مسئله احراز صلاحیت یک مسئله خلاف قانون اساسی و خلاف شرع است

آیت الله سید حسین موسوی تبریزی در روز 24 اردیبهشت در جمع گروه های اصلاح طلب شهرضا حضور پیدا کرد و با تشکر از برگزاری این جلسه و تبریک میلاد مولا علی(ع) و هفته بزرگداشت مقام معلم و اینکه پس از 8 سال فرصتی ایجاد شده تا دگر اندیشان در کنار هم قرار گیرند بیان کرد: جلسات خود را با وحدت، عدالت و شعور مبارک کنیم و با نفرت ، افترا ، تهمت ، عداوت و کینه ملوٍث نکنیم.
ایشان با قرائت آیات 17 و 18 سوره زمر(فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ)چند نکته را فرمودند:
نکته اول اینکه با تو جه به ابتدای آیه باید زمینه به شکلی ایجاد شود که سخن ها شنیده شود و حرفها و حدیث ها در گلو خفه نشود و جامعه به سمتی برود که آزادی بیان و عقیده به وجود آید و گستره جامعه به طوری باشد که حوصله برای گوش کردن به هر حرفی وجود داشته باشد و پس از میسر شدن نکته اول، خداوند می فرماید فقط همین افراد هدایت می شوند و فقط همین افراد صاحبان عقل و اندیشه هستند پس می توان نتیجه گرفت که رشد عقل و اندیشه و تعالی جامعه جز با شنیدن حرف ها امکان ندارد.
ایشان همچنین فرمودند:تعلیم و تربیت جز با گوش کردن و بیان کردن میسر نمی شود و رشد علم انسان جز با تعلیم و تربیت ومباحثه البته در بستر آزادی امکان پذیر نیست ولذا اولین چیزی که برای انسان از همه ی غذاهای مادی و معنوی بیشتر نیاز است داشتن زمینه آزادی است و انسانی که در مقابل آزادی های انسان بایستد اعم از آزادی فهم ، شعور، علم ، منطق و بیان جز ظلم و خیانت به انسان نیست و او جز دشمن انسانها نیست.
این استاد حوزه فرمود:معلم باید یاد دادن و یادگرفتن و گوش کردن را به دانش آموز یاد دهد و خود یک شنونده خوب باشد معلم باید به همان اندازه که بیان می کند ، گوش دهد و به شاگرد خود فرصت بیان کردن بدهد. و برای کسی که این فرصت را نمی دهد جز ترس و عقب افتادگی نمی توان کلام دیگری به کار برد و به رقم اینکه آمریکا و غرب از آزادی سخن می گویند باعث نمی شود که اصل آزادی بیان زیر سوال برود همان طور که آنها خدا را نیز قبول دارند و این باعث رد خدا نمی شود.
ایشان تصریح کرد: دین اسلام ، دین منطق و استدلال است و پیامبر نیز با منطق با مردم سخن می گفتند و به همه اجازه می دادند که اظهار نظر کنند و حتی از خدا و رسول خدا نیز ایراد بگیرند و پیامبر نیز با سعه صدر نیز گوش می دادند وآنقدر گوش می دادند که به ایشان می گفتند ((اذنن ))یعنی گوش.پیامبر در همه امور مشورت می کردند تا جامعه رشد پیدا کند و جهالت ازبین برود و این امر ممکن نیست مگر در بستر آزادی.پیامبران الهی که یکی از وظایفشان از بین بردن جهالت بود می دانستند که جهالت از بین نمی رود مگر با ایجاد یک فضای آزاد.
رئیس خانه احزاب با تکریم از معلم بزرگ استاد مطهری فرمود: استاد مطهری در صفحه 120 سیری در نهج البلاغه می نویسد : ((از نظر روانشناسی مذهبی یکی از موجبات عقبگرد مذهب این است که اولیای مذهب میان مذهب و یک نیاز طبیعی تضاد برقرار کند، مخصوصا آنکه نیاز در سطح افکار عمومی ظاهر شود. درست در مرحله ای که استبدادها در اروپا به اوج خود رسیده بود ومردم تشنه این اندیشه بودند که حق حاکمیت از آن مردم است کلیسا و طرفداران آن با اتکا به افکار کلیسا این فکر را عرضه می کردند که مردم در زمینه حکومت تکلیف و وظیفه دارند نه حق و همین کافی بود که تشنگان آزادی و دموکراسی و حکومت را بر ضد دین و کلیسا بلکه خدا به طور کلی برانگیزد.))
ایشان ادامه داد: شعار آزادی در غرب برابر شعار لا اله الا الله ماست، یعنی هیچ کس جز خدای یکتا نمی تواند مارا محدود کند. پس چرا با آزادی مخالفند؟ چون در بستر آزادی جایگاه ندارند و نمی توانند منابع مردم را از بین ببرند.انقلاب ما بر پایه آزادی انجام شده است.امام در صحیفه نور می نویسند: دولت اسلامی یک دولت دموکراتیک به معنای واقعی است و برای همه ی اقلیت های مذهبی آزادی به طور کامل هست و هرکس می تواند عقاید خود را اظهار کند و اسلام جواب همه ی عقاید را به عهده ی خود دارد و دولت اسلامی تمام منطق ها را با منطق جواب خواهد داد نه با فحش و زندان کردن. امام همچنین در صحیفه نور می فرماید: رژیمی که ما می خواهیم رژیم جمهوری اسلامی است و در اسلام آزادی به طور مطلق است مگر آنچه به حال ملت و کشور ضرر داشته باشد و موجب مفسده ای باشد.
دادستان کل انقلاب منصوب حضرت امام فرمود: در اول پیروزی انقلاب تا 2 سال همه آزادی داشتند تا اینکه عده ای دست به اسلحه شدند و خانه تیمی ایجاد کردند، اگرنه اعلامیه آنها و روزنامشان و حتی راهپیماییشان آزاد بود. امام و حکومت با آنها هیچ خصومتی نداشتند.
دبیر مجمع محققین حوزه علمیه قم گفتند: اسلام برای تامین آزادی ، استقلال و عدل است. در اسلام شخص اول مملکت با یکی از رعایا فرق ندارد بلکه پایین تر از او ست. در استفاده از مادیات و آزادی آرا در اسلام از اول بوده است و برابر بوده است . مردم در زمان ائمه ما و بلکه زمان خود پیامبر آزاد بودند و حرف های خود را می زدند. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد از آزادی بیان نمی ترسد. اما امروزه کار به جایی رسیده که حتی چند احزاب شناسنامه دار و معتقد به نظام و قانون اساسی و پروانه دار مثلا برای برگزاری مجمع عمومی و یا حتی جلسه هیئت امنا با شنود و غیره از آن مطلع می شوند و از برگزاری آن جلوگیری می کنند.
ایشان در ادامه فرمودند: در انتخابات بعضی از مسئولین که سالها در این نظام خدمت کردند، آقایان بشان می گفتند شما حق ندارید نام خاتمی و هاشمی را ببرید. آیا در این کشور می توان انتظار پیشرفت داشت؟ می توانیم عدالت اجرا کنیم؟ می توانیم جلوی فساد را بگیریم؟نه. مقابله با این فساد ها جز با آزادی بیان و مطبوعات و روزنامه نگارها امکان ندارد. من خودم دادستان انقلاب بوده ام و می دانم که بدون ایجاد آزادی برای مردم که نترسند و حرف خود را بزنند نمی توانیم فساد ها و توطئه را کشف کنیم ویا امنیت اقتصادی و اجتماعی و نظامی ایجاد کنیم. این مردم باید در صحنه باشند . شما آیا فکر می کنید با لشگر عظیمٍ جوان و انگیزه دار و مسلح مجاهدین خلق فقط سپاه و نیروی انتظامی و چند نفر در دادگاه انقلاب مقابله کردن؟ خدا می داند این طور نیست . همه ی مردم مملکت را مال خود می دانستند و اطلاعات را به حکومت می دادند.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: وقتی یک روزنامه نگار آزاد باشد و بتواند آزادانه به تحقیق در مورد مطلبی بپردازد آنگاه حکومت می تواند. در آن مورد تصمیم بهتری بگیرد ولی وقتی خفقان باشد و به افراد برچسب بزند و بگویند او خلاف نظام جمهوری اسلامی است و .... کارها میسر نمی شود تا جایی که دکتر علی لاریجانی چند روز پیش در بین نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی می گوید: هشت سال هر کاری که خواستند انجام دادند و هر کس هم که خواست حرفی بزند به او اجازه ندادند. نمایندگان که وظیفه اصلی آنها نظارت است با استفاده از کمسیون اصل 90 و کمسیون تحقیق و تفحص باید به تمام ارکان نظام نظارت داشته باشند آنوقت رئیس مجلس بیاید و بگوید : نگذاشتند کس حرفی بزند و مشکل در این است که بعد از امام تلاش کردند کم بضاعت ها را به مجلس بفرستند.
ایشان در ادامه تصریح کرد: آزادی در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و ریاست جمهوری را گرفتند و حق مردم را از آنها گرفتند. مسئله احراز صلاحیت یک مسئله خلاف قانون اساسی و به نظر من خلاف شرع است و حاضرم این را برای اعضای شورای نگهبان هم اثبات کنم. حتی در شهر خود شما هم شنیده ام متعهدترین و معتقدترینشان را گفته اند شما به اسلام و قانون اساسی التزام نداری. چرا؟ شما باید ناظر به انتخابات باشید نه ناظر بر منتخبین و این قانون را در خبرگان هم بردند و گفتند باید کاندیداهای مجلس خبرگان از نظر علمی و اخلاقی امتحان دهند که بعضی از علمایی که ده برابر اعضای شورای نگهبان سواد داشتند از این عرصه کنار رفتند و بعضی دیگر را به دلایل واهی رد صلاحیت کردند.
ایشان در پایان فرمودند:در زمان امام شرایط به هیچ وجه این طور نبود. با این شرایط می گوییم چرا نمایندگان نمی توانند کاری بکنند. نماینده مجلسی که از این فیلتر گذشته باشد و یا اینکه صحبت نمی کند تا شاید دور بعد رد صلاحیت نشود آن وقت مملکت به جایی می رسد که هر روز در روزنامه ها توسط خود مسئولین اعلام می شود که فلان فساد ،فلان خیانت یا فلان دزدی انجام شده است.
در پایان ایشان در جواب سوالی مبنی بر حصر میرحسین موسوی و حجه الاسلام کروبی ، آن را غیر شرعی و غیر قانونی دانست و گفت بدون محاکمه هیچ شخصی را نمی توان ممنوع الخروج کرد چه برسد به حصر خانگی و ممنوعیت برای ارتباط با اعضای خانواده.
پنجشنبه بیست و پنجم اردیبهشت 1393
اصفهان شهرضا