بسم الله الرحمن الرحیم
ولولاَ حُضُورُ الْحَاضِرِ وَقِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ، و َمَا أَخَذَ اللهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلاَّ يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِم وَلاَ سَغَبِ مَظْلُوم، لألْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا ( خطبه 3 نهج البلاغه)
در پی درخواستهای مکرر و پی در پی آحاد ملت ایران به ویژه نخبگان فکری و علمی، اعم از دانشگاهیان و حوزویان، از آقایان آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی برای کاندیداتوری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، بارقه ای از امید بر روح پژمرده جامعه دمید و نیز حجت را برای آن بزرگان تمام کرده است.
جامعه ایران در چند سال اخیر به گونه ای با مشکلات داخلی و خارجی مواجه بوده است که هر روز شاهد اخبار اندوهناک و نگران کننده، بویژه در زمینه اقتصادی و تورم است. فشارهای روحی و روانی که به این ملت وارد گشته تمامی آن ناشی از تحریم ها نبوده، بلکه سوء مدیریت ها و سیاست های غلط که در عرصه های خرد و کلان جامعه اعمال گشته است، سهم مهمی در آن داشته است. به همان میزان که این دولت از عدالت سخن گفت، ازمحروم و مستضعفان دم زد، و وعده های توخالی، از جمله آوردن پول نفت بر سر سفره های مردم را داد، به همان میزان در عمل ناموفق و ناکارآمد از آب درآمد؛ از سویی موجب اختلاس های کلان و اقتصاد رانتی شد. زمانی که این دولت وارد صحنه سیاسی کشور شد، همزمان درآمدهای کشور، با دلارهای نفتی فزونی یافت و بهای هر بشکه نفت از30 تا 35 دلار به 70 دلار افزایش یافت. این در آمدها در دوره دولت های نهم و دهم سرمایه ای بزرگ، پیش از 600 میلیارد دلار، در اختیار دولت قرار داد که می توانست فرصتی مغتنم برای کشور باشد، لکن سوء مدیریت ها نتیجه معکوس به همراه داشت، این درآمدها به جای مصرف در پروژهای عمرانی در هزینه های جاری به کار رفت و در زمانی کوتاه صعود نقدینگی و تورم شدت گرفت به صورتی که میزان نقدینگی از 70هزار میلیارد تومان به 430هزار میلیارد تومان افزایش یافت. اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها موجب افزایش قیمت حامل های انرژی و افزایش دوباره نقدینگی در دست مردم شد و تورم را تشدید کرد و از سویی موجب بی اطمینانی سرمایه گذاران و در نتیجه کاهش سرمایه گذاری و بی کاری و از رونق افتادن تولید و کسب و کار در جامعه گردید و با عدم پرداخت یارانه های نقدی بخش صنعت، کشاورزی و بنگاه های اقتصادی، این صنوف وضعیت اسفباری پیدا کردند در نتیجه فقر و بیکاری را افزایش یافت.
افزایش تورم و بیکاری موجب شکل گیری نوعی آینده هراسی گشته به گونه ای که مردم می پندارند و می بینند که امروز شان از دیروزشان بدتر است و نگران این هستند که فردا چه خواهد شد؟!
این گونه اضطراب ها موجب تشدید اختلالات روانی گشته و بداخلاقی و بی اعتمادی عمومی را در جامعه رواج داده است و این شرایط بزه های اجتماعی را افزایش داده است. بر اساس آمار رسمی در 9 ماه پیش، وقوع سرقت ها نسبت به سال گذشته 2/21 درصد افزایش یافته، به عنوان نمونه سرقت خودروها نسبت به سال گذشته 43 درصد بیشتر بوده است همچنین آمار طلاق سیر صعودی یافته و نرخ ازدواج کمتر شده است و تورم در سال 91 به نرخ بی سابقه ای افزایش یافته است و هزاران مشکل دیگر که جامعه را بیمار، افسرده و ناامید از آینده کرده است ضمنا در زمینه سیاسی نیز وضعیت بهتر از این نیست، روابط سیاسی ایران با کشورهای مختلف از جمله کشورهای همسایه، بدترین دوران خود را سپری می نماید.
با وجود کوله باری از مشکلات، چه کسی در مقام چاره و درمان این بیماری ها بر می آید، آیا با یک مدیریت ضعیف و کم تجربه و فاقد سابقه می توان این نابسامانی ها را چاره نمود؟! بدون شک دست هایی در کار است تا اوضاع پریشان کشور سامان نیابد، اگر کسی این توان را داشته باشد و مورد اقبال عمومی باشد و بار سنگین این مسئولیت را بر دوش کشد باید مورد انواع تهمت ها و هجوم ها قرار گیرد؟!
نمود این هجوم ها مقاله زهرآگین اخیر روزنامه کیهان نسبت به کسی است که از بدو انقلاب و زمان مرحوم امام بار سنگین امور فرهنگی و اجرایی کشور را به دست داشته است. وی 8 سال دومین شخصیت مملکت بوده است و امروز مورد درخواست میلیونها ایرانی برای بازگشت به صحنه اجرایی کشور است. چه جای توجیه است روزنامه ای که از سرمایه بیت المال استفاده می کند در مقام قضاوت بنشیند و حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی را مفسد فی الارض و ... معرفی کند؟ چرا دلسوزان کشور و روحانیت معظم در برابر این بداخلاقی ها فریادی برنمی آورد؛ حمله کنندگان که اصول اولیه اخلاق را زیر پا می گذارند، تا کجا می خواهد این سیاست های ماکیاولی را ادامه دهند؟
نویسنده سرمقاله به خوبی می داند در تقویت دولتی که اقتصاد، اعتبار و امنیت روانی جامعه را به ورطه نابودی برده است، بیشترین نقش را داشته است؛ حال چه کسی باید به توبه بنشیند؟!
حمله به آقایان حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی و همچنین حملاتی که به آیت الله هاشمی اخیرا توسط امام جمعه مشهد صورت گرفته، نماد دست های ناپیدایی است که فقط به منافع خود می اندیشند، در واقع این حملات به میلیون ها ایرانی است که از این آقایان تقاضای کاندیدا شدن را داشته اند، تا مملکت را از این وضعیت بحرانی نجات دهند.
گناه بزرگ آقایان هاشمی و خاتمی و امثال آنان این است که در این روزگار حساس مورد توجه نخبگان، دانشگاهیان و حوزویان و بخش وسیعی از ملت ایران قرار گرفته اند.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، ضمن محکوم کردن حمله هایی که در این چند روز اخیر از راه قلم و بیان به آقایان هاشمی و خاتمی صورت گرفته، مجددا از این دو چهره با سابقه و مورد توجه مردم می خواهد تا به تقاضای آحاد این ملت پاسخ مثبت گفته و اعتبار و حیثیت کشور و انقلاب را به جایگاه اصلی خود بازگردانند و خواسته مردم را که بزرگترین حجت الهی برای برداشتن این بار سنگین است را تحقق بخشند و از امام علی (ع) بیاموزند که پس از درهم پاشیدگی حکومت خلیفه سوم به خاطر تقاضای بیش از حد مردم، خود را فدای آبروی اسلام و حضرت ختمی مرتبت نمود.
ضمن تشکر از تمامی گروه ها و احزاب، نخبگان علمی دانشگاهی، حوزوی و انبوه دلسوزان و متعهدان به انقلاب و نظام که از آن بزرگواران دعوت به کاندیداتوری نموده اند، درخواست می کنیم که همان راه را تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه دهند.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
11/2/1392