Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

یأس و ناامیدی در جامعه

یأس و ناامیدی در جامعه

گزارش سخنرانی آیت الله محمدعلی ایازی شب ۲۹ صفر در مجمع مدرسین و محققین
 
مراسم عزاداری امام رضا علیه السلام در شب شهادت ایشان، در مکان مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم برگزار شد. در این شب آیت الله سید محمد علی ایازی با اشاره به سیره امام رضا در برخورد با دیگران به بررسی موضوع «یأس و ناامیدی در جامعه» پرداخت.
 
ایشان در ابتدای سخنانش با اشاره به کتاب عیون اخبار الرضا که به‌طور خاص روایات امام رضا علیه السلام را جمع‌کرده است،‌ گفت: «شیخ صدوق کتاب عیون اخبار الرضا را در قرن چهارم جمع‌آوری کرده است که در آن روایات امام رضا علیه السلام به طور خاص جمع شده است.
دوره امام رضا، دوره تحولات در جهان اسلام است و ادیان و مذاهب وارد اسلام شده‌اند و نهضت ترجمه شکل گرفته و فلسفه وارد فضای مسلمانان شده است. در این دوره گفت‌وگوهای کلامی و علمی بسیار است و مجالس علمی برپاست.
سبک اهل بیت در این گفت‌وگوها و مجالس علمی این‌گونه بود که با مخاطبین بسیار آرام و با مدارا برخودر می‌کردند. برای نمونه هنگامی که امام رضا در توس بودند و جمعیت زیادی حضور داشتند، فردی از میان جمعیت با تندی از امام رضا سؤال کرد که چرا ولایت عهدی مأمون را پذیرفته‌ای. فرد گفت: من جواب خصوصی نمی‌خواهم و باید در همین جلسه پاسخم را بگویید. حضرت فرمود: جلو بیا و نزدیک‌ شو که صحبت کنیم. فاصله فرد با امام رضا که کم شد، امام فرمود: کسی که می‌خواد جواب بشنوند باید دشنه در آستینش را در بیارورد. وقتی فرد دشنه را انداخت، مردم خواستند به او آسیب برسانند که حضرت مانع شد. این سبک ائمه در مواجهه با دیگران است. در بسیاری از روایات شاهد چنین برخوردی هستیم. ائمه مشی‌شان این است که با کسانی که سؤال دارند با مدارا رفتار کنند.
در روایتی از امام رضا آمده است که مردم ده طبقه هستند که در پله‌های مختلف قرار دارند. ایشان می‌فرماید کسی حق ندارد طبقه پایین‌ترش را ملامت کند. قاضی اصلی خداست و ما حق نداریم که دیگران قضاوت و تحقیر کنیم. امام می‌فرماید برای نصحیت و گفت‌وگو فقط باید با وفق و زبان نرم با دگیران برخورد کرد. در روایت دیگری آمده است شخصی از حضرت رضا پرسید که تفاوت شما با دیگران چیست؟ حضرت فرمود: آنان با تهدید و ترساندن و خشونت حکومت می‌کردند، ولی ما با منطق و استدلال و محبت. دینداری ما بر اساس رفق و مدارا است.
رفق و مدارا از خصلت‌های مؤمن است که در قرآن نیز به آن پرداخته شده است. قرآن کریم دو تعبیر درباره پیامبر دارد که نشان می‌دهد مسئله رفق و مدارا مسئله‌ای قرآنی است. قرآن در این موضوع هم جنبه ایجابی و هم جنبه سلبی را بیان کرده است. قرآن در جنبه ایجابی می‌فرماید: ای پیامبر، اگر کسی را دعوت می‌کنی باید بر اساس استدلال و موعظه باشد و اگر جدال می‌کنی جدال احسن باشد و برای غلبه و پیروزی نباشد. همچنین در جنبه سلبی خطاب به پیامبر می‌فرماید که تو در دین و رسالت و دعوت به دینداری، جبار نیستی؛ یعنی از موضع زور و تکبر نباید برخودر کنی. اینجا مشخص است که پیامبر جبار نیست؛ اما وقتی قرآن این‌گونه بیان می‌کند علتش این است که می‌خواهد توجه بدهد که ساختار دین بر اساس عشق و محبت است و مردم باید با عشق به دین روی بیاورند، نه با زور. حضرت عیسی نیز در معرفی خودش بر عشق و مدارا تأکید می‌کند که نشان می‌دهد همواره مدارا مد نظر قرآن بوده است».
 
آیت الله ایازی در ادامه با تقسیم ناامیدی و یأس به دو بخش فردی و اجتماعی، به تشریح این موضوع پرداختند: «موضوع یأس و ناامیدی دو بخش دارد؛ یک بخش فردی و یک بخش اجتماعی. در بخش فردی منظور شکست‌هایی است که شخص در طول زندگی متحمل می‌شود. مثلاً فرد در کاری که می‌کند شسکت می‌خورد، مثل ازدواج و تحصیل. این مسائل را شخص باید حل کند و مهارت زندگی را بیاموزد که بتواند زندگی‌اش را پی بگیرد. یکی از عوامل مؤثر در افزایش طلاق‌ها و جدایی‌ها و ناکامی‌ها در زندگی، نداشتن مهارت زندگی است. بخشی بخشی از مهارت زندگی از طریق آموزش است و بخش دیگر آن، انتقال میان‌نسلی است، یعنی از والدین به کودکان. امروزه مهارت‌های زندگی به خوبی به افراد آموخته نمی‌شود که باید این آسیب را برطرف کرد و به آن پرداخت. مصلحان اجتماعی و روحانیون باید به این مهارت‌ها توجه کنند و هم خودشان آن را یادبگیرند و هم به دیگران بیاموزند. بخشی از علت شکست افراد در تجارت و اقتصاد هم ریشه در همین مسئله دارد. برای نمونه علت ناکامی برخی از نسل‌های جدید، بلندپروازی و نداشتن دانش لازم و عدم پیش‌بینی آینده است. فرد بدون مطالعه و محاسبات وارد کار می‌شود و خیلی زود با شکست مواجه می‌شود؛ در ازدواج نیز چنین است.
بخش دیگر ناامیدی و یأس مسئله یأس و ناامیدی اجتماعی است که بسیار خطرناک‌تر از یأس فردی است. بخشی از این یأس به موجب توقعات ایجاد در جامعه است. به خصوص برای نسل‌های دوم و سوم انقلاب که با آروزها و آرمان‌های انقلاب پیش آمدند و توقعاتی داشتند؛ ولی اکنون دستاورد مناسبی ندارند و به اصطلاح می‌گویند «چی می‌خواستیم و چی شد!». البته در این مورد نباید دیگران و بیگانگان را متهم کرد؛ اتفاقاتی که رخ داده و جامعه‌ای که ایجاد شده، محصول رفتار خود ماست؛ از ماست که بر ماست. برای مثال به اوضاع اقتصادی و وضع کالاها و بازار ارز اگر بنگریم، می‌بینیم که بخش زیادی از این آشفتگی حاصل رفتار تک تک ماست، از احتکار کالا گرفته تا ورود به بازار ارز. از زمان مشروطه به ان طرف، چندین کتاب درباره وضعیت ایرانیان و این موضوع که چرا ما این‌گونه گرفتار این وضعیت هستیم نوشته شده است. برخی برای راحتی کار و آسان کردن مسئله می‌گویند استعمار موجب این وضع است! اما آیا استعمار در دیگر کشورهایی که وضع‌شان امروز از ما بهتر است نبوده است؟ امروزه هم همه مشکلات داخلی را  بر گردن امریکا می‌اندازند! هنر این است که بدانیم چگونه در دام دشمن نیفتیم و بدانیم که چگونه رفتار کنیم؛ و الا مشخص است که امریکا و دیگر کشورها همه به فکر منافع خود هستند. به عنوان یک نمونه تاریخی عرض می‌کنم. پس از تسخیر سفارت امریکا توسط دانشجویان، آیا صالحی نجف‌آبادی نامه‌ای نوشتند با این مضمون: اکنون که لانه جاسوسی را گرفته‌اید و دست بالا را دارید، بیایید و مذاکره کنید و امتیاز بگیرید از امریکا. اما کو گوش شنوا؟ در آن دوره مذاکرات مستقیم با امریکا را نیز ممنوع کردند!».
این عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه برای حل مشکلات نباید مشکلات داخلی را به گردن کشورهای خارجی انداخت گفت: «علت اصلی عقب‌ماندگی این است که نباید همه مشکلات را به خارج حواله دهیم. کشورهایی هستند که تا ۲۰ سال قبل مستعمره بودند، اما اکنون وضعشان از ما بهتر است. حتی می‌توان گفت اکنون معنویتشان نیز از ما بهتر است. منظورم از معنویت آش نذری و شعله‌زرد و شرکت در پیاده‌روی نیست؛ منظورم کمتر بودن دزدی و دروغ است! منظورم از دین و معنویت اینها است. شخصی به ما بدهکار بود و بدهی‌اش را پرداخت نمی‌کرد، وقتی پی‌گیر شدیم گفت که در این سه ماه سه بار به کربلا رفته‌ام و به یاد شما بوده‌ام. معنویتی که منظور است این است که در آن اخلاق باشد و مردمش در جهت ارزش‌های اخلاقی گام بر می‌دارند و مثلاً در سال بعد زندانی سیاسی‌اش کمتر شود، و مسئولینش کمتر دزدی کنند. این جامعه ای است که رو به رشد است. آیا این مشکلات مربوط به خارج است؟ این ساده کردن مسئله است که مشکلات را به گردن دیگران بیندازیم. از ماست که بر ماست؛ ما همه در بازی‌‌ای شریکیم که اتفاقات امروز را رقم می‌زند. جامعه وقتی اصلاح می‌شود که همه مصلح باشند.
 
امید این نیست که کسی از بیرون بیاید و مشکلات ما را حل کند. ما فکر می‌کردیم که اگر شاه برود، مشکلات حل می‌شود؛ اما واقع بین که شدیم دیدیم همه ما یک شاه هستیم. شاه مگر چه بود؟ ما عمامه داریم و او نداشت، شاه ریش‌هایش را می‌تراشید و ما نمی‌تراشیم! اینها خلقیات شخصی است و ربطی به اداره جامعه ندارد. خدا هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد، مگر اینکه مردمش بخواهند. باید همه مردم به این نتیجه برسند که باید جامعه عوض شود.
من با تمام این سختی‌ها به آینده امیدوارم، اما امیدم به این نیست که شب بخوابیم و صبح بیدار شویم و همه چیز خوب شود. هر چیزی که کمک به آگاهی جامعه کند و درد را به مردم بشناساند، زمینه برای علاج آماده‌تر شده است. اگر بفهمیم ریشه این مشکلات کجاست به مداوا نزدیک‌تریم. برای مثال بخواهیم در نظافت شهر کمک کنیم،‌ همین مجالس مذهبی ما کمتر همکاری می‌کنند، چرا این‌گونه شده است».
 
آیت الله ایازی با اشاره به اینکه محتوای منبرهای ما به سمت اثبات فضائل و گفتن مناقب اهل‌بیت سوق کرده است، گفت: «منبرهای ما شده است، ذکر فضائل شده و هیچ درسی برای انسان امروز ندارد و هیچ امیدی نمی‌دهد. اگر اثبات کنیم که پیامبر در کدام درجه است و امامان کجای بهشت است، چه دردی از بشر درمان می‌کند؟ باید از مشی و معارف اهل‌بیت چیزی بگوییم که چالش‌های امروزی انسان را برطرف کند.
این فضا در دوره آل‌بویه تشدید شد و حدیث‌های زیادی درباب فضائل و مصائب اهل‌بیت جعل شد. علامه عسکری این موضوع را به خوبی بررسی کرده است. در قرن دهم و در دوره صفویه نیز این فضا تشدید شد. بسیاری از این احادیث وجاده‌ای هستند. احادیث وجاده‌ای یعنی راوی می‌گوید «وجدتُ کتاب»؛ یعنی در فلان کتابخانه کتابی پیدا کردم. این احادیث سلسله سند ندارد. کسانی هم که این کتاب‌ها را می‌نوشتند راه جعل را بلد بوند و در کنار احادیث جعلی چند حدیث خوب و سنددار را اضافه می‌کردند. دوره صفویه سرشار است از این کتاب‌‌ها. امروز البته پیشرفته‌تر شده‌اند و در محافل مداحان چیزهایی نقل می‌کنند که اصلاً وجود ندارد. ایشان می‌خواهند با چند حدیث جعلی مردم را به یک کار مستحب تشویق کنند! آیا این کار صحیح است؟».
 
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ناامیدی و یأس جامعه را به شکست در برابر دشمنان می‌کشاند گفت: «امام رضا در روایتی می فرماید ما حق نداریم مردم را مأیوس کنیم. در این شبکه‌های اجتماعی یأس و خبرهای ناگوار را پمپاژ می‌کنیم. در سال جاری حدود ۷۰۰ هزار نفر ایران را ترک کرده‌اند! اینان چه کسانی هستند؟ مشخص است که نخبه‌ها و کسانی‌اند که دستشان به دهانشان می‌رسد. ایشان فقط گلیم خودشان را از آب بیرون می‌کشند و بقیه را به حال خود می‌گذارند. این راحت‌ترین کار است.
فرستادن خبر منفی بدون پیوست عملیاتی دردی دوا نمی‌کند! امام رضا می‌فرماید که مردم را از رحمت خدا مأیوس نکنید. حالا در دنیا نیز همین برقرار است و نباید مردم را از زندگی مأیوس کرد. امام علی می‌فرماید فقیه ـ منظور فقیه اصطلاحی نیست و هرکسی است که صاحب فهم است ـ کسی است که مردم را از رحمت خدا مأیوس نمی‌کند، چون موجب سردرگمی جامعه می‌شود و موجب سوءظن می‌شود.
در حالت یأس همه به همه چیز بدبین می‌شوند و حتی خبرهای خوب هم دیگر امید ایجاد نمی‌کند. ناامیدی اسباب تسلیم در برابر دشمن را مهیا می‌کند. در بازجویی‌ها فرد را ناامید می‌کنند که بتوانند او را در اختیار بگیرند. وقتی ما زمینه ناامیدی را مهیا می‌کنیم، باید بدانیم که زمینه‌های تسلیم برابر دشمن هم فراهم می‌شود و اینگونه نیست که همیشه بشود با زور و فشار بر مردم حکومت کرد. با این روند سرمایه اجتماعی از بین می‌رود. در حالت یأس عزت نفس مردم از بین می‌رود. بعد از جنگ در عراق، مردم شریفشان نیز دست تکدی دراز می‌کردند. چه شده که این کشور به این جا کشیده شد؟
تسلیم شدن در مقابل دنیا و دشمنان از پیامد‌های ناامیدی است. امیدواری به معنای نشستن و دعا کردن نیست، بلکه باید حرکت را آغاز کرد.
پنج عاملی که زمینه یأس را در جامعه فراهم می‌کند عبارت‌اند از: ۱. شکست، ۲. ناکارآمدی، ۳. بی‌برنامگی، ۴. تلقین دیگران: آیا شما بر سر بالین مریض می‌گوید که مردنی هستی؟ نباید به جامعه تلقین کرد که نمی‌تواند. ۵. انتظار معجزه نداشته باشیم.
برای بیرون رفت از فضای نا‌امیدی نیز سه مرحله وجود دارد:
۱. شناخت صحیح وضع موجود؛ ۲. تلاش و کوشش؛ یعنی هر کسی باید به سهم خودش تلاش کند و منتظر دیگران نماند. از مسائل آب گرفته تا هر کاری که شخص می‌تواند عمل کند. ۳. توکل به خدا: آیات فراوانی در قرآن درباب توکل هست. انسان باید امیدوار به آینده باشد و تلاش کند و در نهایت به توکل امیدوار باشد. نمی‌شود امید داشت و کاری نکرد».
والسلام
Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم