Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

شرایط ساختاری و چشم انداز اصلاحات در سال‌های پیش‌رو

شرایط ساختاری و چشم انداز اصلاحات در سال‌های پیش‌رو

(گزارش سخنران دکتر جلائی پور در مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در تاریخ ۲۸/۷/۱۴۰۰)
ابتدا لازم می دانم مفهوم اصلاح طلبی در عنوان صحبت را توضیح دهم. منظور از اصلاح طلبان مفهوم وسیع تر از اصلاح طلبان شناخته‌شده سیاسی و تشکیلاتی است. منظور جریان بزرگتر اصلاح‌جویان کشور هستند. شخصیت‌ها، افراد، سمن‌ها، محافلی که نگران امر عمومی بوده و به شیوه‌های مسالمت آمیز به بهبود وضعیت کشور فکر می‌کنند و دغدغه دارند. منظورم کسانی است که برای تغییر ابعاد نامطلوب جامعه پیش‌شرط‌شان تغییر رژیم نیست.
اگر دقت کنیم این جریان اصلاح‌جویی در کشور دارای «سه لایه» است. لایه نخست آن همان «اصلاح‌طلبی انتخاباتی» است، که بیست‌وپنج سال است در کشور مسبوق به سابقه است. لایۀ دوم، «اصلاح‌جویی مسئله محور» است. مثل تلاشی که شورای شهر پنجم برای شفافیت نهادی منابع‌درآمدی و هزینه‌ای شهرداری تهران انجام داد یا تلاشی که برای هفتاد‌هزار ایرانی-افغانی بدون شناسنامه انجام شد و تلاش‌های جمعی مساله‌محور دیگر. جبهه اصلاحات ایران در برنامه انتخاباتی خود در ۱۴۰۰ از صد و هشتاد مساله بحث‌ کرده بود.
لایۀ سوم، که پس از اعتراضات دیماه سال 96 بیشتر تقویت شده است که بر «اصلاحات ساختاری» تاکید می کند. این لایه  بر حل مشکلات ساختاری حکمرانی تاکید می‌کند: مثل ایجاد تناسب بین قدرت مقامات اصلی و پاسخگویی‌آن‌ها؛ یا دخالت نهاد‌های انقلابی در سیاست‌خارجی و امور اقتصادی؛ ابزاری شدن قضات ویژه برای پرونده‌های خاص؛ ملی‌نبودن صدا‌وسیما؛ فقدان نمایندگی گروه‌های بزرگ اجتماعی و مهندسی کردن انتخابات و مسائلی دیگر. البته این لایه در شرایط فعلی حضورش "گفتمانی" است و در شرایط فعلی مطالبات ساختاری نمی‌تواند به راهبرد نیروهای سیاسی اصلاحات تبدیل شود. زیرا همچنان حاکمیت در برابر پذیرش اصلاحات ساختاری گارد می‌گیرد و پذیرش مطالبات ساختاری رو از طریق سازوکارهای انتخاباتی نمی‌پذیرد.
مختصر این‌که وقتی من از چشم‌انداز اصلاحات صحبت می‌کنم فقط به اصلاح‌طلبان حزبی نظر ندارم بلکه به جریان وسیع‌تر اصلاح‌جویان  توجه دارم. دیگر اینکه تا پذیرش اصلاحات ساختاری از سوی حاکمیت فرایند اصلاحات انتخاباتی و مساله‌محور در افق پیش‌رو تعطیل نمی‌شود. توضیح این ادعا را در سه بخش زیر دنبال می‌کنم.
اول: وضع خطیر و وخیم جامعه
جامعه از تورم دورقمی، بیکاری، رکود اقتصادی، تخریب محیط زیست (تنش آبی) و امور دیگر رنج می‌برد. سیاست خارجی کشور پر هزینه و ضد توسعه و ضد رونق اقتصادی داریم. افق‌ تحریم شکنی معلوم نیست. حاکمیت بیشتر دنبال عمق‌استراتژیک در سوریه، لبنان، یمن و عراق هست. در مقابل اسرائیل و ترکیه در جمهوری آذربایجان و امارات و افغانستان هم دنبال عمق استراتژیک هستند. داعش در افغانستان طالبان در نزدیکی ایران مشغول شیعه کشی است. امنیت روانی و فیزیکی ایرانیان با حملات و ترورهای نقطه‌ای اسرائیل به مخاطره افتاده است. اکثر آسیب‌های اجتماعی مثل فقر مطلق و نسبی، میزان اعتیاد و میزان جرم در حال افزایش است. بطور کلی جامعه ایران در حال حرکت به سوی توسعه پایدار و همه‌جانبه و مشارکتی و عادلانه نیست بلکه جامعه ایران رو به «فقیر شدن» است. لذا برای سخن گفتن از چشم‌انداز سال‌های آینده باید ببینیم نیروهای فعال جامعه برای حل این معضلات دارند چه کار می‌کنند؟
دوم: در برابر چنین جامعه‌ای می‌توان از سه نیرو صحبت کرد.
  اولین و مهمترین و پرقدرت‌ترین نیرو، حامیان هستۀ قدرت و حاکمیت هستند. تعبیر اصول گرایی دیگر برای آن‌ها مناسب نیست. علی لاریجانی نماد این جریان بود که به راحتی در انتخابات کنار گذارده شده و کسی هم واکنشی جدی نشان نداد و بیشتر در خدمت بودند. اما این نیرو و جریان وضعیت وخیم جامعه را قبول دارد. ببینیم برای حل معضلات جامعه ایران این نیرو دنبال چه کاری است؟ راه حل آن‌ها ایجاد حکومت "یک‌دست و مقتدر" است. معتقدند حاکمیت نباید علاف تحقق سازوکارهای دموکراتیک و مردمی بشوند بلکه با یک‌دست کردن حکومت می‌توان کارایی حکومت را بالا برد و مشکلات جامعه را حل کرد و با استمرار مقاومت همچنان توی دهن آمریکا زد. چون آمریکا دنبال محو جمهوری اسلامی است و نباید به آمریکا و مذاکره با آن امید جدی بست. یکدستی‌حکومت، عمق‌استراتژیک، تقویت صنایع هسته‌ای و آمریکا‌ستیزی، سفرهای استانی حلال مشکلات است. این نیرو با شرمندگی کمتری مهندسی یک‌دست سازی حکومت را در انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ شروع کرده است و زیاد هم نگران انبوه اعتراضات مردمی نیست. چون معتقد است می‌تواند مثل اعتراضات مردمی  ۹۶ و ۹۸ آن‌ها را مهار و سرکوب کرد. این نیرو برای این مهندسی‌اش یک روپوش ایدئولوژیک و تبلیغی هم درست کرده و از طریق صدا و سیما دارد تبلیغ می‌کند که ما داریم به سمت امت و تمدن‌ جهانی شیعه حرکت می‌کنیم. و از مشکلات فعلی نباید ترسید و باید مقاومت کرد و پیش رفت. این‌ها می‌گویند ما بخدا و دعای اهل مقاومت امید داریم.
نیروی دوم در کشور همین جریان اصلاح‌جویی در کشور است که هشت‌سال در دوره خاتمی دنبال برنامه‌های اصلاحی از طریق انتخابات بود و در مجموع شاخص‌های اقتصادی و سیاسی نشان می‌دهد  دوره خوبی در جامعه بوده است. این نیرو در دو دوره از نامزدی حسن روحانی دفاع کرد که دوره اول آن موفق بود و توافق مهم و تاریخی برجام پایه‌ریزی شد و دنبال درمان سیاست‌خارجی آمریکاستیز پرهزینه بود. اما روحانی در دور دوم بخاطر خروج ناجوانمردانه ترامپ از برجام و کارشکنی‌های دولت موازی موفق نبود. در شرایط فعلی این نیروی اصلاح‌جویی با مهندسی حاکمیت از قلمروی حکمرانی جارو شده‌اند. اما این نیرو از قلمروی جامعه مدنی قابل جارو کردن نیست. لذا هم اکنون مهمترین دغدغه حاکمیت این است که چگونه می‌تواند ذیل طرح صیانت فضای مجازی و رسانه‌ای دیجیتال را کنترل کرد (به نظر می‌رسد عناصر تندروی حاکمیت در انجام این کار موفق نمی‌شوند اما اگر موفق شوند جامعه ایران را بیشتر دوقطبی می‌کنند و جامعه در فضای واقعی اعتراضی‌تر می‌شود و حاکمیت باید نگران اصل هژمونی خود بشود).
نیروی سوم که در شرایط فعلی از دو نیروی فوق ضعیف‌تر است، "نیروی تحول‌طلبان" است. نیرویی که خطاب به مردم می‌گوید در جمهوری‌اسلامی فعلی که در حال تبدیل شدن به حکومت اسلامی است دیگر اصلاحات و تغییر به نفع مردم ممکن نیست. حاکمیت دنبال توهمات ایدئولوژیک خود است و منافع پانزده در صد اعضای جامعه را در نظر می‌گیرد و اصلاح‌طلبان هم ول معطل هستند و نه قادر به انجام اصلاحات‌اند و نه حاکمیت به آن‌ها اجازه انجام فعالیتی می‌دهد. لذا راه حل تحول‌طلبان امیدبستن به اصلاحات نیست. راه‌حل آن‌ها تجمیع قدرت اجتماعی در کف خیابان است تا با اتکا به این قدرت حاکمیت تن به تغییرات ساختاری بدهد-جواب قدرت سیاسی تندروها قدرت تجمیع شده مردم معترض هست. به بیان ساده این نیروی سوم دنبال انقلاب آرام از طریق ابرجنبش و ابرشورش ‌است. این نیرو مثل حاکمیت و مثل اصلاح‌طلبان دفتر و تابلوی رسمی ندارد بلکه پایگاه خود را در افکارعمومی مردم ناراضی و شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های ماهواره‌ای دنبال می‌کند و به حرکت مردم ناراضی امید بسته است. این نیرو مثل امواج زلزله که در لایه‌های پایین زمین وجود دارد آن‌ها در لایه‌های خاموش جامعه معترض وجود دارند و دنبال فرصت عمل هستند.
سوم، ببینیم توان این سه نیرو در شرایط کنونی در چه وضعیتی است؟
اجازه بدهید قبل از پاسخ به این سوال به نکته‌ای اشاره کنم. همچنان که در بخش اول سخنم اشاره کردم جامعه ایران با معضلات اساسی روبرو است با شعار انتزاعی و مرامی و آرزواندیشی مشکلاتش حل نمی‌شود و حاکمیت مثل دوره احمدی‌نژاد ارز انبوه نفتی ندارد تا با پول آن پیامدهای منفی این آرزواندیش را درمان کند. لذا یکی از راه‌های درمان اوضاع جامعه این بود که در جامعه بین مردم و حاکمیت اجماع و مشارکتی برای حل معضلات جامعه صورت بگیرد و بهترین مکانیزم آن انجام انتخابات سالم در ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ بود ولی حاکمیت این فرصت را از دست داد. حرف اصلی من این است که آنقدر مشکلات جامعه جدی است باز راه نجات کشور و حاکمیت بازگشت به مردم است. ولی فعلا ببینیم وضع سه نیرو مذکور چگونه است؟
پس از یکدست‌سازی و روی کارآمدن دولت رئیسی امید این بود و هست که برجام بجایی برسد و اوضاع اقتصادی رو به سامان برود. الان حکومت یک‌دست شده و برابر نظرسنجی‌ها نیمی از مردم هنوز امیدوارند ولی متاسفانه نشانه‌ای از امیدواری نیست. من به چند علامت اشاره می‌کنم. اول اینکه حکومت یکدست و کارا به نیروی زبده کاربلد و شایسته نیاز دارد. گزینش‌های دولت رئیسی خبر از شایسته‌سالاری نمی‌دهد. اغلب گزینش‌های مدیران زیر متوسط و وابسته به محافل تندروی مرامی هستند. مثال می‌زنم. وزیر ارشاد که باید یک مدیر فرهنگی باشد حتی معنای دائره‌المعارف را نمی‌داند ولی از تولید دائر‌ه‌المعارف جدید سخن می‌گوید. کثیری از افرادی که انتخابات شده‌اند کارنامه موفق تجربی یا کارشناسی در سه دهه اخیر ندارند. اغلب آن‌‌ها بیشتر تجربه مرامی در محافل تندرو دارند. دوم اینکه در سیاست‌خارجی خبری از تحریم‌شکنی نیست و تیم سیاست‌خارجی در فضای مقتضیات دیپلماتیک جهانی نیست. پس از چهار ماه تیم سیاست خارجی رئیسی به اصطلاح پیشنهاد جدید سفر به "بروکسل" را مطرح کرد ولی اروپا آن را قبول نکرد! به بیان دیگر پس از چهار ماه ورز نکرده تبلیغ کرد. دولت رئیسی قول چهار میلیون مسکن دادند ولی ظاهرا قرار است با تهاتر نفتی با چین و توسط شرکت‌های ورشکسته مسکن چینی این وعده دولت رئیسی را متحقق کند!! رئیسی از اینترنت پرسرعت صحبت کرد ولی وقتی از مردم رای گرفت سرعت اینترنت کم شد. پس این وضع مهمترین نیروی سیاسی در کشور امیدی نمی‌افزاید.
دوم اینکه نیروی تحول طلب دنبال انقلاب آرام است ولی جامعه شرایط انقلابی را ندارد. اولا حاکمیت در ایران پوشالی نیست ثانیا جامعه چندپارچه است و دوقطبی نیست و ثالثا جریان‌های اصلی شهرها دنبال زندگی و وضع بهتر معیشتی هستند و دنبال ایثار و شهادت‌طلبی نیستند. رابعا ایران امروز "انقلاب آگاه" است و مثل ۵۷ ایران "انقلابی" نیست. مردم ایران پیامدهای سهمگین انقلاب‌ها را در چهل سال گذشته تجربه کرده‌اند. خامسا انقلاب آرام، ایران را با دوره بی‌دولتی روبرو می‌کند و بی‌دولتی در ایران (در شرایط کنونی خاورمیانه) اصل تمامیت ایران را به مخاطره می‌اندازد. سادسا حاکمیت اعتراض مردم انقلابی را سرکوب می‌کند. بنابراین برای درمان معضلات جامعه ایران (که در بالا در بخش اول اشاره شد) امید بستن به قدرت اجتماعی ناشی از ابرجنبش و شورشی بیشتر نگاهی انتزاعی و پرهزینه هست که مردم بی‌گناه باید چوب آن را بخورند.
اگر ارزیابی فوق را بپذیریم از یک طرف با جامعه‌ای پرمعضل، ناراضی و تشنه تغییر روبروییم و از طرفی دیگر نیروی حاکمیت ارکان حکومت را با مهندسی و بدون رضایت مردم یک دست کرده ولی یک مدیریت متفرق و با مدیران زیر متوسط را به نمایش گذاشته است. همچنان که گفته شد راه نجات کشور نه تغییر رژیم و انقلاب آرام است و نه این کار ممکن است( اگرچه در جامعه ناراضی نامتحمل مطلق نیست). لذا به لحاظ ساختاری برای سامان‌یابی امور کشور راهی جز پذیرش اصلاحات در سال‌های پش‌رو نیست. اصلاح‌جویان و اصلاح‌طلبان از حکومت جارو شدند ولی راه تغییر در ایران همچنان "اصلاحات" است نه اقتدارگرایی حاکمیت یا انقلاب تحول‌طلبان.  لذا شایسته است اصلاح‌جویان کشور حاکمیت اهل مهندسی را نقد کنند، جامعه مدنی را تقویت کنند، و سیاست انتخاباتی و مساله‌محور را تقویت کنند. راه نجات کشور مبارزه مدنی و مستمر برای اصلاح سیاست خارجی و داخلی است. ابتدا گفتم راه نجات کشور از طریق سراب تغییر رژیم نمی‌گذرد راه نجات کشور از طریق ائتلاف نانوشته اصول‌گرایان میانه‌رو، اعتدالیون و اصلاح‌طلبان برای دیالوگ با تندروها در حاکمیت می‌گذرد. راه نجات کشور به ایجاد اجماع و با مشارکت مردم برای حل معضلات جامعه نیاز دارد. مکانیزم این اجماع‌سازی از طریق یک انتخابات غیرمهندسی‌شده و سالم در ۱۴۰۲ و ۱۴۰۴ می‌گذرد. من چنین چشم‌اندازی را برای ایران می‌بینم که شایسته است برای ایجاد آن تلاش آگاهانه و مستمر کرد و تصادفی و الله‌بختکی به وجود نمی‌آید.
Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم