مرجع عاليقدر شيعه حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني مدظله العالي، صبح روز پنج‌شنبه 25/3/91، جمعي از اعضاي شوراي مركزي حزب مؤتلفه و خانواده‌هاي شهداي مؤتلفه را به حضور پذيرفتند.
در ابتداي اين ديدار، جناب آقاي محمدنبي حبيبي دبيركل حزب مؤتلفه اسلامي، گزارشي از فعاليت‌ها و برنامه‌هاي اين تشكّل ارائه داد.
قسمتي از بيانات معظم له به شرح ذيل است:
بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين و الصلاة و السلام علي سيد الاولين و الآخرين سيدنا ابي القاسم محمد و علي آله الطيبين الطاهرين المعصومين، و لاسيما مولانا بقية الله في الارضين، و اللعن علي اعدائهم اجمعين الي يوم الدين.
قال الله تعالي:
«وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر» (1)
بنده از اظهار لطف شما تشكر مي‌كنم، و از خداوند متعال براي شهداي جليل المقام هيئت مؤتلفه علوّ درجات را مسألت مي‌نمايم، و اميدوارم كه آن عزيزان در اعلي عليين انشاء الله با شهداي صدر اول اسلام محشور، و بازماندگان آنها هم ادامه‌دهنده خط، مسير و مقصدي كه ايشان دنبال مي‌كردند باشند.
بايد با اين سوابق خوب و موفقيت الهي كه در امتحانات براي شما پيش آمده است، از اين به بعد هم مواظب اين جهات باشيد، و انتظاراتي را كه آقا حضرت ولي‌عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف از همه شيعيان و مخصوصاً از تشكل‌هايي با اين عناوين و اهداف مقدس دارند برآورده كنيد؛ هميشه به ياد ايشان باشيد، و خدماتي را كه به جامعه اسلامي مي‌كنيد به حساب ايشان قرار دهيد.
بدانيد كه ايشان عدالت اسلامي را مي‌خواهند. رفع بسياري از نواقص و نقاط ضعفي كه الان در جامعه ما وجود دارد از حاجات مهمه ايشان است. قوت اسلام و مسلمانان و به خصوص تشيّع از حوائج آن حضرت است.
الحمدلله همين اعلام حضورتان با آن سوابق، براي شما اسباب افتخار است. اينكه انسان بتواند بگويد كه من به جمعيتي منتسب هستم كه هميشه فكر دين را دارند، با مرجعيت هستند، با دستورات دين مي‌باشند، خيلي مهم است؛ و اين اعلام، اثر زيادي دارد كه بگويند جمعيتي در مملكت است كه اگر جايي نقطه ضعفي پيدا شود صداي اينها بلند مي‌شود و به آن اعتراض مي‌نمايند.
همين آيه شريفه «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر» مي‌فرمايد بايد جمعيتي باشد كه مواظب باشند مبادا جامعه از خط دين منحرف شود، و مبادا در حرفي كه از اول داشتيم، به تدريج و كم كم ضعف پيدا شود و در نتيجه از بين برود.
بايد مقاصد ما عالي‌ترين مقاصد و اهداف باشد. ما مي‌خواهيم عدالت امير المؤمنين عليه الصلاة و السلام و مكتب كامل، عالي و جامع تشيع، جهاني شود، البته هر كدام از ابعاد اين مكتب كه به مردم ارائه شده، دنيا آن را پذيرفته است.
بايد حرف شما كما في السابق اين باشد كه ما طرفدار دين، طرفدار حجاب، و طرفدار عدالت هستيم. ما طرفدار احكام قرآن مثل «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ» (2) هستيم.
ما با اختلاط زن و مرد مخالفيم، ما تورم و گراني و اوضاع اسفبار تفاوت بين فقير و غني را نمي‌خواهيم. ما اينكه ضعيفي را به پاي ميز محاكمه بياورند و محاكمه كنند ولي شخصي كه به جايي وابسته باشد و متهم است را محاكمه نكنند مخالفيم. در نظام اسلامي بايد مسئولان و امناي مردم صد در صد مورد اعتماد باشند، هر كس كه متهم به فسادي شد بايد استعفا بدهد، و اگر احتمال اين داده شد كه شخصي خيانت كرده است، بايد كنار برود تا اعتماد مردم به نظام اسلامي سلب نشود.
روش حكومت‌داري حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را ببينيد كه با كارگزاران متخلف و متهم چطور برخورد مي‌كردند. چرا بايد بين ضعيف و قوي فرق گذاشته شود؟ چرا متخلّف استعفا نمي‌دهد؟
اينها همه مطالبي است كه امثال حزب مؤتلفه اسلامي از روز اول براي آن تشكيل شدند، و اكنون هم بايد آن مقاصد را حفظ كنند. الان در دنيا دو قطب وجود دارد؛ يكي قطب مردمان مؤمن به خدا و انبياء، و ديگري قطبي به اسم جامعه‌ي به اصطلاح مدني و غير معتقد به شرايع، كه بحث درباره آين دو قطب مفصل است ولي اجمالاً اينكه آنچه ادعاي خداپرستان و اديان الهي است اين است كه تنها و تنها اداره دنيا بر اساس مكتب انبياء ممكن است.
اوضاعي هم كه در عراق واقع شده، واقعاً اسباب تأسف است. اوضاع طوري شده است كه اشخاصي به اسم وهابي و طالبان و القاعده فكر بشريت را نسبت به اسلام مشوش كرده‌اند. طوري شده است كه دنيا فكر مي‌كند تروريسم، از آثار مكتب اسلام است، حال آن كه اسلام دين رأفت و مهرباني است.
در اين دنياي محفوف به اين شرايط خاص، بايد ما انجام وظيفه كنيم. البته عقل و تدبر و فداكاري مي‌خواهد.
بايد توجه داشته باشيم در جامعه اسلامي اگر نقاط ضعف كمي هم وجود داشته باشد، كمِ آن زياد است، و بايد زود مرتفع شود. همان‌طور كه اميرالمؤمنين عليه الصلاة و السلام با يك مسائل به ظاهر كوچكي برخورد شديد داشتند، چرا كه اگر همين ضعف كوچك برطرف نشود، جامعه رو به سقوط پيش مي‌رود.
بايد در برابر تمامي نواقص جامعه واكنش نشان داد؛ «مَنْ تَرَكَ إِنْكَارَ الْمُنْكَرِ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ فَهُوَ مَيِّتٌ بَيْنَ الْأَحْيَاء» (3) بايد در برابر بعضي از برنامه‌ها كه اعلام آشكار حرب با خداوند متعال است نهي از منكر نمود كه اگر نهي از منكر ترك شود، هيچ فرقي بين مرده و زنده‌ي ما نيست. اينكه انسان بييند شخصي پنجاه سال معصيت كرده و از او تجليل مي‌شود، بايد اعتراض كرد كه اين خلاف اسلام است.
به هر حال بايد جمعيتي باشند كه بيدار و آگاه نسبت به امور جامعه بوده و مراقب اين هستند كه خلاف شرعي از كسي سر نزند، و اگر خداي ناكرده احكام الهي مورد تجاوز قرار گرفت، صداي آنها بلند شود و اعتراض نمايند.
بنده مجدداً از شما عزيزان تشكر مي‌كنم، و اميدوارم كه خداوند متعال بر توفيقات شما بيفزايد، و عنايات خاصه آقا امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف شامل حال همه شما باشد. انشاء الله طوري شود كه از حرفي كه اول زديم و جلو آمديم تنازل و عقب نشيني نكنيم و تا آخر سرافراز پيش برويم و روز به روز بر عزت مملكت و نظام اسلامي افزوده شود. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
منبع:پایگاه اطلاع رسانی معظم له
