ابراهیم منهاج دشتی
ملت بزرگ و با فرهنگ ایران بار دیگر هشیاری و بلند همتی خود را به نمایش گذاشت و نشان داد که لیاقت دمکراسی دینی را دارد و پشتیبان محکمی یرای مدیریت کشور است. ملت ایران در این انتخابات تاریخی به دعوت اصلاح طلبی جواب مثبت داد و به آنها پیام داد که مجدانه اصلاحات را پیگیری نمایند. و به طور غیر مستقیم به همه مقامات پیام داد که از وضع موجود ناراضی و خواهان تغییر و اصلاح اند. اصلاحاتی که بالا تر از توان و اختیارات قوه مجریه یعنی رئیس جمهور و دولت است و به سیاست های کلی نظام باز می گردد. و حالا نوبت مقامات است که تا دیرتر نشده به پیام و خواسته مردم توجه نموده و در شیوه و روش خود تجدید نظر نمایند و به جای تحریک و فریب عوام به تعلیم و تریت آنها بپردازند.
این جانب با اینکه در حد خود حمایت از اصلاح طلبی و دولت روحانی را وظیفه خود دانسته و می دانم، در عین حال مصلحت در این می بینم که به بعضی از نقاط ضعف آن نیز اشاره کوتاهی داشته باشم.
1- وزارت کشور در برگزاری انتخابات نتوانست به طور شایسته این وظیفه را به انجام برساند. و نتوانست آراء بسیاری از رای دهندگانی که برای رای دادن در صف ایستاده بودند تحویل بگیرد. احتمال تعمد بعضی از برگزار کنندگان انتخابات که شاید از جای دیگری ماموریت داشته اند که نگذارند آقای روحانی با رای بالاتری به پیروزی برسد، نیز نباید از نظر دور داشت.خودم ساعت 8 برای رای دادن به یکی از شعب اخذ رای در بوشهر مراجعه کردم و دیدم که مردم و حتی افرادی با ویلچر و یا عصازنان آمده و پشت در به صف ایستاده بودند ولی مجریان لنگان لنگان حدود ساعت 9 در باز کردند. و به طور مکرر از جاهای متعدد شنیده ام که در آخر وقت هم هنوز عده ای در صف رای گیری ایستاده بودند که در به رویشان بسته شده و از انداختن رای خود به صندوق محروم شده اند.
2- دولت در دفاع از خود در برابر کسانی که از یک طرف سطح توقعات مردم را بالا می برند و از طرف دیگر از طرق مختلف به کار شکنی در برابر او می پردازند زبان دفاعی گویائی ندارد و در پاسخ گوئی به غوغا سالاری و عوام فریبی جبهه مخالف خوب عمل نمی کند.منظور این نیست که عده ای شال سبز به گردن بیندازند و با وعده آش نذری مردم را راضی کنند.باز منظور این نیست که مانند جبهه مخالف عده ای از طلاب حوزه های علمیه را استخدام نموده و به بهانه روشن گری به مناطق مختلف کشور اعزام نماید که به دفاع از او بپردازند . بلکه منظور این است که چرا با منطق و بیان ساده واهی بودن بافته های غوغا سالاران و عوام فریبان را بیشتر از این آشکار نمی سازد.
3- چرا دولت همان طور که درآمد های خود را آشکار بیان می کند در باره صرف مبالغی از آنها در مواردی که خارج از محدوده وظائف او است صحبتی به میان نمی آورد. مثلا وقتی اعلام می کند که در فلان مدت 100 ملیارد دلار درآمد داشته چرا اعلام نمی کند که بر حسب تکلیف 50 ملیارد آن در مواردی که خارج از محدوده وظائف اوست مصرف شده ؟ اگر قانونا نمی تواند جزئیات موارد بودجه های محرمانه را افشا نماید چرا حد اقل به صورت کلی و بدون تعیین موارد به این مطلب اشاره نمی کند. فائده این کار این است که مردم به اندازه 50 ملیارد از او انتظار موفقیت داشته باشند نه به اندازه 100 ملیارد.
4- آقای روحانی برای تصدی وزارت خانه ها و مسؤلین رده بالای دولت از افرادی استفاده کند که درگیر فعالیت اقتصادی نباشند که در مواردی به سوء استفاده پرداخته یا متهم به آن شوند. البته این نقص فضای سیاسی و اداری و امنیتی کل نظام است که به دلیل نداشتن امنیت شغلی، افراد سیاسی و نظامی و حقوقی مجبور باشند برای روز مبادای خود به چنین اموری بپردازند که در صورت به حاشیه رانده شدن و محروم شدن از فعالیت سیاسی و اداری بتوانند حد اقل زندگی خود و بستگان خود را تامین نمایند. از قوه مجریه هم چنین انتظاری نیست که به تنهائی از عهده رفع چنین نقیصه ای برآید. چون این نقیصه برخواسته از فضای سیاسی و اداری نهاد ها و ارگان های مختلف نظام است که فقط در صورت همکاری همه مقامات و همه ارکان نظام قابل رفع است.