آیتا... سیدحسین موسوی تبریزی
انتخابات باید نمود خواست ملت باشد و آنهایی که به نهادهای انتخابی مثل مجلس راه مییابند نیز باید خواستههای مردم را پیگیری کنند. نخستین خواست اکثریت مردم این است که اجازه داده شود افراد باسواد، متخصص، متعهد و متدین بدون دخالت دادن سیاستبازیهای خاص و باندبازی، کاندیدا شوند و در بررسی وضعیت اینها خدای ناکرده چنین چیزهایی دخالت داده نشود.
در انتخابات مجلس باید افرادی که مستقل و باسواد هستند و جرات حرف زدن دارند شرکت کنند نه کسانی که برای اهداف دیگر پا به این عرصه گذاشتهاند، چرا که اگر اینگونه نباشد شاهد مجلس قدرتمندی نخواهیم بود. وقتی که افراد درجه یک به بهانههای مختلف رد صلاحیت بشوند بقیه افراد دیگر حساب کار خود را برای آینده خواهند کرد و نخواهند توانست ماموریت و مسئولیت اصلی نمایندگی را که فکر مستقل و رای و سخن بجا و به صلاح مردم است انجام دهند. اینجاست که آن مجلس به مشکل میخورد و دیگر نمیتوان از آن انتظاری داشت. لذا بهنظر میرسد که اولین مشکل کشورمان در عرصه انتخابات نیزهمین مورد باشد. اگر مسئولان در شورای نگهبان و هیأتهای نظارت توجه و دلسوزی نسبت به نظام و انقلاب داشته باشند و این مشکلات را حل کنند و هر اتفاقی تاکنون درخصوص رد صلاحیتها افتاده پایان یابد نه تنها انتخابات مجلس میتواند به خوبی برگزار شود؛ بلکه نمایندگان قدرتمندی وارد خانه ملت خواهند شد تا بتوانند گرهی از مشکلات جامعه باز کنند.
مشکلات، برنامههای اقتصادی و مدیریت کشور بالای 80 درصد میتواند با دست مجلس باز شود. اگر چنین مجلسی شکل گرفت و نمایندگانی مستقل و با فکر به تصمیمگیری پرداختند باید نیازهای لازم و ضروری کشور اولویتبندی شوند، مقدمتا مورد بررسی قرار گیرند و بودجه مناسبی برای آنها در نظر گرفته شود. آن زمان میتوان گفت که مجلس در راس امور است؛ همان طور که امام(ره) هم فرمودند. در راس امور بودن مجلس نیز یعنی اگر مجلس مستقلا در همه مشکلات وارد شود و مانعی در راه خود نبیند میتواند مشکلات را حل کند. البته با توجه به تداخل وظایف برخی نهادها چندی است که مجلس محدود شده و از جایگاه اصلی خود در امر قانونگذاری و نظارت خارج شده است. مثلا در بحث لوایح FATF با وجود تصویب مجلس بازهم هیأت نظارت مجمع تشخیص به لحاظ قانونگذاری اشکالاتی را به مصوبات مجلس وارد کرد که به نوعی تداخل در امر قانونگذاری مجلس بود. حکمت اقدام حضرت امام(ره) در مورد مجمع تشخیص نیز به خاطر برداشتن موانع و گرههای پیش روی مجلس بود. چرا که در مجالس اول و دوم مجلس و شورای نگهبان در برخی از مسائل با یکدیگر به اختلاف میخوردند امام(ره) پیشنهاد کردند که مجمع تشخیص مصلحتی متشکل از برخی نمایندگان مجلس برخی اعضای شورای نگهبان و برخی مسئولان رده بالای کشوری تشکیل شود تا در برخی مسائل که محل اختلاف مجلس و شورای نگهبان بود مجمع تشخیص از سر مصلحت کشور و نظام نظر نهایی را بدهد. این مجمع از همان ابتدا گرهگشا بوده، اما چندی است که همین مجمع نیز نه تنها گرهگشا نیست بلکه گرههای دیگری نیز اضافه شده مثل مساله FATF که نظر قطعی نسبت به آن داده نمیشود.