محمدتقی فاضل میبدی
در شریعت اسلامی به مساله حجاب به عنوان امری واجب برای بانوان اشاره شده و تمام علما بدین امر اذعان داشته و دارند اما اینکه این قانون اسلامی، بخواهد به صورت اجبار و الزام حکومتی در جامعه اجرا شود محل بحث است. مبنا و دلیل این امر نیز مثل سایر احکامی است که اسلام تکلیف کرده است. البته اینکه خواسته باشیم با الزام و اجبار امر واجبی را انجام دهیم کمی تامل برانگیز است. حجاب، امری شرعی است، اما هریک از افراد وظیفهای بیش از تذکر دادن ندارند. تردیدی نیست که همه مردم بهویژه باید حجاب را رعایت کنند، اما پرسش این است که به چه میزان میتوان مساله حجاب را کیفری و جرمانگاری کرد.
جرمانگاری برای شخص بیحجاب و در نظر گرفتن جرائمی چون حبس، شلاق و جریمه مالی از این منظر مورد بحث میباشد که ممکن است این امر در فتوای فقیهی ذکر شده و در فتوای فقیه دیگری ذکر نشده باشد. گرچه باید برای مساله حجاب تذکر داد، اما عدم رعایت حجاب درقانون جرمانگاری و مجازاتی نیز برای آن در نظر گرفته شده است. بدین جهت است عملی که اخیرا برخی دختران انجام میدهند، یعنی بر سر سکویی ایستاده و حجاب خود را برمیدارند، رنگ و بوی سیاسی گرفته که به هیچ وجه پسندیده نیست.
بهنظر میرسد باید در جامعه درباره حجاب گفتوگو صورت گیرد. اشکال کار این است که در جامعه، فرهنگ بحث وگفتوگو چندان جدی گرفته نشده و هنوز میخواهیم همه چیز را با شعار و برخورد حل کنیم. موافقان حجاب معتقدند که در این مورد باید به نحوی برخورد شود که همه با حجاب به خیابان بیایند و در طرف مقابل آنهایی که معتقد به بیحجابی هستند با حرکاتی مثل کشف حجاب میخواهند منویات خود را در جامعه گسترس دهند که روش درستی نیست. از اینرو اگر مساله به همینگونه پیش برود هیچ مشکلی دقیق حل نخواهد شد، چون دختران بیشتر به کار خود همت میگمارند و از طرف مقابل نیز سختگیری خواهد بود. بنابراین پیشنهاد میشود طرفینی که به حجاب از منظر سلبی یا ایجابی معتقدند، به گفتوگو اقدام کنند و بدین مساله از دریچه علمی بنگرند.
تجربه ثابت کرده که سیاسی کردن هر امری مشکلی را حل نمیکند. مشکل این است که در جامعه همه امور به شکل سیاسی و شعاری شده، در حالی که نباید چنین باشد. البته ایراد از برخی از روحانیون هم است که در خطبهها و سخنرانیهای خود مقولات فرهنگی را سیاسی میکنند. در این راستا باید در چند موضوع تفکر و تامل صورت گیرد. نخست اینکه چه اتفاقی در بطن جامعه رخ داده که دختران اینگونه میخواهند بیحجاب یا بدحجاب ظاهر شوند و ریشه اصلی آن چیست؟ دیگر آنکه چرا به حرف روحانیون اعتماد نمیشود و دخترها به تذکرات گوش نمیدهند. درست است که اینها مسائل سیاسی نیست، اما منشأ سیاسی دارد. سرخوردگیهای امروز جامعه، بحران هویت و دهها مساله موجب شده که امروز یکی از راهها ظاهر شدن در انظار عمومی باشد. به نظر میرسد آن دستهای از دخترانی که بدین کار مبادرت میورزند شاید، اعتقادشان بر این امر نباشد بلکه میخواهند نوعی حرکت سیاسی از خود بروز دهند که مورد قبول نیست.
منبع: روزنامه آرمان
در شریعت اسلامی به مساله حجاب به عنوان امری واجب برای بانوان اشاره شده و تمام علما بدین امر اذعان داشته و دارند اما اینکه این قانون اسلامی، بخواهد به صورت اجبار و الزام حکومتی در جامعه اجرا شود محل بحث است. مبنا و دلیل این امر نیز مثل سایر احکامی است که اسلام تکلیف کرده است. البته اینکه خواسته باشیم با الزام و اجبار امر واجبی را انجام دهیم کمی تامل برانگیز است. حجاب، امری شرعی است، اما هریک از افراد وظیفهای بیش از تذکر دادن ندارند. تردیدی نیست که همه مردم بهویژه باید حجاب را رعایت کنند، اما پرسش این است که به چه میزان میتوان مساله حجاب را کیفری و جرمانگاری کرد.
جرمانگاری برای شخص بیحجاب و در نظر گرفتن جرائمی چون حبس، شلاق و جریمه مالی از این منظر مورد بحث میباشد که ممکن است این امر در فتوای فقیهی ذکر شده و در فتوای فقیه دیگری ذکر نشده باشد. گرچه باید برای مساله حجاب تذکر داد، اما عدم رعایت حجاب درقانون جرمانگاری و مجازاتی نیز برای آن در نظر گرفته شده است. بدین جهت است عملی که اخیرا برخی دختران انجام میدهند، یعنی بر سر سکویی ایستاده و حجاب خود را برمیدارند، رنگ و بوی سیاسی گرفته که به هیچ وجه پسندیده نیست.
بهنظر میرسد باید در جامعه درباره حجاب گفتوگو صورت گیرد. اشکال کار این است که در جامعه، فرهنگ بحث وگفتوگو چندان جدی گرفته نشده و هنوز میخواهیم همه چیز را با شعار و برخورد حل کنیم. موافقان حجاب معتقدند که در این مورد باید به نحوی برخورد شود که همه با حجاب به خیابان بیایند و در طرف مقابل آنهایی که معتقد به بیحجابی هستند با حرکاتی مثل کشف حجاب میخواهند منویات خود را در جامعه گسترس دهند که روش درستی نیست. از اینرو اگر مساله به همینگونه پیش برود هیچ مشکلی دقیق حل نخواهد شد، چون دختران بیشتر به کار خود همت میگمارند و از طرف مقابل نیز سختگیری خواهد بود. بنابراین پیشنهاد میشود طرفینی که به حجاب از منظر سلبی یا ایجابی معتقدند، به گفتوگو اقدام کنند و بدین مساله از دریچه علمی بنگرند.
تجربه ثابت کرده که سیاسی کردن هر امری مشکلی را حل نمیکند. مشکل این است که در جامعه همه امور به شکل سیاسی و شعاری شده، در حالی که نباید چنین باشد. البته ایراد از برخی از روحانیون هم است که در خطبهها و سخنرانیهای خود مقولات فرهنگی را سیاسی میکنند. در این راستا باید در چند موضوع تفکر و تامل صورت گیرد. نخست اینکه چه اتفاقی در بطن جامعه رخ داده که دختران اینگونه میخواهند بیحجاب یا بدحجاب ظاهر شوند و ریشه اصلی آن چیست؟ دیگر آنکه چرا به حرف روحانیون اعتماد نمیشود و دخترها به تذکرات گوش نمیدهند. درست است که اینها مسائل سیاسی نیست، اما منشأ سیاسی دارد. سرخوردگیهای امروز جامعه، بحران هویت و دهها مساله موجب شده که امروز یکی از راهها ظاهر شدن در انظار عمومی باشد. به نظر میرسد آن دستهای از دخترانی که بدین کار مبادرت میورزند شاید، اعتقادشان بر این امر نباشد بلکه میخواهند نوعی حرکت سیاسی از خود بروز دهند که مورد قبول نیست.
منبع: روزنامه آرمان