مصاحبه سایت جماران با آیت الله ایازی در باره حجاب و قلمرو حقوقی و کیفری آن
جماران: غالب علما در وجوب شرعی حجاب تردیدی ندارند و حجاب را یکی از احکام واجب برای زن مسلمان میدانند. اما در اینجا سوالی مطرح میشود که آیا حکومت اسلامی میتواند این واجب شرعی را، به عنوان واجب قانونی در نظر بگیرد و برای رعایت آن در جامعه، ساز و کار کیفری تعبیه کند و با بدحجابی برخورد نظامی کند؟ و آیا اگر وجه کیفری قانونی را حذف کنیم، حکومت اسلامی مجاز است از پول بیتالمال برای تبلیغ و ترویج حجاب هزینه کند؟
ایازی: با ذکر هفت مقدمه به سوال شما پاسخ میدهم.
1- اولا تردیدی نیست که حجاب یک دستور و تعلیم قرآنی است. در سوره احزاب (آیه ۵۹) و نور (آیه31)، به این مسئله اشاره شده است و حجاب را تشویق میکند. قبل از نزول این آیات، پایبندی به حجاب در جامعه مسلمین مطرح نبود، اما پس از آن زنان مومن خود را ملزم به رعایت حجاب کردند.
2- همچنین تردیدی نیست که پوشش و حجاب بخشی از تمدن بشریت است. انسانهای بدوی برهنه بودند، اما قدم به قدم حجاب، نه فقط به عنوان پوشش و حفاظ از گرما و سرما، بلکه به عنوان نوعی تشخص، هویت و انسانیت مطرح شد.
3- سومین مقدمه آن است که حجاب بخشی از امنیت اجتماعی، امنیت انسانی و اخلاقی را هم تامین کرده و میکند. یعنی بخشی از نا امنی به حوزه زنان باز می گردد و هرچه تحریک جنسی باشد، خطرات آن هم بیشتر خواهد بود. حجاب به عنوان پوشش عادی در جامعه، مانعی نسبی در برابر دست اندازی به فرد ایجاد میکند.
4- این که لباس امری انتخابی و ممکن است الزامات اجتماعی در انتخاب نوع پوشش فرد تاثیرگذار باشد، اما این انتخاب به صورت ارادی انجام میشده است. تبعا دستور شرع نیز سیاست تشویقی است، برای اینکه فرد آن پوشش را انتخاب کند.
5- مسئله پنجم به تفاوت حجاب و کاربرد پوشش در میان زنان و مردان باز میگردد. به دلیل آنکه زنان، به اقتضای ویژگیهای جسمی و جاذبه های بدنی خود، بیشتر در برابر هجمه، خطر و سوء استفاده بودهاند، از این رو دستورات دینی نسبت به رعایت آن افزون تر و حجاب آنان با حساسیت بیشتری شکل یافته و حدود آن بیشتر شده است.
6- قرآن کریم اگرچه حجاب را دارای مراتب مختلف دانسته، اما دایره کمال برای آن تعریف کرده است. آیهی 60 سوره نور میفرماید: «.... وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ...» یعنی اگر عفت بیشتری داشته باشندو بیشتر خود را بپوشانند، برایشان بهتر است.
7- و بالاخره مقدمه آخر آنکه مسئله حجاب امری آموزشی و تربیتی است. همانطور که از بازیکن فوتبال بدون آموزشهای لازم، نمیتوان انتظار بازی خوب داشت، بدون آموزش و تربیت هم اخلاق و ادب بیشتری توقع داشت. در مثل ادب پوشش هم نمیتوان حجاب را بر تن دختری خردسال بدون آن توجیه و آموزش کرد. خانواده باید از کودکی این آموزش را به فرزند خود بدهد. در غیر این صورت لباس پوشیدن برای کودک غیر قابل تحمل میشود.
با در نظر گرفتن این هفت مقدمه، به سؤال شما میرسیم. اعتقاد من آن است که حجاب، همانند نماز، روزه، خمس و زکات، یک امر شرعیِ شخصی است. حجاب مثل تصرف مال مردم، امری اجتماعی نیست که مجازات اجتماعی داشته باشد. در واقع تعلیمات دینی ما دو دسته است: دستهای تکلیف شخصیِ دینی و دسته دیگر اجتماعی است و برای آن کیفر گذاشته شده است. طبعا حکومت اسلامی میتواند حجاب را آموزش دهد و مردم متبوعش را بدان تشویق کند، اما برخورد کیفری در هیچ دستوری نیامده و حتی برعکس آن ذکر شده است.
در مقاله من تحت عنوان «نقد و بررسی ادله فقهی الزام حکومتی حجاب»، ادله مفصل این سخن آمده است. اینکه میتوان تشویق و تبلیغهای دولتی و حکومتی داشت، برای ترویج حجاب مساوی با این نیست که اگر کسی حجاب را رعایت نکرد او را تنبیه جسمی و روانی کرد. ما در زمان پیامبر و ائمه حتی یک مورد مبنی بر برخورد با فرد بدحجاب نداریم. اتفاقا در روایتی کنیزکان مسلمان حتی از آنکه در حال نماز سر خود را بپوشانند، منع شدهاند(وسائل الشیعه، ج 4، صص412-408). این نشان میدهد بحث حجاب، بحث جنسیتی و شهوانی نیست و جنبه دیگری داشته است.
جماران: علامه در ذیل تفسیر آیه 59 سوره احزاب از تفسیر درالمنثور، روایتی میآورند در شان نزول این آیه، وقتی بعضی زنان برای نماز مغرب به مسجد میرفتند و عدهای جوان متعرض آنان میشدند این آیه نازل شد که حجاب را بگذارید تا معلوم شود شما مسلمانید و شما را اذیت نکنند...
ایازی: بله. در این آیه سوره احزاب که میفرماید «...ذلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ ...» (ای پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهای خود را بر خود فروتر گیرند این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند (به احتیاط) نزدیکتر است...)، فلسفه حجاب را، مرزبندی بین زن حر و زن غیر حر بیان میکند. یعنی کسی نگوید من تصور کردم که او کنیز است و به او تعرض کردم.
ولی در آیه 31 سوره نور، حکم حجاب را به صورت یک واجب شرعی مطلق داریم که میفرماید: و«َقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ...» (و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را (از هر نامحرمی) فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش (فرو) اندازند و زیورهایشان را آشکار نکنند...). این وجوب شرعی است.
جماران: اگر حجاب را در حکومت اجباری نکنیم، تکلیف مومنین نسبت به دیگران در قبال این امر واجب چیست؟
ایازی: تکلیف مومنین همانند تکلیف آنها در برابر نماز خواندن دیگران است. مومنین باید دیگران را تشویق کنند که نماز بخوانند و حجاب بگذارند. اما برخورد انتظامی مشکل را چاره نمیکند و حتی بدتر میسازد. باید این وظیفه را در تشویق و تبلیغ
جماران: شهید مطهری و استاد جوادی آملی و برخی دیگر، حجاب را به صورت فلسفی تفسیر میکنند. اگر ما بخواهیم به سمت تفسیر فلسفی عقلانی حجاب برویم، آیا نباید به عقلانی بودن آن در هر شرایط و در هر مورد پایبند باشیم؟ برای مثال به اینکه چه حدی از حجاب را رعایت کنیم هم باید عقلانی پاسخ دهیم.
ایازی: نه. چنین نیست. رفتن شما به پزشک آیا عقلانی هست یا خیر؟
جماران: عقلانی است.
ایازی: اما پزشک وقتی به شما نسخهای میدهد، شما سوال از جزئیات آن نمیپرسید و در نحوهی مصرف دارو چون و چرا نمیکنید. از طرف دیگر شیوه پوشش نباید مانع فعالیت زن شود. آرایش های غلیظ که جدا از بحث پوشش است و اما جزئیات پوشش هم با تعبیر آشکار نکردن زینت در سوره نور بیان شده است.
جماران: بله. اما این فقهی دیدن و تعبدی دیدن است؛ نه عقلانی دیدن. منظور من این بود که در نگاه و گرایش فلسفی، برای منفعت و کارایی حجاب دلیل و علت مستقل از شرع ذکر کنیم، نه آنکه بر سخن شرع تکیه کنیم.
ایازی: خیر. این قرآن است که میگوید شما چنین بپوش و این حد را رعایت کن. اصل مراجعه شما به پزشک به عنوان متخصص یا مراجعه به قرآن به عنوان سند دین، و اعتماد به سخن و دستور آنها عقلانی و عقلایی است، اما در مورد جزئیات از او سوال نمیکنید و این جزئیات را دین تعیین میکند. یا اصل ایستادن پشت چراغ قرمز بر سر چهار راه عقلایی است. اما جزئیات آن را پلیس مشخص میکند که برای مثال پشت خط در کجایش به ایست و نیم متر جلوتر نایست. در واقع اصل آن عقلانی است، اما حدود آن منوط به گفته متخصص، کارشناس و در دین تعبدی است؛ نه تعقلی.
جماران: برخی میگویند گشت ارشاد و برخورد کیفری با بدحجابی، به مثابهی برخورد یدی است که شرع در نهی از منکر توصیه کرده و جواز آن را داده است. نظر شما در این باره چیست؟
ایازی: من در مقالهام به تفصیل ذکر کردهام که اولا ما در این مسائل برخورد یدی و اجباری نداریم. در ثانی در اینکه حجاب مصداق امر به معروف و نهی از منکر باشد، محل بحث است. بین امر به واجب و امر به معروف فرق است. شرط امر به معروف و نهی از منکر آن است که معروف و منکر مورد نظر، برای افراد جامعه شناخته شده باشد. به عبارت دیگر، هنجار و ناهنجار دانستن کار خوب و بد، به فهم و رویکرد جامعه وابسته است و تنها واجب و حرام بودن کافی نیست. پس نمیتوان نهی از منکر را شامل تمام محرمات دینی دانست. امر به معروف را شامل همه واجب دانست و هر واجبی معروف نیست. مثلاً دزدی حرام است اما منکر بودن آن در همه جوامع است. عدالت معروف است و اختصاص به جامعه خاص ندارد. حجاب هم، برای بسیاری از افراد که آن را رعایت نمیکنند، معروف و هنجار معرفی و شناخته نشده که شامل امر به معروف باشد. یا بی حجابی برای بسیاری از خانواده ها و یا خصوصیات و جزئیات آن مانند آشکار شدن موی سر منکری باشد که جامعه مانند ظلم آن را بد بداند.