محمدجعفر سعیدیان فر
[1]قَالَ الرِّضَا (ع) التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ. .(تحف العقول ؛ ص442)
مهرورزى و محبّت با مردم نيمى از عقل و خرد است.
[2]قَالَ الرِّضَا (ع) لَا يَسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى تَكُونَ فِيهِ خِصَالٌ ثَلَاثٌ التَّفَقُّهُ فِي الدِّينِ وَ حُسْنُ التَّقْدِيرِ فِي الْمَعِيشَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزَايَا. (تحف العقول ؛ ص445)
هيچ بنده به كمال حقيقت ايمان نرسد جز وقتى كه سه خصلت داشته باشد: فهم دين، اندازهگيرى[مدیریت] صحيح معاش، و صبر در مصائب
[3]المُسلِمُ الَّذی یَسلَمُ المُسلِمونَ مِن لِسانِهِ و یَدِهُ ولَیسَ مِنّا مَن لَم یَأمَن جارُهُ بَوائِقَُه (عیون اخبارالرضا (ع) ج1ص24).
مسلمان کسى است که مردم از دست و زبان او آسوده باشند و از ما نیست آن که همسایه اش از شرّ او در امان نباشد
[4]قَالَ الرضا(ع) لَا يُقَبِّلِ الرَّجُلُ يَدَ الرَّجُلِ فَإِنَّ قُبْلَةَ يَدِهِ كَالصَّلَاةِ لَهُ ( تحف العقول ؛ ص446)
نبايد هيچ كس دست ديگرى را ببوسد، زيرا بوسيدن دست همچون نماز خواندن براى او است.
[5]قَالَ عَلِيُّ بْنُ شُعَيْبٍ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَقَالَ لِي يَا عَلِيُّ مَنْ أَحْسَنُ النَّاسِ مَعَاشاً قُلْتُ أَنْتَ يَا سَيِّدِي أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي فَقَالَ ع يَا عَلِيُّ مَنْ حَسَّنَ مَعَاشَ غَيْرِهِ فِي مَعَاشِهِ يَا عَلِيُّ مَنْ أَسْوَأُ النَّاسِ مَعَاشاً قُلْتُ أَنْتَ أَعْلَمُ قَالَ مَنْ لَمْ يُعِشْ غَيْرَهُ فِي مَعَاشِهِ يَا عَلِيُّ أَحْسِنُوا جِوَارَ النِّعَمِ فَإِنَّهَا وَحْشِيَّةٌ مَا نَأَتْ عَنْ قَوْمٍ فَعَادَتْ إِلَيْهِمْ يَا عَلِيُّ إِنَّ شَرَّ النَّاسِ مَنْ مَنَعَ رِفْدَهُ وَ أَكَلَ وَحْدَهُ . (تحف العقول ؛ ص446)
على بن شعيب گويد: خدمت حضرت رضا (ع) رسيدم. بمن فرمود:زندگى كداميك از مردمان از همه بهتر است؟ عرض كردم: سرور من! شما از من به آن داناتريد، فرمود: اى على، كسى كه ديگرى از پرتو زندگانى او زندگى خوبى داشته باشد سپس فرمود: ای على! زندگى چه كسى از همه بدتر است! گفتم: شما داناتريد. فرمود: كسى كه تنها خود را در زندگى اداره كند، و در پرتو زندگانى او ديگرى زندگانى نكند. ا ی على! با نعمتها خوش رفاقتى كنيد (شكر آنها را بجا آريد) كه آنها گريزپايند، و از قومى دور نشوند كه دگر بار نزدشان بازآيند. اى على، بى شكّ بدترين مردمان كسى است كه كمك و ياريش را از دیگران دريغ نمايد، وخيرش به كسى نرسد، بتنهائى غذا خورد، ودیگری درغذای خود شریک نکند (میهمان یانیازمند)