محمد فاضلميبدي در مراسم هفتمین روز درگذشت آیتالله در کرمانشاه:
پرک چاوشی: مراسم هفتمین روز درگذشت رئيس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، دومین مراسمی بود که در سوگ او در کرمانشاه برگزار شد. مراسمی از سوی «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و ستاد مردمی ارتحال آیتالله هاشمی» که روز گذشته در مسجد الغدیر این شهر میزبان دوستداران آیتالله بود.نسبت خوني با آیتالله ندارند؛ اما در صف صاحبان عزا هستند. بهرسم عزا، صاحبان عزا در صفهایی نزدیک ورودی بخش مردانه و زنانه مسجد الغدیر کرمانشاه ایستادهاند تا میهمانانی را که برای تسلیت درگذشت آیتالله هاشمیرفسنجانی میآیند، پذیرا باشند. از مقاماتی مانند شهردار و معاون استاندار و اعضای شورای شهر و روحانیون شهر تا استادان دانشگاه و چهرههای فعال سیاسی و فرهنگی استان. مسجد پر از جمعیت است؛ مجری برنامه میگوید در این مراسم مردم اهل تشیع و اهل تسنن و اهل حق همه گرد آمدهاند تا یاد آیتالله را گرامی بدارند. «آسیدنصرالدین حیدری»، پیشوای جامعه اهل حق کرمانشاه نیز برای مراسم گرامیداشت هفتمین روز درگذشت آیتالله هاشمی پیامی فرستاده که در بخشی از آن آمده است: «آیتالله هاشمیرفسنجانی، روحانی فرزانهای بود که عمری را در راه وحدت آحاد ملت ایران، با اخلاص و صبوری و درایت مجاهدت نمود. امید است روحش قرین رحمت الهی و راهش پررهرو باشد». شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و ستاد مردمی ارتحال آیتالله هاشمی نیز با اشاره به لزوم تداوم راه هاشمی، در بخشی از پیام خود در تسلیت رحلت آیتالله هاشمی آوردهاند: «این ستاد در تلاش است تا با تدوین برنامهها، سیاستها و فعالیتها، بخشی از خلأ عدم حضور مادی ایشان را برطرف نموده و از زیانهای ناشی از فقدان ایشان بکاهد. ما تدوامِ راه، تکثیر مواضع و دیدگاهها و ترویج باورها و رفتارهای این بزرگمرد تاریخ ایران عزیز را وظیفه خویش میدانیم و امیدوارم همه علاقهمندان این امیرکبیر ثانی، با يكديگر همراه و همگام باشند». پیامی توأم با «اندوه» و «امید» که در پایان آن تأكيد شده بود بیگمان هاشمی باید همواره زنده نگه داشته شود تا در بحرانها و مقاطع سخت و خطیر، همچنان راهنما و کارگشای مسیر باشد.
مشق سياست در زندان ساواك
سخنران اصلی مراسم از تهران آمده بود، حجتالاسلام محمدتقی فاضلمیبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و روحانی اصلاحطلبی که به گفته خود، امروز در سوگ هاشمی نه به چپ میاندیشد و نه به راست، بلکه فقط به کیانِ کشور میاندیشد. میبدی تأكيد کرد اگر در منصبهای اجتماعی آدمها سر جای خودشان نباشند، آن جامعه تهدید ميشود و در خطر است. او این بحث را مقدمهای کرد برای یادآوری این نکته که آیتالله هاشمی شخصی بود که بر منصبی نشسته بود که شایسته و بایسته او بود. او با اشاره به رنجها و شکنجههای آیتالله هاشمی پیش از پیروزی انقلاب و در زندان شاه، گفت: «پیش از انقلاب سفرهای که برای انقلابیون پهن شده بود، سفره زندان و شکنجه و سیلی ساواک بود. آیتالله هاشمی رفسنجانی از مبارزانی بود که سیاست را بر سر آن سفرهها و در زندان شاه مشق کرده بود. کسی که پیش از انقلاب خود را در معرض تمام صدمات و آسیبها قرار داده بود؛ السابقون السابقون. بالاخره سفره انقلاب پهن شد، طبیعی بود انسانهایی در کمین نشسته باشند تا وقتی سفره قدرت و ثروت پهن شد، آن سفره را اشغال کنند. متأسفانه انقلاب ما از این آفت مصون نبود، مدعیان پس از انقلاب زیاد بودند و جبهههایی در برابر آقای هاشمی گستراندند». میبدی آخرین و تلخترین جبههای را که در برابر هاشمی باز شد، در دهه ٨٠ دانست و ادامه داد: «آنجا منافقین و صدامیها و خارجیها نبودند، متأسفانه ازسوي از خودیها، پارهای جملات گفته میشد که تعدادی از رسانههای داخلی هم بر این آتش خطرناک نفت میریختند و به آقای هاشمی تهمتهای بزرگی ميزدند؛ اما ایشان بزرگوارانه، مردانه و محکم ایستاد». فاضلمیبدی دریغ و درد را آنجا دانست که در جامعه به ثروتهایی تجاوز میشود که خطر سقوط آنها بیشتر از سقوط کشور است و آن سقوط شخصیتهاست: «این شخصیتها اقلیتهایی هستند که حافظ ناموس و حیثیت کشورند».
حجتالاسلام فاضلمیبدی در پایان با تأكيد بر اینکه هیچگاه ندیده است این مرد خردمند دین خدا را ابزار سیاست کند، گفت: «او همیشه میگفت فقط از دو خطر در جامعه میترسد؛ یکی لائیسیته و دیگری فناتیک. حس میکردم آقای هاشمی بسیار از عمق جگر میسوخت که عدهای به نام دین سر سفره انقلاب نشستهاند و میخواهند آن را زخمی کنند». میبدی علت آنهمه تهمتها به هاشمی را این دانست که خواسته هاشمی جامعهای اعتدالی بود که در آن وحدت حاکم باشد و در پایان مراسم از همگان خواست نگذارند در جامعه جهل مقدس فزونی پیدا کند.