Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

خشونت به نام دین محصول فقه بدون عقلانیت است

خشونت به نام دین محصول فقه بدون عقلانیت است

دکتر مقدم: راز موفقیت حکومت علی(ع) تحمل و عدالت بود

امروز افراط گراها معرکه به راه انداخته اند و به نام دین و مذهب، خشونت و کشتارهای وحشیانه ای را برای جهانیان به تصویر می کشانند.  

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد مقدم، معاون بین الملل موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در گفت وگو با شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)، برای مقابله و برخورد با افراط گرایان امروز به نوع رفتار حکومت دینی حضرت علی(ع) با خوارج اشاره می کند و می گوید: موفقیت امام علی(ع) در برخورد با افراط گرایان تنها در این بود که برای انسان به ما هو انسان حق قائل بود. امام علی(ع) با مخالفان خود از روی صبر، تحمل و عدالت رفتار می کرد، به آنان حق آزادی بیان و گفت وگو می داد و تمام حقوق حقه آنها را تا آخرین لحظه رعایت کرد.

او معتقد است: امروز اگر فکر و فرهنگ دینی مبتنی بر آگاهی، شناخت و روشن بینی نباشد و علم به معنای آگاهی و عقل به معنای خردورزی از دین گرفته شود، بسیاری از جهالت ها به نام دین بروز خواهد کرد. اگر فقه مبتنی بر عقلانیت انسان نباشد، از درون آن محصولی بیرون می آید که خاص داعش نیست بلکه ممکن است هر اندیشه جزمیت گرا، جهل گرا و بسته ای را به وجود بیاورد و محصول آن خشونت خواهد بود.

متن گفت وگوی شفقنا با دکتر محمد مقدم را می خوانید:

* در طول تاریخ اسلام گروه های افراطی ظهور کردند و امروز در جهان اسلام به نام دین از سوی افراد افراط گرا کشتن و خشونت رواج یافته است که بخشی از آن مربوط به برداشت های سطحی از دین اسلام و در نتیجه انحرافاتی در این زمینه می شود. آیا دین اسلام ظرفیت چنین انحرافاتی را دارد؟ چرا برداشت ها از آموزه های دینی این چنین سطحی شده است؟

مقدم: در گسترده زمان و در پهنه تاریخی که از اسلام گذشته، نحله ها و اندیشه های مختلفی حضور داشته اند و طبعا به نوعی خودشان را برون آمده از اسلام تلقی می کردند. ما با گفتن اینکه داعش مسلمان نیست، نمی توانیم صورت مساله را پاک کنیم چرا که القاعده و داعش خود را مسلمان می دانند. افراط گرایی همانطور که اشاره کردید از ابتدای تاریخ اسلام با عناوین مختلف وجود داشته است مثلا  خوارج که در زمان امیرمؤمنان ظهور کردند، یک قرن و نیم در دنیای اسلام بسیاری از خشونت ها و برنامه ها را داشتند و طبیعتا اگر از آنها سوال می کردیم، آنها می گفتند که ما مسلمان هستیم و دیگران مسلمان نیستند. این سرنوشت تنها برای دین اسلام نیست، مانند همین مساله در دین مسیحیت و یهودیت نیز دیده می شود. من می خواهم این را بگویم که دین یک شمشیر دو لبه است، اگر فکر و فرهنگ دینی مبتنی بر آگاهی، شناخت و روشن بینی نباشد و در واقع خودش را به حال و آینده گره نزند و همیشه هویت خود را فقط و فقط در گذشته ببیند و گذشته را به عنوان گذشته بخواهد نه اینکه از آن برای تنظیم روابط و مناسبات زندگی خود در حال و آینده استفاده کند، طبیعتا جهل ظهور و نفوذ خواهد کرد. در این شرایط لازمه جهل جمود و لازمه جمود هم خشونت است.

* اما رفتار امروز داعش نشان می دهد که آنان در گذشته گیر نکرده اند. اتفاقا با استفاده از حوادث گذشته و تحریف آنها روابط امروز خود را تنظیم می کنند و تاکنون افراد بسیاری را جذب خود کرده اند.

مقدم: داعش در حوزه مسایل اعتقادی و باورها و آموزه های دینی دچار نا آگاهی و جهل است. این نادانی و جهالت در مزبله ای است که در این مزبله جزمیت رشد می کند که حق فقط من هستم و غیر از من نیست. در این وضعیت غیر از حق باید به پای حق قربانی شود یعنی از این جزمیت و جمود هم خشونت و تندروی زاییده می شود. یکی از مسایلی که در دین ما اهمیت فوق العاده به آن داده شده، جایگاه علم و عقل در حوزه دینی است، اگر علم به معنای آگاهی و عقل به معنای خردورزی از دین گرفته شود، بسیاری از جهالت ها به نام دین بروز خواهد کرد.

بخشی از مبانی اسلامی و دینی که نامش را شریعت می گذاریم، مجموعه قوانین و مقرراتی است که مناسبات فرد را در حریم خانواده و جامعه به شکل های مختلف تنظیم می کند. اگر ما دو عنصر علمیت و عقلانیت را در شریعت و فقه خود پیاده نکنیم و داشته های ما متناسب با شرایط و معیارهای گذشته باشد، با گذشت زمان یکسری از خرافات و پوشش های غلط بر داشته های ما انبار خواهد شد و انحرافاتی را که امروز از سوی گروه داعش شاهد هستیم، دوباره مشاهده خواهیم کرد. 

دنیای مسیحیت بعد از واتیکان 2 کار بزرگی انجام داد و مساله خود را حل کرد، در واقع آنچه که مبتنی بر عقل و علم نبود، فرو ریخت و کنار رفت. ما یکجا باید به این مساله بپردازیم، اگر بنا بر این است که دین برای اداره انسان آمده باید مبتنی بر دانش عقل انسانی باشد. برون رفتن از خرد و علم، افراط گرایی، تندروی، خود معیار انگاری و واپس گرایی می آورد و انسان را محدود به گذشته می کند، وقتی انسان در گذشته محدود می شود، ذهن او بسته و منجمد می گردد و نمی تواند بسیاری از ضوابط و مقرراتی که در گذشته بوده و ممکن است الان موضوع آن وجود نداشته باشد را از یکدیگر تفکیک کند، همین مسایل گروه ها و افرادی مانند داعش را به وجود می آورند و به عنوان مثال برای خود یک عمارت اسلامی را تنظیم می کند؛ در این عمارت اسلامی می گوید تنها مسلمانان حق حیات دارند، غیر مسلمانان یا باید جزیه بدهند، یا کشته یا تسلیم شوند. اگر فقه مبتنی بر عقلانیت انسان نباشد، از درون آن محصولی بیرون می آیند که خاص داعش نیست بلکه ممکن است هر اندیشه جزمیت گرا، جهل گرا و بسته ای را به وجود بیاورد و محصول آن خشونت خواهد بود.

* شما راه رهایی جهان اسلام از گروه های افراطی و انحرافی مانند داعش را فقه مبتنی بر عقلانیت انسان می دانید؟ با توجه به اینکه داعش به سرعت در حال جذب افراد است و کشتار وحشیانه ای به راه انداخته است، همین مساله کافی است تا این گروه ها برای همیشه از بین بروند؟

مقدم: دین و آیین عمده ترین عناصر برای عقلانیت بشر است. چون وقتی می گوییم عقلانیت یعنی در آن افراط و تفریط نیست و انسان آنچه را که با ذهن و ضمیرش همگون نیست، نمی پذیرد. امروز رسالت حوزه های علمیه، مجتهدین و بزرگان ما در این است که اسلام را همگون با نیازهای زمان و جامعه انسانی قرار دهند. آن مسایلی را که در تقابل با اندیشه، خرد انسانی و روشن است را واکاوی کنند، بسیاری از مسایلی که تاریخی است و امروزه نمی تواند مصداق صحیح و پذیرش برای انسان باشد، را تبیین و توضیح دهند و از این دهلیز خطرناک که دهلیز جهل و واپس گرایی و تحجر است، عبور کنند. ما باید جامعه را از مسدود شدن ذهن و اندیشه نجات دهیم و باب گفت وگو، بحث و مباحثه را باز کنیم و از بروز اندیشه ها و افکار دیگر نهراسیم. داعش یک وجهی از فهم و تفسیر اسلام است، هیچ وقت نمی توانیم به صورت مستقیم بگوییم که ذات اسلام چگونه است.

* مسلما ذات اسلام با دموکراسی، آزادی بیان، گفت وگو و کرامت و حقوق انسان ها سازگار است.

مقدم: من می گویم نه می توان گفت سازگار است و نه می توان گفت سازگار نیست. من اینطور پاسخ می دهم که باید ببنیم از چه زاویه ای به اسلام نگاه می کنیم. این قابلیت در نگاه و نگرش و تفسیر ما از اسلام و دین هست که بتوانیم یک تفسیر داعشی یا یک تفسیر روشنگرانه از اسلام داشته باشیم. در تفسیر روشنگرانه که مبتنی بر علم، عقلانیت و اخلاق باشد، حقوق بشر، دموکراسی و کرامت انسان جایگاه پیدا می کند اما در تفسیر دیگری که شما دریچه علم، عقل و اخلاق را ببندید هر اندیشه دینی که باشد مطمئنا سر از داعش در می آورد.

* امیرمؤمنان علی(ع) از جمله کسانی است که اسلام حقیقی با همه ابعاد آن را معرفی کرده اند. در طول تاریخ اسلام گروه های افراطی همچون رده و قری به وجود آمدند و در دوران حکومت علی(ع) نیز گروه افراطی خوارج سر در آوردند. رفتار امیرمؤمنان با این گروه ها چگونه بود؟ حضرت در برابر آنان از چه راهکاری استفاده می کردند؟

مقدم: موفقیت امام علی(ع) تنها در این بود که برای انسان به ما هو انسان حق قائل بود. امیرالمومنین، علی رغم اینکه خوارج یک گروه جاهل، پرخاشگر، لجوج و مشکل ساز بود، می فرمود که اینها به عنوان شهروند از حقوق شهروندی برخوردار هستند. یک جا شما سراغ ندارید که حضرت حقوق خوارج را از بیت المال قطع کرده باشد. امام علی(ع) معتقد بود تا زمانی که خوارج امنیت جامعه را برهم نزده اند و دست به سلاح نبرده اند، از حقوقی برخوردار هستند. امام(ع) هیچ گاه حاضر نشد جلوی بیان، زبان، تلاش و برنامه آنها را بگیرد مگرآن زمان که در نهروان شمشیر خواستند و طبیعتا حکومت دینی علی(ع) در مقابلشان ایستاد.

از مشی علی(ع) می توان فهمید که راز و رمز موفقیت یک حکومت تحمل است. برخی از حکومت ها فکر می کنند که می توانند مخالفانشان را خرد کنند در صورتی که پیروز نمی شوند چرا که اگر هزار بار هم مخالف خود را محصور کنی، باز نمی توانی اندیشه او را تغییر دهی.

* دولت ها یا حکومت های امروز برای مبارزه با افراط گرایان از حکومت علی(ع) چه درس و الگویی می توانند بگیرند؟

مقدم: آنچه حکومت های امروز باید از حکومت علی(ع) درس بگیرند، نوع رفتار حضرت با مخالفان بود. امام علی(ع) با مخالفین خود از روی صبر، تحمل و عدالت رفتار می کرد و تمام حقوق حقه آنها را تا آخرین لحظه رعایت کرد لذا اگر خوارج را به عنوان یک گروه مخالف ببنیم خوب نشان می دهد که نوع تعامل و رفتار امام علی(ع) با مخالفان خود چگونه بوده است؛ ایشان نه زبانشان را برید، نه خونشان را ریخت، نه زندگیشان را بر هم زد و نه خانواده آنها را متلاشی کرد بلکه گفت آزادید تا زمانی که امنیت جامعه را آن هم نه با تهمت و ناروا بلکه با اسلحه برهم نزنید.  

* شما آزادی بیان و گفت وگو را نیاز امروز جوامع مسدود شده و در رفتار امام علی(ع) با افراط گرایان به دادن حق آزادی از سوی حکومت علی(ع) به خوارج اشاره کردید. غرب و اروپا از جمله کشورهایی هستند که در دولت خود بسیار بر آزادی بیان ادعا می کنند. براساس اطلاعات این روزها افراد بسیاری از کشورهای غربی و اروپایی به گروه تروریستی داعش می پیوندند، علت جذب مسلمانان غرب به سوی داعش را چه می دانید؟ در میان این دولت ها آزادی معنای حقیقی خود را نیافته یا علت دیگری وجود دارد؟

مقدم: علت گرایش و جذب مسلمانان غرب به گروه های تروریستی را بیشتر به دلیل نوعی پوچ گرایی در دنیای غرب می بینم. من کاملا با آن فضا آشنا هستم. تا زمانی که کشورهای شرقی استقرار داشتند بسیاری از این گرایش ها و آرمان گرایی ها در شکل عدالت خواهی، ایثارگری و پیوستن به بلوک شرق را موجب می شد. یعنی یک جوان وقتی می خواست در این اندیشه ها قرار گیرد، کمونیست می شد لذا شما در آن مغرب زمین هم می بینید که تا زمانی بسیاری از لایه های کمونیستی آنها را جذب می کرد، بعد از فروپاشی کشورهای شرقی طبیعتا بخشی از جوانان غرب و به خصوص نسل دومی خانواده های مسلمان، از نظر خانواده وصل به خانواده های شرقی هستند، ولی از نظر فرهنگ و تربیت اروپایی شده اند و دچار یک نوع سرخوردگی از داشته ها و داده های دنیای غربی شده اند و احساس می کنند که آرمان گرایی ندارند.

بخشی از این جوانان در جست و جوی مکتب یا اندیشه ای هستند که به آنها آرمان دهد. به همین دلیل تعدادی از آنها به سمت بودایی و عده ای هم به سمت برخی از اندیشه های عرفانی مدرن جذب می شوند. یک بخش دیگر هم به سمت اعتقادات و باورهای اسلامی جذب می شوند؛ وقتی گروهی مثل داعش شعارهایی را مطرح می کند که با ذوق، سلیقه و مشرب آنها سازگار است و شعار می دهند و ادعا می کنند که می خواهند یک حکومت اسلامی تشکیل دهند و مسلمانان را از یوق بردگی نجات دهند، مسلما این جوانان سرخورده احساس می کنند که با پیوستن به این گروه ها می توانند از آن پوچی، خمودی و به قول خودشان بی آرمانی بیرون آیند. عده دیگری هم هستند که ماجراجویند و از ماجراجویی لذت می برند.

* نوع رفتار گروه افراطی داعش با دیگر گروه های بنیادی همانند القاعده و جبهه النصره متفاوت است. در واقع گروه هایی مانند القاعده غرب و استعمار را دشمن اصلی خود می دانستند در حالی که داعش بر خلاف آنها سیاست خود را از کشورهای اسلامی و با مذهب آغاز کرده است. چرا این گروه برای رسیدن به اهداف خود مذهب را در کنار خشونت قرار داده است؟

مقدم: وقتی یک گروه تروریستی می خواهد سرزمین ها را بگیرد به جز خشونت کاری نمی تواند کند. می گوید «النصر بارعب؛ پیروزی با وحشت‌آفرینی» و می خواهد وحشت و ترس ایجاد کند و با منحرف کردن افکار و اندیشه جوانان یک نوع درگیری میان شیعه و سنی ایجاد کرده اند. من معتقدم مساله فراتر از داعش است، منطقه دارد از یک جنگ طائفی رنج می برد. در جنگ میان شیعه و سنی، سوریه نقش بالایی داشت، یک بخشی از آن به حکومت بشار اسد که برای اقلیت علوی ها و شیعه ها هستند، برمی گردد و یک بخشی هم مربوط به یکسری تبلیغات عربستان و قدرت های سنی نشین منطقه می شود. اگر هلال شیعی را در نظر بگیریم، در یک بخشی از آن جهالت خود مسلمانان و در بخشی هم جور و جفای صهیونیست ها و دشمنان مسلمانان وجود دارد.

در گذشته رسانه ها، ماهواره ها و کانال های تلویزیون نبود اگر هم یک شیعه جسارت هایی به اهل سنت می کرد یا اهل سنی جسارت هایی به شیعه وارد می کرد، در بین جوامع خودشان محدود و محصور می ماند، اما امروز با وجود رسانه ها، این جسارت ها جهانی شده است. وقتی بسیاری از شبکه ها این مسایل را پخش می کنند، یک سنی متعصب فکر نمی کند این عقیده همه شیعیان نیست یا یک شیعه متعصب فکر نمی کند که این عقیده همه سنی ها نیست. به این ترتیب تدریجا منطقه را به یک جنگ شیعه و سنی کشانده اند به گونه ای که سنی ها شیعه ها را تکفیر می کنند، یک بخشی هم از تندروهای شیعه هستند که سنی ها را تکفیر می کنند.

ما نباید اینگونه فکر کنیم که داعش را می توان با بمباران از بین برد؛ قضیه فراتر از این گروه است، مساله این است که سنی ها احساس می کنند شیعه ها می خواهند بر منطقه مسلط شوند، شیعه ها هم می گویند اینها یک موجودات خطرناک، خونخوار و جانی هستند، این وسط دشمن هم بنزین روی این آتش می ریزد. در این شرایط باید دستی از غیب بیرون بیاید و کاری کند؛ قدرت ها و دل سوزان منطقه باید دست به دست هم دهند و قائله جنگ طایفی را در منطقه از بین ببرند.

امروز باید بزرگان و سر رشته داران و علمای شیعه و سنی و مراکز فکری مانند حوزه علمیه قم، الازهر مصر و دارالفتوای تشیع، با یکدیگر متحد شوند و به یک آگاهی و هوشیاری برسند و این درگیری شیعه و سنی را حل کنند.

در این جهت امام خمینی(ره) جهاد بزرگی انجام دادند. امام(ره) تمام تلاشش این بود که نشان دهد انقلاب ایران، انقلاب اسلامی است نه انقلاب شیعی. ایشان مرکز ثقل خود را دنیای اسلام قرار داده بود. چرا ایشان انقدر تاکید کرده بود وقتی حج می روید پشت سر سنی ها نماز بخوانید اجرش هم بیشتر است؟! چون مثل روز روشن بود که اگر ما به هوش نباشیم و به اخوت اسلامی پایبند نباشیم، دشمن چه سوء استفاده هایی می کند. مسلمانان باید بدانند که مذاهب فقهی مختلف هستند؛ همانگونه که اهل سنت چهار مشرب فکری دارند و یکدیگر را تحمل می کنند، باید بدانند که یکی از مشرب های فکری اسلامی هم شیعه است و یکدیگر را تحمل کنند.

* امروز اسلام و جهان اسلام در خطر و آسیبی بزرگ قرار دارد. واکنش و عملکرد علمای کشورهای اسلامی در برابر گروه های افراطی و اصلاح تفکر و هدایت آنها در حد مطلوب بوده یا باید اقدامات و توجهاتی فراتر صورت بگیرد؟

مقدم: علمای جهان اسلام اقداماتی را انجام داده اند، مثلا الازهر بعضی از فتوای جدید را داده است منتها نا رساست. من قبول دارم که حوزه علمیه قم باید در این زمینه خیلی پیش تاز عمل کند، اما توجه داشته باشیم که بیش از همه ضروری است که قدرت های سیاسی منطقه هم از آنها حمایت کند. امیدوارم روزی روابط ایران و عربستان سعودی بیش از امروز با هم تحکیم بخشیده شود چرا که این دو کشور می توانند در حل اختلاف میان شیعه و سنی نقش کلیدی داشته باشند و مانع از جنگ طایفه ای و مذهبی شوند. این دو کشور با همکاری یکدیگر می توانند منطقه را آرام کرده و شعله فتنه را خاموش کنند.

یک مساله مهمی که می خواهم اینجا بگوییم این است که اگر صدا و سیمای جمهوری اسلامی کم ترین مطلبی که توهین یا تحقیر اهل سنت باشد را پخش کند، من به عنوان یک طلبه آن را حرام می دانم. ما باید آگاه باشیم که در این شرایط ضروری است که همه دست به دست هم دهیم و مانع جنگ طایفه ای شویم. ایران در این زمینه حرکت خوبی را آغاز کرده است، دولت جدید، فردی را مشخص کرده تا در ذهنیت قومیت و ملت ها این مساله را جا بیاندازد که همه ما با یکدیگر برادر هستیم، از حقوق یکسانی برخورداریم و باید با یکدیگر متحد و یکپارچه باشیم. من به این جمله امام خمینی(ره) تمسک می کنم که فرمود: آنهایی که تلاش می کنند بین شیعه و سنی اختلاف ایجاد کنند نه شیعه هستند و نه سنی؛ آنان دشمن شیعه و سنی هستند.

 

Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم