Please make sure that, your allow_url_fopen or cURL is enabled. Also, make sure your API key and location is correct. Verify your location from here https://openweathermap.org/find

عدالت‌ورزي معیار موفقيت يك نظام ديني

موفقيت‌هاي علمي و فتح كرات ديگر و فرستادن انسان به فضا در جاي خود ارزشمند است، اما ملاك و معيار سنجش موفقيت يك حكومت حق نيست.

عبدالرحیم سلیمانی
خداوند تعالي هدف از فرستادن پيامبران را اين مي‌شمارد كه مردم عدل و داد را برپا دارند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط؛ به راستي ما پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ابزار سنجش (عقل) را فرود آورديم تا مردم به قسط و عدل برخيزند» (حديد/25).
مطابق اين آيه مهم‌ترين هدف فرستادن پيامبران و كتاب‌هاي آسماني و اصلي‌ترين هدف و آرمان دين اين است كه در جامعه عدل و داد و قسط برپا شود و بنابراين هر حركت و جنبش ديني و خدايي بايد آرمان و هدفش اجراي دقيق عدالت باشد. قرآن مجيد به صورت‌هاي مختلف بر اين نكته پافشاري مي‌كند به گونه‌اي كه گويا هيچ آرماني بالاتر از آن نيست. در يك جا مي‌فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده‌ايد، پيوسته به عدالت قيام كنيد و براي خدا گواهي دهيد، هر چند بر ضد خودتان و پدر و مادرتان و خويشاوندانتان باشد» (نساء/135). يا در جاي ديگر با اندكي تفاوت مي‌گويد: «اي كساني كه ايمان آورده‌ايد، براي خدا به داد برخيزيد و به عدالت شهادت دهيد، و البته نبايد دشمني گروهي شما را بر آن دارد كه عدالت را رعايت نكنيد، عدالت بورزيد كه آن به تقوا نزديك‌تر است» (مائده/8).
در آيات فوق به شدت بر رعايت عدالت تأكيد شده و آن مهم‌ترين وظيفه ايماني و ديني شخص مؤمن و ديندار شمرده شده است. عدالت چنان مهم است كه هيچ‌گاه استثنا بر نمي‌‌دارد و حتي در برخورد با بدترين دشمنان باز بايد آن را رعايت كرد. دشمني با يك قوم و گروه به هر صورت و شكلي كه باشد مجوز اين نيست كه يك انسان ديندار عدالت را زيرپا بگذارد و آن را ناديده انگارد.
عموميت و فراگيري آرمان عدالت در قرآن مجيد تا جايي است كه خداوند به پيامبر خود مي‌فرمايد كه اگر پيروان ديگر اديان دعوا و شكايت خود را نزد تو آوردند مي‌تواني داوري كني يا از آنان روي برتابي، اما اگر داوري كردي داوري يك شرط قطعي و مسلم دارد و آن عدالت‌ورزي است: «اگر داوري كردي پس به عدالت در ميانشان حكم كن كه خداوند دادگران را دوست دارد» (مائده/42).
پيامبر(ص) و علي (ع) در ميان مردم حكومت كرده‌اند اما حكومت آنان تنها يك هدف داشته است و آن اينكه عدالت را در ميان مردم اجرا كنند و آنان تنها در صورتي خود را موفق مي‌دانسته‌اند كه بتوانند عدل و داد را بر پا دارند و حكومت در صورتي براي آنان ارزش داشته است كه از آن تنها به عنوان ابزاري براي اجراي عدالت استفاده شود و اگر چنين نباشد ارزش آن از يك كفش پاره پاره صد وصله هم كم‌تر و پايين‌تر است. پس معيار و ملاك موفقيت حكومت در نظام حكومت نبوي و علوي صرفا ميزان اجراي عدالت بوده است. به همين جهت آنان حاضر بوده‌اند كه همه چيز را به پاي عدالت قرباني كنند ولي هيچ‌گاه از عدالت كوتاه نيايند و در راه اجراي عدالت از پرداخت هر هزينه‌اي خودداري نكنند و در واقع همه چيز را به پاي عدالت بريزند و حكومت كه سهل است، جان خود را در راه عدالت فدا كنند.
عدالت هدف است و يك ابزار نيست. عدالت يك شعار براي حفظ حكومت نيست بلكه هدف اصلي حكومت حق است. هر چند هيچ چيز بهتر از عدالت خود حكومت را حفظ نمي‌كند و به فرموده امام علي(ع): «عدالت سپر دولت‌هاست» (غررالحكم، ح1873) و هر چند عدالت به بهترين وجه حكومت‌ها را تزئين مي‌كند و آنان را در ديد مردم موجه مي‌سازد، چنان كه مي‌فرمايد: «عدالت زيور حكمرانان است» (غررالحكم، ح1954)، اما بايد توجه داشت كه عدالت ابزار نيست، بلكه هدف و آن هم والاترين هدف است. حكومت تنها يك وظيفه دارد و آن اصلاح امور مردم و اين تنها «با عدالت است كه كار مردم اصلاح مي‌شود» (غررالحكم، ح4215) و «هيچ چيز مانند عدالت شهرها را آباد نكرده است» (غررالحكم، ح9543). پس عدالت و داد‌ورزي بالاترين و اصلي‌ترين هدف و والا‌ترين آرمان حكومتي بايد باشد كه خود را حق مي‌داند و شعار خدا و پيامبر و كتاب آسماني را سر مي‌دهد.
عدالت هدفي مقدس است و حكومت حق بايد با تمام وجود در پي اجراي آن باشد و آن را شعار و ابزار قرار ندهد. اگر حاكمان از اين شعار براي مچ‌گيري از رقيبان استفاده كنند و هر از چندي صدايي و فريادي بلند كنند و از شعار عدالت براي بيرون كردن رقيبي از ميدان استفاده كنند، اين عدالتخواهي دينست، بلكه عملي منافقانه و دنيا‌پرستانه است. عمل عدالتخواهانه آن است كه به عدل و دادگواهي دهيم و عدالت را آن گونه كه قران مجيد فرموده حتي اگر بر عليه خودمان يا پدر و مادرمان يا خويشاوندانمان هم باشد اجرا كنيم.
به هر حال معيار سنجش موفقيت يك حكومت و نظامي كه خود را ديني و خدايي مي‌داند ميزان عدالت‌ورزي است. اگر در اين نظام بي‌گناهان در حصر و حبس هستند و ستمديدگان راهي براي دادرسي ندارند و از سوي ديگر ظالمان و ستمگران پست‌ها را اشغال كرده‌اند و انسان‌هاي شريف بدون محاكمه در حصر و حبس هستند و كساني كه دستشان به هر جنايتي آلوده است، امنيت كامل دارند، اين نظام هرگز موفق نيست و بلكه از آرمان و هدف اصلي منحرف شده است.
موفقيت‌هاي علمي و فتح كرات ديگر و فرستادن انسان به فضا در جاي خود ارزشمند است، اما ملاك و معيار سنجش موفقيت يك حكومت حق نيست. اين موفقيت‌ها ممكن است در حكومت باطل هم به دست آيد. حكومت‌هاي ماركسيستي با فضاي بسته اي كه داشته‌اند و با اينكه هيچ حقي براي ملت خود قائل نبوده‌اند و با ظلم و ستم‌هاي بي‌ حدي كه بر انسان‌ها روا‌ مي داشته‌اند به اين موفقيت‌ها دست يافته‌اند و ماهواره به فضا فرستاده‌اند و دستاوردهاي تكنولوژيكي مهمي داشته‌اند. اما تفاوت حكومت و نظام حق در توجه به حقوق انسان و كرامت اوست. موفقيت‌هاي علمي در صورتي ارزشمند است كه همراه با عدالت‌خواهي واقعي و توجه به كرامت انسان باشد.
حكومت هر چند موفقيت‌هاي ظاهري و علمي داشته باشد در صورتي ديني و خدايي و حق است كه از ظلم و ستم دوري كند و به حقوق ملت خود احترام بگذارد. حكومتي كه شعار ديني بودن مي‌دهد ملاك و معيار موفقيتش بايد اين باشد كه چه ميزان به عدالت نزديك شده و چه ميزان از ظلم و ستم دوري كرده است. سخن را با حديثي از پيامبر(ص) پايان مي‌بريم. آن حضرت در وصيتي به علي (ع) مي‌فرمايد: «اي علي! ظالم و ستمگر سه علامت و نشانه دارد: زيردستانش را سركوب مي‌كند، از كسي كه ما فوق اوست نافرماني مي‌كند و با ستمگران همدست است و آنان را ياري مي‌دهد» (تحف العقول، وصيت پيامبر (ص) به علي (ع))

Image

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

 

پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم