غلامحسين نادي
مرحوم مهندس سحابی، معتقد بود برای حل مشکلات کوچک و بزرگ بویژه در امور اقتصادی بايد براي مسائل اساسی و بنیادی پاسخ مناسب پیدا کرد و تا آن مشکلات ساختاری راه حلی مناسب برایش ارائه نگردد هر قدمی برداشته شود مواجه با عدم موفقیت و عدم تعادل خواهد شد.
بعد از حادثه ناگوار و دردناک انفجار 7 تیر در حزب جمهوری اسلامی و بشهادت رسیدن مرحوم دکتر بهشتی و محمد منتظری و رجال کثیری از نمایندگان و دولت برای جبران نمایندگان شهید شده ،انتخابات میان دوره آتی در سال 1360 برگزار نمودند و اینجانب تیر قرعه بنام زدند و جزء منتخبین قرار گرفتم با رفتن به مجلس شورای اسلامی و عضویت در کمسیون برنامه و بودجه با مرحوم مهندس عزّت الله سحابی که ریاست کمیسیون را داشت بیشتر آشنا شدم و از نزدیک در ارتباط اندیشه ها و افکار اقتصادی وی قرار گرفتم.
برای آشنا شدن با اندیشه های اقتصادی مهندسی سحابی نیاز است به وضعیت اقتصادی دوران اوّلیه انقلاب اسلامی بپردازیم و تا حدی که مورد نیاز است شرائط آن دوره را مجسم سازیم:
اقتصاد ایران در سالهای اولیه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار متلاطم و بحرانی بود. از یک طرف با مشکلات مجدد سازماندهی اقتصادی بر اساس موازین اسلامی مواجه بود و از سوی دیگر با تهاجم نظامی و اقتصادی قدرتهای بزرگ و استکباری مواجه شد. پس از محاصره اقتصادی، رژیم بعثی عراق بخش وسیعی از سرزمین اسلامی ایران را مورد تاخت و تاز قرار داده بود. طبیعی است در چنین شرایطی بخش وسیعی از منابع و نیروهای انسانی کشور صرف مبارزه با این تهاجم گردید تا مبادا آثار مخرب بیشتری را بر کشور تحمیل کند و حضور مردم و جوانان در جبهه های جنگ موجب گردید که پیروزی های چشمگیری در تجاوزات خارجی چه نظامی و چه اقتصادی بدست آوردیم.
ولیکن آنچه در صفحه اقتصادی طی آن سال ها رخ داد در جهت مطلوب نبود و واقعیت های اقتصادی بگونه دیگر بر ما تحمیل میگشت . دولت بمفهوم اعم آن نگران مسائل متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی بیش از 8 میلیون خانوار کشور و نسل های آینده کشور بود. کشور در آن دوران در برخی از زمینه ها با موفقیت موجه بود و در پاره ای از موارد موفقیت های مورد انتظار بدست نیامد.
بطور مثال،برخی از موفقیت ها عبارت بودند از:
• کاهش تورم و مهار نسبی آهنگ تصاعدی آن.
• رشد سرمایه گذاری ثابت در حدود 38% درصد.
• رشد بخش ساختمان و مسکن بمیزان 20% درصد.
• رشد تولید بخش صنعت در حدود 18% درصد.
در بخشها و زمینه هائی نیز با عدم موفقیت روبرو بودیم مثلاً:
• در مهار بیکاری بویژه افراد زیر 30 سال
• در بخش کشاورزی که محور اشتغال بود با کاهش رشد 6/1 ـ درصد روبرو بود.
• در بخش معادن با کاهش 7/0 ـ درصد
• در بخش آب، برق و گاز با عدم رشد 8/8 ـ درصد.
• افزایش واردات کالا از 6/5 میلیارد دلار به 5/9 و 10 میلیارد دلار.
وقتی با چنین وضعیتی مواجه بودیم باید چه میکردیم ؟ مرحوم مهندس سحابی، نظرش این بود برای حل مشکلات کوچک و بزرگ بویژه در امور اقتصادی مسائل اساسی و بنیادی پاسخ مناسب باید پیدا کرد و تا آن مشکلات ساختاری راه حلی مناسب برایش ارائه نگردد هر قدمی برداشته شود مواجه با عدم موفقیت و عدم تعادل خواهیم شد.
در ارتباط با تولید ناخالص داخلی متأسفانه کشور با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و 58 و 59 رو بکاهش گذاشته شد و سال 1356 که 3922 میلیارد ریال بود که در آن سالهای اولیّه با 16% کاهش مواجه گردید که با تشکیل مجلس و ریاست کمیسیون برنامه و بودجه با مهندس سحابی فوق تلاش و بحث گردید که روند کاهش متوقف گردد و سال 1360 موفق شدیم روند کاهش را متوقف کنیم وسیله نزول و کاهش تبدیل گردید برشری حدود 3% درصد سال 1360 و 15% درصد سال 61 و 12% درصد سال 62 ولیکن نسبت بسال 1356 هنوز حدود 23 درصد از تولید خالص داخلی کمتر بود.
طبیعی بود این کاهش معلول جنگ و بمباران گسترده رژیم بعثی عراق بود و 4 استان مرزی ما که قطب کشاورزی و دامپروری بودند درگیر جنگ مستقیم شدند و بخش مهمی از آنها به اشغال دشمن بعثی درآمده بود از طرفی چون در محاصره شدید اقتصادی بودیم تهیه مواد اوّلیه فوق العاده سخت و مشکل بود ولیکن مهندس سحابی با تلاش بسیاری درپی یافتن راه حلهائی بود. در زمینه جمعیت و نیروی انسانی و اشتغال ، متاسفانه رشد جمعیت که قبل از انقلاب 7/2 بود بعد از انقلاب به 1/3 افزایش پیدا کرد از طرف دیگر مشکل حادّ و قابل توجه مهاجرتهای درون مرزی از روستاها به شهرها و از استانهای جنگی به سایر استانها فشار مضاعفی درپی داشت. مهاجرتهای برون مرزی نیز در سطحی وسیع درجریان بود، که عبارت بودند از نزدیک دو میلیون مهاجر افغانی و بیش از 000/200 نفر رانده شدگان عراقی و جمیت مهاجران خارجی در کشور حدود 5% از جمعیت کشور را تشکیل میدادند .نتیجه اینکه رشد جمعیت بعلاوه مهاجرتهای درون و بیرون کشوری زمینه افزایش بیکاری و عدم اشتغال را فراهم کرد و بیش 5/2 میلیون نفر در فعالیتهای تولیدی جامعه مشارکتی نداشتند و بیکار تلقی میشدند.این خیل عظیم بیکاران بدلیل ضرورتهای معیشتی اکثراً به بخش خدمات و توزیع و عمدتا" مشاغل کاذب و واسطه گری و دلالی روی آوردند و خود زمینه افزایش بی رویه قیمتها و دامن زدن به تورم بود.
برخی از موانع کاهش بیکاری عبارت بودند از: 1ـ نبود سرمایه جهت سرمایه گذاری تولیدی 2ـ خرابیهای ناشی ازجنگ تحمیلی و بیکار شدن ساکنین مناطق جنگی. 3ـ نداشتن ظرفیت آموزشگاههای فنی و حرفه ای و عدم رشد آن متناسب با نیازهای اشتغال. 4ـ عدم حرفه کار کشاورزی و روی آوردن نیروی بیکار و فعال بخش کشاورزی به شهرها.
با توجه به این مشکلات جناب مهندس سحابی و اعضاء کمیسیون برنامه و بودجه بوند که توانستند با دقّت و پشت کار روند کاهش تولید ناخالص داخلی را متوقف و بعد از سال 1360 به رشد و افزایش برسانند.
اما ما ما وارث نظام شاهنشاهی بودیم و بودجه و درآمدهای دوران پهلوی فوق العاده وابسته به نفت و فروش آن بود و این وابستگی آثار مخربی در اقتصاد کشور داشت مثلاً سهم نفت مستقیم و غیرمستقیم در اقتصاد کشور حدود 70% درصد بود و 30% درصد بقیه ـ بخش مالیات که آنهم غیر مستقیم وابسته به نفت بود و آثار تورمی و غیر عادلانه داشت: تلاش گردید که این نسبت جابجا شوند و مالیات سهم واقعی خود را در اقتصاد پیدا کند.
و چون اقتصاد کشور دچار مرض مزمن بود و عدم تعادل درآمدها و هزینه ها با کسری مواجه بود و این کسری روند افزایش داشت و از طریق استقراض از سیستم بانکی تامین میگردید و این نامتعادل بودن روند بودجه دولت و کسری های متوالی و پی در پی بدهی دولت به سیستم بانکی بسرعت افزایش یافته و موجبات گسترش سریع حجم پول و پایه پولی کشور را فراهم آورده بود: و با وجودیکه تولید ناخالص داخلی حدود 13% درصد کاهش یافته بود نقدینگی بخش خصوصی طی این دوره حدود 3 برابر گردیده که نتیجه آن رشد سریع قیمتها و فشار تورمی است.
وجود این مسائل خواب راحت را از مرحوم مهندس سحابی گرفته بود و دائما در جلسات مختلف و نشست ها و گفتگوهای متعدد با نمایندگان مسائل را مطرح میکرد و این فهم و آگاهی از مسائل باعث شده بود که به گرایش های لیبرالی و مخالفت با دولت متهم شود.متأسفانه در جمهوری اسلامی فهم و آگاهی یکی از اتهامات و جرمهای نابخشودگی است و پی آمدهای ناگواری دارد که هم در تشییع جنازه مرحوم سحابی شاهد بودیم و هم در برخورد با دختر او هاله سحابی امیدواریم خداوند توان فهم و شعوری عنایت کند که بتوان کند که بتوانیم از ثروت انسانی کشور بنحو احسن استفاده کنیم و به رایگان آنرا در اختیار دیگران قرار ندهیم.