عبد الرحیم سلیمانی
واژه «منافق» و «نفاق» واژه ای است که در قرآن مجید و روایات مکرر به کار رفته و حتی در قرآن مجید سوره ای به نام «منافقون» و درباره آنان آمده و در آن به برخی از اعمال و ویژگی های آنان اشاره شده است. صفت نفاق در ادبیات اسلامی بسیار منفی و زشت شمرده شده به گونه ای که منافق بدتر از کافر و مشرک خوانده شده است)نساء/145). همین امر باعث شده است که در طول تاریخ از این واژه بسیار استفاده شود و افراد و گروه های زیادی مخالفان خود را به این نام و صفت بخوانند و نظام ها و حکومت ها مخالفان و منتقدان خود را به این عمل و صفت متهم کنند. در این نوشتار برآنیم که به برخی از ویژگی های اصلی منافقان در قرآن و روایات اسلامی به اختصار اشاره کنیم.
کلمه نفاق به معنای «اظهار کردن مطلبی بر خلاف اعتقاد» است(المعجم الوسیط، ص942). در اصطلاح دینی منافق کسی است که در باطن کافر است و در ظاهر مسلمان(قاموس قرآن، ج7، ص98). گویا این کلمه از ریشه نَفَق، به معنای نقب زیر زمینی که دو درب دارد، گرفته شده است(همان). به هر حال منافق به معنای دورو است، کسی که ظاهرش با باطنش فرق دارد و کسی که به چیزی که اعتقاد ندارد وانمود می کند که اعتقاد دارد. پیامبر اسلام(ص) می فرماید: «کسی که باطنش با ظاهرش ناسازگار باشد او منافق است، هر که می خواهد باشد»(بحارالانوار، ج72، ص207).
منافق ویژگی هایی دارد که در اعمال و رفتار او آشکار و نمایان است. از جمله مهم ترین ویژگی های منافق مطابق آیات و روایات اسلامی امور زیر است:
1-منافق از دین استفاده ابزاری می کند.
از مهمترین ویژگی های منافق این است که به دین یا اخلاق یا... اعتقاد قلبی ندارد اما وانمود می کند که اعتقاد دارد تا از این راه بهره ای ببرد. او خود را دیندار یا متخلق به اخلاق نیکو یا پایبند به قانون و حقوق انسان ها نشان می دهد تا در قلب انسان ها جا پیدا کند و بدین وسیله به قدرت برسد یا قدرت خود را مستحکم سازد یا به مال و ثروت و امور دیگر دنیوی برسد. قرآن مجید در مورد منافقین می فرماید: «آنان قَسَم های خود را چون سپری بر خود گرفته اند»(منافقون/2). آنان قسم می خورند که ایمان دارند اما حتی قسم آنان سپری برای آنان است. به هر حال منافق کسی است که به چیزی اعتقاد ندارد ولی ادعا می کند که اعتقاد دارد تا از این راه بهره ای ببرد. و البته او چه بسا اشک هم بریزد و داد دین هم سر دهد. پیامبر اسلام(ص) می فرماید: «منافق، چشمانش در اختیار اوست، هر طور بخواهد گریه می کند»(کنز العمال، ح854). اعمال و کردار منافق ریاکارانه است و دینداری او برای جلب توجه است(نساء/142؛ کنزالعمال، ح862).
2-دروغ، خلف وعده، خیانت در امانت از ویژگی های منافق است.
در آیات متعددی از قرآن مجید این سه ویژگی به منافقان نسبت داده شده است. نفاق بر دروغ استوار است و منافق دائما در سخن و عمل خود دروغ می گوید. او وعده می دهد و عمل نمی کند و او امانت را رعایت نمی کند و در آن خیانت می کند. برخی از آیات قرآن خلف وعده و دروغ را و برخی آیات دیگر خدعه و حیله را از اعمال منافقین به حساب می آورد(توبه/77؛ نساء/142؛ منافقون/1؛ حشر/11و...).
پیامبر اسلام(ص) می فرماید: «منافق کسی است که هر گاه وعده دهد خلف وعده کند... و هرگاه سخن بگوید دروغ گوید، و هرگاه امانتی به او سپارند خیانت ورزد»(بحارالانوار، ح72، ص207). آن حضرت می فرماید: «نشانه منافق سه چیز است؛ سخن به دروغ گوید، از وعده تخلف کند و در امانت خیانت کند»(نهج الفصاحه، ص537) و می فرماید: «سه چیز در هر که باشد منافق است، هر چند روزه بدارد و نماز بخواند و حج و عمره بگزارد و بگوید من مسلمانم. کسی که چون سخنی می گوید، دروغ گوید و چون وعده می دهد وفا نکند و چون امانت می گیرد، خیانت کند»(همان، ص538).
امام سجاد(ع) می فرماید: «منافق...اگر سخنی به تو گوید دروغ گوید و اگر به تو وعده ای دهد، خلف وعده کند و اگر به او اعتماد کنی و امانتی سپاری به تو خیانت می کند»(الامالی الصدوق، ص399).
3-منافق از صدای مخالف هراسان است.
ویژگی دیگر منافق این است که وحشت زده است و هر صدایی را برای خود خطری احساس می کند و جلو آن را می گیرد. قرآن مجید درباره منافقان می فرماید: «یحسبون کل صیحة علیهم» هر فریاد و صدایی را به زیان خویش می پندارند(منافقون/4). علت این امر این است که منافقان همیشه نگران هستند که ماهیت واقعیشان برای مردم آشکار شود و به همین جهت جلوی صدای مخالف را می گیرند. در حکومت منافقانه امویان هیچ صدایی به جز صدای مداحان حکومت به گوش نمی رسید. آنان علی(ع) و خاندان او را دشمن خود می دانستند و در حالی که در منابر هر سخنی و ناسزایی بر ضد این خاندان مجاز بود، گفتن جمله ای در مدح آنان ممنوع بود. به هر حال همه کسانی که منافقانه از دین استفاده می کرده اند از صدای مخالف وحشت داشته جلو آن را می گرفته اند. امام سجاد(ع) از خصوصیات منافق را این می شمارد که مخالف را بر نمی تابد و پشت سر مخالف خود بدگویی می کند(الامالی الصدوق، ص399). به فرموده علی(ع) منافقان فقط مدح و ثنا را دوست دارند و آن را به همدیگر قرض می دهند و آن را از همدیگر انتظار دارند(نهج البلاغه، خ193).
4-منافق می گوید و عمل نمی کند.
ازویژگی های منافق آن است که دیگران را از اعمالی نهی می کند که خود آن ها را ترک نمی کند و دیگران را به اعمالی ترغیب می کند که خود انجام نمی دهد. امام علی(ع) می فرماید: «آشکارترین منافق کسی است که به طاعت خدا فرا خواند و خودش بدان عمل نکند و از معصیت بازدارد و خودش از آن باز نایستد» و می فرماید: «منافق ترین مردم کسی است که به طاعت خدا امر کند و خودش عمل نکند و از گناه باز دارد و خودش ترک نکند»(غررالحکم، ح3214 و 3309).
امام سجاد(ع) می فرماید: « منافق نهی می کند و خود نهی نمی پذیرد، به آنچه دستور می دهد خودش عمل نمی کند»(الامالی الصدوق، ص399).
پس بارزترین و آشکارترین و رسواترین منافق کسی است که دیگران را به خاطر انجام همان کاری مواخذه می کند که خود بدتر از آن را انجام می دهد و دیگران را به خاطر ترک همان اموری محکوم می کند که خود ترک می کند و زیر پا می گذارد.
5-منافقین موضع ثابتی ندارند.
قرآن مجید درباره منافقین می فرماید: «مذبذبین بین ذلک لا الی هولاء و لا الی هولاء» میان آن دو دو دلند نه با اینانند و نه با آنان(نساء/143). پیامبر اسلام(ص) می فرماید: «منافق همچون بزغاله ای است که میان دو گله سرگردان است»(نهج الفصاحه، ص537).
از آنجا که منافق دین را برای خود دین و حق را برای خود حق و اخلاق را برای خود اخلاق نمی خواهد و تنها از آنها به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کند، موضع ثابت و روشن و یکنواختی ندارد. نمونه این را در دنیای امروز به وضوح می بینیم. کشورها و نظام ها در رابطه با حوادثی که در نقاط مختلف دنیا رخ می دهد برخوردی دوگانه دارند و مطابق منافع خود موضع می گیرند. یک عمل را در یک کشور محکوم می کنند در حالی که همان عمل را در کشوری دیگر تایید یا توجیه می کنند. اما مومن واقعی مبنای ثابت و روشنی دارد چون مطابق حق سخن می گوید و موضع می گیرد و نه مطابق منافع خود.
در آیات و روایات ویژگی های دیگری نیز برای منافقان بیان شده است که ذکر همه آنها به درازا می انجامد. سخن را با دو حدیث از پیامبر خدا(ص) درباره خطر منافق برای جامعه به پایان می بریم: علی(ع) می فرماید رسول خدا به من فرمود: «من برای امتم نه از مومن می ترسم و نه از مشرک؛ زیرا مومن را خداوند به واسطه ایمانش جلوگیری می کند و مشرک را خداوند به سبب شرکش از پای در می آورد. اما ترس من از برای شما از منافق زبانبازی است که مطابق اعتقادات شما سخن می گوید و برخلاف آنچه معتقدید عمل می کند»(نهج البلاغه، نامه 27). و آن حضرت می فرماید: «بیشتر از هر چیز بر امت خودم از منافق زبانباز می ترسم»(نهج الفصاحه، ص5