Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

«تأثیر اقتصاد و معاش بر اخلاق»

«تأثیر اقتصاد و معاش بر اخلاق»

هادی سروش
تاثیر زندگی سخت بر اخلاق
️معاش و بخش مالی زندگی از ضرورات های اجتناب ناگزیر زندگی بشر است و بدون تردید هر گونه حوادث اقتصادی و کمبودهای مالی، براخلاق تاثیر گذار است. بطوریکه وقتی انسان در تنگنای اقتصادی قرار می گیرد، نه تنها زندگی انسان با مشکلاتی مواجه می شود، بلکه اخلاق فردی و جمعی سخت آسیب پذیر می شود.
ارزش️ تلاش در مسیر اقتصاد سالم
روایتی را هم مرحوم کلینی نقل می کند و هم شیخ طوسی نقل کرده که پیامبر(ص)فرمود: «العبادت سبعون جزءافضلها طلب الحلال» عبادت هفتاد جزء دارد مهمترین جزء آن این است که انسان تلاش کند معیشت حلال بدست بیاورد.  پس در نگاه پیامبر عزیزمان «تلاش اقتصادی» یک عبادت با فضیــلت است و با فضلیت ترین قسمت عبادت این است که انسان تلاش کند روزی حلال ومثبتی داشته باشد.
روایت دیگرامام صادق(ع) فرمود: «الکادعلی عیاله کالمجـاهد فی سبیله» کسانی که تلاش برای زندگی می‌کنند این ها مانند مجاهدان فی سبیل الله هستند.
قرآن و مسئله فشار اقتصادی
در رابطه با تاثیر منفی فشار اقتصادی بر ایمان و اخلاق، از قرآن شریف استفاده کنیم؛ قرآن در رابطه با مسائل معاش زندگی ما، مسائل اقتصادی زندگی ما، اصولی را مطرح می فرماید. این اصول کاملاً قابل توجه و قابل دقت است.
اصول مهم قرآنی در بخش معیشت مطرح است که زمینه زندگی راحت و زندگی تـوام با آرامش وزندگی بی دغــدغه از نظر مسائل اقتصادی برای بشر آماده باشد. خدا، دنیا را، زندگی را، انسان را، در شرایـطی خلق نکرده که فقر و بیچارگی و گرسنگی او را از پا در بیاورد و سنت او این نیست که آدمی را در تنگنای اقتصادی قرار دهد.
اصل اول؛ آماده بودن زمینه ها و امکانات اقتصادی
خدای متعال دومطلب را می فرماید که من برای شما انجام دادم و از بحث در مضارع نیست که انجام می دهم.
آیه دهم سوره اعراف این است:«وَ لَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ» آن دو چیزی که خدا قرار داد در بحث اقتصاد و مسائل معاش زنـــدگی ما این است؛ مطلب اول آیه؛ «مکناکم فی الارض»، شما در روی زمین دارای مدیـــریت هستید، کار را به دست شما دادم توانایی را به دست شما دادم. پس این نیست که انسان توانایی نداشته باشد انسان همان طوری که در دانش در علم می تواند بسیار پرواز کند بسیار اوج بگیرید. این دانشمندان که در علوم مختلف انســانی و اســلامی و تجربی و تمام صنعت ها اوج برداشتن درطول تاریخ بشریت. این ها را کسی منـکر نیست. همان طوری که در بخش علم، خداوند متعال زمینه را آماده فرموده هر کسی توانایی دارد و سلیــقه اش در این جا می‌تواند شکل بگیرد زمینه آماده است.
مطلب دوم آیه؛ «جعلنا لــکم فیـــها معایش»؛ برای انسان معـایش را هم در روی زمین قرار داده، معیشت های مختلف راه های مختلف، سلیقه های مختــلف که می تواند یک انسان یا انسـان هایی داشــته باشند در روی زمین، زمیــنه استفاده از این ها آماده است و معیشت ها و استفاده بهینه از این منابع خدادادی وجود دارد.
به قول فیلسوفان هم فاعلیت را تمام کرده هم قابلیت را. پس خدای متعال به همه ما توانایــی لازم را داده تا بتوانیم به آنچه که در مورد اقتصاد دوست داریم تلاش کنیم و برسیم.
اصل دوم؛ عقلانیت و️ دوری از سفاهت
درس مهم قرآن شریف در سوره مبارکه فرقان این است که باید انسان در معاش و زندگی خود، حتما براساس معیارهای دقیق عقـــلانی برنامه ریزی کند. در عقلانیت نقطه مهمی که باید درست ارزیابی شود و در غیر اینصورت زندگی و اقتصاد آدمی؛ نه تنها در سختی قرار می گیرد، بلکه به یک «اقتصاد سفیهانه» تبدیل می شود «عقلانیت» است.
در این دو آیه بسیار گویا داریم که یکی درس عقلانیت در اقتصاد می دهد و دیگری درس اعتدال. اما درس عقلانیت و دوری از هر حرکت و یا تصمیم غیر عقلانی آیه ۵ نساء است: «ولا تؤتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما؛ و اموالی را که خدا قوام زندگانی شما را به آن مقرر داشته به سفیهان مدهید.» در نتیجه هرگونه رفتاری که بر اندیشه درست در اقتصاد و معاش زندگی استوار نباشد حرکت سفیهانه است.
دومین آیه قران که از یک معیار عقلانی دیگری پرده برداری می کند این است که در هزینه های زندگی و مصرف؛ نه افراط باشد و نه تفریط، تا بتواند یک زندگی درستی به پیش ببرد. خداوند متعال در قرآن فرموده: وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَٰلِکَ قَوَامًا … وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً «فرقان /۶۷» = کسانى‌اند که چون انفاق کنند، نه ولخرجى مى‌کنند و نه تنگ مى‌گیرند، و میان این دو [روش‌] حد وسط را برمى‌گزینند. پس مهم تعادل و اعتدال در بخش اقتصاد است.
گرچه آیه در رابطه با انفاق است، اما می تواند معنایی وسیعی داشته باشد می تواند معنای وسیع این شکلی باشد، کسانی که وقتی وارد عرصه هزینــه کردن می شوند چه جور هزینه می کنند. هزینه کردنشان به این شکل می شود؛ نه در بخش هزینه ها زیــاده روی می کنند و نه کم می گذارند. یک حد تعادل، متعادل معقولی را در بحث معاش خودشان رعایت می کنند. بین زیاده روی و بین کم گذاشتن. بین افراط، بین تفریط. این افراد عاقل «قـوام» را انتخاب می‌کنند. «قــوام» یعنی تعادل، یعنی موفقیت در زیاد هزینه نکردن و در کم هزینه کردن ها موفقیـــتی وجود دارد و آنچه موفقیت وجود دارد در حالت قوام یعنی در عقلانیت است و همین است که انسان می تواند موفق کند.
پس آنچه به عنوان آموزه قرآن مطرح است این امور است؛ ما در بخش اقتصاد توانایی داریم و از سوی دیگر زمینه معیشت صحیح هم آماده است و ما می‌توانیم بهره ‌برداری کنــیم. در بخش دوم دستور فرمود مراقب اموال مان باشیم که تحت مدیریت های نادرست قرار نگیرد و در بخش سوم دستور به اعتدال در مصرف داد که مواظب باشید که نه عقب بمانید نه به صورت افراطی عمل کنید حالت قوام را درزندگی خودتون رعایت کنید و پایه گذاری کنــید.
ضرورت تدبیر در اقتصاد امروز
اقتصاد و اداره زندگی امروزه یک مسئله عادی نیست و حتما باید برای ورود و خروج ها، تامل کرد، فکر کرد، مشورت کرد وتجربه کرد چون اقتصاد امروز بسیار پیچیده است، خیلی باید استاد بود تا بتوان پول حلال به دست آورد، دیروز هم که اقتصاد پیچیده نبوده با درهم و دینار کسب و کار می کردند، همان روز هم اهلبیت (ع) سفارش کردند که شیعیان، مومنین، حتما حتما حسابگر باشید، تعقل داشته باشید و فکر کنید.
طبق نقل کلینی در کافی امام هشتم (ع) می فرماید: «الکمال کل الکمال … التقدیر فی المعیشه» بالاتــرین نقطه های کمال برای انسان سه چیزاست که یکی از آنها «التقدیرفی المعیشه» است که در بحث زندگی و معاش و اقتصاد حسابگر بودن و پر دقت بودن است.
اقتصاد این قدر پیچیده شده واقعـا به کارشناسان و حتی فوق کارشناس لازم است انسان را راهنمایی کند چرا ما یک مرتبه وارد یک صحنه ی بشویم و آن چه که زحمت کشــیدیم جمع کردیم از بین ببــریم و مورد حادثه قرار بدهیم بعد پشیمان و ناراحت و خدای ناخواسته ایمانمان در معرض آسیب قرار بگیرد. به ما فرمودند «تدبیر» کنید.
اصل سوم؛ توجه به نقش الهیات و غیب در اقتصاد و زندگی
قرآن به عنوان والاترین مرکز الهیات و غیب، بعد توجه انسان به تلاش و توجه به استعدادها و عقلانیت، به توجه به غیب و امداد الهی سوق می دهد. اگر شما از سوی دیگری و از زاویه دیگری غیر از زاویه های اقتصادی صفر بتوانید با خــدای متعال با معــنویات و با آن چه که از چهارچوب عالــم ماده و حساب‌های دو دوتا چهار تای دنیا بیرون است.
ارتباط با آن سوی عالم داشته باشید قطعا نتایجی که می گیرید بیش از نتایج عادی خواهد بود. این خیلی مهم است. ممکن است کسی از ۱۰ میلیون تومان سرمایه ای که دارد در آن زاویه ای که دارد هزیـنه می کند خوب بهر برداری کند و یک کسی با همان پول و همان مقـدار در زاویه ای دیگری هزینه می کند اما بهره برداری بیشتری می کند. چرا؟ چون از جای دیگری دارد تقویت می شود و آن سوی دیگری از عالـم خلقت است. آیه ۹۶ سوره اعراف در این راستا مهم است؛ «و لو انّ اهل القری امنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الأرض»؛ اگر مردمان شهرها از ایمان و تقوا بهرمند باشند، برکات آسمان و زمین بر آنان گشوده می شود. این آیه از مهمترین آیات قرآن شریف است. از آیاتی است که بسیار انسان را دلگرم می کند بسیار به انسان انرژی مثبت در معاش و در زندگی می دهد.
امتحان کنید و ببینید وقتی ارتباط با معنویات این عالــم باشد، یک گشایشی و روزنه ای در زندگی انسان اتفاق می‌افتد که انسان را در حیرت قرار می دهد. اگر یک شهری، یک روستایی اگر یک مجموعه ای اگر یک خانواده ای اهل ایمان و اهل تقوای الهی باشند خدا می فرماید: هم برکات آسمانی نصیبشان می شود هم برکات زمینی نصیبشان می شود. یعنی آن مقدار بهره‌ برداری که از یک سرمایه گذاری یک انسان با تقوا می کند قطعا آن مقدار بهره برداری از دیگری بیشتر خواهد شد.
شاید شما بگویید بهره بـری از یک میلیون تومان، بین مومن و غیرمومن تفاوتی نمی‌کند. هر دو مثلا بیست درصد سود می برند و استفاده می‌کنند. نه مقصود این آیه چیز دیـگری است که می توان از عبارت «لفتحنا برکات والسماء و الارض» استفاده نمود.
معنایی متفاوت از برکت در زندگی
بله، در تفاسیر «برکات آسمانی و زمینی» را به باران تفسیر کرده اند و پر آب شدن قنات ها و افزایش محصولات کشاورزی، این درست است و جای خود را دارد. اما این را هم می توان گفت که یک انسان با تقوا و مومن می تواند همان چیزی را که هزینه می کند و بهره برداری می کند بهره برداری ماندگارتری داشته باشد بهره برداری پرمنفعت تری داشته باشد که به تعبیر ساده ای که می گوییم؛ فـــلانی اموالش برکت دارد. برکت یعنی همین.
فرض کنید؛ شخصی فرزندش تحصیل کرده به رتبــه های علمی خــوبی رسیده، خانه ای که تهــیه کرده خانه پر برکــتی شده، مقصود از برکات، برکاتی است که از ناحیـــه آسمان و زمین می توانـد انســان را میهمان خودش بکند.
پس انسان باید روزنه ای به عالـــم غیـب هم داشته باشد. آنهایی که به یک جایی رسیدند پولشـان برکت پیدا کرد. بچه های خوبی تربیت کردند. مالشان مانــدگار شد. برکت هایی عجیبی رقم خورد. این ها یک روزنه ای معنوی داشته، دعــــای پدر و مادر یک روزنه معنوی است این که قدیمی ها که می گفتــند: دست به خاک بــزنی طلا بشود. این دعاست و نیز دعای مشتری موثراست. یا یک کارگری یا یک صنعت گری وارد می شود کاری را خوب انجام می دهد و مزدش را هم می گیرد و آن کسی که مزد می دهد دعــا می کند که خدا خیرت بدهد و برکت از این پول ببینی. اینها همه موثر است و نباید درجامعه کم رنگ بشود.
از سوی دیگر؛ پرداخت حق خدا کا به عنوان خمس، صدقات، احسان و نیـــکوکاری تعریف می شود، باعث برکت زندگی است.
در کتاب اصول کافی آمده امام رضا (ع )فرمود: خودتون را از دعای ما در مورد مسائل مالی محروم نکنــید. سئوال شد چگونه خودمان را از دعای شما محروم نکنیم؟ امام هشتم (ع) فرمــود: خمس مالتان را بدهید، خمس مال باعث دعای امام زمان است. در نتیجه دعای والدین، دعای مردم، دعای مشتری تا می رسیم به دعای امام عصر(عج)، این ها؛ همان روزنه ای است که می تواند در زندگی گشایش ایجاد کند و برکت آورد و شرایط زنـدگی انسان و شرایط اقتصادی را برای انسان را ماندگار کند.
نفی دکّان های معنویت و ادعاهای زهد فروشی
در بخش توجه به امدادهای الهی در اقتصاد و معاش باید مراقب دکان ها و ادعاهای دروغین و زهد فروشی ها هم باشیم. ما موظف به نفی عرفان بازی و زهد فروشی در فرهنگ اقتصادی دینی هستیم. ببینید این بازی های که بعضی ها دارند مطرود است، این زهد فروشی ها مردود است. اینکه کسی که خودش دستش به هر شکلی می خواهد به دهنش برسد و بعد به مردم محروم و زجر کشیده توصیه زهد و قناعت و «اشکنه خوری» دهد، از آن عرفان بازی ها و زهد فروشی های خطرناک است.
نفی تن پروری و پخته خوری
️به علاوه نگاه عقلانی، در نگاه دینی؛ تنبلی و پخته خوری مردود است. یک جوانی آمده به محضر پیغمبر(ص) رسید و پیامبر او پرسیدند: به چه کاری مشغول هسـتی؟ عرض کرد بیکارم. [نه این که می خواهد کارکند زمینه کار نباشد. آن مســئله اش جداست. زمینه کارهست این آقا نمی خواهد کارکند.] پیغمبر(ص) فرمود: از چشم من افتادی! این ها چیزی های است که در اسلام ممنوع است
مرحوم کلینی روایتی را نقل کرده که پیغمبر(ص)سئوال کردند: فلانی را نمی‌بینم! کجاست چه می کند آیا ناراحتی و بیماری دارد؟ گفتند: در مسجد الحرام معتکف شده و آن جا خلاصه دارد عبادت می کند. پیامبر(ص) سئوال فرمودند: زندگی اش از کجا اداره می‌شود؟ گفتند: من عند بعض اقوامه، بعضی از نزدیکان زندگی زن و بچه اش را اداره می کنند. پیامبر(ص) فرمود: به خدا قسم آنهایی که زندگی او را اداره می‌کنند، عبادت و مراتب عبــادتشان از ایشان که در مسجد پیوسته عبادت می کند، بیشتراست.
تعطیل کردن اقتصاد بخاطر معنویت!
درروایت دیگری آمده، امام صادق (ع)سوال کرد که فلان شخص را نمی بینیم! کجاست؟ گفتند: فلانی درخانه مشغول عبادت است. امام صادق فرمود: این یکی از آن سه گروهی است که خدا دعایش را مستجاب نخواهد کرد. سه گروه دعاهایشان مستجاب نمی شود؛ یکی عاق والدین، یکی هم کسی که زندگی ومعاش را تعطیل کند بنشیند در خانه عبادت کند.
چرایی توجه دین به معاش و اقتصاد
آن چه که مهم است این است که اسلام و قرآن و روایات ما و سنت پیامبـر(ص) روی مسئله اقتصاد و معاش، تلاش برای زندگی راحت تر، زندگی بهتر، حساسیت نشان داده و نقطه های مقابل را که عرض کردم سه چیــز بود. راحت ‌طلـــبی، زهد فروشی، عرفان بازی، این ها را رد کرده. چرا؟ میدانی سرش چیست؟
اولا؛ اســلام می خواهد مسلمان آبرومند زندگی کند. ما اگر در دنیــای بشریت کشورهای اسلامی فقیرباشند این افت برای اسلام است. این افت برای نبی اکرم (ص) است. اگر درمیان یک شهری چهرهای مذهبی در زمیـنه معاش زندگی مشکل داشته باشند هرروز ازاین صندوق قرض الحسنه به آن بانک. از این قسط به آن قسط، این افت برای اسلام است. این را پیامبر(ص) و اهلبیت نمی پسندند.
و ثانیا؛ اگر اقتصاد و معاش مردم ضعیف شود، دین و ایمان و اخلاق آنان آسیب میبیند و اگر ضربات اقتصادی بیشتر شود، دین و اخلاق را نابود می کند.
مرحوم کلینی نقل می کند. یکی از دعاهای پیامبر(ص) است. «اللـــهم بارک لنا فی الخبز؛ خدایا دراین لقمه نانی که ما می خوریم برکت قرار بده». (کافی ج ۵ ص ۷۳) پیــامبری که به مقام «دنی و فتدلی وقاب قوسین اوادنا» رسید یعنی به بالاتـــرین نقطه تقرب الهی رسید و پیــامبری که «نفس رحمانی» است و پیــامبری که خلقت اول بر او بکاررفته و پیـــامبری که اشرف همه انسان‌ها و ســـیدالمرسلمین وخاتم الانبــــیاست؛ این پیـــامبرحرف از نان می زند و می گوید: خدایا درنان ما برکت بده. چرا؟ چون؛ خدایا تومی دانی اگر نان درسرسفره ای نباشد. از نماز دیگر خبری نیست از روزه خبری نیست و دیگر واجبـــات الهی انجام نمی شود.
استقلال ما مهم است؟ بله. آزادی ما مهم است؟ بله. دین ما مهم است؟ بله. اما چیز دیگری هم هست که مهم است که آقایان نمیگویند و آن «نان» این ملت است که باید تامین بشود. اگرنان و اقتصاد یک شهری یک کشوری یک خانواده‌ای و یا فردی آسیب ببیند. این آسیب روی ایمان و اخلاق می رود.
سرمایه ، ممدوح است و یا مذموم؟ این سوال بسیار اساسی است. در قرآن آیاتی آمده که سرمایه زیاد را مورد مذمت قرار داده است: تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا (فجر/۲۰) و یا در نهج البلاغه آمده که سرمایه داران آنچنانی، مورد لطف خدا نیستند؛“فَلْیَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهَانَ غَیْرَهُ حَیْثُ بَسَطَ الدُّنْیَا لَهُ” ( خ /۱۶۰) اما با نگاه دقیق میشود فهمید که سرمایه داشتن مذمت نشده بلکه غفلت از خدا و دلبستگی به مال و انجام ندادن وظیفه است که سرمایه را هم آلوده میکند و مورد مذمت قرار می دهد.
نشانه این سخن آیاتی که قبل از آیه بیستم سوره فجر آمده است مذمت بی اعتنایی به ایتام و دوری جستن از فقراء و پرخوری ذکر شده؛ «کَلَّا بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْکِینِ وَ تَأْکُلُونَ التُّراثَ أَکْلًا لَمًّا»(فجر/ ۱۷ تا ۲۰)
یک سخنی استاد مطهری دارد که از سخنان خیـلی جالب و پرقیمت ایشان است، می فرماید: اسلام نه تنها خواسته شما مشکل اقتصادی نداشته باشید بلکه خواسته اینقدر داشته باشید که کارهای بزرگ بکنید. یعنی در مسائل زندگی ومعاش میخواهیم زندگی مان اداره شود که باید اداره شود و می خواهیم زندگی مان آبرو مندانه اداره بشود که باید بشود. بلکه باید جوری درمسائل اقتصادی تلاش کنیم و از خـــدای متعال هم کمک بگیریم که بتوانیم کارهای بزرگ بکنید که مانــدگار باشد.
اهمیت مراقبت های شرعی️ در اقتصاد
مراقبت های دینی و توجه به دستورات شرعی یک اصل مهم هر مسلمانی باید باشد یعنی باید مواظب باشیم در معاش ما، درزندگی ما، در اقتصاد ما  در معاملات ما، و خلاصه در تمام مناسبات مالی ما؛ ذره ای حرام الهی وارد نشود.
این جمله نهج البلاغه از مهم ترین جملات نهج البلاغه است که بسیاربسیار ذهن من را به خـــودش جلب کرده و من اولیــن بار این جمله را از اســـتادمان آیت‌ الله آقای جوادی آملی شنیدم و بعد هم در نهج البلاغه در کلمات قصار نهج البلاغه کلمه شماره ۲۴۰ دیدیم که امیرالمومنین (ع) فرمود: «الحجر الغصیب فی الدار رهن علی خرابها؛ وجود سنگ غصبی در خانه، ضامن ویرانی آن خانه است». به تعبیرامروز؛ یک هزارتومان و یا یک خشت؛ مال کسی دراقتــصاد ما، در اقتصاد خانواده ما، در مغازه ما، در ویـلای ما، غصبی باشد تا تمام اموال خراب نکند ما را رها نمی کند.
همان دینی که فرمود: تلاش کنید، زمینه‌ها آماده است، زمین وآسمان آمده به کمک شما، تاشما خوب زندگی کنید، همان دین می فرماید: اگر از ذره ای از حرام چشم پوشی نکنید! بگوئید حقوق نجومی بگیرها، دارند می گیرند! من برای این ۵۰ هزارتومان خودم رامعطل کنم؟! همین ۵۰ هزارتومان انسان را بیچاره می کند! نگوییم آنهایی که اختلاس می کنند راحت زندگی می کنند و پیش رفتند!! اولا: آنها پیش نرفتند. نه دنیایی دارند نه آخرتی خیلی برای ما روشن است. برفرض این که کسی هم از نظر ظاهری یک موفقیت هایی هم داشته باشد باید صبر کرد آینده و فرزندانشان و بدبختی هایشان را دید.
تاثیر اقتصاد کلان کشور در اقتصاد و اخلاق افرادجامعه
حق وانصاف این است که بسیاری ازمسائل اقتصادی شاید مربوط به شخص ما نمی شود ما دریک مجـــموعه ای زندگی می کنیم دریک کشوری زندگی می کنیم، که اقتصاد به شکل فراگیرتری مطرح است. وقتی شرایط یک جامعه، شرایط افراد به هم می خورد ومشکلاتی پیدا می شود من قبول دارم و مثل شما فکرمی کنم.
این مشکلاتی که در جامعه اسلامی ما ازنظر اقتصادی هست که نباید باشد متاسفانه هست. هشت سالش درگیر جنگ بودیم ۳۰ سال بعدش چه می شود و چه توجیهی دارد؟ کجای کارما مختل است؟ آیاشکاف داخلی این مصیبت ها را برای ما رقم زده که بعضی چنین نظریه ای دارند ونظریه پردازی می کنند ؟ آیا مشکلات و روابط بین الملل ما مشکل‌ساز شده که بعضی از اقتصادیون این چنین نـظر دارند؟ آیا رحم بین خـــود ما کم شده؟
همه این ها درزندگی من وشما دخالت دارد. شغل جوان ها، مسکن شان، ازدواجشان را تحت شعاع قرار داده همه را قبول داریم. اما سخن من این است که با همه مشکلاتی که وجود دارد باید تلاش کنیم روزنه به عالم معنویت را حفظ کنیم و مهم این است که ایمان و اخلاق خودمان را در این مباحث حفظ کنیم. روزگارمی گردد ومی چرخد و می گذرد باید مواظب بود ایمان و اخلاق آسیب نبیند. گله ها سرجای خودش، سوء تدبیرهاسرجای خودش، ندانم کاری ها سرجای خودش ، این ها سرجای خودش. منصافانه با شما همراهم. اما ما باید به صورت فردی و خانوادگی شدیدا مواظب ایمانمان باشیم. انشـالله
Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم