آیت الله موسوی تبریزی: «آن چیزی که سبب بیاعتمادی امروز مردم شده وعدههایی بوده که در گذشته در رقابتهای انتخاباتی و یا در نماز جمعه و تربیونهای مختلف بیان شده اما در نهایت به آن عمل نشده است. به همین دلیل نیز مردم نسبت به کلیت ساختارهای تصمیم گری کشور تا حدودی بیاعتماد شدهاند و این واقعیت غیر قابل کتمانی است».
آرمان ملی- احسان انصاری: دولت رئیسی وعدههای به مردم داده که انتظاراتی را در جامعه به وجود آورده است. این در حالی است که اصولگرایان با دادن القابی مانند رجایی زمانه یا رجایی دوران به رئیسی تلاش میکنند جایگاه وی را در بین افکار عمومیارتقا ببخشند.این رفتار اصولگرایان در گذشته نیز درباره احمدی نژاد وجود داشت و زمانی که وی فردی گمنام بود و تازه در انتخابات به پیروزی رسیده بود تلاش کردند با استفاده از جایگاهی ملی شهید رجایی جایگاه احمدی نژاد را در بین مردم تقویت کنند. با این وجود نکته مهم این است که اگر وعدههایی که رئیسی به مردم داده با توجه به القابی که به وی داده میشود به هر دلیلی عملی نشود جامعه با نوعی یأس و ناامیدی مواجه خواهد شد. این ناامیدی نیز میتواند به بخشهای دیگر نظام سرایت کند.به همین دلیل به نظر میرسد دولت و اصولگرایان باید وعدههایی به مردم بدهند که از توانایی عملی کردن آن برخوردار باشند.«آرمان ملی» برای بررسی این موضوع با آیتا... سید حسین موسوی تبریزی دادستان پیشین انقلاب اسلامیگفت وگو کرده است.
در سالهای اخیــر سرمایه اجتماعی کشور تا حدود زیادی فرسایش پیدا کرده و جامعه با بیاعتمادی مواجه شده است. دولت جدید با چه رویکردی میتواند این بی اعتمادی اجتماعی را احیا کند؟
بی اعتمادی موجــود در جامعه تنها به دولت ارتباط پیدا نمیکند و بلکه کلیت ساختــارهای تصمیم گیری نظام را دربر میگیرد.آن چیزی که برای مردم دارای اهمیت است این است که گفتار مسئولان با رفتار و عملکردشان همخوانی داشته باشد.نباید شرایط به صورتی باشد که مسئولان تنها شعار بدهند و به مردم وعده بدهند و سپس رویکرد دیگری در پیش بگیرند و برخلاف وعدههایی که به مردم دادهاند عمل کنند. در روایتهای اسلامینیز آمده که آن چیزی را به زبان بیاورید که بتوانید به آن عمل کنید. مردم به این مسائل دقت زیادی میکنند و شرایط را رسد میکنند که آیا مسئولی که وعدهای به آنها میدهد به این وعده عمل میکند یا خیر. شرایط امروز با گذشته متفاوت است. در گذشته اگر مسئولی وعدهای به مردم میداد شرایط برای ثبت و رصد آن مانند امروز نبود. این در حالی است که در شرایط کنونی با توجه به شبکههای اجتماعی که اطلاعات را به صورت لحظهای منتشر میکنند مردم نسبت به همه وعدهها و تصمیمات مسئولان آگاهی پیدا میکنند و به همین دلیل این موضــوع را دنبال میکنند که اگــر مسئولی وعدهای به مردم داد به آن عمل نیز میکند و یا خیر.در صـورتی که مسئولی به مردم وعده بدهد اما به آن عمل نکند نیز با واکــنشهای اجتماعی مختلفی مواجـــه خواهد شد.آن چیزی که سبب بـیاعتمادی امروز مردم شده وعدههــایی بوده که در گذشته در رقابتهــای انتخاباتی و یا در نماز جمعـــه و تــربیونهای مختلف بیان شده اما در نهایت به آن عمل نشده است. به همین دلیل نیز مردم نسبت به کلیت ساختارهای تصمیم گری کشور تا حدودی بی اعتماد شدهاند و این واقعیت غیر قابل کتمانی است.
چرا شعاردرمانــی و دادن وعده به مردم به یکیای ابزارهای جلب آرای مردم تبدیل شده است؟عمل نکردن به وعدههایی که به مردم داده میشود چه پیامدهایی برای جامعه به همراه خواهد داشت؟
اگر ما یک خانــواده را در نظر بگیریم که پدر خانواده مرتب به همسر و فرزندان خود وعده بدهد اما به وعدههای خود عمل نکند پس از مدتی شاهد بی اعتمادی در چنین خانوادهای خواهیم بود و دیگر همسر و فرزندان به وعدههایی که پدر خانواده میدهد توجه نخواهند کرد. شرایط کشور نیز به همین صورت است و اگر مسئولان به مردم وعدهای بدهند اما نتوانند آن وعده را عملی کنند به مرور زمان جامعه با بی اعتمادی به مسئولان نگاه خواهد کرد.این وضعیت شرایطی تشدید میشود که مردم امید خاصی به حکومت داشته باشند.در ابتدای پیروزی انقلاب مردم امید زیادی به انقلاب داشتند و احترام خاصی برای روحانیت و علما قائل بودند.
احترام به علما در زمان رژیم پهلوی نیز وجود داشت و بهرغم خفقانها و استبدادی که در آن زمان وجود داشت مردم همواره به دیدگاههای علما ومراجع گوش میدادند و عمل میکردند.همین محبوبیت بود که باعث شد مردم در زمان انقلاب اسلامیروحانیت را مرجع تصمیم گیری خود قلمداد کنند و بهزعامت روحانیت برعلیه رژیم پهلوی انقلاب کنند. بنده به خاطر دارم در آن زمان که طلبه جوانی بودم هنگامیکه به شهرستانهای مختلفی سفر میکردم با محبت و احترام مردم مواجه میشدم.این مردم سرمایه دار و ثروتمند هم نبودند و بلکه از اقشار مختلف جامعه بودند. این در حالی است که این وضعیت امروز تا حدودی کمرنگ شده است. وضعیت جریانهای سیاسی نیز به همین صورت است و چپ وراست نیز تفاوتی نمیکند. جریانهای سیاسی نیز در گذشته وعدههایی به مردم دادهاند که در نهایت موفق نشدهاند به آن عمل کنند. به همین دلیل مردم امروز نسبت به جریانهای سیاسی نیز بی اعتماد هستند.کسانی که در انتخابات به مردم میگویند اگر در انتخابات شرکت کنید و به فلان فرد یا گروه رأی بدهید اگر در انتخابات به پیروزی رسیدند باید به شکلی عمل کنند که عملکرد آنها باعث بی اعتمادی اجتماعی نشود. متأسفانه پس از مدتی عملکرد کسانی که مردم به آنها رأی دادهاند به شکلی بوده که نارضایتیها را در جامعه گسترش داده و سبب ناامیدی و دلسردی مردم شده است.نکته دیگر اینکه تخریبهای جناحی و سیاسی نیز کار دولتمردان را برای به نتیجه رسانده وعدههایی که به مردم دادهاند را سخت میکند. این وضعیت به خصوص در ســالهای گذشته وجود داشته است. امــروز مسئولان قــوهقضائیــه و دولـــت وعدههای زیادی به مردم میدهند و در حین بازدید از زندانها و یا مناطق مختلف کشور مسائلی را مطرح میکنند که در مردم ایجاد توقع میکند. این در حالی است که اگر در نهایت نتوانند به وعدههایی که دادهاند عمل کنند ناامیدی را در جامعه دامن میزنند.
آقای رئیسی متناسب با شعارها و وعدههایی که به مردم دادهاند اعضای کابینه خود را معرفی کردهاند.آیا افراد انتخاب شده از شرایطی برخوردار هستند که بتوانند به وعدههای داده شده به مردم عمل کنند و اعتماد از دست رفته را احیا کنند؟
واقعیت این است که هنوز ماهیت اصلــی برنامههای این افراد برای مردم شفاف و روشن نیست و مردم نسبت به آنها آشنایی زیادی ندارند. بنده نیز با اینکه از ابتدای انقلاب تاکنون در فضای سیاسی حضور داشته ام اما بسیاری از این افراد را یا نمیشناسم و یا تنها به نام میشناسم. به همین دلیل نمیتوان دراین رابطه با قطعیت اظهار نظر کرد.با این وجود در همین مدت کوتاه اعضای کابینه وعدههایی به مردم دادهاند که عمل کردن به برخی از آنها کار آسانی نیست و بیم این وجود دارد که دولت جدید نیز نتواند به وعدههایی که به مردم داده عمل نکند. شرایط بنده به صورتی است که با اقشار مختلف مردم در ارتباط هستم. به همین دلیل نیز مشاهده میکنم که مردم برای خرید مایحتاج اصلی خود با چالشهای جدی مواجه هستند. در شرایط کنونی مردم به امیدواری به آینده نیاز دارند. بههمین دلیل دولت و وزرا باید وعدههایی به مردم بدهند که از توانایی تحقق آن برخوردار باشند و یا شرایط عملی شدن آن وجود داشته باشد. در شرایط کنونی دولت وعدههایی به مردم میدهد که بنده بعید میدانم بتواند به راحتی این وعدهها را عملی کند.بهتر است وزرا به جای اینکه وعدههای بزرگ به مردم بدهند وعدههایی متناسب با وضعیت کشور بدهند تا در آینده با بیاعتمادی اجتماعی مواجه نشوند.مثال بارز دیگر این موضوع تهیه واکسن کرونا بود. ما مشاهده کردیم که مسئولان چه وعدههایی که در این زمینه میدادند و عنوان میکردند خیلی زود مردم را واکسینه میکنیم. این در حالی است که در عمل چنین اتفاقی رخ ندادو به همین دلیل هر بار مسئولان مجبور شدند تاریخ وعدههای خود را به تأخیر بیندازند که تا به امروز ادامه داشته است. در این بین تلفات کرونا در کشور بیشتر شد و تعداد بیشتری از مردم به این بیماری مبتلا شدند. برخی در این زمینه تبلیغات دروغینی انجام دادند و به مردم وعدههایی دادند اما در نهایت نتوانستند به وعدههای خود عمل کنند.
با توجه به شرایط کشــور چه چالشهایی پیش روی دولت آقای رئیسی میبینید؟
یکی از چالــشهای مهم پیش روی دولت آقای رئیســی موضوع سیاست خارجی است. همه مسائل کشور به هم ارتبــاط دارد و کسی نمیتواند مدعی شود که اقتصــاد مـردم به رویکرد ایران در عرصــه بین المللی بی ارتباط است.کشــوری که منبع اصلی درآمد آن فروش نفت است نمیتواند نسبت به سیاست خارجی بیاعتنا بود و بلکه جهت گیری سیاست خارجی ما در عرصه منطقه و بین المللی حائز اهمیت خواهد بود. به همین دلیل یکی از اولویتهای نخست دولت باید برداشته شدن تحریمها و مراوده مجدد اقتصادی و تجاری با کشور جهان باشد. بدون تردید اگر تحریمها برداشته نشود نمیتوان به راحتی نفت کشور را فروخت و باید از راههایی این کار را انجام داد که هزینههای زیادی برای کشور خواهد داشت و بخشی از درآمد نفتی ایران صرف دور زدن تحریمها خواهد شد.ت وجه به سیاست خارجی به معنای ایجاد امنیت برای سرمایه گذاری خارجی است.امنیت برای سرمایه گذاری نیز با تعامل مثبت و سازنده با کشورهای جهان به دست میآید. نمیتوان با کشورهای دیگر دشمنی کرد و انتظار داشت آنها از در دوستی با ما وارد شوند. بدون تردید با هر کشوری که دشمنی صورت بگیرد در پاسخ نیز باید منتظر دشمنی باشیم. با دشمنی کردن نمیتوان یک رویکرد معقولانه در سیاستخارجی در پیش گرفت و بلکه سیاست خارجی باید مبتنی بر تعقل و دوراندیشی باشد. یک کودک خردسال هنگامیکه کار بدی انجام میدهد نباید انتظار تشویق از سوی والدین داشته باشند و بلکه باید انتظار تنبیه داشته باشد. این وضعیت در عرصه سیاست خارجی نیز وجود دارد و دولت جدید باید تلاش کند تعارضها را به تعامل تبدیل کند و با رویکرد مثبت با کشورهای منطقه و جهان ارتباط برقرار کند.
برخی از اصولگرایان با دادن القاب تلاش میکنند جایگاه دولت رئیسی را در بین افکار عمومیتقویت کنند. نمونه بارز این رویکرد نیز تشبیه رئیسی به شهید رجایی است. شما از نزدیک با شهید رجایی مجالست داشتهاید.آیا بین رئیسی و شهید رجایی شباهتی وجود دارد؟
ایجاد شباهت بین افراد و به خصوص شهید رجایی امر مذموم و ناپسندی است. متأسفانه این موضوع تنها درباره دولت رئیسی وجود نداشته و در گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده است. متأسفانه برخی درباره افراد آن چنان اغراق میکنند که عملکرد فرد مورد نظر را تحت تأثیر قرار میدهد.این وضعیت در گذشته درباره علما نیز وجود داشت. حتی برخی در منبرهای عزاداری خود درباره ائمه اطهار(س) آن چنان اغراق میکنند که صحیح نیست و با سیره ائمه اطهار همخوانی ندارد. یکی از بدترین گناهان در اسلام اغراق است. اغراق باعث میشود که اصل اعتقاد مردم به واقعیات از بین برود. در برخی مواقفع اغراق با کفر همسان میشود. اغراق باعث میشود که انسانهای متدین نیز از دیانــت خود دست بردارند و یا دچار دلســردی بشوند. اغراق به معنای تعریـف و تمجید نیست و بلکه بزرگتریــن لطمــه به دین و دیانت مردم وارد میکند. اغلب کسانی که در مسائل مذهبی و سیاسی اغراق میکنند مدعــی علم و دانش و تقوا هستند. امروز نیز کسانی که تلاش میکنند دربــاره دولت رئیسی اغراق کنند باید این نکته را در نظر داشته باشند با توجه به مشکلات کشور و شرایط سختی که وجود دارد اگر دولــت موفق نشود به وعدههای خود عمل کند و یا در مسیری حرکت کند که متناسب با مطالبات مردم نیست باید نسبت به القابی که به افراد میدهند پاسخگو باشند. چنین اغراقهایی در جامعه انتظار و امید ایجاد میکند و مردم احساس میکنند با فرد یا افرادی مواجه هستند که قرار است چشم انداز روشنی پیش روی آنها باز کنند. با این وجود پس از مدتی که متوجه میشوند وعدههای داده شده عملی نشده و درباره این افراد اغراق شده نسبت به کلیت نظام سیاسی بدبین و ناامید میشوند که این وضعیت به هیچ عنوان برای کشور مفید نخواهد بود و بلکه پیامدهای منفی به همراه خواهد داشت.