گزارشی تفصیلی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر محسن رهامی در محل مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم یک شنبه 11 آبان 1393 برابر با 8 محرم 1436
بسم الله الرحمن الرحیم
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ (ابراهیم:24) تُؤْتىِ أُكُلَهَا كلَُّ حِينِ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُون (ابراهیم:25). نهضت امام حسین کلمه طیبه ای است که مثل درخت طیب همیشه ثمره دارد و همه می توانند از آن استفاده کنند. بنابراین اگر درست شناخته شود برای دنیای امروز درس آموز است. این نهضت مثل آبی است که از آسمان نازل شده و هر جا به اندازه ظرفیت خود رودی به راه انداخته است. البته این رودها و سیل ها کفی بلند برآورده اند و این نهضت به آفاتی مبتلا شده است. أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ (رعد:17). گاهی بعضی جاها این کف ها آن قدر زیاد است که هدف اصلی نهضت را پوشانده است. باید خار و خاشاک ها را از این نهضت کنار زد و اصل آن را به دنیا معرفی کرد.
نهضت عاشورا یک سرمایه بزرگ اجتماعی و فکری است که مثل همه سرمایه های دیگر ایجادش نیازمند تلاش و زحمت بوده و برای حفظ و استمرارش نیز باید تلاش کرد و زحمت کشید. این سرمایه به همان اندازه که بزرگ و مهم است به همان اندازه برای مخالفانش خطر ایجاد می کند و آنان در صدد انحراف آن برمی آیند. این نهضت یک میراث بشری است؛ زیرا پیام هایش انسانی و جهانی است: دعوت به حریت و زیر بار ظلم نرفتن. نهضت امام حسین مثل یک جریان آب زلال راه افتاده و به کشورهای مختلف رفته و هر جا به اندازه خودشان از آن استفاده کرده اند ولی در بعضی جاها با چیزهای دیگر قاطی شده است. البته لزوما کسانی که این آب را گل آلود کرده اند دشمن امام حسین نبوده اند. هر سرمایه ای ممکن است آلوده شود. مکتب حضرت موسی و عیسی (ع) نیز آلوده شد. آن چه مهم است زدودن این آلودگیها از این نهضت است نه بحث صرفا تاریخی. بحث تاریخی که پیام نداشته باشد فایده چندانی ندارد. تحقیق در مورد عاشورا باید معطوف به حال و آینده باشد. پیام های اصلی عاشورا را باید برای نسل فعلی که تشنه معنویت است بیان کرد که بتواند گوشه ای از حیات بشریت را تغذیه کند.
عنصر دیگری که در تجزیه و تحلیل نهضت عاشورا باید رعایت شود سودمند بودن است. باید بر اساس قاعده سود و زیان ملاحظه کرد که این نهضت چه اهدافی داشته که از حیات امام حسین و بهترین یارانش مهمتر بوده است و آنان حاضر شده اند خود را در راه آن فدا کنند.
نکته دیگر این که از صحبت هایی که امام حسین در جریان نهضت خود داشته معلوم می شود مخاطبان اصلی اش نخبگان بوده اند ولی نقل و انتقال و پروبال دادن به آن توسط عوام بوده است. به همین علت است که بخش های فرعی این نهضت خیلی بزرگ شده به طوری که گاهی خود آن آب زلال دیده نمی شود.
مخالفان نهضت عاشورا در تاریخ دو گونه عمل کرده اند: بعضی مثل رضا شاه از انجام مراسم برای این نضهت جلوگیری کرده اند و بعضی بر موج عزاداری ها سوار شده اند. در زمان قاجار شاهان حسینیه و تکیه درست می کرده اند و خودشان محور عزاداری می شده اند. عوام هم می آمده و سینه می زده و شاه اسلام پناه را دعا می کرده اند. بسیاری از این علم و کتل ها را یا مستقیما ظلمه ایجاد کرده اند یا عوام درست کرده اند با تایید ظلمه. مرحوم آقای مطهری حدود 40 سال قبل گفت علما اهل سنت عوام زده نیستند اما حکومت زده اند زیرا ارتزاقشان توسط حکومت هاست. اما علمای شیعه حکومت زده نیستند و عوام زده اند. بسیاری از آیین های موجود در عزاداری ها از عوام زدگی است. این سینه زنی و زنجیرزنی ها و سرخ و سیاه شدن بدن یک نوع اقناع وجدانی برای انسان پدید می آورد و انسان احساس می کند تکلیفش را نسبت به نهضت امام حسین ادا کرده است. بنابراین هر مراسمی و تحلیلی از نهضت عاشورا که مسئولیت و دغدغه ما را زیاد نکند مخدر است. نهضت امام حسین سرتاسر تعهد است. این تعهد باید در کسانی که در این مراسم شرکت می کنند پدید بیاید و اضافه شود. کافی نیست که کسی ادعای طرفداری از امام حسین بکند به این دلیل که خوب زنجیر زده است. عزاداری ها برای این که احساسات مردم تحریک شود خوب است ولی کافی نیست تازه مردم آماده می شوند برای این که در دل آنان بذر پاشیده شود، بذر تعهد و پیروی از هدف امام حسین.
امروز دنیای اسلام دچار بیماری شدیدی است که مصلحان فکر می کنند باید اندیشه دنیای اسلام بازسازی شود. تفرقه و خشونت دنیای اسلام را گرفته است و متفکران و مصلحان دنبال راه حل اند. یکی از عناصری که می شود در این رابطه روی آن کار کرد نهضت امام حسین است. امام حسین به قصد اصلاح مخالفان خود بدون سلاح با خانواده اش حرکت کرد و در برابر آنان قرار گرفت و مایل به مذاکره با آنان و صحبت با آنان بود.
امام حسین در این حرکت سه مخاطب اصلی دارد: 1- حاکمان. بنی امیه اموال مردم را غارت می کردند و آن حضرت در مکه خطبه طولانی دارد و این مسائل را مطرح می کند. 2- اشراف و سران و نخبگان و علما. بخش عمده مخاطب سخنان امام حسین اینان هستند: ایتها العصابه.... نامه هایی که آن حضرت به مردم بصره و کوفه نوشته برای همینان نوشته است. اینان می دانسته اند که امام حسین درست می گوید ولی علاقه به حفظ مال و قدرت آنان را در مقابل او قرارداده بوده است. درست است که بسیاری از عوام مخصوصا مردم شام تحت تاثیر تبلیغات قرارگرفته بودند و امام حسین را خارج از دین می دانستند اما سران و اشراف و عالمان به خوبی از ماجرا خبر داشتند. امام حسین وقتی اینان را مورد خطاب قرار می دهد از مداهنه و مصانعه صحبت می کند: بِالْإِدْهَانِ وَ الْمُصَانَعَةِ عِنْدَ الظَّلَمَةِ تَأْمَنُونَ یعنی شما با چرب زبانی در برابر قدرت سیاسی می خواهید برای خودتان حاشیه امن درست کنید و اموالتان را نگه دارید. در این وضعیت همه فشار مسئولیت اجتماعی روی امام حسین و عده کمی از اصحابش است. 3- آن حضرت گاهی در صحبت هایش مردم را نیز مخاطب قرارداده است مثل وقتی که می خواسته حرکت کند و وقتی با حر ملاقات کرده است. اگر همه مردم با هم اعتراض می کردند نوبت به آوردن بچه 5-6 ماهه نمی رسید. بنی امیه چنان تدبیر کرده بودند که در مساجد و نمازجمعه یک صدا سخن آنان تکرار می شد. همه دستور از دمشق می گرفتند. امام حسین حتی یک مسجد هم نداشت که حرفش را بزند. از نظر عموم مردم تعدد این تبلیغات و منبرها دلالت بر حقانیت صدا می کند. امام برای این که این منبرها را بشکند بدون سلاح راه می افتد.
پیام اصلی امام حسین دعوت به اصلاح امور و عدالت اقتصادی و سیاسی است. یعنی همه مردم بتوانند به تناسب لیاقتشان کار و قدرت داشته باشند. امام حسین به هر کس می رسید او را به سربلندی و آزادگی و برده نبودن دعوت می کند و می گوید که در برابر منکرات سیاسی و اقتصادی موجود همه باید بایستند. همه باید حکومت را و سران و ثروتمندان تازه به دوران رسیده را امر و نهی کنند. اما به تدریج این پیام اصلی عاشورا نادیده گرفته شد. حکومت های جور و سرمایه داران غاصب که بیت المال به جیبشان سرازیر شده بود برگزارکننده مراسم عزاداری امام حسین شدند و به مردم امر و نهی کردند و از مردم خواستند که یکدیگر را امر و نهی کنند. امر به معروف مردم به حکومت عمدتا از این نهضت گرفته شده است ولی حکومت ها به مردم می گویند از این نهضت درس بگیرند و خودشان را امر و نهی کنند. دهها نهاد حکومتی و وابسته به حکومت داریم که کارشان اصلاح و ارشاد مردم و امر و نهی مردم است، اما باز می روند سراغ مردم که آنان هم یکدیگر را امر و نهی کنند. آن وقت خروجی اش این می شود که افرادی در کرمان بروند خانمی را سربه نیست کنند. به این صورت گاهی جامعه با هم درگیر می شود. پس طبقه ای که مخاطب امام حسین است و امام حسین برای اصلاح او و امر به او قیام کرده است خودش را پشت سر این نهضت قرار داد و تعزیه گردان شد. اما اگر ما معروف و منکر را درست بشناسیم باید برویم به سراغ صاحبان قدرت و ثروت که از راه اموال مردم به آلاف و الوف رسیده اند. منکر اصلی آنان هستند. اگر بتوانیم پیام اصلی امام حسین را منتقل کنیم برای همه دنیا حیات بخش است.
پیام اصلی حرکت امام حسین این نیست که امام حسین غریب است و باید برایش گریه کرد و زنجیر و قمه زد. فیلم هایی ساخته شده که مثلا بچه 5-6 ماهه را می آورند و می گویند نذر کرده ایم به او قمه بزنیم. مثل این که خدای شیعه خون می خواهد. پاپ قبلی هم همین را گفت. گفت مسلمانان با خشونت و خون ریزی بزرگ می شوند و تروریست صادراتی دارند. البته گریه و نوحه هم خوب است برای این که زمینه فهم و عمل به پیام اصلی امام حسین فراهم شود. اما متاسفانه در تاریخ شیعه جز مناسک و مراسم ظاهری چیز کمی عاید مردم شده است. امام حسین حتی خواستار اصلاح حکومت است و با مدارا حرفش را می زند ولی پای آن ایستادگی می کند. در تمام مسیر با استدلال حرف می زند. ادبیاتش همراه با احترام و کرامت است. پس این کلمه هذا الدعیّ و ابن الدعیّة با بقیه سخنانش سازگار نیست و نمی تواند از کلام او باشد. اگر شما اول به طرف مقابلت حرف تند بزنی و بد بگویی جبهه گیری می کند و حاضر نیست حرف منطقی شما را نیز بشنود. در توسعه جرائم بحث مفصلی هست در مورد جرائم ناشی از کینه. یعنی شما حرفی بزنی و کاری بکنی که برای طرف مقابلت کینه ایجاد کند. ادبیات امر به معروف باید مهربانی ایجاد کند. روش امام حسین مثل طبیب مهربان است. ما باید با مریض مهربانی کنیم تا باورش شود دوستش داریم و نسخه ما را عمل کند. پیام امام حسین این نیست که مردم مسلمان به جان هم بیفتند و به گونه ای یکدیگر را امر و نهی کنند که با هم درگیر شوند.
ما باید این درخت تنومند و جریان آب زلال نهضت عاشورا را آسیب شناسی کنیم و آفت زدایی کنیم و هر وقت پای منبر امام حسین می نشینیم یک پله مسئولیت شناسی مان بیشتر شود. اگر هر کسی هر جا هست یک قدم جلو بیاید و به هدف اصلی امام حسین نزدیک شود خوب است.