آیت الله ایازی: اگر شرایط برای حضور عادلانه فراهم است، تردید کردن و شرکت نکردن کمک به حل مشکلات جامعه نمیکند
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به جماران گفت: به نظر من بخشی از مشکلات اقتصادی کشور جز با تعامل و تنشزدایی با دنیا و ارتباط خوب با نظام بینالمللی حل نمیشود. برخیها آمدند و گفتند ما با نظام بینالمللی ارتباط برقرار میکنیم، حالا اگر با این چهار پنجتا کشور مطرح ارتباط برقرار نکردیم، اشکالی ندارد. معلوم است که اینها فهم خیلی غلط از نظام بینالمللی دارند و درک نمیکنند که اتفاقاً در نظام بین الملل، کشورهایی وجود دارند که ارتباط با آنها در حل مشکلات خیلی مؤثرند؛ تا مشکل ارتباط کشوری با آنها حل نشود، مشکلات دیگر آن هم حل نمیشود.
آیت الله ایازی: رئیسجمهور باید کسی باشد که بتواند تعامل مناسب را با سایر قوا داشته باشد/ اگر شرایط برای حضور عادلانه فراهم است، تردید کردن و شرکت نکردن کمک به حل مشکلات جامعه نمیکند
پایگاه خبری جماران: عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: همکاری و تعامل رئیسجمهور با سایر قوا در مسائل اقتصادی خیلی تأثیرگذار است. اینکه رؤسای جمهور گذشته علیرغم اینکه گاهی نیت خیلی خوبی هم داشتند و میخواستند کار کنند اما موفق نمیشدند، به خاطر همین عدم تعامل و مانعتراشیهایی بود که در سر راهشان به وجود میآمد و یک چنین مشکلاتی را برای آنها ایجاد میکرد.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله سید محمدعلی ایازی در پی می آید:
مایلیم درباره ضرورت و اهمیت حضور مردم در پای صندوقهای رأی در این دوره برایمان صحبت بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم
مسأله مشارکت در انتخابات در صورت امکان حضور عادلانه، هرچند بهصورت نسبی، یک حق برای همه شهروندان کشور است. در صورتی که شرکت نکردن موجب ضرر و زیان به کشور و مردم بشود و باعث شود افرادی سر کار بیایند که آنها ناشایستگی یا فساد مالی و یا تحجر دارند یا لیاقت و کاردانی ندارند و یا حتی اینکه موجب افزایش تحریمها و فشار بر مردم بشود، شرکت مردم در انتخابات یک تکلیف اخلاقی است؛ چون شرکت نکردن، موجب میشود که رقیب بیاید. ممکن است کسی بگوید این کاندیداها مطلوب نهایی ما نیست، ولی باید درک کرد که اگر به این فرد رأی ندهد، فرصت و میدان به کسانی داده میشود که اصلاً صلاحیتی برای مشارکت و برگزیده شدن ندارند.
به نظر من مسأله مشارکت در انتخابات یک فرصت و ظرفیت برای هر کشوری است که زمینه مشروعیت او را در نظام بینالمللی و مجامع جهانی فراهم میکند؛ چون همیشه در مذاکرات زمانی قوت و قدرت یک دولت در پای میز مذاکره نشانداده میشود که نماینده حاضر در آنجا از پشتوانه مردمی برخوردار بوده و مردم او را تأیید کرده باشد و به تعبیر دیگر، مشروعیت داشته باشد. به این جهت است که ما در انتخابات میگوییم که هم باید انتخابات سالم و شفاف باشد و هم روند درست برای معرفی کاندیداها فراهم شده باشد. اینکه شورای نگهبان بیاید اینجوری افراد زیادی را رد بکند و یا قانونی درست کند که از اول کسانی از طبقات مختلف که لیاقت و شایستگی دارند اصلاً نتوانند ثبت نام کنند، این اشکالی را برای نظام در عرصههای بینالمللی به وجود میآورد و نشان میدهد که این حکومت تا چه اندازه از پشتوانه مردمی برخوردار است.
نکته سومی که در ضرورت حضور و مشارکت میخواهم عرض بکنم این است که در ایران همیشه شرکت در انتخابات یکسان نبوده است؛ در مواردی شرکت در انتخابات آثار اجتماعی را فراهم و در نظام بینالمللی برای ایران قدرت و قوت و اعتبار ایجاد کرده است که سطح ایران را ارتقاء داده است. دورههایی هم بوده است که ریاستجمهوری با وجود افرادی که اینجا آمدند و با نظام بینالمللی چالش داشتند، باعث تزلزل و بدنامی گردیده و در نتیجه، باعث شده است که ما تحریمهای فراوانی را تحمل کنیم.
مسئلهای که الآن به نظر میرسد که خیلی اهمیت دارد این است که امروز در جامعه ما نسبت به فضای کلی گذشته یک قهری ایجاد شده است و بخشی از این مسئله ناشی از یأسی است که از رفتارهای حاکمیت در انتخابات و اعتراضات پیدا کردند؛ تصور آنها این است که حکومت نسبت به خواستههای عموم جامعه بیتوجه است و پاسخگو نیست. در چنین شرایطی، اگر انتخابات واقعاً بتواند ایجاد نشاط، انسجام و همبستگی فراهم بکند، یک نوع قدرت ملی را به نمایش میگذارد و هم باعث آگاهی و شناخت بیشتر مردم میشود. این که کسانی حساسیتی نسبت به روند اداره کشور دارند و براین اساس، انتخابات را تحریم یا با انتخابات قهر میکنند، باید توجه کنند که اگر هرچند کاندیدایی بهصورت نسبی وجود دارد که میتواند تا حدی نقش خوب ایفا بکند، نباید نسبت به آن بیتفاوت بود.
به نظر من خود امید به تغییر، هرچند اندک، میتواند جلو ضرر و زیانهای زیادی را به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بگیرد. آن کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند و تصورشان این است که ما باید به دنبال انقلاب باشیم، باید درک کنند که قبلاً انقلاب شده است و ما تجربههای این انقلاب را پشت سر گذاشتهایم. امروز اگر به نظرشان میآید که وضعیت کشور اشکال دارد، باید بدانند که راهی غیر از اصلاح نیست و اگر در انتخابات چنین فرصتی به صورت نسبی ایجاد شده است، نباید نسبت به آن کوتاهی کرد.
یکی از موضوعات مهمی که در مورد عملکرد رئیسجمهور آینده مطرح میشود، نگاه او به اولویتها در حوزههای سیاست داخلی، خارجی، اقتصاد و جامعه است. به نظر حضرتعالی این اولویتها در حوزه سیاست داخلی کدام است؟
به نظر میرسد که اولویت امروز، حل مشکلات اقتصادی جامعه و مبارزه با رکود، تورم بیکاری و فساد اداری است و قسمتی از حل مشکلات اقتصادی جامعه مسلماً تعامل رئیسجمهور آینده با سایر قوا است. باید درک کرد که رئیسجمهور در کشور ما چندان اختیارات فراوانی در دستش نیست که او بتواند رأساً کار کند؛ اگر قانون درست در مجلس تصویب نشود و اگر دستگاه قضایی با کسانی که فساد اداری دارند یا آنهایی که رشوه میخورند و از طریق باندهای قدرت قانون را دور میزنند، برخورد نکند، کارهای دولت عقیم میماند.
بنابراین، همکاری و تعامل رئیسجمهور با سایر قوا در مسائل اقتصادی خیلی تأثیرگذار است. اینکه رؤسای جمهور گذشته علیرغم اینکه گاهی نیت خیلی خوبی هم داشتند و میخواستند کار کنند اما موفق نمیشدند، به خاطر همین عدم تعامل و مانعتراشیهایی بود که در سر راهشان به وجود میآمد و یک چنین مشکلاتی را برای آنها ایجاد میکرد.
همچنین، به نظر من بخشی از مشکلات اقتصادی کشور جز با تعامل و تنشزدایی با دنیا و ارتباط خوب با نظام بینالمللی حل نمیشود. برخیها آمدند و گفتند ما با نظام بینالمللی ارتباط برقرار میکنیم، حالا اگر با این چهار پنجتا کشور مطرح ارتباط برقرار نکردیم، اشکالی ندارد. معلوم است که اینها فهم خیلی غلط از نظام بینالمللی دارند و درک نمیکنند که اتفاقاً در نظام بین الملل، کشورهایی وجود دارند که ارتباط با آنها در حل مشکلات خیلی مؤثرند؛ تا مشکل ارتباط کشوری با آنها حل نشود، مشکلات دیگر آن هم حل نمیشود. این است که حل مشکلات معیشتی ما بهعنوان اولویت اول داخلی ما، متأثر از بهبود روابطمان با نظام بینالمللی و تنشزدائی است. رئیسجمهوری که روی کار میآید، باید این ارتباط را درست بکند و بتواند در این زمینه کاری انجام دهد.
در حوزه مسائل خارجی اولویت کدام است؟
در باب مسائل بینالمللی باید گفت که تعامل، گفتگو و تشنجزدایی با کشورهای جهان اولویت مهم رئیسجمهور آینده با توافق با نظام داخلی و رسیدن به اجماع است. در داخل نیز باید یک چنین کاری اتفاق بیفتد تا دولت بتواند در نظام بینالمللی این مشکلات را حل کند. به نظر من با دعوا کردن، درگیری ایجاد کردن و دو قطبی سازی مشکلات حل نمیشود. امروز این کسانی که قهر کرده اند شاید توقعشان این است که یک رئیسجمهوری بیاید که خیلی بهتندی و تیزی افشاگری بکند. به نظر من افشاگری کردن مشکل ما را در مسائل بینالمللی و نظام بینالمللی حل نمیکند؛ باید کاری و فکری کنیم که باب گفت و گو و تعامل داخلی و خارجی را فراهم شود. یکی از شرطهای مهم توسعه این است که ما از «خرد ارتباطی» استفاده کنیم و بخشی از این خرد ارتباطی مربوط به داخل است و بخش از آن بهنظام بینالمللی مرتبط میگردد.
بهنظر شما در حوزه مسائل اقتصادی چالشهایی مهمی که نمیگذارد کشور به ثبات اقتصادی برسد، کدام است؟ آیا ممکن است بگوییم استفاده نکردن از خبرگان، اهل سیاست، کارشناسان و امثال آن در این بیثباتی مؤثرند؟ اساساً چرا ما در اقتصاد به ثبات نمیرسیم؟
اولاً، مشکلمان این است که ما با نظام بینالمللی مشکلاتمان را حل نمیکنیم تا کشور اقتصاد خوب، موفق و تجارت خوب با جهان داشته باشد. داشتن تجارت خوب به این است که ما بتوانیم تعامل خوب با نظام بینالمللی داشته باشیم.
ثانیاً، بایستی از افراد کاردان و کارشناس واقعاً درست استفاده شود. این جملهای که از امیر مؤمنان(ع) آمده است، میگوید وقتی انحطاط سراغ سرزمین و دولتی میآید که «عالمها ملجم و جاهلها مکرم» میشود؛ یعنی سرزمینی که عالمانش لجام زده میشوند و جاهلان، متملقان، چاپلوسان و آدمهای فرصتطلب میداندار کار میشوند. یک اقتصاد خوب و موفق وقتی میسر است که دولت بتواند اساتید مجرب، کارشناس و خبره را جمع کند تا زمینههای توافق برای یک سیاستگذاری اقتصادی را فراهم کند.
ثالثاً، دولت آینده بایستی موارد و نقطههای کور مسائل اقتصادی را که اکثراً ارتباط با خارج پیدا میکند، شناسایی نموده و راهحلهای آنها را پیدا کند. امروز برای کشور ما مسئله برجام، افایتیاف و امثال آن، چیزهای است که برای فراهم کردن شاهراه ارتباط اقتصادیمان خیلی مهماند. تولیدگران ما مواد اولیه لازم دارند یا وقتیکه تولید میکنند میخواهند این تولیدشان را به خارج عرضه کنند. وقتیکه ما این مشکلات را داشته باشیم طبعاً آنها نمیتوانند این کارها را انجام بدهند و در نتیجه، چرخه اقتصاد هم خوب نمیچرخد.
برویم سراغ اولویتهای رئیسجمهور نسبت به جامعه؛ مستحضرید که ما با چالشهایی جدی مثل الزام حجاب، افزایش سن جمعیت که به پیری رسیده است، نبودن روحیه شادی و نشاط در بین جامعه و... روبروییم. به نظر حضرتعالی، اولویتهای این بخش کدام است؟
مسأله فرهنگی خیلی تأثیرگذار است. مشکلات فرهنگ ما اصولاً فرهنگی نیست؛ دخالتهای نابجا در مسائل فرهنگی میشود. اولویت این است که باید یکجوری عمل بشود تا در مسائل فرهنگ حداقل دخالتها انجام بگیرد. رئیسجمهور ممکن است الآن چیزهایی را اعلام کند و شعارهایی بدهد که مثلاً من این کارها را انجام میدهم، اما باید بداند که یک بخشی از کارها و سیاستهای کلانش را شورای انقلاب فرهنگی یا مجلس و یا دخالت نیروهای نظامی و انتظامی تعیین میکند و گاهی نیز وزیری را که مطلوبش است میخواهد انتخاب کند، با مشکلات مواجه میشود.
رئیسجمهور باید کسی باشد که بتواند تعامل مناسب را با سایر قوا داشته باشد. مسلماً در حوزه فرهنگ بهترین تعامل این است که جریانهای غیر مرتبط در مسائل فرهنگی دخالت نکند. امروز هنر واقعاً مظلوم واقع شده است؛ هنرمندان ما رنج میکشند. از متخصصین خودمان درست استفاده نمیکنیم.
اینها مسائل خیلی جدی است که باید در مورد آنها فکری و کاری کرد و مسئولین آینده باید در این جهت جدیت به خرج بدهند. وقتیکه فرهنگ درست بشود، نشاط و امید هم در جامعه افزایش پیدا میکند.
دوست داریم نکته پایانی حضرتعالی را هم بشنویم.
در پایان صحبت فقط میخواستم خدمت مردم عزیز عرض کنم که اگر شرایط برای حضور عادلانه فراهم است، تردید کردن و شرکت نکردنتان کمک به حل مشکلات جامعه نمیکند؛ فقط باعث میشود که افرادی بیایند وارد صحنه بشوند که مسلماً خودتان از آنها ناراحتید. روایتی از امام علی(ع) است که میفرماید، عاقل کسی نیست که گاهی بین خوب و بد، خوب را انتخاب کند یا گاهی بین دوتا خوب، یکی را انتخاب کند، گاهی ممکن است که مطلوبش نباشد، ولی بهتر از کسی است که فاسد است و سوابق اداری و اجرایی خود و اطرافیانش مشکلات فراوانی در امور مالی دارد. پس، شرکت نکردن مشکلی را حل نمیکند.