آیتالله موسوی تبریزی در گفتوگو با امید ایرانیان مطرح کرد: رابطه مراجع با جوانان مثل آیتالله منتظری نیست.
صبا شعردوست-هفت سال از ارتحال آیت الله منتظری میگذرد .شخصیتی که در زمان حیات رهبر فقید انقلاب قائم مقام رهبری بود و بعد از ماجرای مهدی هاشمی و موضع گیری آیتالله منتظری درباره مسائل روز کشور در نهایت از این مقام استعفا نمودند و مورد قبول امام خمینی هم قرار گرفت. فراز و فرود زندگی سیاسی آیتالله منتظری بسیار پرتلاطم بود او بعد از رحلت امام نیز چند سال در حصر خانگی به سر برد و مواضع بعضاً انتقادی به مسائل جاری کشور داشت.او که از جمله بنیانگذاران نظریه ولایت فقیه بود سالهای بعد درباره این ایده حاکمیتی نظرات جدیدی مطرح کرد. در همین راستا به بهانه هفتمین سالگرد رحلت آیتالله منتظری، با آیتالله موسوی تبریزی، دبیرکل مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، به گفتوگو نشستیم. فردی که هم از افراد نزدیک به حضرت امام (ره) و هم از شاگردان آیتالله منتظری بود. او معتقد است که علیرغم تمام اختلاف نظرهایی که بین این دو شخصیت برجسته وجود داشت، اما رابطه ای عمیق و محبت خاصی بین آنها حاکم بود.
مشروح گفتوگوی امید ایرانیان با آیتالله موسوی تبریزی در ادامه میآید:
درباره رابطه آیت الله منتظری و امام خمینی روایتهای مختلفی وجود دارد شما با هر دوی این دو شخصیت برجسته در ارتباط بودید میخواستم روایت شما را هم بشنوم...
شما کافی است، صحبتهای ایشان را از اوایل انقلاب،قبل از انقلاب، بعد از فوت مرحوم آیت الله بروجردی، بعد از شروع سال 42 و تا چند روز مانده به وفات ایشان، ملاحظه کنید، میبینید که ایشان جز اظهار علاقه به حضرت امام (ره) هیچ چیز نگفتهاند. همیشه هم تعریف و تمجید از حضرت امام (ره) کردهاند. البته او فردی بود که خیلی صریح الهجه بود که بسیار نقد میکرد و حتی فرزندان و بزرگترین افراد را هم نقد میکرد. در نامهای که حضرت امام درباره عزل نوشته بود، در پاسخ به نامه ایشان، آیت الله منتظری بیان کرد که من اگر چیزی گفتم بخاطر ارادت به شما بود و فکر میکردم که خیر و صلاح شماست. اگر شما راضی نباشید هم نخواهم گفت. یعنی تا این میزان به ایشان متعهد بود.
برخی می گویند که به دلیل همین صریح الهجه بودن آیت الله منتظری، بعضاً اختلاف نظرهایی جدی، بین حضرت امام و ایشان وجود داشت...
اختلاف 2 مدل است. یکی در میان عامه مردم است. یک اختلاف هم اختلاف نظر و اجتهادی است. مثلاً آیت الله منتظری در فتوا با امام (ره) اختلاف داشتند. در عین حال حضرت امام (ره) خیلی از مسائلی که اختلاف داشتند هم به آیت الله منتظری ارجاع میداد. مثل مسأله مجازاتهای اسلامی. از اول پیروزی انقلاب تا زمان رحلتشان هم اینطور بود که حتی قوانین را هم از ایشان بپرسند و هر چه نظر آیت الله منتظری بود، باید به آن عمل شود. با اینکه در میان مراجع کسی که خودش اعلم از دیگری باشد، به فتوای دیگری ارجاع نمیدهد. اگر خودش را با دیگری مساوی بداند، به فتوای دیگری ارجاع میدهد و این در زمان ما، تنها بین حضرت امام (ره) و آیت الله منتظری اتفاق افتاده است. زمانی اختلاف در مسائل فقهی و یا اجتماعی و سیاسی است، باید اینها را تفکیک کرد. آیت الله منتظری درباره بحث ولایت فقیه درس میداد و از رادیو هم مستقیم پخش میشد، در ذهنم است که حضرت امام گاهی گوش میکرد و درباره نصبی و انتصابی بودن ولایت فقیه نظرشان با آیت الله منتظری فرق میکرد. این مسآله اجتهادی است و با هم فرق دارد و ایرادی ندارد. الان هم اختلافاتی ممکن است باشد. مثلاً همه نمایندگان درباره یک قانون صحبت میکنند و برخی مخالف و برخی موافق است که این با دوست بودن، متفاوت است.
برخورد حضرت امام (ره) با نقدها و یا اختلاف نظرهایی که با آیت الله منتظری داشتند، چه طور بود؟
حضرت امام (ره) نقدپذیر بودند. به خصوص اینکه نقد مستدلی میشد و پیشنهادی جایگزین مطرح میشد. واقعاً امام با کمال میل میپذیرفتند. ولی آنچه مسلم است، گاهی قبل از آنکه آیت الله منتظری نقد را شخصاً به مراجع اعلام کند، از رادیو و یا تلویزیون اعلام میکرد که این مسأله برایشان ناراحت کننده بود. مثلاً علیه مجلس صحبت میکردند و یا گروههای مختلف درون مجلس با هم بحث میکردند، ایشان تذکر میداد که با هم صحبت کنید و اختلافات را حل کنید. اگر میخواهید علنی هم صحبت کنید، برادرانه باشد. طوری صحبت نکنید که دیگران برداشت عداوت کنند و از این موضوع استفاده کنند. امام روزنامهها را میخواندند و اخبار را پی گیری پی گیری و خودشان مسائل را دنبال میکردند و از این جهت، هر موردی بود، خودشان شخصاً ورود میکردند. یکبار یکی از نمایندگان مجلس آیه شریفه أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ۖ، با ایشان تطبیق داده بود و امام به احمد آقا تلفن کرد و گفت که بگویید، این آیه مربوط به ائمه و معصومین است، ربطی به ما ندارد و این بحثها را در مجلس نکنید. بنابراین حضرت امام نسبت به مسائل پی گیر بودند و خودشان امور را پی گیری میکردند. از این جهت، هر کجا نیاز به تذکر، نصیحت، اصلاح و یا پیشنهادی بود، خودشان مطرح میکردند.
گفته میشود آیتالله منتظری با اینکه سن بالایی داشتند اما با جوانان رابطه خوبی داشتند..
بله،ایشان از اول حوصله خوبی داشتند. من با ایشان بسیار نزدیک بودم و از اول سال 42 که ایشان را شناختم، میتوانم بگویم که فردی بسیار پر حوصله و همین طور به قول امروزیها، خاکی بود. هیچ غروری نداشتند. استاد ما بودند و با ما مثل طلبه عادی برخورد میکردند و حرفهای ما را میشنیدند. آیت الله منتظری اخلاقیات بسیار انسانی ، اسلامی و مردمی داشتند. ایشان بسیار دلسوز بود. اینکه گاهی اخباری به ایشان میرسید، سریع ناراحت میشدند و واکنش نشان میدادند، دلیلش دلسوزی و مردمی بودنش بود. هیچ کس نمیتواند در علم ایشان و همچنین ارادتش به حضرت امام (ره) شک کند. او بسیار واقع بین و حق طلب بود. البته گاهی این بحث مطرح میشود که ایشان سریع موضع گیری میکردند و یا واکنش نشان میدادند. اما در این زمینه هم میخواهم بگویم که آیت الله منتظری چون فرد دلسوز و مردمی بود، اخبار ناخوشایندی که اثرات منفی بر جامعه داشت، او را میآزرد. از این جهت گاهی موضع گیریهای بی پروایی میکردند.
فکر میکنید که این رابطهای که آیتالله منتظری با جوانان داشتند. آیا در مقطع فعلی مراجع و یا بزرگان توانستهاند، این رابطه را با جوانان حفظ کنند؟
به آن اندازه نه. یکی از خصوصیات اخلاقی آیت الله منتظری این بود که خودش را هرگز در مرتبه مرجعیت نمیدید که بگوید من به عنوان مرجع چرا باید با یک جوان 15 ساله، تا این اندازه نشست و برخواست کنم و یا پاسخهایش را بدهم. او آنقدر شوخ بود که جوان احساس میکرد که در کنار یک فردی، هم سن و سال خودش نشسته است. هیچ گاه مقام برای ایشان تبختر نیاورد. همان زمان که قائم مقام رهبری بودند رفتارشان تفاوتی با زمانی که هیچ مقامی نداشت و مدام تبعید میشد، نداشت. این نگاه و این منش باید ادامه پیدا میکرد اما آن اندازه که انتظار میرفت و یا باید و شاید، نشد.