آرمان- میثم سعادت: روز گذشته صحن مجلس شاهد انتقادات نمایندگان به صحبتهای رئیسجمهور در روز دوشنبه بود. نمایندگان با طرح مسائلی نظیر « لفظ «بزدلان» بار کیفری دارد» و «منتقدان منصف جزو فراکسیون «جهنمیان» هستند.» خواستار جلسه غیرعلنی درمورد اظهارات رئیسجمهور شدند و این درحالی بود که حامیان دولت معتقد بودند مخاطب صحبتهای روحانی، نمایندگان مجلس نیستند. درباره ادبیات و واکنشها به آنچه رئیسجمهور در روز دوشنبه گفت، حجتالاسلام والمسلمین ادیب، استاد حوزه و دانشگاه با آرمان به گفتوگو پرداخت که متن آن در ادامه آمده است:
نظرتان درباره صحبتهای روز دوشنبه آقای روحانی چیست؟
سخنان آقای روحانی در جمع سفرای ایران در کشورهای مختلف از چند زاویه قابل ارزیابی است. اول اینکه ایشان گزارشی از فعالیت خود ارائه دادند و شرایط کشور در این دوران را ارزیابی کردند که قابل تقدیر و تشکر است. دومین موضوع، گلایههای ایشان از منتقدان بود که البته همین گلایهها باعث طرح برخی اعتراضات شد. اما قبل از اینکه بخواهیم به دولت هجمه وارد کنیم باید ببینیم آیا انتقادی که این افراد به دولت مطرح میکردند قابل قبول بوده یا صحبتهای نابجا بوده و ریشه در منافع شخصی داشته است.
اما در یک سال گذشته ادبیات مخالفان روحانی هم در معرض قضاوت مردم بود.
معتقدم روحانی در مذاکرات هستهای عملکرد موفقی داشته است اگرچه جزئیات را نمیدانم و هنوز هم جزئیات منتشر نشده اما دولت هم افراد مناسبی را برای پیگیری مذاکرات برگزید و از طرفی اصل مذاکرهکردن هم جمعبندی کل نظام است. اگر خاطرتان باشد پیش از روی کار آمدن دولت هم جمعبندی مردم این بود که باید بر سر مساله هستهای مذاکره کرد و شکر خدا دولتی سر کار آمد که صلاحیت بالایی در مذاکره با کشورهای دیگر دارد. من این قسمت صحبت آقای روحانی را قبول دارم که انتقادات مجموعاً وارد نیست و تصمیم مذاکرات، تصمیم کل نظام است. از این نظر با ایشان همدلی میکنم. وضعیت امروز دستگاه دیپلماسی ایران شبیه بازیکنی است که در نوک حمله یک تیم فوتبال بازی میکند و همه فشارها و خطرها روی اوست اما بازیکنان دیگر به جای حمایت از او رفتارهای آزاردهنده از خود نشان میدهند و کاری میکنند که بوی خیرخواهی از آن بلند نمیشود.
لحن و ادبیاتی که روحانی استفاده کرد مورد انتقاد بسیاری از اصولگرایان قرار گرفته است. نظر شما در اینباره چیست؟
درباره ادبیات رئیسجمهور دو نکته مطرح است؛ اول اینکه بازبودن فضای انتقاد در کشور در مجموع به نفع جامعه، کشور و دولت آقای روحانی خواهد بود. ایشان با رای مردم روی کار آمده و کسی که حمایت تودههای مردم را به همراه دارد برای به کرسی نشاندن حرفش نیاز به تغییر لحن ندارد. دولت باید از نقد سازنده استقبال و استفاده کند. در جلسهای که همراه با جمعی از اصلاحطلبان با رئیسجمهور داشتم به ایشان عرض کردم که این دولت باید باز هم پاسهای خوب را بدل به گل کند. چنانچه در مناظره سرنوشتساز جمعه پیش از انتخابات چنین کرد و سرنوشت بخشی از رای در همان مناظره مشخص شد. دولت باید صادقانه و شفاف به انتقادات پاسخ دهد و حتی اگر برخی از این انتقادات مغرضانه بود استراتژی کلی باید استقبال از انتقادات باشد.
فکر میکنید مخالفان روحانی در برابر این صحبتها چه واکنشی نشان میدهند؟
به نظر میرسد این مخالفتها شروع شده است. استیضاح وزیرعلوم حداقل نشانهای از رشد این مخالفتها در مجلس است. کسانی که از اوضاع وزارت علوم مطلع هستند میدانند این وزارتخانه چه وضعیت نامطلوبی را در 8سال دولت احمدینژاد و بهخصوص در 4سال دوم داشت. پذیرش عجیب و غریب دانشجو و استاد که با معیارهای قانونی همخوانی نداشت و بیمبالاتیهایی که زمینهساز سوءاستفاده مالی و غیرمالی از این وزارتخانه بود و کسی نسبت به آن نگرانی نداشت. اتفاقا دولت ایشان تا امروز خویشتنداری کرده و در اینباره بهجای آنکه دنبال بهانهجویی باشد به منافع ملی توجه کرده است و سعی شده از طریق مراجع قانونی این تخلفات را پیگیری کنند. همه مردم هم توقع دارند که تخلفات گذشته آشکار شود. بحث ادبیات رئیسجمهور هم به نظر میرسد از پسلرزههای ادبیات 8سال گذشته باقی مانده است اما مردم به ایشان بر اساس ادبیاتی رای دادند که با احترام با دیگران سخن میگفت و یک بخشی از امتیازات آقای روحانی ادبیات ایشان بوده. آقای روحانی نباید این ادبیات را زمین بگذارند و باید ادبیات خود را حفظ کنند و چه در عرصه بینالمللی و چه در عرصه داخلی با ادبیاتی سخن بگویند که شاهد تکرار ادبیات غلط گذشته نباشیم.
اما گاهی به نظر میرسد انتقادات مطرحشده به دولت اصلا بویی از انصاف نبرده است.
بهصورت کلی جدای از اینکه باز بودن فضای انتقاد مطلوب است، گاهی شاید انتقادکنندگان، انتقادی را وارد کنند که وارد باشد. نباید به منتقدان بهعنوان بازیکن تیم مقابل نگاه کرد. گاهی منتقد دوست دلسوزی است که نسبت به کشور نگرانی دارد. گرچه مخاطبان جملات آقای روحانی همه منتقدان نبودند. من احساس میکنم سنگینی بار انتقادهای غیرمنصفانه بر دوش دولت سنگینی کرده بود اما به گمان من با ادبیاتی فاخرتر و ارزشمندتر نیز میشد پاسخ منتقدان را داد و به صورت شفاف اعلام میشد افرادی که این مسائل را مطرح میکنند به دنبال چه مطامع و اهدافی هستند و با روی کارآمدن این دولت چه رانتهایی را از دست دادهاند و اگر مسئله نامربوطی مطرح شد از طریق مراجع قانونی با متخلف برخورد کرد.
شاید دولت توانایی برخورد با این افراد را از طریق دیگری نداشته باشد.
حتی اگر دولت نتواند با این افراد برخورد کند، مجوزی برای استفاده از ادبیات نامناسب ندارد. سلاح برنده رئیسجمهور ادبیات اوست. چنانچه در دولت خاتمی هم با وجود موانعی که در مسیر وجود داشت، از ادبیات خود عدول نکرد. آقای خاتمی گرچه در رسیدن به برخی مقاصد ناکام بود، اما در تاریخ بهعنوان رئیسجمهوری فهیم و اخلاقی ثبت شد. ادبیات یک رئیسجمهور بهعنوان فرد اول اجرایی کشور آثار تربیتی در جامعه دارد.
راهکار پیشنهادی شما برای برقرارشدن ارتباط مطلوب میان دولت و مجلس چیست؟
درست است که برخی از نمایندگان مجلسی که امروز مشغول کار هستند با دولت زاویه دارند و طور دیگری فکر میکنند اما اینها قابل گفتوگو هستند. دولت باید با تعامل و گفتوگوی بیشتر کارها را پیش ببرد. تا اینجا دولت با این افراد با احترام برخورد کرده اما بیش از گذشته باید اینها ارتباط برقرار کند و اگر کار پیش نرفت، سعی در برقراری رابطه با مردمی کند که دولت را انتخاب کردند. دولت نیاز به تقویت جدی رابطه خود با مردم و رسانهها دارد. ضمنا همانطور که گفته شد مخاطب رئیسجمهور اکثریت مجلس نبودند بلکه جمع قلیلی از نمایندگان بودند که امروز هم نسبت به جملات رئیسجمهور واکنش نشان دادند که دولت باید بهخوبی با این افراد برخورد کند و با تدبیر از این مخمصه بیرون رود. من نگرانم که این ادبیات تاثیر منفی در رابطه مجلس و دولت بگذارد.