك حساب سرانگشتي اجداد و جدات يك نفر در نسل بيستم پيش از او از يك ميليون نفر فراتر مي‌رود.
به هر حال اينكه گفته شود مطابق عهدين موجود يا توارت و انجيل موجود درباره طهارت مولد حضرت عيسي(ع) ترديد است و قرآن مجيد طهارت مولد آن حضرت را درست كرده، سخني ناصواب است و قرآن مجيد و عهدين، و بويژه اناجيل موجود، در اين رابطه هيچ اختلافي ندارند.

Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم