مهدی مهدوی
ولادت
آن حضرت روز یک شنبه 7 صفر سال 128 هجری در منطقه ابواء(ما بین مکه و مدینه) به دنیا آمد و در 25 و به روایتی 5 یا 6 رجب المرجب سال 183 هجری در سن 55 سالگی به دستور هارون الرشید در زندان سندی بن شاهک به شهادت رسید و بدن مطهرش در کاظمین بغداد به خاک شپرده شد مدت امامتش 35 سال بوده است.
مادرش حمیده ام ولد و کنیزی اهل بربر بوده که به فرموده مرحوم شیخ عباس قمی: از اشرف اعاظم بوده و امام صادق علیه السلام او را تصفیه شده از هر دنس و چرکی تعبیر فرموده که ملائکه او را حراست و پاسبانی می نموده اند تا به آن حضرت رسید به سبب آن کرامتی که از ناحیه حق تعالی به آن حضرت و حجت بعد از او رسیده است آن گاه محدث قمی فرمودند: آن چه از بعض روایات بر من ظاهر شده آن است که آن مخدّره چندان فقیهه و عالمه به احکام و مسائل بوده که حضرت صادق علیه السلام، زن ها را امر می فرموده که در اخذ مسائل و احکام به او رجوع نمانید.(منتهی الامال ج 2 باب 9 فصل 1)
اسامی و القاب و مناقب
اسم شریف آن حضرت موسی و کنیه او ابوالحسن، ابو ابراهیم و ابو علی و القابش بسیار است مانند کاظم، صابر، صالح و امین و شهرتش عبد صالح و معروف به کاظم است یعنی خاموش و فرو برنده خشم زیرا آن حضرت هرگز به دشمنان خود از آن چه ظلم و ناسپاسی می کشید، نفرین نکرد و با هر کس که به او بدی می کرد احسان و نیکی می نمود.
آن حضرت مشهور به عبد صالح بود که به فرموده شیخ مفید زیرا آن حضرت همه صفات، فضائل و کمالات را داشته است «لاجتماع خلال الفضل و الکمال»(ارشاد مفید ج2 باب 15)
آن حضرت در میان مردم به باب الجوائج معروف است که به فرموده محدث قمی: توسل به آن حضرت برای شفاء امراض و بیماری ها و رفع امراض ظاهری و باطنی و درد های اعضاء مجرب است(منتهی الامال ج2 ب 9 ف 1)
عامه و خاصه از آن حضرت به عظمت و بزرگی یاد نمودند و شیخ مفید در ارشاد(ج2 ب 17) فرمودند: «و کان ابوالحسن موسی علیه السلام، اعبد اهل زمانه و افقههم و اسخاهم کفا و اکرمهم نفسا» از همه مردم عصرش پارساتر و داناتر وبا سخاوت تر و گرامی تر بود.
و کمال الدین محمد بن طلحه شافعی در حق او فرمود: او است امام کبیر القدر ، عظیم الشان، کثیر التجهد، مجد در اجتهاد، مشهور به عبادت، مواظب بر طاعات، مشهور به کرامات و.....(منتهی الامال ج2 ب 9 ف 2)
فرزندان
در تعداد اولاد آن حضرت اختلاف است برخی 30 و عده ای 60 اولاد برای حضرت ذکر کرده اند شیخ مفید تعداد فرزندان آن امام را 37 اولاد (18 پسر و 19 دختر )ذکر کرده است از جمله حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ابراهیم ، جعفر، احمد، فاطمه کبری و فاطمه صغری(ارشاد ج2 ب 19)
امامت
در کافی (ج1 ص310)روایت شده که امام صادق علیه السلام روش ماهرانه ای در تعیین امام و جانشین بعد از خود معرفی کرده که در حقیقت یک هدف تاکتیکی برای حفظ حان امام بعد از خویش (حضرت موسی کاظم علیه السلام ) بوده است آن حضرت پنج نفر را به عوان جانشین خود معرفی کرد که عبارتند از: 1.پسرش عبد الله معروف به افطح 2. پسر دیگرش حضرت موسی کاظم علیه السلام 3. محمد بن سلیمان والی بنی عباس در مدینه 4. همسرش حمیده 5.خلیفه وقت منصور عباسی معروف به دوانیقی.
و لذا بعد از شهادت امام صادق علیه السلام منصور عباسی در نامه ای محرمانه به والی خود در مدینه (محمد بن سلیمان )نوشت که اگر آن حضرت فرد مشخصی را جانشین خود قرار داده او را بخوان و گردنش را بزن وقتی که او جریان انتخاب پنج نفر را برای منصور نوشت که امام پنج جاشین دارد و کدام یک را باید بکشم منصور گفت: نمی توانم اینها را به قتل برسانم.
فعالیت و مبارزات امام:
امام موسی کاظم علیه السلام هم در حیات سیاسی و احتماعی و هم در شهادت با سایر امامان معصوم علیهم السلام متفاوت و ممتاز بوده و آن جناب را با سالار شهیدان مقایسه می کنند چنان چه از نحوه انتخاب امامت آن حضرت نیز این مطلب به خوبی معلوم است و این به خاطر شرایط خاص اوضاع سیاسی عصر امام و روش فعالیت و مبارزات آن حضرت بوده است از این رو خلفای عباسی به شدت از آن امام می ترسیدند و همواره در صدد حذف و ضربه زدن به آن حضرت بودند(در این باره رجوع کنید به کتاب :امامان شیعه و جنبش های مکتبی، نوشته استاد محمد تقی مدرسی ، انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی).
روش آن حضرت، برنامه ریزی فکری و عقیدتی و کوشش های علمی جهت مبارزه با تبلیغات مسموم و زهر آگین افکار الحادی و کفر آمیز مکاتب و حنبش های انحرافی و فاسد و تبیین صحیح و درست احکام و معارف الهی و دینی به مردم و تربیت شاگردان و پیروان. به همین خاطر برخی آن حضرت را همان قائم آل محمد عج الله تعالی فرجه دانسته اند چنان چه نوشته اند وقتی که بنی عباس بدن مطهر آن حضرت را دیدند فریاد کشیدند که این همان کسی است که به اعتقاد رافضیان هرگز نمی میرد(ر.ک :مقاتل الطالبین ص505)
و لذا خلفای عباسی آن امام را از این فعالیت روشنگرانه باز داشته و او را از شیعیان و محبینش جدا ساختند و به مدت 7 الی 16 سال زندانی نمودند و بیم آن که شیعیان با آن امام حتی در زندان ارتباط برقرار نکنند و به آن حضرت (در نحوه مرگ و حمل جنازه)توهین و اهانت نمودند و چنان رعب و وحشتی ایجاد نمودند که کسی جرات نمی کرد نام امام را به صراحت ببرد بلکه با کنایه و القاب نامش را می بردند، مانند عبد صالح، امین،عالم و ابو ابراهیم، که چنین گفته است....
نظارت امام بر کار شیعیان
نظارت امام بر اوضاع سیاسی حاکم و کنترل و نظارت دقیق و مستقیم به کار و رفتار یاران و پیروان خود و راهنمایی و خط دهی صحیح سیاسی و احتماعی به آنان از دیگر روش سیاسی و مبارزاتی آن حضرت است چنان که جریان صفوان جمال، از اصحاب و شیعیان آن حضرت که شتران خود را به دستگاه هارون الرشید کرایه داده بود و امام نارضایتی و اعتراض خود را از حکومت هارون و حرام دانستن یاری و همکاری با حکومت جور و طاغوت را به صفوان ابراز و او را از کار نهی فرموده است. حتی باران خود را از شرکت کردن در سلک حکومت ظلم و طاغوت هارونی و یا پذیرش هر گونه مسئولیت دولتی بر حذر داشته است.
از طرفی آن حضرت به خاطر رعایت برخی مصالح، علی بن یقطین را از این فرمان مستثناء کردند و به او اجازه داد تا منصب وزارت را در حکومت هارون بر عهده گیرد تا با یاری خداوند بتواند حق ضعیف و ناتوانی را بگیرد و نیاز و مشکلات یاران و شیعیان آن حضرت را بر آورده کند لذا به او فرمود: ای علی کفاره و تاوان (کار در حکومت جور)احسان و خوبی کردن به برادران دینی است«کفارة عمل السلطان الاحسان الی الاخوان»(منتهی الامال ج2 باب 9 ف4 به نقل از بحار)
و در ادامه فرمود یک مورد را برای من تضمین نما تا من سه مورد را برای تو ضمانت نمایم: نزد من ضامن شو که هر یک از دوستان ما را دیدی نیاز او را بر آورده کنی و او را گرامی بداری، و من ضامن می شوم که: 1. هرگز سقف زندانی به تو سایه نیفکند. 2. دم هیچ شمشیری به تو نرسد. 3.هرگز فقر و نداری به خانه تو پا نگذارد.
آنگاه فرمود: «یا علی من سر مومنا فبا الله بداء و بالنبی صلی الله علیه و آله ثنی و بنا ثلث»یا علی هر کس مومنی را شاد نماید اول خدای متعال را و دوم پیامبر صلی الله علیه و آله را و در مرحله سوم ما را شاد کرده است.(ر.ک:همان و مکاسب شیخ انصاری)