گروه سياسي_ ايران صدرايي: آيتالله سيد محمود طالقاني 13 اسفند 1289 ديده به جهان گشود و در 19 شهريور 1358 به ديار باقي شتافت. وي روحاني برجسته شيعه، سياستمدار، از فعالان نهضت ملي شدن نفت و نهضت مقاومت ملي، از بنيادگذاران جبهه ملي دوم، از بنيادگذاران نهضت آزادي ايران، عضو مجلس خبرگان قانون اساسي و نخستين امام جمعه تهران پس از انقلاب 57 بود.
وي در خانوادهاي اهل علم و داراي روحيات انقلابي در روستاي گليرد طالقان ديده به جهان گشود، پدرش ابوالحسن علايي طالقاني نخستين استاد وي بود و در اسفند سال 1316 با بتول اعلايي فرد ازدواج ميکند.
آيتاللهطالقاني يکي از مخالفان فعال حکومت شاه بود و در موقعيتها و شرايط مختلف به مخالفت با روندهاي جاري در حکومت دودمان پهلوي پرداخت و چندين بار در پي دستگيري روانه زندان شد. وي از طرفداران دکتر مصدق و از اعضاي جبهه ملي بود و در دوران پس از کودتاي 28 مرداد به فعاليت در نهضت مقاومت ملي پرداخت. او در سال 1339 جزو هيات موسس جبهه ملي دوم بود و در کنگره 1341 جبهه ملي از سوي شرکت کنندگان در کنگره به عضويت در شوراي مرکزي انتخاب شد . طالقاني سخنراني افتتاحيه کنگره جبهه ملي ايران را انجام داد. او همچنين در سال 1340 به اتفاق مهندس بازرگان و دکتر سحابي نهضت آزادي ايران را بنا نهاد و تا پايان عمر عضو اين مجموعه بود.
او در دورههاي مختلف و شرايط گوناگون نظير رويداد کشف حجاب و نهضت ملي شدن نفت، نهضت مقاومت ملي، کودتاي 28 مرداد، وقايع 15 خرداد 1342 به مخالفت آشکار با رويکردهاي جاري حکومت پهلوي پرداخت و همچنين بارها به دلايل مختلف نظير پناه دادن سيد مجتبي نواب صفوي که در آن زمان فراري محسوب ميشد يا ارائه آموزشهاي مذهبي و مبارزاتي و انتشار اعلاميههاي اعتراضي به تبعيد و زندان محکوم شد.
وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران در بهمن 1357 سمتهاي مختلفي را بر عهده گرفت. نخست، پس از ترور آيتالله مرتضي مطهري، رياست شوراي انقلاب اسلامي را عهده دار شد و پس از آن، با راي مردم تهران در 12 مرداد 1358 به عنوان نماينده اين شهر راهي مجلس خبرگان رهبري قانون اساسي شد و در مرداد همان سال از سوي امام خميني(ره) به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد و تا قبل از مرگ 5 نماز جمعه را برگزار کرد.
پس از روي کار آمدن دولتي معتدل با چهرههايي ميانه رو در انتخابات 24 خرداد 92، در مورد گفتمان اعتدالي و اينکه چنين رويکري ميتواند به يک مشي پايدار در جامعه تبديل شود يا نه؟ با دکتر محمدتقي فاضل ميبدي، عضو مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم يکي از شاگردان آيتاللهطالقاني به گفتوگو پرداختهايم که در ادامه ميآيد:
آيتالله طالقاني از چه ويژگي خاصي برخوردار بود که اکنون با گذشت سالها از وفات وي به عنوان يک روحاني برجسته از او ياد ميشود؟
آيت الله طالقاني ديد وسيعي نسب به انسانها داشت و سعي ميکرد که همه انسانها را از هر دين و مذهب و آييني جذب کند و هيچ کس را طرد نکند. اين نگاه وي بر روي توجه افراد به حقيقت اسلام تاثيرگذار بود. چراکه وي از سکوي اسلام اين صفت و خصلت را از خودش نشان ميداد. حتي آيت الله طالقاني در اوايل انقلاب درباره برخوردها و جهتگيريها مخالف بود. ميگفت که سعي کنيم تا جائي که ميتوانيم افراد را به زندان و جوخه اعدام سوق ندهيم.
آيتالله طالقاني چگونه با مکاتب مختلف برخورد ميکرد؟ و چگونه منش ايشان شکل گرفت؟
آقاي طالقاني از سال 1320 وارد عرصه سياست شد و بسياري از مکتبهاي جهان را مورد مطالعه قرار داد. مکتب مارکسيسم و سرمايه داري را به خوبي ميشناخت و از سويي به اسلام هم شناخت خوب و درستي پيدا کرده بود. مرحوم آيت الله طالقاني سعي کرد در برابر مکتبهايي نظير سرمايه داري غرب و يا سوسياليست شرق که اکنون هم در ايران در مقابل هم قرار گرفته اند و به نوعي رقابت شان خيلي جدي بود، با زبان منطق سخن بگويد. همچنين او با احزاب شکل گرفته در آن زمان که مهمترين آنها جريان توده و پيروان مارکس بود، با نگاه علمي برخورد ميکرد.
هيچگاه هيچگونه ناسزاگويي نسبت به هيچ يک از طرفداران مکتبهاي غيراسلامي روا نداشت و همواره تلاش ميکرد با آنها با استدلال و منطق وارد گفتوگو شود. از همين رو در کتاب «اقتصاد مالکيت» با نگاه به مکاتب روز به بحث و نتيجهگيري پرداخت. وي عالم به زمان خود بود و در روزگار زندگاني او انسانهايي همچون وي کم بودند چرا که او هم اجتهادي فکر ميکرد و هم امروزي ميزيست. او ميخواست توحيد را نيز اجتماعي کند يعني توحيد را از کنه ذهن و اعتقاد، به بطن جامعه بکشاند، البته در اين مسير احتياط را رعايت ميکرد تا از سوي گروههاي چپ متهم به انحراف نشود. او در حقيقت با پرهيز از تأويل قرآن کوشيده است تا از معيارهاي کتاب الهي کوتاهي نکند.
همچنين در اين کتاب بسياري از مکاتب را به لحاظ علمي مورد مطالعه قرار داد. و اين واقعا استثنا بود و در فضايي که معمولا روحانيون ما سنتي بودند و بيشتر به دروس، حوزه و فقه ميپرداختند ولي مرحوم آيتاللهطالقاني به دو چيز بيشتر توجه کرد.
اول اينکه او معتقد بود بايد نگاه قرآني در جامعه گسترش يابد و دوم مکتبهايي را مورد تاکيد قرار داد که امروز در دنيا ادعاي نجات انسان را دارند. او هيچ وقت نميگفت که تمام اين مکتبها صدرصد باطلند و سعي ميکرد که مکاتب را از جهت علمي بررسي کند و نقاط ضعف و قوتشان را شناسايي کند و بر اساس آن سخن بگويد. او تلاش ميکرد که قرآن را به عنوان کتاب زندگي نه به عنوان کتابي که در خانهها باشد و خوانده شود مورد توجه قرار دهد. از اين رو وقتي به زندان رفت و با افکار مختلف در زندان روبرو شد سعي کرد توجهش را به قرآن بيشتر کند تا بفهمد که راه نجات انسان از کجا بايد جست. در تفسير پرتوي از قرآن نيز به اين موضوعات اشاره کرده است. آيت الله طالقاني تفسير پرتوي از قرآن را در زندان نگاشت.
انديشههاي قرآني آيت الله طالقاني در ميان مبارزان انقلابي تا چه اندازه اثرگذار بوده است؟
متأسفانه در دوران طاغوت نه تنها شخص مرحوم طالقاني بلکه تأليفات او نيز که ميتوانست در جامعه بسيار مؤثر باشد به شدت سانسور ميشد، بنابراين تاليفات او در دسترس همگان نبود اما با وجود تمامي اين محدوديتها کتاب پرتويي از قرآن او بارها از طريق سهامي انتشار تجديد چاپ شد و ميان بچههاي مذهبي و انقلابي دست به دست ميشد، در حالي که ساواک به محض بازرسي يکي از کتب وي را که جمعآوري کرد (همين کتاب پرتويي از قرآن آيتالله طالقاني بود) اما با ورود دکتر شريعتي به عرصه تفکر و عمل و نسخ برخي از ديدگاهها نسبت به دين از سوي برخي از عالمان ديني کنار گذاشته شد اما باز هم در ميان مذهبيون مرحوم طالقاني و نگاه انديشه او از جايگاهي خاص برخوردار بود.
شايد اگر مرحوم طالقاني الان زنده بود حرفهاي تازهاي از قرآن متناسب با نيازهاي روز جامعه ارايه ميکرد اما امروز متأسفانه شاهد شکل گرفتن نگاههاي انحرافي به قرآن هستيم که متأسفانه درد جامعه را دوا نميکند، ما قرآن را در اختيار داريم و سالانه ميليونها تومان هزينه صرف آن ميکنيم اما در مقابل جامعه روز به روز دچار سقوط اخلاقي ميشود و آمار جرايم، اعتياد و تجاوزات خود شاهدي بر اين مدعاست چرا که صدا و سيما، وزارت ارشاد و تريبونها همه جا حرف از قرآن ميزنند اما فقدان علماي دردمندي همچون مرحوم طالقاني که با انگيزه قرآني آيات وحي را به جامعه وارد کنند، باعث بروز مشکلاتي از اين دست شده است.
آيتاللهطالقاني در جريان مبازرات خود در جريان نهضت ملي نفت ايران در کنار مصدق و ساير روشنفکران مسلمان، نقش بسيار بزرگ و بالايي داشت، او هيچ وقت حاضر نبود با جريانهاي مختلف روزگارش دربيفتد، من معتقدم که آيتاللهطالقاني ويژگيهاي منحصر به فردي داشت و زمان خودش را خوب ميشناخت.
سعي ميکرد قرآن را به عنوان يک کتاب آسماني با آنچه که در زمان خودش در حال وقوع است، تطبيق دهد. متأسفانه ايشان عمر طولاني نداشت و فشارهايي که به آيتاللهطالقاني در قبل از انقلاب و اوايل انقلاب تحميل ميشد فشارهاي کمي نبود.
با اين وجود؛ اينجا ميخواهم از دستگاههاي امنيتي و فرهنگي گله کنم که براي مراسم سالگرد آيتاللهطالقاني همت خاصي به خرج داده نشد چرا که آيتاللهطالقاني کسي است که در فرهنگ ايران و اسلام تأثير بسزايي داشت ولي مظلوم واقع شد.
آيتاللهطالقاني همچنين يکي از روحانيون مورد علاقه امام خميني(ره) بود و حتي وي را به نام مالکاشتر و يا ابوذر خطاب ميکرد. آقاي طالقاني از جهت فکري و فرهنگي، جهت سياسي و مبارزاتي و از همه مهمتر بعد شخصيتي وي در خصوص ابعاد اخلاقي انساني بزرگ بود.
مهمترين ويژگي آيتاللهطالقاني اين بود که بعنوان يک شخصيت روحاني و مذهبي با روشنفکران سياسي زمان خود نيز ارتباط تنگاتنگي داشت تا جايي که نهضت آزادي را با همراهي مهندس بازرگان و دکتر سحابي تشکيل داد، اين ويژگيهاي شخصيتي وي را چگونه ارزيابي ميکنيد و چگونه بايد راه ايشان را در دوره کنوني که رئيسجمهور تأکيد بر اعتدال و ميانهروي دارد، در پيش گرفت؟
شالوده روحانيت ما يک شالوده سنتي است و سخت است که بخواهد از اين شالوده عبور کند تقريبا نگاه اکثريت روحانيت امروز نسبت به جريانات و مکتبهاي امروز نگاه هوشمندانهاي نيست ولي مرحوم آيتاللهطالقاني اينگونه فکر نميکرد. او در عين اينکه بر روي سبقه اسلام و دين ايستاده بود، سعي ميکرد نگاه اصلاحطلبانهاي در برداشت از دين داشته باشد.
آيتاللهطالقاني يک استثناء بود و اي کاش استثناء قائده ميشد ولي متأسفانه امروز روحانيت يا صرفا سياسي و يا مذهبي و ديني هستند.
روحانيون يعني اينکه اين افراد در مشغلههاي سياسي قرار گرفتهاند و روحانيتي که بخواهد فکر و انديشه و ايدئولوژي سياسي داشته باشد بسيار اندک است. اما کساني مانند آيتاللهطالقاني و همچنين آيتاللهزنجاني کساني بودند که انديشه سياسي، فرهنگ سياسي و فرهنگ برخورد با مسائل سياسي داشتند. هيچگاه احساسي و شعارگونه برخورد نميکردند، و اي کاش در نظام ديني ما اين انديشههاي ديني آيتاللهطالقاني، آيتاللهزنجاني، آيتاللهبهشتي، آيتاللهمنتظري، آيتاللهمطهري وجود داشت و انديشههايشان بازخواني ميشد چرا که اين افراد ارکان فرهنگ اسلام بودند و متأسفانه اکنون از ما جدا شدهاند.
چگونه ميتوان اين تفکرات را گسترش داد؟
متاسفانه تفکر اين افراد به طور جدي در جامعه ما دنبال نشد و متأسفانه در حال حاضر يک نوع افراطيگري مذهبي توسط عدهاي از روحانيون و برخي مداحان مشاهده ميشود عدهاي به خاطر منفعت افراطيگري در پيش گرفتهاند و اين تفکر در حال رواج در رسانهها است و اين گسترش مخل اسلام است و اگر آيتاللهطالقاني در اين دوره بود حتما دق ميکرد.
امروز اسلامي بسيار زشت، بدبين و مشمئز کننده به دست عدهاي جاهل و منفعت جو در حال تسري است که چيزي جز بدنام کردن اسلام در کشور ما و ساير کشورهاي مسلمان نميخواهند. کشوري که مهد تمدن، فکر و فرهنگ است اکنون عدهاي جاهل با مداحي و يا موعظه براي تخريب اسلام دست به هراقدامي ميزنند و گسترش اين تفکر آسيب جدي به اسلام ميزند.
پوستين اسلام يک پوستين حقيقي بود که امروز واقعيتش مشخص نيست. بايد رسانههاي کشور اين موضوع را دنبال کنند که تفکر افراطي متعلق به اسلام نيست.
يکي از مهمترين مباني اسلام و قرآن احترام به ساير اديان است و همانطور که مشاهده کرديم پيام دکتر ظريف به يهوديان براي سال نو چه تأثير شگرفي در ديد مردم اين مذهب داشت. چگونه ميتوان با اين رويکرد پيش رفت؟
آقاي ظريف و آقاي روحاني اقدام بسيار انساني انجام دادند و اي کاش همه دولتمردان ما اينگونه به اديان و دنيا نگاه ميکردند.
بايد حساب يک مشت صهيونيست افراطي را از يهوديان عالم جدا کرد. بيشترين اسم موسي پيامبر يهوديان در قرآن آمده است و قرآن براي همه اديان احترام قائل است. در قرآن آمده کسي که عمل نيک در پيش گيرد و به خداوند معتقد باشد حتما رستگار ميشود حال هر ديني که بخواهد داشته باشد از اين رو نبايد با نگاه افراطي و يک سويه به مردم جهان نگاه کرد. پيامبر در زمان خودش در کنار يهوديان و مسيحيان مدينه زندگي ميکرد و هيچگاه هيچ غيرمسلماني را از خود طرد نکرد و پيغمبر به کسي نگفت چون تو کافر هستي از من جدا شو. اگر کافران توطئه ميکردند و اسلحه به دست ميگرفتند و عليه مسلمانان وارد ميدان نبرد ميشدند، آنگاه در مقابلشان ميايستاد اما پيغمبر به هيچ يهودي، مسيحي و حتي کافري به خاطر کفرش توهين نکرد.
مرحوم آيتاللهطالقاني نيز اين تفکرات را خوب ميشناخت چرا که او تاريخ اسلام و سيره پيغمبر را بخوبي مطالعه کرده بود و آن خلقياتي را که او از خود نشان ميداد برخاسته از اسلام و سنت پيامبر بود. اي کاش امروز يک هزارم آن خلق و خوي در کشور ما وجود ميداشت.
اسلامي که بخواهد در دنياي امروز در کنار همه مکتبها خودش را نشان دهد بايد از کرامت انساني شروع کند نه از چهار تارمو. مثلا کسي گفته که من به آقاي رئيسجمهور در مجلس خبرگان گفتم که براساس قرآن نبايد يک زن سخنگوي وزارت امور خارجه شود. اين حرف يعني چه؟ کجاي قرآن چنين چيزي آمده است؟ اين چه برداشتي از اسلام است؟ عالمي که امروز در اين نظام سمتي نيز دارد چرا اينگونه بايد موضعگيري کند؟!
اين چه نگاهي به زن، اسلام و قرآن است؟ اين نگاه کجا، نگاه آيتاللهطالقاني کجا؟ زن در اسلام يک انسان است که ميتواند به کمال روحي و انساني دست يابد.
نگاههاي اين چنين افراطي چه آسيبي به کشور ما زده است؟
با توجه به اينکه کساني مانند آيتاللهطالقاني در شکلگيري انقلاب اسلامي ايران و فرهنگ اين انقلاب نقش بسزايي داشتند.
فرقش در اين است که آن تفکر به دنبال منافع خود نبود بلکه آبروي مردم و اسلام را ميديد. اما برخي از تفکراتي که اکنون عنوان ميشود فقط منافع شخصي و صنفي در کنار جهالت مذهبي را دنبال ميکند.
چگونه ميتوان تفکرات آيتالله طالقاني را در ميان جوانان تسرّي داد تا ديد بدي نسبت به اسلام نداشته باشند و به واقعيت اسلام پي ببرند؟
پاسخ به اين سوال سخت است اين کار را بايد از رسانهها شروع کرد. دولت، مجلس و همه ارکان نظام اسلامي بايد به دنبال گسترش تفکر حقيقي اسلامي باشند. بايد آسيب شناسيهاي لازم در سه دهه انقلاب صورت گيرد تا مشخص شود فرهنگ اين کشور در اين سه دهه و مخصوصا در دهه اخير رشد داشته و يا به کشور آسيب رسانده و يا سود داشته است؟ اينکه بياييم از پايگاه اسلام عليه همه دنيا سخن بگوييم آبروي قرآن برده ميشود و يا اينکه نه، نگاه اسلامي گسترش مييابد؟ مثلا در مقوله زنان نبايد نگاه جنسي داشته باشيم زن ميتواند عليرغم اينکه مادر و همسر خوبي باشد يک سياست مدار موفق نيز باشد. بسياري از آقايان نگاهشان به زن جنسي است و معتقدند بايد زن در خانه بنشيند و کسي او را نبيند. اميدواريم شرايط و نگاهها نسبت به اسلام عوض شود.
مردم سالاری