عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم معتقد است: اگر در جامعهای عقل سرکوب و استبداد فکری حاکم شود و انسانها برای خردورزی، اظهار عقیده و بیان، آزاد نباشند، شاهد حضور جامعهای پیامبرپَسند نیستیم، جامعه پیامبرپسند، جامعهای است که در آن عقلانیت، آزادی، اخلاق، امنیت، رفاه و معیشت برقرار باشد.
جامعه پیامبر پسند مبتنی بر آزادی، عقلانیت و عدالت است / رسم پیامبر(ص) در جامعه نیست
خداوند در قرآن کریم از پیامبر اکرم(ص) با عنوان «رحمت للعالمین» یاد کرده است که این تعبیر نوع جهتگیری و ویژگی شخصیت معنوی و اخلاقی ایشان را نشان میدهد. حضرت محمد(ص) مظهر و نمونه اعلای یک انسان کامل و اخلاقمدار است که در مقام خاتم پیامبران و برای هدایت انسانها به پیامبری برگزیده شدهاند. آنچه در سیره و زندگی شخصیت پیامبر اکرم(ص) برای همه انسانها در همه عصرها و و مکانها اسوه و الگوست، اخلاق نیکوی این شخصیت بزرگوار است. یکی از عوامل مؤثر در پیشرفت اسلام نیز اخلاق نیکو و پرجاذبه پیامبر(ص) بود که قرآن کریم نیز در برخی از آیات خود به نقش اخلاق ایشان در جذب قلوب مردم تصریح کرده است. خبرنگار ایکنا در اصفهان، بهمناسبت سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص)، گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و پژوهشگر دینی داشته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
آنچه در این گفتوگو میخوانید:
اولین پیام پیامبر(ص) تحقق عدالت در جامعه است
عقل توامان با دین است
عدالت در جامعهای عقلانی و اخلاقی پیاده میشود
جامعه پیامبرپسند، عقلانی و اخلاقی است
چرا برخی در قبال برخی از بدعتها ساکت هستند؟
روح مردم، روح شاد و فرحناکی نیست
رسم پیامبر(ص) در جامعه برقرار نیست
وجود اسلحه در کشورهای اسلامی هیچ افتخار نیست
پیامبر اسلام(ص) با اسلحه، پیام خود را پیاده نکرد
ایکنا ـ با توجه به اینکه پیامبراکرم(ص) هدف رسالت خود را مکارم اخلاق میدانستند و قرآن کریم نیز ایشان را «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» معرفی میکند، از این دو مقوله مهم در ابهاد نظری و عملی، چه پیامهایی میتوان استنتاج کرد؟
درست است که رسالت پیامبر(ص) در این دو هدف خلاصه میشود، اما رسالت ایشان پیامهای دیگری هم دارد که اگر آنها محقق نشوند، این دو هدف نیز محقق نمیشود. اولین پیام پیامبر(ص) تحقق عدالت در جامعه است. «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» بودن پیامبر(ص) جنبه فردی ندارد، بلکه رحمت به معنای آسودگی و آسایش بین انسانها است. در آیه ۱۲۸ سوره توبه آمده است: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ؛ یقیناً پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدی به [هدایتِ] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است».
در این آیه به دو پیام مهم پیامبر(ص) اشاره شده است؛ اولین پیام آن، رفع دشواریها از زندگی مردم است، یعنی مردم در جامعه اسلامی به لحاظ وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دشواری نداشته باشند. این دشواری نداشتن، عین تحقق عدالت اجتماعی است. پیام دوم پیامبر(ص)، هدایت و یا هدایت و درستی راه برای مردم است. براساس آیات قران اگر جامعهای بخواهد از دشواریها گذر و هدایت پیدا کند ـ یعنی از بُعد سلبی در آن دشواری نباشد و از بعد ایجابی در آن هدایت باشد ـ طبیعتاً چنین جامعهای محتاج یکسری تعالیم است.
پیامبر(ص) علاوه بر «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» و هادی بودن، معلم نیز هست. یعنی پیامبر(ص) آمده تا فرهنگ، علم و تحقیق را در جامعه زنده و پیاده کند و جهل و نادانی را از جامعه بزداید. پیامبر(ص) آمد تا مردمی که گرفتار جهل زمان جاهلیت بودند را آگاه کند و به تعبیر امام علی(ع)، پیامبر(ص) آمد تا عقلهای خفته مردم را بیدار کند. اگر در یک جامعهای، عقلها خفته باشد، در آن جامعه رحمت و هدایت وجود ندارد. به همین دلیل روایتی از پیامبر(ص) داریم که میفرمایند: «بنیاد دین، عقل است». یعنی اگر بشر عقل خودش را به کار نگیرد، دین هم به کار او نمیآید، به همین دلیل تعقلورزیدن، تدبر ورزیدن و تفکر ورزیدن از سفارشهای موکد قرآن و از تعالیم پیامبر(ص) است؛ بنابراین اولین کار پیامبر(ص) معلم بودن ایشان بود. علاوه براین پیامبر(ص) معلم اخلاق است. اخلاق یعنی بیداری وجدان و علم، به معنی بیداری عقل است. در جامعه باید عقل و وجدان آن جامعه بیدار باشند. اخلاق و دانش و یا پرورش اگر در کنار هم رشد کند، آن جامعه «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» میشود، ولی اگر در جامعهای عقل سرکوب، استبداد فکری حاکم شود، انسانها از جهت خردورزی و اظهار عقیده و بیان آزاد نباشند، قطعاً چنین جامعهای جامعه پیامبرپسند نیست. متقابلاً اگر در جامعهای داوری با عقل باشد، «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» بودن نصیب آن جامعه میشود. ولی اگر در جامعه داوری با زور و ترس همراه باشد، آن جامعه جامعه پیامبرپسند نیست. معلم و یزکی بودن، یعنی اینکه جامعه عقلانی و در عین اخلاقی باشد. هدف پیامبر(ص) هم همین بود. در جامعهای عقلانی و اخلاقی، عدالت اجتماعی پیاده میشود.
متأسفانه اکنون میبینیم که از تلویزیون کسانی سخنانی درباره اسلام و دین میگویند که جز خرافات چیز دیگری نیست. معجزه پیامبر اسلام(ص) قرآن و کتاب بود و این بزرگترین معجزه ایشان است. اما اگر ما امروز بیاییم خرافات را در جامعه و رسانه مطرح کنیم و به پیامبر(ص) نسبتهای ناروا بدهیم، قطعاً چنین کاری باعث گریز نسل جوان از دین میشود که متأسفانه امروز چنین اتفاقی افتاده است. گفتارهای وهمآلود و جهلآلود بسیار خطرناک است و اینها نوعی بدعت است. بدعت در اسلام، کار بسیار ناپسندی است و فرقی نمیکند بدعت در اسلام و یا نسبت و دروغ ناروا نسبت به پیامبر(ص) و ائمه(ع) باشد، و در هر صورت کار بسیار ناپسندی است. به همین دلیل در روایات، کسانی که در برابر بدعت نمیایستند، مورد مذمت واقع شدهاند. در زمان قدیم اگر بدعتی در دین ایجاد میشد، خیلیها آن بدعت را نمیدیدند و متوجه آن نمیشدند. ولی امروز اگر از تلویزیون و یا هر رسانه دیگری حرف بدعتآمیزی گفته شود، همه دنیا آن را میفهمند.
بدعت میتواند باعث اشاعه فحشا شود. من نمیدانم چرا برخی بزرگان در قبال برخی از بدعتها ساکت هستند؟ در واقع چرا کسانی که فحشا را فقط بیحجابی، به ورزشگاه رفتن و دوچرخهسواری بانوان میدانند، چرا نسبت به دیگر بدعتها در جامعه ساکت میشوند؟ آن هم بدعتهایی که باعث میشود آبروی اسلام از بین برود. بزرگترین معجزه پیامبر(ص) قرآن بود که بهوسیله آن جهل را از بین برد. یکی از کارهای پیامبر(ص) مبارزه با بدعتهایی بود که در دین یهودیت و مسیحیت به دست برخی ملایان مسیحی و یهودی ایجاد شده بود و به تعبیر قرآن، اینها بدعتهایی در دین ایجاد میکردند تا منافعشان تأمین شود. به تعبیر قرآن «فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ» و پیامبر(ص) در برابر این بدعتها مقابله کردند. بنابراین در جامعهای که به تعبیر قرآن در آن «قول زور» یعنی سخنان بیجا گفته شود و «وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ»، یعنی اموال بیجا خورده شود، رانتخواری و سوءاستفاده مالی وجود داشته باشد، آن جامعه پیامبرپسند نیست.
ما باید ببینیم جامعهای که پیامبر(ص) بهدنبال آن بودند چه نوع جامعهای است. در آیه ۱۱۲ سوره نحل آمده است: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ؛ و خدا بر شما حکایت کرد و مثل آورد مثل شهری را که در آن امنیت کامل حکمفرما بود و اهلش در آسایش و اطمینان زندگی میکردند و از هر جانب روزی فراوان به آنها میرسید تا آنکه اهل آن شهر نعمتهای خدا را کفران کردند، خدا هم به موجب آن کفران و معصیت طعم گرسنگی و بیمناکی را به آنها چشانید و چون لباس، سراپای وجودشان را پوشاند». براساس این آیه، خداوند وقتی میخواهد درباره جامعه مطلوبی مثال بزند، چند صفت و ویژگی برای آن برمیشمرد؛ اول میگوید جامعهای که در آن آرامش باشد، دوم اینکه مردم نسبت به یکدیگر و آینده خود مطمئن هستند، سوم هم اینکه رزق و روزی مردم در آن جامعه و به فراوانی فراهم باشد. یعنی هم امنیت فکری و هم امنیت اقتصادی وجود داشته باشد. نمیشود گفت رزق باشد، ولی مردم قدرت خرید نداشته باشند. آرامش یعنی اینکه هرچه بخواهیم تامین شود و فرقی نمیکند آن غذای فکری باشد و یا غذای جسمی. اگر چنین جامعهای با چنین ویژگیهایی که خداوند برای آن برشمرده، کفران نعمت کند، خداوند دو لباس بَد و ناجور بر آن میپوشاند؛ یکی گرسنگی و دیگری ترس.
ناامنی فقط به این معنا نیست که داعش وارد کشور شود، این یک مصداق ناامنی است، ولی اگر کسی در اظهار فکر و عقیده خود بترسد و یا اگر کسی نگران آینده خودش باشد، این نگرانیها در روح و روان مردم، نوعی ناامنی ایجاد میکند. فردوسی گفته است: «بکوشید تا رنجها کم کنید/ دل غمگنان شاد و بیغم کنید / چو شادی بکاهی بکاهد روان / خرد گردد اندر میان ناتوان». بنابراین اگر شادی در جامعه نباشد، خرد و توان آدمی ضعیف میشود. فردوسی در ادامه میگوید: «هر آنکس که انديشه بد کند/ به فرجام بد با تن خود کند»، یعنی اگر اندیشه بَد و ناامنی در جامعه ایجاد شد، تن آدمی ضعیف میشود. به نظر من یکی از دلایل افزایش تعداد آمار مبتلایان به کرونا و سرطان در جامعه، به این دلیل است که روح مردم، روح شاد و فرحناکی نیست. اگر روح مردم شاد و فرحناک نباشد، سیستم ایمنی بدن ضعیف میشود، وقتی ایمنی بدن هم کم شود، بدن مستعد هر نوع ویروس و آسیب خواهد شد، چنانکه فردوسی گفته: «هر آنکس که انديشه بد کند/ به فرجام بد با تن خود کند».
پیامبر(ص) برای جامعه بهترین پیامها یعنی رحمت، هدایت، دانش، تزکیه و اخلاق را به ارمغان آوردند که به اصطلاح امروز یک بسته کامل است، یعنی اگر همه اینها در کنار هم باشند، آن جامعه پیامبرپسند خواهد بود. اما نمیشود به مردم بگوییم نماز بخوانید، ولی نسبت به آسایش و رفاه آنها بیتوجه باشیم، یا بگوییم جامعه حجاب داشته باشد، ولی رزق آنها آنطور که باید و شاید فراهم نباشد، طوری نیست؛ نه این طور حرف زدن درست نیست و مردم چنین چیزی را نمیپسندند. اگر معیشت و امنیت جامعه در معرض آسیب قرار گرفت، نباید از آن جامعه انتظار ایمان داشت، بلکه به تعبیر قرآن در آن جامعه کفر ایجاد میشود.
امروز باید تحقیق و مطالعه کنیم ببینیم پیامبر اسلام(ص) چه فرمودهاند. اما اینکه بهدنبال پیدا کردن یکسری حرفها و معجزات دروغین باشیم و آنها را به پیامبر(ص) نسبت دهیم، نه تنها به درد جامعه نمیخورد، بلکه باعث بدبینی جامعه نسبت به دین میشود. امروز باید ببینیم جای کدام یک از پیامهای پیامبر(ص) در جامعه خالی است. یعنی باید ببینیم آیا «لیقوم الناس بالقسط» مورد نظر خدا و پیامبر که همه مردم باید عادلانه در جامعه زندگی کنند، در جامعه امروز برقرار است یا نه؟ آیا «يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ»، یعنی رزق مردم در همه جا فراهم باشد، است؟ آیا «كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً» یعنی اطمینان نسبت به یکدیگر و آینده وجود دارد؟ اگر همه اینها باشد، یعنی ما پیرو پیامبر(ص) هستیم و پیام پیامبر(ص) زنده است، اما اگر اینها نباشد، ما غفلت کردهایم.
ایکنا ـ به نظر شما امروز در جوامع و کشورهای اسلامی، جای چه پیامهایی از پیامبر رحمت خالی است؟
من معتقدم امروز در کشورهای اسلامی، فقط اسم پیامبر(ص) آن هم موقع گفتن اذان وجود دارد، اما رسم پیامبر(ص) در جامعه امروز برقرار نیست. امروز در جوامع اسلامی همه بهدنبال جنگ قدرت و یا مسابقه تسلیحاتی هستند، این فرقه علیه آن فرقه، این گروه علیه آن گروه، این مذهب علیه آن مذهب. امروز در خاورمیانه و کشورهای اسلامی فقط بحث بر سر این است که کدام کشور قدرت بیشتری داشته باشد که نمونه آن آذربایجان و ارمنستان است. غربیها هم از خدایشان هست که چنین جنگهایی در خاورمیانه وجود داشته باشد تا اسلحههای خود را بفروشند و در قبال آن نفت بگیرند. وجود اسلحه در کشورهای اسلامی هیچ افتخار نیست، بلکه وجود رحمت، عدالت، اعتماد، امنیت و معیشت باعث افتخار است. یعنی اگر در کشورهای اسلامی هزاران انبار سلاح و موشک باشد، ولی بین مردم آن کشورها، امنیت و معیشت وجود نداشته نباشد، به درد نمیخورد و ارزشی ندارد. پیامبر اسلام(ص) با اسلحه، پیام خود را پیاده نکرد، بلکه پیام خود را با اخلاق، سعه صدر، گشادگی روح، لطافت در بیان، نرمی در سخن در مکه پیاده و دلها را به خود نزدیک کردند. به نظر من امروز در کشورهای اسلام هم حاکمان و هم عالمان آن کشورها از پیام و تعالیم پیامبر(ص) فاصله گرفتهاند.
ایکنا ـ دلیل اینکه در این جوامع، فقط اسم پیامبر(ص) هست ولی رسم ایشان فراموش شده، چیست؟
به نظر من در این جوامع، از عقلانیت پیامبر(ص) فاصله گرفتهاند و تنها به تقلید بها دادهاند و مردم کمتر به فکر، تدبر و تعقل روی آوردهاند. در چنین شرایطی دنیای غرب نیز پیشرفت کرد و از کشورهای اسلامی سبقت گرفت. در واقع حکومتها بهدنبال آرای مردم که مبتنی برعقل و عقلانیت باشد، نیستند، بلکه هر حکومتی بهدنبال تداوم قدرت و استبداد خودش است. قطعاً جامعهای که در آن استبداد باشد، رشد نخواهد کرد. اگر جامعه اسلامی بخواهد به پیام پیامبر(ص) نزدیک شود، باید از جوامع اسلامی جهلزدایی شود، یعنی مردم آگاهی پیدا کرده و تعقل بورزند. امروز اگر در کشورهای اسلامی عامه مردم در آسایش، امنیت، رفاه و عدالت باشد، مهم و باعث افتخار است، در واقع مهم این است که زیربنای جوامع اسلامی یعنی عقل، عدالت و اخلاق محکم و استوار باشد.
جامعه پیامبر پسند مبتنی بر آزادی، عقلانیت و عدالت است / رسم پیامبر(ص) در جامعه نیست
خداوند در قرآن کریم از پیامبر اکرم(ص) با عنوان «رحمت للعالمین» یاد کرده است که این تعبیر نوع جهتگیری و ویژگی شخصیت معنوی و اخلاقی ایشان را نشان میدهد. حضرت محمد(ص) مظهر و نمونه اعلای یک انسان کامل و اخلاقمدار است که در مقام خاتم پیامبران و برای هدایت انسانها به پیامبری برگزیده شدهاند. آنچه در سیره و زندگی شخصیت پیامبر اکرم(ص) برای همه انسانها در همه عصرها و و مکانها اسوه و الگوست، اخلاق نیکوی این شخصیت بزرگوار است. یکی از عوامل مؤثر در پیشرفت اسلام نیز اخلاق نیکو و پرجاذبه پیامبر(ص) بود که قرآن کریم نیز در برخی از آیات خود به نقش اخلاق ایشان در جذب قلوب مردم تصریح کرده است. خبرنگار ایکنا در اصفهان، بهمناسبت سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص)، گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و پژوهشگر دینی داشته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
آنچه در این گفتوگو میخوانید:
اولین پیام پیامبر(ص) تحقق عدالت در جامعه است
عقل توامان با دین است
عدالت در جامعهای عقلانی و اخلاقی پیاده میشود
جامعه پیامبرپسند، عقلانی و اخلاقی است
چرا برخی در قبال برخی از بدعتها ساکت هستند؟
روح مردم، روح شاد و فرحناکی نیست
رسم پیامبر(ص) در جامعه برقرار نیست
وجود اسلحه در کشورهای اسلامی هیچ افتخار نیست
پیامبر اسلام(ص) با اسلحه، پیام خود را پیاده نکرد
ایکنا ـ با توجه به اینکه پیامبراکرم(ص) هدف رسالت خود را مکارم اخلاق میدانستند و قرآن کریم نیز ایشان را «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» معرفی میکند، از این دو مقوله مهم در ابهاد نظری و عملی، چه پیامهایی میتوان استنتاج کرد؟
درست است که رسالت پیامبر(ص) در این دو هدف خلاصه میشود، اما رسالت ایشان پیامهای دیگری هم دارد که اگر آنها محقق نشوند، این دو هدف نیز محقق نمیشود. اولین پیام پیامبر(ص) تحقق عدالت در جامعه است. «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» بودن پیامبر(ص) جنبه فردی ندارد، بلکه رحمت به معنای آسودگی و آسایش بین انسانها است. در آیه ۱۲۸ سوره توبه آمده است: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ؛ یقیناً پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدی به [هدایتِ] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رؤوف و مهربان است».
در این آیه به دو پیام مهم پیامبر(ص) اشاره شده است؛ اولین پیام آن، رفع دشواریها از زندگی مردم است، یعنی مردم در جامعه اسلامی به لحاظ وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دشواری نداشته باشند. این دشواری نداشتن، عین تحقق عدالت اجتماعی است. پیام دوم پیامبر(ص)، هدایت و یا هدایت و درستی راه برای مردم است. براساس آیات قران اگر جامعهای بخواهد از دشواریها گذر و هدایت پیدا کند ـ یعنی از بُعد سلبی در آن دشواری نباشد و از بعد ایجابی در آن هدایت باشد ـ طبیعتاً چنین جامعهای محتاج یکسری تعالیم است.
پیامبر(ص) علاوه بر «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» و هادی بودن، معلم نیز هست. یعنی پیامبر(ص) آمده تا فرهنگ، علم و تحقیق را در جامعه زنده و پیاده کند و جهل و نادانی را از جامعه بزداید. پیامبر(ص) آمد تا مردمی که گرفتار جهل زمان جاهلیت بودند را آگاه کند و به تعبیر امام علی(ع)، پیامبر(ص) آمد تا عقلهای خفته مردم را بیدار کند. اگر در یک جامعهای، عقلها خفته باشد، در آن جامعه رحمت و هدایت وجود ندارد. به همین دلیل روایتی از پیامبر(ص) داریم که میفرمایند: «بنیاد دین، عقل است». یعنی اگر بشر عقل خودش را به کار نگیرد، دین هم به کار او نمیآید، به همین دلیل تعقلورزیدن، تدبر ورزیدن و تفکر ورزیدن از سفارشهای موکد قرآن و از تعالیم پیامبر(ص) است؛ بنابراین اولین کار پیامبر(ص) معلم بودن ایشان بود. علاوه براین پیامبر(ص) معلم اخلاق است. اخلاق یعنی بیداری وجدان و علم، به معنی بیداری عقل است. در جامعه باید عقل و وجدان آن جامعه بیدار باشند. اخلاق و دانش و یا پرورش اگر در کنار هم رشد کند، آن جامعه «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» میشود، ولی اگر در جامعهای عقل سرکوب، استبداد فکری حاکم شود، انسانها از جهت خردورزی و اظهار عقیده و بیان آزاد نباشند، قطعاً چنین جامعهای جامعه پیامبرپسند نیست. متقابلاً اگر در جامعهای داوری با عقل باشد، «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» بودن نصیب آن جامعه میشود. ولی اگر در جامعه داوری با زور و ترس همراه باشد، آن جامعه جامعه پیامبرپسند نیست. معلم و یزکی بودن، یعنی اینکه جامعه عقلانی و در عین اخلاقی باشد. هدف پیامبر(ص) هم همین بود. در جامعهای عقلانی و اخلاقی، عدالت اجتماعی پیاده میشود.
متأسفانه اکنون میبینیم که از تلویزیون کسانی سخنانی درباره اسلام و دین میگویند که جز خرافات چیز دیگری نیست. معجزه پیامبر اسلام(ص) قرآن و کتاب بود و این بزرگترین معجزه ایشان است. اما اگر ما امروز بیاییم خرافات را در جامعه و رسانه مطرح کنیم و به پیامبر(ص) نسبتهای ناروا بدهیم، قطعاً چنین کاری باعث گریز نسل جوان از دین میشود که متأسفانه امروز چنین اتفاقی افتاده است. گفتارهای وهمآلود و جهلآلود بسیار خطرناک است و اینها نوعی بدعت است. بدعت در اسلام، کار بسیار ناپسندی است و فرقی نمیکند بدعت در اسلام و یا نسبت و دروغ ناروا نسبت به پیامبر(ص) و ائمه(ع) باشد، و در هر صورت کار بسیار ناپسندی است. به همین دلیل در روایات، کسانی که در برابر بدعت نمیایستند، مورد مذمت واقع شدهاند. در زمان قدیم اگر بدعتی در دین ایجاد میشد، خیلیها آن بدعت را نمیدیدند و متوجه آن نمیشدند. ولی امروز اگر از تلویزیون و یا هر رسانه دیگری حرف بدعتآمیزی گفته شود، همه دنیا آن را میفهمند.
بدعت میتواند باعث اشاعه فحشا شود. من نمیدانم چرا برخی بزرگان در قبال برخی از بدعتها ساکت هستند؟ در واقع چرا کسانی که فحشا را فقط بیحجابی، به ورزشگاه رفتن و دوچرخهسواری بانوان میدانند، چرا نسبت به دیگر بدعتها در جامعه ساکت میشوند؟ آن هم بدعتهایی که باعث میشود آبروی اسلام از بین برود. بزرگترین معجزه پیامبر(ص) قرآن بود که بهوسیله آن جهل را از بین برد. یکی از کارهای پیامبر(ص) مبارزه با بدعتهایی بود که در دین یهودیت و مسیحیت به دست برخی ملایان مسیحی و یهودی ایجاد شده بود و به تعبیر قرآن، اینها بدعتهایی در دین ایجاد میکردند تا منافعشان تأمین شود. به تعبیر قرآن «فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ» و پیامبر(ص) در برابر این بدعتها مقابله کردند. بنابراین در جامعهای که به تعبیر قرآن در آن «قول زور» یعنی سخنان بیجا گفته شود و «وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ»، یعنی اموال بیجا خورده شود، رانتخواری و سوءاستفاده مالی وجود داشته باشد، آن جامعه پیامبرپسند نیست.
ما باید ببینیم جامعهای که پیامبر(ص) بهدنبال آن بودند چه نوع جامعهای است. در آیه ۱۱۲ سوره نحل آمده است: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ؛ و خدا بر شما حکایت کرد و مثل آورد مثل شهری را که در آن امنیت کامل حکمفرما بود و اهلش در آسایش و اطمینان زندگی میکردند و از هر جانب روزی فراوان به آنها میرسید تا آنکه اهل آن شهر نعمتهای خدا را کفران کردند، خدا هم به موجب آن کفران و معصیت طعم گرسنگی و بیمناکی را به آنها چشانید و چون لباس، سراپای وجودشان را پوشاند». براساس این آیه، خداوند وقتی میخواهد درباره جامعه مطلوبی مثال بزند، چند صفت و ویژگی برای آن برمیشمرد؛ اول میگوید جامعهای که در آن آرامش باشد، دوم اینکه مردم نسبت به یکدیگر و آینده خود مطمئن هستند، سوم هم اینکه رزق و روزی مردم در آن جامعه و به فراوانی فراهم باشد. یعنی هم امنیت فکری و هم امنیت اقتصادی وجود داشته باشد. نمیشود گفت رزق باشد، ولی مردم قدرت خرید نداشته باشند. آرامش یعنی اینکه هرچه بخواهیم تامین شود و فرقی نمیکند آن غذای فکری باشد و یا غذای جسمی. اگر چنین جامعهای با چنین ویژگیهایی که خداوند برای آن برشمرده، کفران نعمت کند، خداوند دو لباس بَد و ناجور بر آن میپوشاند؛ یکی گرسنگی و دیگری ترس.
ناامنی فقط به این معنا نیست که داعش وارد کشور شود، این یک مصداق ناامنی است، ولی اگر کسی در اظهار فکر و عقیده خود بترسد و یا اگر کسی نگران آینده خودش باشد، این نگرانیها در روح و روان مردم، نوعی ناامنی ایجاد میکند. فردوسی گفته است: «بکوشید تا رنجها کم کنید/ دل غمگنان شاد و بیغم کنید / چو شادی بکاهی بکاهد روان / خرد گردد اندر میان ناتوان». بنابراین اگر شادی در جامعه نباشد، خرد و توان آدمی ضعیف میشود. فردوسی در ادامه میگوید: «هر آنکس که انديشه بد کند/ به فرجام بد با تن خود کند»، یعنی اگر اندیشه بَد و ناامنی در جامعه ایجاد شد، تن آدمی ضعیف میشود. به نظر من یکی از دلایل افزایش تعداد آمار مبتلایان به کرونا و سرطان در جامعه، به این دلیل است که روح مردم، روح شاد و فرحناکی نیست. اگر روح مردم شاد و فرحناک نباشد، سیستم ایمنی بدن ضعیف میشود، وقتی ایمنی بدن هم کم شود، بدن مستعد هر نوع ویروس و آسیب خواهد شد، چنانکه فردوسی گفته: «هر آنکس که انديشه بد کند/ به فرجام بد با تن خود کند».
پیامبر(ص) برای جامعه بهترین پیامها یعنی رحمت، هدایت، دانش، تزکیه و اخلاق را به ارمغان آوردند که به اصطلاح امروز یک بسته کامل است، یعنی اگر همه اینها در کنار هم باشند، آن جامعه پیامبرپسند خواهد بود. اما نمیشود به مردم بگوییم نماز بخوانید، ولی نسبت به آسایش و رفاه آنها بیتوجه باشیم، یا بگوییم جامعه حجاب داشته باشد، ولی رزق آنها آنطور که باید و شاید فراهم نباشد، طوری نیست؛ نه این طور حرف زدن درست نیست و مردم چنین چیزی را نمیپسندند. اگر معیشت و امنیت جامعه در معرض آسیب قرار گرفت، نباید از آن جامعه انتظار ایمان داشت، بلکه به تعبیر قرآن در آن جامعه کفر ایجاد میشود.
امروز باید تحقیق و مطالعه کنیم ببینیم پیامبر اسلام(ص) چه فرمودهاند. اما اینکه بهدنبال پیدا کردن یکسری حرفها و معجزات دروغین باشیم و آنها را به پیامبر(ص) نسبت دهیم، نه تنها به درد جامعه نمیخورد، بلکه باعث بدبینی جامعه نسبت به دین میشود. امروز باید ببینیم جای کدام یک از پیامهای پیامبر(ص) در جامعه خالی است. یعنی باید ببینیم آیا «لیقوم الناس بالقسط» مورد نظر خدا و پیامبر که همه مردم باید عادلانه در جامعه زندگی کنند، در جامعه امروز برقرار است یا نه؟ آیا «يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ»، یعنی رزق مردم در همه جا فراهم باشد، است؟ آیا «كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً» یعنی اطمینان نسبت به یکدیگر و آینده وجود دارد؟ اگر همه اینها باشد، یعنی ما پیرو پیامبر(ص) هستیم و پیام پیامبر(ص) زنده است، اما اگر اینها نباشد، ما غفلت کردهایم.
ایکنا ـ به نظر شما امروز در جوامع و کشورهای اسلامی، جای چه پیامهایی از پیامبر رحمت خالی است؟
من معتقدم امروز در کشورهای اسلامی، فقط اسم پیامبر(ص) آن هم موقع گفتن اذان وجود دارد، اما رسم پیامبر(ص) در جامعه امروز برقرار نیست. امروز در جوامع اسلامی همه بهدنبال جنگ قدرت و یا مسابقه تسلیحاتی هستند، این فرقه علیه آن فرقه، این گروه علیه آن گروه، این مذهب علیه آن مذهب. امروز در خاورمیانه و کشورهای اسلامی فقط بحث بر سر این است که کدام کشور قدرت بیشتری داشته باشد که نمونه آن آذربایجان و ارمنستان است. غربیها هم از خدایشان هست که چنین جنگهایی در خاورمیانه وجود داشته باشد تا اسلحههای خود را بفروشند و در قبال آن نفت بگیرند. وجود اسلحه در کشورهای اسلامی هیچ افتخار نیست، بلکه وجود رحمت، عدالت، اعتماد، امنیت و معیشت باعث افتخار است. یعنی اگر در کشورهای اسلامی هزاران انبار سلاح و موشک باشد، ولی بین مردم آن کشورها، امنیت و معیشت وجود نداشته نباشد، به درد نمیخورد و ارزشی ندارد. پیامبر اسلام(ص) با اسلحه، پیام خود را پیاده نکرد، بلکه پیام خود را با اخلاق، سعه صدر، گشادگی روح، لطافت در بیان، نرمی در سخن در مکه پیاده و دلها را به خود نزدیک کردند. به نظر من امروز در کشورهای اسلام هم حاکمان و هم عالمان آن کشورها از پیام و تعالیم پیامبر(ص) فاصله گرفتهاند.
ایکنا ـ دلیل اینکه در این جوامع، فقط اسم پیامبر(ص) هست ولی رسم ایشان فراموش شده، چیست؟
به نظر من در این جوامع، از عقلانیت پیامبر(ص) فاصله گرفتهاند و تنها به تقلید بها دادهاند و مردم کمتر به فکر، تدبر و تعقل روی آوردهاند. در چنین شرایطی دنیای غرب نیز پیشرفت کرد و از کشورهای اسلامی سبقت گرفت. در واقع حکومتها بهدنبال آرای مردم که مبتنی برعقل و عقلانیت باشد، نیستند، بلکه هر حکومتی بهدنبال تداوم قدرت و استبداد خودش است. قطعاً جامعهای که در آن استبداد باشد، رشد نخواهد کرد. اگر جامعه اسلامی بخواهد به پیام پیامبر(ص) نزدیک شود، باید از جوامع اسلامی جهلزدایی شود، یعنی مردم آگاهی پیدا کرده و تعقل بورزند. امروز اگر در کشورهای اسلامی عامه مردم در آسایش، امنیت، رفاه و عدالت باشد، مهم و باعث افتخار است، در واقع مهم این است که زیربنای جوامع اسلامی یعنی عقل، عدالت و اخلاق محکم و استوار باشد.