Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

بررسی تطبیقی مضامین دعا در قرآن و عهدین

دعا و نیایش از بنیانی‌ترین مؤلفه‌های ادیان به ویژه ادیان الهی است. اشاره قرآن به دعاهای آدم و حوا در بدو هبوط به زمین گویای آن است که پیشینه دعا همزاد آفرینش انسان است و نیایش جدای از تاریخ زندگی بشر نیست. همچنین وجود عبادتگاه‌ها در زمان های مختلف و در مناطق گوناگون کره خاکی، حکایت از آمیختگی دعا با سرشت و فطرت آدمی دارد.
قرآن و کتاب مقدس که پُر مخاطب‌ترین کتب الهی به شمار می روند، پیروان خود را به سوی دعا و نیایش فراخوانده‌اند و بر اهمیت و منزلت آن انگشت نهاده‌اند. كشف انگیزه‌ها، چهارچوب‌ها، آداب و جهت‌گيري‌هاي نيايش در قرآن و کتاب مقدس، تبيين كننده كم و كيف رابطه حضوري با مبدأ و حاكي از منظومه معرفتي و نگاه انسان‌شناسانه و هستي‌شناسانه قرآن و عهدین است؛ كه در عين حال قابليت دارد يكي از ملاك‌هاي مزيت‌سنجي تعالي اديان قرار گيرد.
در جلسه گفت‌وگویی که با جناب آقایان احمد مقری و رضا کاظمی¬راد از دانشجویان مقطع دکتری ادیان داشتیم،‌ به مناسبت تحقیقی که اخیرا با اشراف استاد این دانشگاه، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد علی ایازی با همین عنوان طی تحقیقی مفصل انجام داده با واکاوی تطبیقی نیایش در قرآن و کتاب مقدس، وجوه اشتراک و افتراق این دو را، بصورت خلاصه مورد تحلیل و بررسی قرار داده، که به طور اجمالی از آن بحث را، از نظر می‌گذرانید:
*دعا در قرآن و سایر کُتب آسمانی مثل تورات و انجیل چه معنا و مفهومی دارد؟
دعا از نظر اکثر ادیان ضرورت وضعیت بشر است. هنگامی که جهان مادی بشر با آفرینشی تبیین می‌شود که منجر به گسستگی یا جدایی از جهان الوهی می شود، دعا ضرورت می یابد. در ادیان ابراهیمی تصویری از زندگی بشر ارائه می‌شود که سیر تطوری سه مرحله‌ای دارد: 1. زمانی که انسان در عالم قدسی است(دوران وصل)؛ 2. زمانی که میان انسان و عالم قدسی شکاف افتاد(دوران فراق)؛ 3. دوران وصل مجدد. دعا نسخه‌ای است که برای انسان سرگشته و مبتلا به دوری پیچیده شده؛ ابزاری که به واسطه آن گسست میان انسان و عالم روحانی ولو برای لحظه‌ای برداشته می‌شود. این معنا از دعا در هر سه کتاب قرآن، عهد عتیق و عهد جدید نمود یافته است.در قرآن و عهدین، دعا نقش ابزار را برای ارتباط مخاطبان با خدای خالق بر عهده دارد.
*در باب مقایسه تحلیلی نیایش‌های قرآن و عهدین هم موارد اشتراکی در این خصوص وجود دارد و هم مواد افتراق. بارزترین موارد اشتراک و افتراق را چه می‌دانید؟
بدون شک هر دو این کتاب¬ها به مسئله دعا توجه فراوان دارند. این دعاها به زبان¬های مختلف بیان شده، گاه به صورت مستقیم و گاه از زبان یکی از پیامبران و یا بندگان شایسته خداوند و یا مردم عادی است. هردوی این کتاب به نیازهای انسان توجه دارد و توجه به عالم معنا را تعلیم می¬دهد. اما یکی از نکات بارز قرآن در مقایسه با کتاب مقدس، تنوع میزان دعاها در این کتاب است. در مجموع بیش از 190 دعای منحصر به فرد در قرآن کریم وجود دارند؛ در حالی که در کتاب مقدس از میان 222 دعای موجود در این کتاب که البته هم شامل عهد عتیق و هم شامل عهد جدید می شود، تعداد دعاهای منحصر به فرد به مراتب کمتر از این مقدار خواهد بود. اکثریت غالب دعاهای عهد عتیق را دعا برای فرزندان، قوم، دوری از خشم و غضب و نعمت فراوان تشکیل می¬دهند. اما شمارش تعداد دعاهای منحصر به فرد قرآنی از وسعت این نوشتار بیرون خواهد بود. تنها به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره می‌شود که عبارتند از: هدایت به راه راست، قبولی اعمال، قبولی نذر، اسلام‌خواهی برای امت، پذیرش توبه، نیکی دنیا، مرگ با نیکان، اجابت وعده‌های پیامبران، مشاهده کیفیت رستاخیز، عدم مؤاخذه در برابر فراموشی و خطا، مکلف نشدن به تکالیف سنگین، عدم انحراف از راه حق، عدم رسوایی در قیامت و موارد متعدد دیگر.
*رابطة بین انسان و خدا در دعاهای وارد شده در قرآن و عهدین به چه صورت است؟
در دعاهای قرآنی فرد دعا کننده، گونه‌ای نزدیکی و تقرب به خدا را احساس می‌کند و نوع دعای فرد، بیانگر چنین دیدگاهی است. زبان دعا در عهد قدیم با جدید متفاوت است. در حالی که در عهد عتیق، از آن جایی که یهوه علی رغم خدای قوم بودن، خدایی خشن، انتقام‌جو و ذاتاً متعالی است، دعا کننده، چندان خود را به خدا نزدیک نمی‌بیند. در واقع فرآیند دعا در عهد عتیق، درخواست همراه با نوعی ترس است. به طور مثال در سوره بقره چنین دعا می‌شود که: «ربنا.. انت مولانا فانصرنا علی القوم الکافرین» . در این آیه که دعا کنندگان مردم هستند و دعا در واقع بیان‌کننده رابطه انسان با انسان است، نوعی تقرب و نزدیکی میان دعاکنندگان و خداوند به عنوان مدعوّ مشاهده می‌شود. مؤمنان، ضمن نزدیک دانستن خود به پروردگار، از او تقاضای اعطای نصرت و پیروزی بر کافران را دارند.
در نمونه‌های دیگری از دعاهای قرآنی نیز می‌توان چنین فضایی را مشاهده نمود. به طور مثال در همین آیه می‌خوانیم «ربنا... اغفرلنا» و یا «ربنا... وارحمنا». در این نمونه آیات، مؤمنان دعا کننده، از مرحله نخستین پذیرش سخن پیامبر(ص) گذشته و با منور نمودن قلب خود به نور ایمان، قدم های خود را بالاتر نهاده و با ارتقای جایگاه معرفتی خود نسبت به ذات باری تعالی و حقایق نورانی ایمانی، به ذات احدیت تقرب جسته و از او تقاضای غفران و بخشش می¬کنند.
اما رویکرد کلی در کتاب مقدس، به این صورت است که فرد فاصله عمیقی را میان خود و خدای به کلی دیگر احساس می¬کند به گونه‌ای که حتی از بردن نام او که یهوه باشد وحشت دارد. در چنین نگاهی حتی به هنگام دعا کردن، دعا کننده علی رغم درخواست دعای خود، با خدا احساس نزدیکی و تقرب نمی¬کند به طور مثال در مزمور 38 از کتاب مزامیر می خوانیم: «خداوندا در خشمت مرا توبیخ مکن و در حال غضب مرا تأدیب مفرما؛ تیرهای تو در من فرو رفته‌اند و دست تو بر من فرو آمده است؛ از خشم تو جان سالم به در نخواهم برد..» . خدای این آیات، خدایی انتقام‌جو و عذاب کننده است که همواره باید از عذاب او ترسید. تنها وسیلۀ دعا کننده برای دوری از چنین عذابی دعا است.

*اما در کنار احساس نزدیکی دعاکنندگان قرآن کریم با خداوند (بر اساس آنچه از محتوای دعاها بر می‌آید)جلوه‌ای از ترس از خداوند در نوع دعاها مشاهده می‌شود، آیا این ترس با ترس موجود در آیات عهد عتیق یکی است؟
از این جنبه می‌توان قرآن و کتاب مقدس را مشابه هم تصور کرد. خوف و خشیت لازمه کاستن غرور و تکبر در انسان است. جایی که انسان ترس ندارد، خود را بی نیاز تصور می کند و از همین جا خاطاهای او آغاز می شود. البته از یک جهت میان قرآن و کتاب مقدس باید تفاوت گذاشت و آن هم در نوع ترس است. ترس موجود در دعاهای قرآنی، ترس برخواسته از بندگی است، اما ترس موجود در آیات عهد عتیق ترس از هیبت یهوه است. به طور مثال در این دعا از قرآن کریم می‌خوانیم: «ربنا .. و لا تخزنا یوم القیامه انک لاتخلف المیعاد» ؛ در آیه مذکور، به سبب آن که دعا کنندگان که مؤمنان می‌باشند از وعده خداوند مبنی بر عذاب ستمکاران و گناهکاران آگاه هستند، از این رو با ترس از وعده خداوند، از او عاجزانه می‌خواهند تا آنها را در زمره گناهکاران و در نتیجه در زمره رسوا شوندگان روز قیامت قرار ندهد. در این آیه به خوبی می‌توان ترس نهفته در متن دعا را احساس نمود. مشابه همین آیه، آیه دیگری از سوره آل‌عمران است که در بخشی از آن، بندگان از خداوند طلب دوری از عذاب آتش جهنم را دارند: «.. و قنا عذاب النار» . آیه دیگری که در این خصوص می‌توان مثال زد، این آیه است که می فرماید: «ربنا اغفر.... اسرافنا فی امرنا» . در همه این آیات نوعی خشیت از خداوند، همراه با اضطراب از پیامدهای عدم استجابت دعا مشاهده می‌شود. در کتاب مقدس از آن جایی که خداوند در نهایت علوّ و بلند مرتبگی قرار دارد، همواره ترس از او حتی به هنگام دعا وجود دارد. نمونه‌ای از دعاهای مزامیر مؤید این مطلب است. در مزمور ششم از کتاب مزامیر آمده است: «خداوندا، بدون غضب مرا تأدیب نما و با خشم سرزنشم مکن؛ ای خداوند بر من رحم کن، زیرا که دیگر پژمرده‌ام.. و تمامی وجودم به غایت پریشان». در این نوع آیات از کتاب مقدس نیز ترس از خداوند قابل درک است، اما چنانچه گفته شد، این ترس با ترس حاکم بر برخی دعاهای قرآنی متفاوت به نظر می‌آید. ترس حاکم بر دعاهای قرآنی ترس از روی بندگی و عبودیت و نوعی خشیت نسبت به ذات خداوند متعال است اما ترس موجود در کتاب مقدس، ترس از هیبت خداوند می باشد.
*در مورد حتمیت استجابت دعا در قرآن و عهدین چه تفاوت‌هایی وارد است؟
در قرآن کریم موارد متعددی از دعاها وجود دارد که بر حتمیت استجابت آنها تأکید شده است. شاید تعداد این دعاها به بیش از یکصد دعا برسد. بر اساس فرهنگ قرآنی اگر دعای فرد دعا کننده به اجابت برسد و خداوند وعده انجام آن را بدهد، تحقق آن حتمی خواهد بود زیرا خود خداوند می¬فرماید : «ان الله لا یخلف المیعاد». در عهد عتیق نمی‌توان چنین حتمیتی را از ادعیه برداشت نمود؛ بلکه یهوه خود، تصمیم گیرنده نهایی برای اجابت یا عدم اجابت دعاها دانسته می‌شود. خود خداوند متعال در قرآن نسبت به حتمیت اجابت دعای بندگان می‌فرماید: «و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلهم یرشدون». در این آیه خداوند به صراحت تأکید می‌کند که دعای بندگان را برآورده خواهد کرد. از همین رو از آنان می‌خواهد تا به او ایمان آورده و به فرمان او گردن نهند. در آیۀ: «ربنا و آتنا ما وعدتنا علی رسلک... انک لا تخلف المیعاد» نیز به صراحت بر حتمیت استجابت دعای مؤمنان و عدم خلف وعده از جانب خداوند تأکید شده است. در آیه دیگر حضرت ابراهیم از خداوند طلب مغفرت می‌کند و خداوند با یادآوری حتمیت پذیرش دعای او می‌فرماید: « قال رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی؛ فغفر له انه هو الغفور الرحیم».
بنابراین، موارد متعدد دیگری در قرآن وجود دارد که حتمیت استجابت آنها از خود آیه فهمیده می‌شود. اما پس از بررسی مضامین دعایی کتاب مزامیر نمی‌توان حتمیتی برای اجابت آنها از خود آیات به دست آورد. غالب دعاهای این کتاب با نوعی تردید در استجابت همراه است، به طور مثال در مزمور 13 می‌خوانیم: «ای خداوند، تا به کی مرا فراموش می‌کنی؟ تا به کی روی خود را از من برمی‌گردانی؟ تا به کی افکارم مرا آزار دهند و هر روز دلم از غم پر شود؟ تا به کی دشمن بر من پیروز باشد؟ ای یهوه خدای من نظر کرده، مرا مستجاب فرما! چشمانم را روشن کن، مبادا به خواب موت بخسبم. مبادا دشمنم گوید بر او غالب آمدم و مخالفانم از پریشانی‌ام شادی نمایند». همچنین در مزمور 22 می‌خوانیم: «ای خدای من، ای خدای من، چرا مرا ترک کرده‌ای؟ چرا دور ایستاده ای و ناله‌ام را نمی‌شنوی و به نجاتم نمی‌شتابی؟ شب و روز می‌نالم و آرامی ندارم، اما تو مرا اجابت نمی‌کنی» . و یا در مزمور5 آمده است: «ای خداوند، به سخنان من گوش بده و به ناله من توجه فرما. ای پادشاه و ای خدای من، به فریادم برس، زیرا من فقط نزد تو دعا می‌کنم. ای خداوند، صبحگاهان به پیشگاه تو دعا می‌کنم و تو صدای مرا می‌شنوی، پس من انتظار خواهم کشید تا جواب مرا بدهی». شاهد دیگر مزمور نهم است که می‌گوید: «ای خداوند، ببین دشمنانم چگونه به من ظلم می¬کنند. بر من رحم کن و مرا از چنگال مرگ رهایی دِه». چنانچه گفته شد، در هیج کدام از این آیات شاهدی بر حتمیت استجابت آنها وجود ندارد و اصل دعا با نوعی تردید و خوف و رجا صورت می‌گیرد. شاید بتوان این شیوه از زبان را ناظر به مخاطبان این کتاب در نظر گرفت که لازم می نموده این گونه سخن گفته شود.
*در قرآن کریم یکی از شرایط استجابت دعا، ایمان است. این مسئله برای سایر کتب هم صادق است؟
یکی از اختصاصات کتاب مقدس عبری، گره زدن استجابت دعا به مسئله قومیت اسرائیل است، باید آنان همواره در مجموعه قوم قرار گیرند و از آن خارج نشوند. اما در قرآن کریم، استجابت دعا برای انسان است، مشروط به ایمان است و نه قومیت. شواهد زیادی بر این ادعا در قرآن آمده است، از جمله این آیه که از زبان مؤمنین می‌فرماید: «ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنوا بربکم فآمنا ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار» در این آیه هیچ اشاره‌ای به قومیت دعاکنندگان نشده است، بلکه به صراحت بر ایمان آوردن آنها تأکید شده و چنانچه از فاء در ابتدای دعا برداشت می‌شود، این بندگان به پشتوانه ایمان خود، از خداوند طلب بخشش می‌کنند. این در حالی است که فضای غالب دعاهای مزامیر صبغه فردی و یا قومیتی دارد.
*و کلام آخر با توجه به مقایسه این دو کتاب و متأخر بودن قرآن چه نکته ای را در باره دعاهای قرآنی می¬توان بیان کرد؟
در یک جمع‌بندی کلی می‌توان گفت که میان قرآن و کتاب مقدس، هم اشتراکات و هم تمایزاتی در زمینه محتوای ادعیه وجود دارد که در این مجال کوتاه فرصت پرداختن به آن به صورت کامل نیست. اما نکته مهم در این است که ادعیه قرآنی نسبت به کتاب مقدس جنبه مصدقیت و مهیمنیت دارند. یعنی افزون بر این که دعاهای پیامبران پیشین را امضا کرده است، بر آنها چیزهایی را افزوده است. به طور کلی هر آنچه از معارف دعایی در کتاب مقدس می‌توان یافت، در قرآن نیز وجود دارد و در مقابل قرآن دارای محتوا و معارف بیشتر و عمیقی است که از کتاب مقدس برداشت نمی‌شود.

Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم