آیت الله موسوی تبریزی: امروز اتحاد حتی از اوایل پیروزی انقلاب هم واجبتر است. زیرا تنها عاملی که منجر به تسریع سقوط شاه، تثبیت نظام جمهوریاسلامی، ایستادگی در برابر آمریکا، صدام و همه دشمنان کشور بود، وفاق و وحدتی بود که در میان ملت وجود داشت.
سعید گیتی آرا: خبرنگار جماران به بهانه فرارسیدن «هفته وحدت» به سراغ تعدادی از فعالان سیاسی و مذهبی کشور رفته و نظر آنها را درباره وضعیت وحدت در کشور جویا شده است.
آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی که از ابتدای انقلاباسلامی مناصب مهمی را در دستگاه قضائی بر عهده داشته، معتقد است که برای رسیدن به وحدت در کشور باید باور کنیم که هر ایرانی فارغ از مذهب و رنگ و زبان و گویش حقی مساوی با سایر ایرانیان دارد. وی همچنین از مسئولین می خواهد تا اختلاف ها را کنار گذاشته و برای حل مشکلات مردم تلاش کنند.
متن کامل گفت و گوی «آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی» با خبرنگار جماران را در ادامه بخوانید:
به نظر شما امروز تا چه اندازه به وحدتی که در کلام امام بر آن تأکید شده، نیازمندیم و سهم جریانات سیاسی در رسیدن به این وحدت چقدر است؟
یکی از آیات مهم قرآن که بر اساس فطرت بشری و توجه به آن نازل شده، «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا » است. بنابر این آیه، هیچگاه چنگ زدن به قدرت خدا انفرادی و با اختلاف نمیشود. اختلاف جز پراکندگی و ذلت و ضعف هیچ دستاوردی ندارد. آنچه که قدرت میآورد و نابودی را دور میکند، این است که همه با هم باشند. این عبارت همه باهم که در کلام امام متبلور شده در واقع عین تفسیر قرآن است.
اگر اکثریت قابل توجه ملت باهم باشند، پیروزی از آن آنهاست
همانطور که در ابتدای انقلاب تمام مذاهب و گویشهای مختلف، زنان و مردان همه باهم بودند، امروز نیز باید همان روحیه حاکم شود. در آن دوره اگر همه باهم نبودند، امکان پیروزی وجود نداشت. امروز نیز در تمامی مسائل اجتماعی، آنجایی که همه جامعه در آن حق دارند، باید همه با هم باشند، مسلماً در چنین حالتی پیروزی حتمی خواهد بود. البته ممکن است اقلیت ناچیزی همیشه در برابر اکثریت باشند، اما اگر اکثریت قابل توجه ملت باهم باشند، پیروزی از آن آنهاست.
همه باهم بودن و متحد شدن بر دو نوع است. یک نوع متحد شدن مذاهب درون کشور است که این برای کشور بسیار مطلوب است. برای نمونه شیعیان، اهل تسنن، مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان یا اقوام مختلفی که در ایران حضور دارند، همه آنها ایرانی هستند و ما باید به این باور برسیم که همه آنهایی که در این مرزوبوم زندگی میکنند، ایرانیاند. پس باید باور کنیم که هر ایرانی فارغ از مذهب و رنگ و زبان و گویش... حقی مساوی با سایر ایرانیان دارد.
حتی اگر دشمن هم نداشته باشیم، تا متحد نشویم پیشرفت نمیکنیم
هیچکدام از استانها و شهرها با هم فرقی نمیکنند و در داشتن این حق با یکدیگر مساوی هستند و اگر کسی از این اصل تخلف کند، ظلم کرده و چنین ظلمی باعث فشل شدن و از بین رفتن نیروها میشود. لذا اگر نیرو از بین رود، دشمن سوءاستفاده میکند. امروز به مهمترین مسألهای که نیاز داریم، اتحاد و وحدت است. بعضیها میگویند که امروز چون دشمن داریم باید متحد شویم، درصورتی که حتی اگر دشمن هم نداشته باشیم تا متحد نشویم پیشرفت نمیکنیم. بنابراین اتحاد در کشور باعث پیشرفت میشود. اگر تمام نیروها باهم متحد شوند، باعث تقویت علم و صنعت و فناوری در کشور میشوند. حتی برای اجرای عدالت نیز اتحاد و اتفاق و صمیمت لازم است.
نمیدانم کسانی که دم از خدا و پیغمبر و قیام و انقلاب و نهضت میزنند، با فحش دادن و تهمت زدن به افراد چگونه میخواهند به مملکت خدمت کنند؟ آیا نیتی خیر دارند یا هدفشان سوء است و قصد خرابکاری دارند؟
ابتدای پیروزی انقلاب ما با اینکه دولت تازه و ضعیفی بودیم و قانون و مقررات نداشتیم ولی آنچه انقلاب و نظام را حفظ میکرد و باعث موفقیت مسئولین نظام میشد، اتحاد مردم بود که همه باهم در دفاع از کشور، جهاد سازندگی و پیشرفت آن مشارکت میکردند. امروز نمایندگان مردم و مسئولین باید در این راستا قدم بزرگی بردارند نه اینکه هر روز شاهد سم پاشیها، فحاشیها و گاهی تهمتها و پرونده سازیهای آنها علیه یکدیگر باشیم.
کسانی که دم از اسلام و انقلاب میزنند چگونه میخواهند با فحاشی و تهمت زدن به افراد خدمت کنند؟
من فکر میکنم اگر کسی کوچکترین علاقهای به ایران، ملت و نظام جمهوریاسلامی داشته باشد، چنین فضای تهمتزنی را سمّ مهلک در مواجهه با دشمن میداند. حتی اگر دشمن هم نداشتیم این قبیل رفتارها به پیشرفت و توسعه کشور لطمه میزد، اما با وجود دشمنانی که هستند سم پاشیها و تهمت زدنها به همدیگر بیشتر ضربه میزنند. نمیدانم کسانی که دم از خدا و پیغمبر و قیام و انقلاب و نهضت میزنند، با فحش دادن و تهمت زدن به افراد چگونه میخواهند به مملکت خدمت کنند؟ آیا نیتی خیر دارند یا هدفشان سوء است و قصد خرابکاری دارند؟ یا اینکه قصد دارند خرابکاریهای خود را با ایجاد چنین فضایی مخفی نگه دارند.
امیدواریم که خداوند کشور را از شرّ کسانی که اختلافافکنی میکنند، حفظ کند. امروز اتحاد حتی از اوایل پیروزی انقلاب هم واجبتر است، زیرا تنها عاملی که منجر به تسریع سقوط شاه، تثبیت نظام جمهوریاسلامی، ایستادگی در برابر آمریکا، صدام و همه دشمنان کشور بود، وفاق و وحدتی بود که در میان ملت وجود داشت. مردم با هم متحد و تا آخرین قطره خون خود حاضر به ایستادگی بودند.
باید کسانی که با تهمت و فحاشی اختلافافکنی میکنند، منزوی شوند
امروز نیز باید چنین رنگ و بویی در جامعه پیدا شود و همه موظفیم این کار را انجام دهیم. باید جلوی مسائل اختلاف انگیز که بسیار هم زیاد شده، گرفته شده و کاری کنیم تا کسانی که در جامعه با تهمت و فحاشی اختلافافکنی میکنند، منزوی شوند.
با توجه به اینکه در پاسخ خود به آمریکا اشاره کردید، به نظر شما وحدت تا چه اندازه می تواند به ایستادگی در برابر اقدامات یکجانبه گرایانه آمریکا در برابر ایران کمک کند؟
با اندکی تحقیق در مسائل سیاسی متوجه خواهید شد که آمریکا و دشمنان دیگر ما نظیر اسرائیل و ... تنها و تنها به اختلاف افکنی در کشور ما امیدوار هستند. بنابراین جز با وحدت نمیتوان با آنها مبارزه کرد. دشمنان با ایجاد رسانههای ماهواره ای و مجازی، شبانه روز علیه کشور سمپاشی میکنند و متاسفانه میتوانند در میان برخی جوانان که تجربه زندگی در زمان شاه را ندارند، اثرگذار باشند. این رسانهها حتی موفق شدند تا نمونههایی در عملکرد مسئولین پیدا کنند که منجر به تحریک افکار عمومی میشود.
مسئولین باید باهم آشتی کنند و اختلافها را از میان ببرند
اتحاد باید اول در مسئولین شروع شده و بعد میان آنها و مردم صورت گیرد. مسئولین باید باهم آشتی کنند و اختلافها را از میان ببرند. چرا که امروز وقتی مصاحبههای مسئولین در روزنامهها را میخوانیم، متوجه میشویم که علیه همدیگر شمشیر کشیدند. آنها علاوه بر کنارگذاشتن اختلافات باید با مردم باشند و مشکلات مردم را حل کنند. متاسفانه توجه نکردن به مشکلات مردم هر روز شکاف میان مردم و مسئولین را بیشتر کرده و این مهمترین اختلافی است که امروز در جامعه ما وجود دارد.
یک عده میگویند به دلیل اینکه معتقدندFATF بد است، پس باید هیچگاه تصویب نشود. ولو اینکه آسیبهای زیادی هم به منافع ملی بزند. در حالی که توجه نکردن به کشور عین خیانت است.
اینکه اگر ما متحد باشیم، آمریکا و هرکشور دیگری که با ما دشمنی دارد هیچ غلطی نمیتواند بکند، یک واقعیت است. واقعیت این است که دشمنان از اختلاف ما سوءاستفاده میکنند نه اتحادی که باید داشته باشیم. آنها نمیتوانند اختلافی بیندازند، تنها میتوانند از اختلاف میان ما سوءاستفاده کرده و شکافها را روز به روز بیشتر کنند. من معتقدم ضمن اینکه اتحاد باید حفظ شود، دولت نیز موظف است به خواستههای ملت توجه کند. برای نمونه کارگران در اهواز و نقاط دیگر تظاهرات میکنند و میگویند که چند ماه است حقوق نگرفتند. هرکس اندکی توجه کند، میفهمد که اگر کارگر چندماه حقوق نگیرد، چطور میتواند زندگی کند.
اختلاف مسئولین روزبه روز شکاف میان مردم و حاکمیت را بیشتر خواهد کرد
کارگر که اندوخته چندانی ندارد تا از آن مصرف کند. بنابراین اگر تا امروز هم فریادش درنیامده، از نجابتش بوده است. دولت و حاکمیت باید به خواستههای این کارگران توجه کنند، چرا که اگر به وضعیت آنها رسیدگی نشود، منجر به اختلاف در کشور میشود. مسئولین نیز اگر باهم اختلاف داشته باشند، این اختلافات در طبقات پائین اثرگذار خواهد شد و روزبه روز شکاف میان مردم و حاکمیت بیشتر خواهد کرد.
طی دوسال اخیر موضوع گفت وگوی ملی همواره مورد توجه جریان ها به ویژه اصلاح طلبان بوده است. به نظر شما گفت و گوی ملی در تحقق وحدت تا چه اندازه موثر است؟
گفت و گوی ملی بسیار خوب است و نه تنها در تحقق وحدت، بلکه در پیشرفت جامعه نقشی اساسی دارد. حتی در رفع مشکلات جاری کشور نیز بسیار ضروری است. برای اینکه در این گفت و گوها اشخاص و جریانها میتوانند پیشنهادات و نظرات خود را برای حل مشکلات کشور مطرح کنند و چون گفت و گویی واقعی میان آنها شکل گرفته، پیشنهادات سازنده از سوی هرفردی که باشد باید مورد پذیرش قرار گیرد.
گفت و گوی ملی پیش شرط نمیخواهد
این جمله از امیرالمومنین(ع) است که میفرماید؛ «من علّمنی حرفا کنت له عبدا»هر کس کلمهای به من بیاموزد مرا بندهی خویش کرده است. امروز نیز اگر کسی برای حل مشکلات کشور و اداره بهتر آن پیشنهادهای سازنده دهد، باید دستش را بوسید و به آن پیشنهادها عمل کرد.
آیا این گفت و گو پیششرطی هم دارد؟
نه، گفت و گوی ملی پیش شرط نمیخواهد ولی اگر بخواهیم برای آن پیش شرط قائل شویم، این گفتوگوها باید بر اساس حفظ منافع مردم و مملکت باشند. در گفت و گوی ملی نباید اسرار مملکت فاش شود تا دشمنان بتوانند از آن سوءاستفاده کنند. در گفت و گوی ملی هر کدام از طرفین میتوانند خود را مورد نقد قرار داده و پیشنهادهای سازنده ارائه دهند. طرف مقابل نیز باید نظرش را درباره پیشنهادهای مطرح شده اعلام دارد. بنابراین گفت و گو بسیار خوب است، اما اینکه به دلیل منافع شخصی مسائلی در این گفت و گوها مطرح شده که موجب آسیب به منافع ملی شود، ظلمی بزرگ است.
یک عده میگویند به دلیل اینکه معتقدندFATF بد است، پس باید هیچگاه تصویب نشود
به نظر شما در راستای حمایت از دولت و تحقق وحدتی که همدلی بیشتر مردم با دولت را در این شرایط سخت طلب می کند، باید چه اقداماتی انجام گیرد؟
امروزه با توجه به اینکه ملت واقعاً از لحاظ اقتصادی مشکل دارد و مردم گرفتار هستند، در رابطه با این بخش، باید مشکلات را «همه باهم» حل کنند. اینکه این گروه یا آن گروه علیه همدیگر تجمع کرده یا شعار دهند، بیفایده است و جز اینکه وحدت را از بین ببرد، کار دیگری نمیکند. معمولاً در تجمعهای این چنینی هر فرد میخواهد خود را به نمایش دربیاورد و خودخواهیها حاکم می شود. اما آنچه مسلم است، گفت و گو ها باید انجام شده و تصمیم جدی گرفته شود تا در صورت امکان مشکلات حل شوند و برای آینده کشور درست برنامه ریزی شود.
چنین حرف زدنها و نامه نگاریهایی باعث بروز اختلاف میشود، ولو اینکه آقای یزدی هیچنظر بد و خاصی هم نداشته باشد. در واقع این قبیل بگومگوها در کشور موجب ضرر شده و بی تردید دربرابرهم قرار گرفتن حوزویها و مراجع امری مطلوب نیست و از لحاظ اجتماعی، اهانت به مراجع و مرجعیت است.
برای نمونه، یک عده میگویند به دلیل اینکه معتقدندFATF بد است، پس باید هیچگاه تصویب نشود. ولو اینکه آسیبهای زیادی هم به منافع ملی بزند. در حالی که توجه نکردن به کشور عین خیانت است و از نظر اسلام حتی اگر قانونی خلاف شرع باشد ولی به نفع و صلاح جامعه اسلامی باشد، میتوان به حکم شرعی عمل نکرد.
آنجایی که مصلحت جامعه اقتضا کند، احکام اولیه اسلام نباید اجرا شود
به همین منظور، شورای نگهبان در اوایل پیروزی انقلاب در سال 62-63 بعضی قوانین را مانند قانون کارگری خلاف شرع میدانست و میگفت ما نباید برای کارگر منافعی را شرط کنیم و خود کارفرما باید چنین کاری کند یا در رابطه با اخذ مالیات عدهای با دولت مهندس میرحسین موسوی مخالف بودند و مالیات را خلاف شرع میدانستند و دلیلشان هم این بود که باید مانند صدر اسلام، مملکت با خمس و زکات اداره شود که خوشبختانه امام با آنها برخورد کرد.
مسائلی از این قبیل باعث شد تا امام مجمع تشخیص مصلحت نظام را پیشنهاد کرده و بگویند؛ آنجایی که مصلحت جامعه اقتضا کند، احکام اولیه اسلام نباید اجرا شود و باید به مصلحت جامعه توجه کرد. لذا بعد از رحلت حضرتامام در قانون اساسی جدید«مجمع تشخیص مصلحت» تصویب شد. در مورد قوانین نیز هیچ اشکالی ندارد که متخصصین موافق و مخالف درباره آنها صحبت کرده و شورای نگهبان نیز نظر خود را اعلام کند. اما مجمع تشخیص مصلحت باید مصلحت کل جامعه را لحاظ کند. بنابراین اگر این موارد را رعایت کنیم، روزبه روز وحدت در جامعه بیشتر و اختلافات کمتر خواهند شد.
هوای نفس ما گاهی از آمریکا بدتر است
همچنین شیاطینی که در جامعه، حتی دین را ملعبه خود قرار دادند و قصد دارند تا از نردبان دین بدون توجه به دین بالا روند، خود به خود از بین میروند.
به نظر می رسد برخی اقدامات برخی تندروانه علیه دولت در سالیان اخیر، با انجام اقداماتی که آمریکا علیه ایران انجام می دهد، شباهت پیدا می کند. آیا تداوم این رفتارها در این مقطع نمی تواند به وحدتی که باید وجود داشته باشد، آسیب بزند؟
آنچه مسلم است چنین اقداماتی ضربه زننده به وحدت خواهد بود. اما نمیتوان گفت همه کسانی که این کار را میکنند به خارج از مرزها متصل هستند چرا که هوای نفس ما گاهی از آمریکا بدتر است. بنابراین کسی که تابع نفس خود باشد، در اصل تابع یک شیطان بزرگ در درون خود است. اینکه گفته میشود آمریکا شیطان بزرگ است، این شیطان بزرگ از درون هر انسان میآید. اگر انسان عدالت داشته باشد، منافع اجتماع را بر منافع خود مقدم میداند.
نامه آقای یزدی کار درستی نبود
وقتی که منافع اجتماع مقدم بر منافع فردی شد، دیگر آمریکا نیز نمیتواند سوءاستفادهای از ما کند. اما زمانی که منافع شخصی دارای اولویت میشوند، آمریکا به راحتی میتواند سوءاستفاده کرده و به همین خاطر پول میدهد تا شبکههای معاند علیه ایران فعالیت کنند. آنچه مهم است افراد متدین و مذهبی و کسانی که دل در گروی منافع کشور دارند، نباید ناآگاهانه در تله آمریکا بیفتند.
در هفته های گذشته نامه سرگشاده آیت الله یزدی به آیت الله شبیری زنجانی واکنش های زیادی را در پی داشت. نظر شما در مورد این واکنش ها چیست؟
با توجه به اینکه من در این باره صحبت کردم و مجمع مدرسین حوزه علمیه قم هم جزو اولین مجموعههایی بود که به انتشار این نامه واکنش نشان داد، تکرار آن مواضع اهمیتی ندارد. اما مهم این است که چنین حرف زدنها و نامه نگاریهایی باعث بروز اختلاف میشود؛ ولو اینکه آقای یزدی هیچنظر بد و خاصی هم نداشته باشد. در واقع این قبیل بگومگوها در کشور موجب ضرر شده و بی تردید دربرابرهم قرار گرفتن حوزویها و مراجع امری مطلوب نیست و از لحاظ اجتماعی، اهانت به مراجع و مرجعیت است. بنابراین نوشتن این نامه کار درستی نبود و حالا که از تب و تاب این موضوع کاسته شده، انشاءالله که حل و فصل خواهد شد.
سعید گیتی آرا: خبرنگار جماران به بهانه فرارسیدن «هفته وحدت» به سراغ تعدادی از فعالان سیاسی و مذهبی کشور رفته و نظر آنها را درباره وضعیت وحدت در کشور جویا شده است.
آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی که از ابتدای انقلاباسلامی مناصب مهمی را در دستگاه قضائی بر عهده داشته، معتقد است که برای رسیدن به وحدت در کشور باید باور کنیم که هر ایرانی فارغ از مذهب و رنگ و زبان و گویش حقی مساوی با سایر ایرانیان دارد. وی همچنین از مسئولین می خواهد تا اختلاف ها را کنار گذاشته و برای حل مشکلات مردم تلاش کنند.
متن کامل گفت و گوی «آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی» با خبرنگار جماران را در ادامه بخوانید:
به نظر شما امروز تا چه اندازه به وحدتی که در کلام امام بر آن تأکید شده، نیازمندیم و سهم جریانات سیاسی در رسیدن به این وحدت چقدر است؟
یکی از آیات مهم قرآن که بر اساس فطرت بشری و توجه به آن نازل شده، «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا » است. بنابر این آیه، هیچگاه چنگ زدن به قدرت خدا انفرادی و با اختلاف نمیشود. اختلاف جز پراکندگی و ذلت و ضعف هیچ دستاوردی ندارد. آنچه که قدرت میآورد و نابودی را دور میکند، این است که همه با هم باشند. این عبارت همه باهم که در کلام امام متبلور شده در واقع عین تفسیر قرآن است.
اگر اکثریت قابل توجه ملت باهم باشند، پیروزی از آن آنهاست
همانطور که در ابتدای انقلاب تمام مذاهب و گویشهای مختلف، زنان و مردان همه باهم بودند، امروز نیز باید همان روحیه حاکم شود. در آن دوره اگر همه باهم نبودند، امکان پیروزی وجود نداشت. امروز نیز در تمامی مسائل اجتماعی، آنجایی که همه جامعه در آن حق دارند، باید همه با هم باشند، مسلماً در چنین حالتی پیروزی حتمی خواهد بود. البته ممکن است اقلیت ناچیزی همیشه در برابر اکثریت باشند، اما اگر اکثریت قابل توجه ملت باهم باشند، پیروزی از آن آنهاست.
همه باهم بودن و متحد شدن بر دو نوع است. یک نوع متحد شدن مذاهب درون کشور است که این برای کشور بسیار مطلوب است. برای نمونه شیعیان، اهل تسنن، مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان یا اقوام مختلفی که در ایران حضور دارند، همه آنها ایرانی هستند و ما باید به این باور برسیم که همه آنهایی که در این مرزوبوم زندگی میکنند، ایرانیاند. پس باید باور کنیم که هر ایرانی فارغ از مذهب و رنگ و زبان و گویش... حقی مساوی با سایر ایرانیان دارد.
حتی اگر دشمن هم نداشته باشیم، تا متحد نشویم پیشرفت نمیکنیم
هیچکدام از استانها و شهرها با هم فرقی نمیکنند و در داشتن این حق با یکدیگر مساوی هستند و اگر کسی از این اصل تخلف کند، ظلم کرده و چنین ظلمی باعث فشل شدن و از بین رفتن نیروها میشود. لذا اگر نیرو از بین رود، دشمن سوءاستفاده میکند. امروز به مهمترین مسألهای که نیاز داریم، اتحاد و وحدت است. بعضیها میگویند که امروز چون دشمن داریم باید متحد شویم، درصورتی که حتی اگر دشمن هم نداشته باشیم تا متحد نشویم پیشرفت نمیکنیم. بنابراین اتحاد در کشور باعث پیشرفت میشود. اگر تمام نیروها باهم متحد شوند، باعث تقویت علم و صنعت و فناوری در کشور میشوند. حتی برای اجرای عدالت نیز اتحاد و اتفاق و صمیمت لازم است.
نمیدانم کسانی که دم از خدا و پیغمبر و قیام و انقلاب و نهضت میزنند، با فحش دادن و تهمت زدن به افراد چگونه میخواهند به مملکت خدمت کنند؟ آیا نیتی خیر دارند یا هدفشان سوء است و قصد خرابکاری دارند؟
ابتدای پیروزی انقلاب ما با اینکه دولت تازه و ضعیفی بودیم و قانون و مقررات نداشتیم ولی آنچه انقلاب و نظام را حفظ میکرد و باعث موفقیت مسئولین نظام میشد، اتحاد مردم بود که همه باهم در دفاع از کشور، جهاد سازندگی و پیشرفت آن مشارکت میکردند. امروز نمایندگان مردم و مسئولین باید در این راستا قدم بزرگی بردارند نه اینکه هر روز شاهد سم پاشیها، فحاشیها و گاهی تهمتها و پرونده سازیهای آنها علیه یکدیگر باشیم.
کسانی که دم از اسلام و انقلاب میزنند چگونه میخواهند با فحاشی و تهمت زدن به افراد خدمت کنند؟
من فکر میکنم اگر کسی کوچکترین علاقهای به ایران، ملت و نظام جمهوریاسلامی داشته باشد، چنین فضای تهمتزنی را سمّ مهلک در مواجهه با دشمن میداند. حتی اگر دشمن هم نداشتیم این قبیل رفتارها به پیشرفت و توسعه کشور لطمه میزد، اما با وجود دشمنانی که هستند سم پاشیها و تهمت زدنها به همدیگر بیشتر ضربه میزنند. نمیدانم کسانی که دم از خدا و پیغمبر و قیام و انقلاب و نهضت میزنند، با فحش دادن و تهمت زدن به افراد چگونه میخواهند به مملکت خدمت کنند؟ آیا نیتی خیر دارند یا هدفشان سوء است و قصد خرابکاری دارند؟ یا اینکه قصد دارند خرابکاریهای خود را با ایجاد چنین فضایی مخفی نگه دارند.
امیدواریم که خداوند کشور را از شرّ کسانی که اختلافافکنی میکنند، حفظ کند. امروز اتحاد حتی از اوایل پیروزی انقلاب هم واجبتر است، زیرا تنها عاملی که منجر به تسریع سقوط شاه، تثبیت نظام جمهوریاسلامی، ایستادگی در برابر آمریکا، صدام و همه دشمنان کشور بود، وفاق و وحدتی بود که در میان ملت وجود داشت. مردم با هم متحد و تا آخرین قطره خون خود حاضر به ایستادگی بودند.
باید کسانی که با تهمت و فحاشی اختلافافکنی میکنند، منزوی شوند
امروز نیز باید چنین رنگ و بویی در جامعه پیدا شود و همه موظفیم این کار را انجام دهیم. باید جلوی مسائل اختلاف انگیز که بسیار هم زیاد شده، گرفته شده و کاری کنیم تا کسانی که در جامعه با تهمت و فحاشی اختلافافکنی میکنند، منزوی شوند.
با توجه به اینکه در پاسخ خود به آمریکا اشاره کردید، به نظر شما وحدت تا چه اندازه می تواند به ایستادگی در برابر اقدامات یکجانبه گرایانه آمریکا در برابر ایران کمک کند؟
با اندکی تحقیق در مسائل سیاسی متوجه خواهید شد که آمریکا و دشمنان دیگر ما نظیر اسرائیل و ... تنها و تنها به اختلاف افکنی در کشور ما امیدوار هستند. بنابراین جز با وحدت نمیتوان با آنها مبارزه کرد. دشمنان با ایجاد رسانههای ماهواره ای و مجازی، شبانه روز علیه کشور سمپاشی میکنند و متاسفانه میتوانند در میان برخی جوانان که تجربه زندگی در زمان شاه را ندارند، اثرگذار باشند. این رسانهها حتی موفق شدند تا نمونههایی در عملکرد مسئولین پیدا کنند که منجر به تحریک افکار عمومی میشود.
مسئولین باید باهم آشتی کنند و اختلافها را از میان ببرند
اتحاد باید اول در مسئولین شروع شده و بعد میان آنها و مردم صورت گیرد. مسئولین باید باهم آشتی کنند و اختلافها را از میان ببرند. چرا که امروز وقتی مصاحبههای مسئولین در روزنامهها را میخوانیم، متوجه میشویم که علیه همدیگر شمشیر کشیدند. آنها علاوه بر کنارگذاشتن اختلافات باید با مردم باشند و مشکلات مردم را حل کنند. متاسفانه توجه نکردن به مشکلات مردم هر روز شکاف میان مردم و مسئولین را بیشتر کرده و این مهمترین اختلافی است که امروز در جامعه ما وجود دارد.
یک عده میگویند به دلیل اینکه معتقدندFATF بد است، پس باید هیچگاه تصویب نشود. ولو اینکه آسیبهای زیادی هم به منافع ملی بزند. در حالی که توجه نکردن به کشور عین خیانت است.
اینکه اگر ما متحد باشیم، آمریکا و هرکشور دیگری که با ما دشمنی دارد هیچ غلطی نمیتواند بکند، یک واقعیت است. واقعیت این است که دشمنان از اختلاف ما سوءاستفاده میکنند نه اتحادی که باید داشته باشیم. آنها نمیتوانند اختلافی بیندازند، تنها میتوانند از اختلاف میان ما سوءاستفاده کرده و شکافها را روز به روز بیشتر کنند. من معتقدم ضمن اینکه اتحاد باید حفظ شود، دولت نیز موظف است به خواستههای ملت توجه کند. برای نمونه کارگران در اهواز و نقاط دیگر تظاهرات میکنند و میگویند که چند ماه است حقوق نگرفتند. هرکس اندکی توجه کند، میفهمد که اگر کارگر چندماه حقوق نگیرد، چطور میتواند زندگی کند.
اختلاف مسئولین روزبه روز شکاف میان مردم و حاکمیت را بیشتر خواهد کرد
کارگر که اندوخته چندانی ندارد تا از آن مصرف کند. بنابراین اگر تا امروز هم فریادش درنیامده، از نجابتش بوده است. دولت و حاکمیت باید به خواستههای این کارگران توجه کنند، چرا که اگر به وضعیت آنها رسیدگی نشود، منجر به اختلاف در کشور میشود. مسئولین نیز اگر باهم اختلاف داشته باشند، این اختلافات در طبقات پائین اثرگذار خواهد شد و روزبه روز شکاف میان مردم و حاکمیت بیشتر خواهد کرد.
طی دوسال اخیر موضوع گفت وگوی ملی همواره مورد توجه جریان ها به ویژه اصلاح طلبان بوده است. به نظر شما گفت و گوی ملی در تحقق وحدت تا چه اندازه موثر است؟
گفت و گوی ملی بسیار خوب است و نه تنها در تحقق وحدت، بلکه در پیشرفت جامعه نقشی اساسی دارد. حتی در رفع مشکلات جاری کشور نیز بسیار ضروری است. برای اینکه در این گفت و گوها اشخاص و جریانها میتوانند پیشنهادات و نظرات خود را برای حل مشکلات کشور مطرح کنند و چون گفت و گویی واقعی میان آنها شکل گرفته، پیشنهادات سازنده از سوی هرفردی که باشد باید مورد پذیرش قرار گیرد.
گفت و گوی ملی پیش شرط نمیخواهد
این جمله از امیرالمومنین(ع) است که میفرماید؛ «من علّمنی حرفا کنت له عبدا»هر کس کلمهای به من بیاموزد مرا بندهی خویش کرده است. امروز نیز اگر کسی برای حل مشکلات کشور و اداره بهتر آن پیشنهادهای سازنده دهد، باید دستش را بوسید و به آن پیشنهادها عمل کرد.
آیا این گفت و گو پیششرطی هم دارد؟
نه، گفت و گوی ملی پیش شرط نمیخواهد ولی اگر بخواهیم برای آن پیش شرط قائل شویم، این گفتوگوها باید بر اساس حفظ منافع مردم و مملکت باشند. در گفت و گوی ملی نباید اسرار مملکت فاش شود تا دشمنان بتوانند از آن سوءاستفاده کنند. در گفت و گوی ملی هر کدام از طرفین میتوانند خود را مورد نقد قرار داده و پیشنهادهای سازنده ارائه دهند. طرف مقابل نیز باید نظرش را درباره پیشنهادهای مطرح شده اعلام دارد. بنابراین گفت و گو بسیار خوب است، اما اینکه به دلیل منافع شخصی مسائلی در این گفت و گوها مطرح شده که موجب آسیب به منافع ملی شود، ظلمی بزرگ است.
یک عده میگویند به دلیل اینکه معتقدندFATF بد است، پس باید هیچگاه تصویب نشود
به نظر شما در راستای حمایت از دولت و تحقق وحدتی که همدلی بیشتر مردم با دولت را در این شرایط سخت طلب می کند، باید چه اقداماتی انجام گیرد؟
امروزه با توجه به اینکه ملت واقعاً از لحاظ اقتصادی مشکل دارد و مردم گرفتار هستند، در رابطه با این بخش، باید مشکلات را «همه باهم» حل کنند. اینکه این گروه یا آن گروه علیه همدیگر تجمع کرده یا شعار دهند، بیفایده است و جز اینکه وحدت را از بین ببرد، کار دیگری نمیکند. معمولاً در تجمعهای این چنینی هر فرد میخواهد خود را به نمایش دربیاورد و خودخواهیها حاکم می شود. اما آنچه مسلم است، گفت و گو ها باید انجام شده و تصمیم جدی گرفته شود تا در صورت امکان مشکلات حل شوند و برای آینده کشور درست برنامه ریزی شود.
چنین حرف زدنها و نامه نگاریهایی باعث بروز اختلاف میشود، ولو اینکه آقای یزدی هیچنظر بد و خاصی هم نداشته باشد. در واقع این قبیل بگومگوها در کشور موجب ضرر شده و بی تردید دربرابرهم قرار گرفتن حوزویها و مراجع امری مطلوب نیست و از لحاظ اجتماعی، اهانت به مراجع و مرجعیت است.
برای نمونه، یک عده میگویند به دلیل اینکه معتقدندFATF بد است، پس باید هیچگاه تصویب نشود. ولو اینکه آسیبهای زیادی هم به منافع ملی بزند. در حالی که توجه نکردن به کشور عین خیانت است و از نظر اسلام حتی اگر قانونی خلاف شرع باشد ولی به نفع و صلاح جامعه اسلامی باشد، میتوان به حکم شرعی عمل نکرد.
آنجایی که مصلحت جامعه اقتضا کند، احکام اولیه اسلام نباید اجرا شود
به همین منظور، شورای نگهبان در اوایل پیروزی انقلاب در سال 62-63 بعضی قوانین را مانند قانون کارگری خلاف شرع میدانست و میگفت ما نباید برای کارگر منافعی را شرط کنیم و خود کارفرما باید چنین کاری کند یا در رابطه با اخذ مالیات عدهای با دولت مهندس میرحسین موسوی مخالف بودند و مالیات را خلاف شرع میدانستند و دلیلشان هم این بود که باید مانند صدر اسلام، مملکت با خمس و زکات اداره شود که خوشبختانه امام با آنها برخورد کرد.
مسائلی از این قبیل باعث شد تا امام مجمع تشخیص مصلحت نظام را پیشنهاد کرده و بگویند؛ آنجایی که مصلحت جامعه اقتضا کند، احکام اولیه اسلام نباید اجرا شود و باید به مصلحت جامعه توجه کرد. لذا بعد از رحلت حضرتامام در قانون اساسی جدید«مجمع تشخیص مصلحت» تصویب شد. در مورد قوانین نیز هیچ اشکالی ندارد که متخصصین موافق و مخالف درباره آنها صحبت کرده و شورای نگهبان نیز نظر خود را اعلام کند. اما مجمع تشخیص مصلحت باید مصلحت کل جامعه را لحاظ کند. بنابراین اگر این موارد را رعایت کنیم، روزبه روز وحدت در جامعه بیشتر و اختلافات کمتر خواهند شد.
هوای نفس ما گاهی از آمریکا بدتر است
همچنین شیاطینی که در جامعه، حتی دین را ملعبه خود قرار دادند و قصد دارند تا از نردبان دین بدون توجه به دین بالا روند، خود به خود از بین میروند.
به نظر می رسد برخی اقدامات برخی تندروانه علیه دولت در سالیان اخیر، با انجام اقداماتی که آمریکا علیه ایران انجام می دهد، شباهت پیدا می کند. آیا تداوم این رفتارها در این مقطع نمی تواند به وحدتی که باید وجود داشته باشد، آسیب بزند؟
آنچه مسلم است چنین اقداماتی ضربه زننده به وحدت خواهد بود. اما نمیتوان گفت همه کسانی که این کار را میکنند به خارج از مرزها متصل هستند چرا که هوای نفس ما گاهی از آمریکا بدتر است. بنابراین کسی که تابع نفس خود باشد، در اصل تابع یک شیطان بزرگ در درون خود است. اینکه گفته میشود آمریکا شیطان بزرگ است، این شیطان بزرگ از درون هر انسان میآید. اگر انسان عدالت داشته باشد، منافع اجتماع را بر منافع خود مقدم میداند.
نامه آقای یزدی کار درستی نبود
وقتی که منافع اجتماع مقدم بر منافع فردی شد، دیگر آمریکا نیز نمیتواند سوءاستفادهای از ما کند. اما زمانی که منافع شخصی دارای اولویت میشوند، آمریکا به راحتی میتواند سوءاستفاده کرده و به همین خاطر پول میدهد تا شبکههای معاند علیه ایران فعالیت کنند. آنچه مهم است افراد متدین و مذهبی و کسانی که دل در گروی منافع کشور دارند، نباید ناآگاهانه در تله آمریکا بیفتند.
در هفته های گذشته نامه سرگشاده آیت الله یزدی به آیت الله شبیری زنجانی واکنش های زیادی را در پی داشت. نظر شما در مورد این واکنش ها چیست؟
با توجه به اینکه من در این باره صحبت کردم و مجمع مدرسین حوزه علمیه قم هم جزو اولین مجموعههایی بود که به انتشار این نامه واکنش نشان داد، تکرار آن مواضع اهمیتی ندارد. اما مهم این است که چنین حرف زدنها و نامه نگاریهایی باعث بروز اختلاف میشود؛ ولو اینکه آقای یزدی هیچنظر بد و خاصی هم نداشته باشد. در واقع این قبیل بگومگوها در کشور موجب ضرر شده و بی تردید دربرابرهم قرار گرفتن حوزویها و مراجع امری مطلوب نیست و از لحاظ اجتماعی، اهانت به مراجع و مرجعیت است. بنابراین نوشتن این نامه کار درستی نبود و حالا که از تب و تاب این موضوع کاسته شده، انشاءالله که حل و فصل خواهد شد.