نمایش گزینه ها بر اساس برچسب: مبارزه با فساد
موضع و رویکرد قرآن در برابر مفسدان
فساد مقولهای چندبعدی و پیچیده است که در ابتداییترین و سادهترین شکل، انحراف از مسیر قانون، هنجارها و ارزشهای اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و دینی معنا میشود، اما این مفهوم در جوامع مختلف براساس نظام سیاسی، فرهنگی و قانونی آنها تعریف و تبیین میشود، ولی به نظر میرسد همه جوامع بر اینکه فساد ناشی از انحراف از مسیر قانون و ارزشهای اجتماعی است، اتفاق نظر دارند. فساد از این منظر بهعنوان امری مذموم شناخته میشود که میتواند در کوتاه مدت و بلندمدت نظم و سامان اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دینی یک جامعه را بر هم بزند و جامعه را دچار بحرانها و چالشهای جبرانناپذیری کند. بر همین اساس مقابله و مبارزه با فساد یک ضرورت محسوب میشود. ۹ دسامبر به نام روز جهانی مبارزه با فساد نامگذاری شده است. خبرنگار ایکنا در اصفهان، به این مناسبت درباره سازوکارهای مبارزه با فساد در جامعه دینی گفتوگویی با حجتالاسلاموالمسلمین محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و پژوهشگر دینی، داشته که متن آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ در متون دینی از جمله قرآن چه موضعی و رویکردی در قبال مسئله فساد برجسته است؟
واژه فساد در قرآن فراوان مطرح شده است، مثلا درباره منافقان فرموده که آنها فساد میکنند. واژه فساد از نظر معنا حضیض است. قرآن در سوره بقره از انسانهایی سخن میگوید که خیلی خوب صحبت میکنند، خوشگفتار هستند و سخن آنها دیگران را به تعجب و شگفتی وامیدارد، ولی به تعبیر قرآن، «وَ إِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ؛ و چون از حضور تو دور شود، کارش فتنه و فساد در زمین است و بکوشد تا حاصل خلق به باد فنا دهد و نسل بشر را قطع کند.» یکی از مصادیق فساد این است که سفره معیشت مردم یعنی طبیعت که شامل محیط زیست و منابع طبیعی است، خراب و به نابودی کشیده شود. علاوه بر این، در سوره بقره آمده است «...وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ»، یعنی علاوه بر طبیعت، باعث هلاکت بشر نیز میشوند و هلاکت بشر میتواند جسمی، مغزی، فکری و روحی باشد. یعنی جامعه را از سامانمندی به نابسامانی سوق میدهند.
در عالم اگر دو مسئله حرث، یعنی طبیعت و نسل یعنی انسانها از حالت معمولی و طبیعی خود خارج شوند، جامعه دچار فساد خواهد شد. یعنی از منظر قرآن، دو عامل فساد در جامعه، هلاکت حرث و نسل است. اگر بخواهیم فساد را معنا کنیم، میبینیم که فساد در دو چیز خود را نشان میدهد؛ یکی در قدرت و دیگری در ثروت. در تقسیمبندی جهان به دو بلوک شرق و غرب یا سوسیالیسم و کاپیتالیسم، سوسیالیستها معتقد بودند باید ثروت را کنترل کنیم تا از دل آن قدرت فاسد ایجاد نشود. کاپیتالیسم نیز معتقد بود باید قدرت را مهار کنیم تا از دل آن فساد بیرون نیاید؛ ولی از منظر اسلام، استغنا در قدرت و ثروت، باعث طغیان انسانها میشود. قرآن میگوید فرعون فساد میکرد، چون صاحب قدرت و ثروت بود.
مصادیق فساد در دنیای امروز، تمرکز بر قدرت و ثروت است. اگر در جامعه این مصداقها برجسته شده و کنترل نشود، آن جامعه به انواع فساد، یعنی آسیبهای اجتماعی، طلاق، اعتیاد به مواد مخدر و الکل، خودکشی، قتل و نزاعهای خانوادگی دچار میشود. بنابراین، تمرکز بر قدرت و ثروت، باعث ایجاد فساد میشود. برخی در دنیای امروز سعی دارند با این دو تمرکز مقابله کنند. امام علی(ع) نیز در سخنان خود با این دو مسئله به مبارزه برخاستهاند. اول اینکه ایشان سعی کردند صاحبان قدرت را پاسخگو تربیت کنند و دوم، هر کجا که ثروت انباشته شده بود، سعی کردند با آن مبارزه کنند. ایشان میفرمایند «ما رایت نعمه موفوره الا و فی جانبها حق مضیع؛ هر جا دیدید ثروتی انباشته شده، بدانید در کنارش حقوقی ضایع شده است.» یعنی جامعهای که ثروت در آن کنترل نشود، طبقاتی میشود.
فرقی نمیکند که این جامعه کجا باشد، به هر حال انسان، انسان است. نماز و روزه، او را کنترل نمیکند. برای کنترل فساد دو عامل مهم وجود دارد. یک عامل آن، تقوا به معنای کنترل درونی است که متأسفانه امروز کمتر دیده میشود. کنترل درونی یعنی انسان بتواند خودش را کنترل کند، یعنی اگر به جایی رسید و یا قدرت و ثروتی پیدا کرد، از آنها در راه سعادت و رفاه انسانها استفاده کند، ولی صرف تقوا، انسان را کنترل نمیکند، بلکه به عاملهای بیرونی دیگری هم نیاز است که همان نظارت مردم بر حکومتها محسوب میشود.
دموکراسی معنایش فقط این نیست که حکومت با رأی و نظر مردم انتخاب شود، بلکه معنای واقعی آن این است که حکومتها از طریق نظارت مردم کنترل شوند. دموکراسی یعنی اینکه وقتی مسئول و حاکمی با رأی مردم انتخاب شد و تا زمانی که این مسئولیت را عهدهدار است و در رأس قدرت قرار دارد، مردم بر کار او نظارت داشته باشند و او نیز متقابلا نسبت به مردم پاسخگو باشد.
ایکنا ـ آیا دموکراسی یکی از راهکارهای مدون برای جلوگیری از فساد در ساختارهای کلی جامعه است؟
بله، همینطور است. منظور از کنترلهای بیرونی، مطبوعات و احزاب آزاد است. امر به معروف و نهی از منکر مورد نظر اسلام، نوعی کنترل از بیرون است. امام علی(ع) میفرمایند: «اگر امر به معروف و نهی از منکر را فراموش کنید، بدترین شما بر شما مسلط خواهند شد.» یعنی مردم باید جامعه را کنترل کنند و هر جا منکری دیدند، اعتراض کنند. مراد از منکر، پیدا بودن موی خانمها یا دوچرخهسواری آنها نیست، بلکه منظور فسادهای کلان و ساختاری است.
دو نوع ظلم و فساد وجود دارد؛ یک نوع آن ظلم موضعی است، یعنی مثلا کسی در کنار خیابان، کار زشتی انجام دهد و یا گرانفروشی کند. نوع دیگر آن، ظلم و فساد ساختاری است و بهگونهای شکل میگیرد که از دل آن فسادهای مالی، رانت، اختلاس و... بیرون میآید و منکر واقعی اینها هستند.
ایکنا ـ در مقایسه با جوامع غیراسلامی، فساد چه آسیبهایی را به ساختار و بدنه جوامع اسلامی تحمیل میکند؟
در کشورهای اسلامی چون غالب حکومتهای آنها دیکتاتوری است و از سوی مردم مورد نظارت قرار نمیگیرند و از طرفی احزاب و مطبوعات نیز به معنای واقعی آن آزاد نیستند، فساد در این جوامع بیشتر رخ میدهد. اما در دنیای غرب، فساد سیاسی کمتر است، چون در آنجا دموکراسی وجود دارد، یعنی مردم بر دولتها نظارت میکنند و قدرتها مادامالعمر نیستند، البته این به معنای آن نیست که در این جوامع اصلا فساد و یا مشکلی وجود ندارد، ولی در کشورهای دموکراتیک، فساد سیاسی و اقتصادی کمتر مشاهده میشود؛ اما در برخی کشورهای اسلامی، حلقه حاکم مورد نظارت مردم قرار نمیگیرند و به همین دلیل در این جوامع، سوءاستفادههای مالی، رانت، اختلاس و... بیشتر به چشم میخورد.
ایکنا ـ آیا نوع خوانش و قرائتهای مختلف از دین و دینداری میتواند هم باعث ایجاد فساد و هم راهکاری برای مبارزه با فساد باشد؟
این هم میتواند یکی از عوامل باشد، ولی نباید بگوییم که همه مسائل را میشود با دین و قرائتهای دینی حل کنیم، بلکه باید به تجربیات بشری نیز توجه داشته باشیم. قرنها تلاش شده که بشر بر حاکمان در رأس قدرت نظارت داشته باشد. امروز بهترین راه و روش برای تحقق چنین امر مهمی، دموکراسی، مطبوعات و احزاب مستقل و آزاد است. در واقع همان چیزهایی که اسلام در باب موضوع امر به معروف و نهی از منکر و در مفهوم عام آن گفته، در دنیای جدید همین آموزه حالت علمیتر به خود گرفته و سعی شده به آن فرم داده شود. من به اینکه همه چیز را میتوان از طریق دین حل کرد، اعتقادی ندارم. درست است که دین حامل پیامهای متعددی است و همگان را به داشتن تقوا دعوت کرده و هشدار داده که دچار هلاکت حرث و نسل نشویم، ولی روشها باید مبتنی بر عقل و تجربیات بشری باشد.
ایکنا ـ مصداق بارز تجربیات بشری میتواند حاکمیت قانون باشد؟
بله یکی از راههای آن، تحقق حاکمیت قانون است. میرزا یوسفخان مستشارالدوله در زمان قاجار که از سوی شاه، فسادهای زیادی ایجاد میشد، کتابی با عنوان «یک کلمه» نوشت و گفت راه نجات کشور فقط در یک کلمه خلاصه میشود و آن هم قانون است. امیرکبیر گفته در غرب، قانون و در ایران، ناصرالدینشاه حاکم است. منتسکیو، روحالقوانین را نوشت و نظریه تفکیک قوا را مطرح کرد و این چیزی نبود که در فقه به آن اشاره شده باشد، بلکه این محصول تجربه یک انسان بوده و گفته اگر همه قوا در دست یک نفر و یا یک نهاد باشد، فساد ایجاد میشود. باید دید دین برای اینکه فسادهای سیاسی و اقتصادی کمتر شود، چه کارهایی انجام میدهد.
ایکنا ـ وضعیت امروز جامعه را از نظر فساد چگونه ارزیابی میکنید؟
براساس آماری که در جراید رسمی و نظرسنجیهای متعدد اعلام میشود، میبینیم که واقعا در جامعه آمار فساد بالاست، مثلا اگر آمار طلاق، خودکشی، سرقت، اعتیاد و... را با سال گذشته و یا سالهای قبلتر از آن مقایسه کنید، میبینید که آمار فساد در این زمینهها نه تنها کمتر شده، بلکه بیشتر هم شده است. ما باید به اینکه چرا برخی جوانان به اعتیاد روی میآورند، همسر خود را طلاق میدهند و یا خودکشی میکنند، پاسخ دهیم، آن هم در جامعهای که بودجه نهادها و مراکز دینی و مذهبی افزایش پیدا میکند. باید دید چرا به رغم این بودجههای زیاد، خروجی جامعه باید افزایش آمارهای فساد باشد.
به نظر میرسد در جامعه بهدنبال حل معضل فساد در زمینههای سیاسی و اقتصادی نبودهایم، مسائلی مثل رانت و اختلاس که از طریق مردم بازاری و عادی اتفاق نمیافتد، بلکه مربوط به مسئولان ردههای بالاست و این موضوع تاکنون حل نشده است. فسادهایی که در جامعه ما رخ میدهد، منشأ آن را باید در ردههای بالا جستوجو کرد.
ایکنا ـ آیا معتقدید این نهادها فعالیتهای اثربخشی نداشتهاند؟
باید به خروجی فعالیت آنها توجه کرد. مثلا خروجی وزارت ارشاد و صداوسیما و دیگر مراکز و مؤسسات را باید در متن جامعه دید، یعنی اگر دیدیم امسال اخلاق، دین و ایمان و رفتارهای مردم نسبت به سال گذشته بهتر شده است، آن موقع میتوانیم بگوییم این نهادها خوب کار کردهاند، ولی اگر دیدیم در جامعه اخلاق رو به انحطاط است، دروغگویی رواج پیدا کرده، ایمان و اعتقاد مردم ضعیف و آسیبهای اجتماعی بیشتر شده است، باید نتیجه بگیریم که این نهادها و وزارتخانهها با اینکه بودجههای زیادی گرفتهاند، ولی به رسالت خود عمل نکردهاند.
ایکنا ـ راهکار شما برای اینکه میزان فساد در جامعه کمتر شود چیست؟
یک راه آن، تحقق دموکراسی به معنای نظارت مستمر مردم بر حاکمیت است و راه دیگر آن آزادی، به این معنا که مردم جرئت داشته باشند حرفشان را بزنند. مطبوعات و احزاب اگر آزاد و مستقل باشند، فساد کمتر میشود، ولی مسئله فساد با زندان، اعدام کردن و حبسهای طولانی ریشهکن نمیشود و جواب نمیدهد، بلکه باید مطبوعات شفاف و روشن حرف بزنند که رانتخواری و اختلاسها در کجا و به چه علت بوده است. اگر مطبوعات و احزاب آینه واقعیتهای کشور شوند، فساد در جامعه کمتر خواهد شد.
ایکنا ـ جامعه از قِبل فساد با چه نوع ضررها و پیامدهایی مواجه شده است؟
ما چون به نام دین و اسلام در صحنه سیاسی ظاهر شده و خواستهایم به نام دین رسالت خود را اعلام کنیم، مردم هم از دین انتظار داشتند که مشکلاتشان را حل کند، ولی فکر میکنم در این زمینه خیلی موفق عمل نکردهایم، چون به فرموده امام خمینی(ره)، اگر مسئولان ما موفق نباشند، ضربه آن به اسلام میخورد. اولین خسرانی که در این میان شاهد بودهایم، ضعف اعتقاد مردم و تضعیف شدن دین بوده است.
قدرت صلاح، قدرت سلاح
مولا امیر المومنین به اصحاب خود فرمود که سپاهیان شام بر شما غالب میشوند چون"صلاح" در میان آنان و "فساد" در میان شما حاکم است. (نهج البلاغه خطبه ۲۵ ) شگفت آور است که رهبری علنا وجود صلاح و سلامت را در بلاد دشمن میپذیرد و به وجود فساد در یاران خود اعتراف میکند و صلاح آنان را زمینه دستِ برتر و قدرت بالاترشان اعلام میدارد!!
دولتها برای تلاش در دستیابی به پیشرفته ترین و بیشترین تجهیزات نظامی ، استدلالات مختلفی دارند ، ولی نظریه پردازان اسلامی استدلال دینی هم برای لزوم تامین پیشرفته ترین سلاحها ارائه میکنند . آنها به این آیه استناد میکنند که خداوند از مسلمانان خواسته است از همه قدرت و توان خود برای آمادگی در برابر دشمنان استفاده کنند : و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه ( سوره آنفال آیه ۶۰ )
این استدلال قرآنی هر چند واضح و روشن است ، ولی باید توجه داشت که :
۱ . لزوم آمادگی در برابر دشمن و تهیه ادوات دفاعی ، یک حکم عقلایی و بلکه فطری است که همه خردمندان عالَم آن را درک میکنند . (المیزآن ج ۹ ص ۱۱۵) از این رو آیه قرآن در این باره جنبه "امضایی" داشته و نباید حکم تاسیسی و تعبدی تلقی شود . بر اساس این مبنا ، قلمروی این حکم در آمادگیهای دفاعی و تجهیرات جنگی "محدود" به تایید و تصویب خردمندان است و از عموم آیه نمیتوان مشروعیت تدارک و تهیه "هر گونه سلاح" و در "هر شرایط" را استفاده کرد حتی اگر عقلا آن را مجاز ندآنند .
و از اینجا میتوان به عمق و دقت نظر علامه طباطبایی پی برد که عموم و اطلاق ادله قتال را نفی کرده و شمول آن را نسبت به ادواتِ تخریب حرث و نابودیِ نسل آنکار کرده و مفاد آنرا تنها در حد استفاده از "وسائل شریفه" که بکارگیرش ضداخلاق نیست پذیرفته است (المیزآن ج۴ ص ۱۶۴) این نظریه در برابر نظریه دیگری است که به استنادعموم آیه، تجهیز و تهیه هر گونه سلاحی و از آن جمله سلاح هسته ای و بمب اتمی را تجویز میکند(دکتر ابوالقاسم گرجی ایات الاحکام ص۵۶)
۲ . در آیه (واعدوا لهم مااستطعتم من قوه) که دستور به فراهم کردن "قوه" داده شده است ، قوه هر چند ابزار جنگی را شامل میشود ، ولی به آن اختصاص ندارد . "قوه" نیرو و توآن است و شامل هر گونه قدرت اجتماعی و اقتصادی و اعتقادی در برابر دشمنآن است . حتی در روایات "آراسته بودن ظاهر" هم نوعی "قوه" در برابر دشمن دآنسته شده است ( من لایحضره الفقیه ج۱ ص ۱۲۳ قال ع منه الخضاب بالسواد ) و مفسران "اتفاق کلمه" را هم قوه دانسته اند و به گفته شهید سید محمد باقر صدر این "قدرت" ، پیش از هر چیز بُنیه معنوی و امکانات مادی برای تولید ثروت است که برای ایستادگی در برابر دشمن ضروری است (اقتصادنا ص ۶۳۱)
بر این اساس ، اختصاص دادن قدرت ، به قدرت نظامی و ادوات جنگی و یا اویت دادن به آن در تضاد با مفهوم گسترده آیه است و همین توهم اختصاص موجب غفلت از اشکال دیگر قدرت که نقش تعیین کننده تری در پیروزی بر دشمن دارد ، میشود . مگر نه این است که مسلمآنان صدر اسلام ، بدلیل برخورداری از پشتوانه استوار اعتقادی بر دشمنان خود چیره میشدند ؟ و مگر آنان با افزایش ادوات جنگی از قدرتشان در برابر دشمن کاسته نگردید و در حالیکه در آغاز توآنشان ده برابر دشمنآن بود ولی با گسترش نیروی نظامی ، ضعیف شده و قدرتشان به یک پنجم کاهش یافت ! (سوره آنفال آیه ۶۵) برتراندراسل در کتاب قدرت به برتری این قدرت مسلمانان اعتراف دارد .
بر اساس نگاه فرانظامی به مقوله قدرت جامعه ای میتواند با بهره مندی از قدرت ، دشمن خود را به ترس و وحشت اندازد که نیروهای جوانش از امید ، شهروندانش از رضایت ، تجارتش از رونق ، دانشگاهش از نشاط ، عدلیه اش از عدالت و رهبرانش از محبوبیت برخوردار باشد . با این نگاه تلاش برای گسترش رفاه و جلب رضایت مردم و کاهش اختلافات داخلی ، تلاش برای کسب قدرت بیشتر است ولی صرف هزینه های سنگین برای تهیه ابزارهای جنگی در جامعه ی که ناله فقر از هر کوی و برزن بگوش میرسد و پریشانی بر چهره بسیاری از مردم دیده میشود و فساد در آن مشهود است ، در حقیقت افزایش قدرت و به هراس انداختن دشمنان نیست و به ( ترهبون به عدو الله و عدوکم) نمی آنجامد .
مولا امیر المومنین باصحاب خود فرمود که سپاهیان شام بر شما غالب میشوند چون"صلاح" در میآن آنان و "فساد" در میآن شما حاکم است(نهج البلاغه خطبه ۲۵ ) شگفت آور است که رهبری علنا وجود صلاح و سلامت را در بلاد دشمن می پذیرد و به وجود فساد در یاران خود اعتراف می کند و صلاح آنان را زمینه دستِ برتر و قدرت بالاترشان اعلام میدارد !!
شفافیت و رسانهآزاد؛ راهکار مبارزه ساختاری با فساد
در حال حاضر فساد در عرصه اقتصادي بيشتر شکل عيني به خود گرفته است؛ چرا که اين فساد از عرصههاي ديگري همچون فرهنگي، سياسي و رسانهاي آغاز شده و به عرصه اقتصادي کشيده ميشود. کمرنگ شدن عدالت و آزادي و بهمريختگي در فضاي فرهنگ و سياست، خود را در عرصه اقتصاد به صورت فساد نمايان ميکند و هرچه معيارهاي مذکور در جامعه کماثرتر شود، فساد اقتصادي افزايش مييابد. اقتصاد در يک جامعه زماني سالم است که شفافيت وجود داشته باشد. شفافيت زماني وجود دارد که رسانه آزاد وجود داشته باشد و رسانه آزاد زماني به وجود ميآيد که فضاي باز سياسي حاکم باشد. تمامي اين مسائل زماني اصلاح ميشود که ما بتوانيم روابطمان را با ساير کشورهاي دنيا حل و فصل کنيم. بنابراين مسائل به صورت زنجيروار با يکديگر در ارتباط هستند. به عبارت ديگر بدون آنکه سياست خارجي و روابط با کشورهاي بزرگ دنيا اصلاح شود نميتوان اميدي به حل مسائل معيشتي داشت. تا سرمايهگذاري خارجي نباشد اقتصاد هر روز بدتر خواهد شد. طي چهل سال گذشته همواره مبارزههاي ما روبنايي بوده، نه زيربنايي و اساسي. ممکن است چند اخلالگر اقتصادي را بازداشت کرده و به زندان افکنده باشيم، اما هيچ وقت ريشه اخلال اقتصادي را خشک نکردهايم. چنين روندي همانند مبارزه با مواد مخدر است که حدود چندين هزار نفر را به سبب جرائمي در اين حوزه اعدام کردهايم، اما تاثير مورد انتظار را به همراه نداشته است. به عبارت ديگر مبارزه ريشهاي با مواد مخدر صورت نگرفته يا اگر هم مبارزهاي صورت گرفته نتيجه ريشهاي در بر نداشته است. مبارزه با جرمي مانند قاچاق مواد مخدر به مسائل مختلفي نظير روانشناسي، جامعهشناسي و فرهنگ ارتباط دارد. ما آنچنان که بايد و شايد به چنين مسائلي اهميت ندادهايم. نبايد فقط به محاکمه کردن انديشيد و لازم است دقت بسيار صورت گيرد. اگر دستگاه قضائي با ساير دستگاهها ارتباط و تعامل بيشتر و موثرتر برقرارکند، قطعا تاثير بهتري خواهد داشت. نبايد مبارزه با فساد را سياسي و جناحبندي و از آن وسيلهاي براي کوبيدن رقيب استفاده کنيم. چنين رويکردي مساله فساد را ريشهاي حل نميکند. تا زماني که همانند کشورهاي پيشرفته از منظر قضائي، حقوقي، سياست خارجي و سياست داخلي ساختارها را اصلاح نکنيم، در مبارزه با فساد کار بسيار سختي در پيش خواهيم داشت. در بسياري از کشورها فساد کنترل شده است اما در کشور ما با وجود رسانههايي که در اختيار نهادهاي مختلف قرار گرفته و با وجود بودجههايي که صرف ميشود، تاثير برجستهاي در اين مهم نگذاشته است. سؤالي که مطرح ميشود اين است؛ چرا برخي از مديران درگير فساد شدهاند اما هيچکس به دنبال مبارزه مبنايي و زيربنايي با فساد نيست؟ اشتباه ما اين است که روشهاي آزموده شده ديگران را قبول نداريم. ما بايد به سمت شفافيت و تقويت رکن چهارم دموکراسي يعني رسانههاي آزاد برويم. چرا که راه ديگري وجود ندارد. صداوسيماي يکطرفه به کار مملکت نميآيد. زماني که همهچيز در يک رسانه در حد شعار باشد، منافع جناحي ارجح بر منافع ملي قرار خواهد گرفت و تا جايگاه واقعي براي رسانههاي آزاد در نظر گرفته نشود رشد فساد خشکانده نخواهد شد.
هدف امام حسین(ع) مبارزه با فساد و حکومت فامیلی بود
شیمامفیدیراد: «مبارزهی امام حسین(ع) برای این است که رهبری اسلام در شکل انحرافی خود قرار گرفت و فساد اداری، حکومت فامیلی و فساد مالی یعنی اختلاس در ثروت عمومی ایجاد شده بود.» حجتالاسلاموالمسلمین محمدتقی فاضل میبدی که بحث مبارزه با فساد را در نگاه و عملکرد امام حسین(ع) بررسی کرده است، این جملات را میگوید. این عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم همچنین معتقد است که بزرگترین فساد، سوءاستفاده از ثروت عمومی است.
نخستین خروجی حکومت فامیلی، سوءاستفاده از ثروت عمومی است
حضرت علی(ع) حکومت فامیلی را بر هم زد و شایستهسالاری را برقرار کرد
هدف امام حسین(ع) مبارزه با فساد اداری و مالی و حکومت فامیلی بود
افراد مفسد در نگاه امام حسین(ع) سوءاستفادهکنندگان از قدرت هستند
آنچه اسلام را در جامعه خراب میکند، این است که افراد نالایق، متصدی کار شوند
اگر ثروت عمومی به ثروت خصوصی تبدیل شود، عدالتی در کار نیست
مبارزهی امام حسین(ع) به دلیل بدعتهایی بود که عمدتاً در زمان خلیفهی سوم شروع شد
اگر افراد نالایق سر کار قرار بگیرند، جامعه به جاهلیت باز خواهد گشت
شیوهی امام حسین(ع) برای مبارزه با فساد، مبارزه منفی، هجرت و تلاش برقراری حکومت اسلامی بود
استفاده از عبارات انقلاب امام حسین و قیام امام حسین را چندان قبول ندارم
امام حسین(ع) در برابر بدعتهای ایجادشده، مقاومت و ایستادگی کرد
سیرهی امام حسین(ع) مقاومت بود
جامعه باید نسبت به مسایل حکومتی و سیاسی آگاه باشندمتن کامل گفتوگوی شفقنا با حجتالاسلاموالمسلمین محمدتقی فاضل میبدی را بخوانید:
*نام امام حسین(ع) با عاشورا گره خورده است و اغلب صحبتها از ایشان، پیوندی با محرم و کربلا دارد؛ میخواهم به قبل از آن و به اندیشهی امام(ع) برگردیم که زمینهساز این روز شد. بسیاری از کارشناسان هدف امام حسین از عملکردی که در مقابل یزید داشت را مبارزه با فساد میدانند؛ براساس این عملکرد، فساد و مبارزه با فساد چه تعریفی در منظومهی فکری امام حسین(ع) داشت؟
فاضل میبدی: در ابتدا باید تعریف کنیم که فساد چیست؛ فساد، انواع و اقسامی دارد که همگی سر از یک جا در میآورد. گاهی فساد، سیاسی است، گاهی اقتصادی و گاهی اجتماعی و فرهنگی و … است. برای بررسی این که چرا این جریان ایجاد شد و بنیامیه چه و کجا بودند و چرا با امام حسین جنگیدند و چرا امام حسین(ع) در برابر آنها ایستادگی کرد و تسلیم نشد، باید نگاهی تاریخی به جریان عاشورا و تصمیم امام حسین(ع) داشته باشیم.
حکومت فامیلی از بدعتهایی بود که در زمان خلیفهی سوم شکل گرفت
نخستین خروجی حکومت فامیلی، سوءاستفاده از ثروت عمومی است
در زمان خلیفهی سوم چند بدعت در اسلام به نام خلیفهی مسلمین یا در خلافت اسلامی شکل گرفت؛ یکی از آنها مسالهی حکومت فامیلی بود. امامت موروثی بحث دیگری است اما در اسلام، حکومت فامیلی و حکومت موروثی نداشتیم. اولین کاری که عثمان، خلیفهی سوم کرد، این بود که تمام اقوام خود را به چرخهی حکومت برگرداند؛ بیشتر اقوام وی نیز از طایفهی بنیامیه بودند. حکم بن ابی العاص، پسر وی مَروان بن حکم، مغیره بن شعبه و بسیاری دیگر از جمله این افراد بودند که به عنوان اقوام عثمان، مسوولیتهایی را به عهده گرفتند. برای مثال حکم بن ابی العاص که عثمان، وی را به چرخهی حکومت آورد، عموی عثمان بود و فردی بود که پیامبر(ص) به دلیل خطاهایش او را تبعید کرده بود. مروان پسر همین فرد نیز داماد عثمان شد و موارد دیگری که حکومت فامیلی را در زمان عثمان ساخت. نخستین خروجی حکومت فامیلی نیز سوءاستفاده از ثروت عمومی است. بر این اساس بدعت یا بلیهی بعدی که در تاریخ اسلام شکل گرفت، مسالهی سوءاستفاده از بیتالمال در زمان خلیفهی سوم بود.
حضرت علی(ع) حکومت فامیلی را بر هم زد و شایستهسالاری را برقرار کرد
فامیلی شدن حکومت موجب میشود، اموال بین عدهی خاصی، دست به دست بگردد و اقوامی که حاکم هستند، سعی دارند که این اموال را تصاحب کنند. براین اساس زمانی که علی(ع) روی کار میآید، دو مبارزهی مهم را آغاز میکند. مبارزاتی که برای عدهای قابل تحمل نبود. در ابتدا این حکومت فامیلی را بر هم میزند یعنی امثال مروان بن حکم و افراد دیگری که به عنوان اقوام عثمان، فرماندار کوفه، فرماندار بصره و موقعیتهای دیگر را به دست آورده بودند، برداشت و به قول امروزیها شایستهسالاری را در حکومت شکل داد. برای مثال محمد بن ابی بکر که انتخاب شایستهای بود، به عنوان فرماندار مصر معرفی کرد یا افراد مناسب دیگری را نیز برای موقعیتهایی دیگر انتخاب کرد. مبارزهی دومی که امام علی(ع) آغاز کرد، این بود که بعد از بر هم زدن حکومت فامیلی، اعلام کرد که بیتالمال که در این حکومت فامیلی از آن سوءاستفاده شده است را هر کجا رفته باشد، برمیگرداند و بین مردم تقسیم میکند.
انجام این دو مبارزه در زمان حکومت امام علی(ع) برای عدهای قابل تحمل نبود. عدهای مثل طلحه و زبیر نزد امام رفتند و گفتند یا علی، ما کنار تو هستیم، با تو بیعت میکنیم به شرط این که اموال ما را پس نگیرید و آبروی ما را نریزید. حضرت فرمود که به هیچ وجه؛ «الحق القدیم لا یبطله شیء» یعنی اگر پنجاه سال قبل هم کسی ثروتی بیجا تصاحب کرده باشد، من آن را برمیگردانم. لَرَدَدْتُهُ الی بیتالمال؛ به بیت المال برمیگردانیم ولو آن ثروت، کابین خانمهای شما شده باشد. از اینجا این کینهی بنی امیه کاشته شد و از بین نرفت. سردمدار این جریان طرفداری از حکومت فامیلی هم معاویه بود که در شام استقرار داشت. مردم شام هم نه سیرهی پیامبر را درست دیده بودند، نه حدیث پیامبر را درست شنیده بودند و نه قرآن را درست میشناختند. خلیفهی دوم از خاندان بنیامیه فردی را به عنوان فرماندار شامات، حوزهی بسیار مهم و بزرگ قرار داده است. این مردم نیز هر چه اسلام یاد گرفتهاند، از معاویه و آخوندهای درباری معاویه بوده است. یکی از اقدامات معاویه این بود که تعدادی ملا، مداح و آخوند را استخدام کرد و به آنها پول داد که اصل سخنان پیامبر را تحریف کنند تا مردم هر چه حکومت میخواهد بشنوند و نه هرچه در متن اسلام وجود داشته است. تحریف دین اسلام در حوزهی شامات توسط افرادی مثل کعبالاحبار رخ داد که در اطراف معاویه بودند و دین را خراب کردند.
هدف امام حسین(ع) مبارزه با فساد اداری و مالی و حکومت فامیلی بود
پس از شهادت حضرت علی(ع) و در زمانی که امام حسن(ع) تن به صلح داد، معاویه باز آن حکومت فامیلی را برگرداند. وی پسرش یزید را به عنوان ولیعهد خود سر کار گذاشت. در نتیجهی این اقدام معاویه، همان فساد اداری و فساد مالی بازگشت. مبارزهی امام حسین(ع) نه برای این است که بگوید شما نماز را خراب کردید، روزه را خراب کردید، حجاب زنان را خراب کردید، بلکه برای این است که رهبری اسلام در شکل انحرافی خود قرار گرفت و فساد اداری، حکومت فامیلی و فساد مالی یعنی اختلاس در ثروت عمومی ایجاد شده بود. بر این اساس است که امام حسین(ع) فرمود که میخواهد در شهرهای اسلامی، اصلاح ایجاد کند و معالم دین را برگرداند. امام با این کار میخواهد فساد را از بین ببرد. این فساد چه زمانی از بین میرود؟ زمانی که پرچمهای حقیقی دین برگردد و اصلاحاتی در برابر این بدعتها صورت بگیرد که مردم با دین واقعی آشنا شوند و تن به این ذلت و حکومت امویان ندهند.
*در دیدگاه امام حسین(ع) که به دنبال از بین بردن فساد بودند، اشخاص مفسد چه کسانی هستند و برچه اساس شناخته میشوند؟
افراد مفسد در نگاه امام حسین(ع) سوءاستفادهکنندگان از قدرت هستند
آنچه اسلام را در جامعه خراب میکند، این است که افراد نالایق، متصدی کار شوند
اگر ثروت عمومی به ثروت خصوصی تبدیل شود، عدالتی در کار نیست
فاضل میبدی: در نگاه امام حسین(ع) افراد مفسد یعنی افرادی که سوار بر قدرت شدند و در حال سوءاستفاده از قدرت خود هستند. برای مثال مروان بن حکم، عبدالرحمن بن عوف، حارث بن حکم از این افراد در نگاه امام حسین هستند. آل معید نیز به همین صورت؛ این گروه در زمان جاهلیت طرفدار حکومت جاهلی بودند و در برابر پیامبر ایستاده بودند. امروز که برگشتهاند، سوار بر قدرت شدهاند. علی (ع) در بیانات خود دارد که با برگشتن این گروه چه فسادی اتفاق افتاد. حضرت علی(ع) فرمود که «قام معه بنو ابیه یخضمون مال الله». این سخن حضرت اشاره دارد به این که عدهای با خلیفهی سوم روی کار آمدند و این ثروت عمومی را بلعیدند مثل این که شتر علف را در بهار میبلعد. این تشبیه حضرت علی (ع)است. بزرگترین فساد، سوءاستفاده از ثروت عمومی است. در این نگاه، مراد از فساد این نیست که مردم از دین برگشتند، عقیدههایشان فاسد شده است، به قول امروزیها کنسرت گذاشتند و کمی بدحجاب شدند، اصلاً فساد، این موارد نیست. آنچه اسلام را در جامعه خراب میکند، این است که افراد نالایق، متصدی کاری شوند که شایستگی آن را ندارند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، ثروت عمومی که متعلق به همهی مردم است، در مسیری قرار میگیرد که عامهی مردم فقیر و بیبهره از بیتالمال خواهند شد و عدهای خاص الی ماشاالله صاحب ثروت میشوند. برای مثال ثروتهایی که در زمان خلیفهی سوم از آفریقا میآمد، بسیار زیاد بود و در آنجا بیشتر به نام حکم بن ابی العاص یا پسرش مَروان بن حکم شد. همین موضوعات منجر به اعتراض ابن عباس و ابوذر غفاری میشد؛ اعتراض ابن عباس و ابوذر غفاری در برابر خلیفه سر این نبود که چرا فردی نماز نخوانده یا حج نرفته یا امثال آن بلکه اعتراض این بود که شما چرا این ثروتهای عمومی را بین افراد خاص خودتان جمع کردهاید. ابوذر تبعید شد. مبارزات ابوذر و حُجر بن عَدی و عمرو بن الحمق و … با خلیفه به این دلیل بود که چرا ثروتهای عمومی در حال از بین رفتن است. برای این که اسلام دین عدالت است؛ «لیقوم الناس بالقسط» و عمدهی عدالت در جامعه است. اولین جایی هم که عدالت، خود را در جامعه نشان میدهد، ثروت عمومی است. اگر ثروت عمومی به ثروت خصوصی تبدیل شود، عدالتی در کار نیست. عدالت که نباشد نیز دیگر هدف انبیا و «لیقوم الناس بالقسط» در کار نیست.
مبارزهی امام حسین(ع) به دلیل بدعتهایی بود که عمدتاً در زمان خلیفهی سوم شروع شد
اگر افراد نالایق سر کار قرار بگیرند، جامعه به جاهلیت باز خواهد گشت
اگر بخواهیم در دو جمله خلاصه کنیم؛ مبارزهی امام حسین(ع) به دلیل بدعتها و تحریفهایی بود که عمدتاً در زمان خلیفهی سوم شروع شده بود و پدرش علی(ع) نیز به دلیل آن شهید شد. برادرش امام حسن(ع) نیز به همان دلیل شهید شد. مبارزهی آنها به این دلیل بود که به حاکمان بگویند اگر به دنبال اسلام و حکومت اسلامی هستند، باید دو کار انجام شود: یک؛ با توزیع درست ثروتهای عمومی، عدالت به جامعه برگردد. دو؛ افراد لایق و شایسته باید مسوولیت کار را به عهده بگیرند، تا این ثروتها به درستی توزیع شود و از بین نرود. اگر افراد نالایق سر کار قرار بگیرند، جامعه نیز به سمت جاهلیت باز خواهد گشت. بر این اساس علی(ع) در روزهای اول خلافت اعلام کرد که مردم! جامعهی شما به جامعهی جاهلیت برگشته است مثل زمانی که پیامبر مبعوث شد. روز عاشورا که به امام حسین(ع) بیعت کن و صلح کن و تسلیم شو؛ جملهی مهمی در جواب آنها گفت که «فقد ملئت بطونکم من الحرام» یعنی شکمهای شما از حرام پر شده است. به این معنا که آنقدر از ثروت بیتالمال در شکم آنها رفته است که دیگر اصلاحپذیر نیستند.
*شیوهی امام حسین(ع) برای مبارزه با فساد چه گامهایی داشت و چرا این مسیر را انتخاب کرد ؟
شیوهی امام حسین(ع) برای مبارزه با فساد، مبارزه منفی، هجرت و تلاش برقراری حکومت اسلامی بود
فاضل میبدی: شیوهی اول، مبارزه منفی بود یعنی زیر بار حکومت یزید نرفت. کسی که با حکومت بیعت نکند یعنی آن حکومت را قبول ندارد. شیوهی دوم، هجرت بود که حضرت از مدینه به سمت مکه رفت. شیوهی سوم نیز مبارزه برای برقراری حکومت اسلامی بود؛ مردم کوفه ایشان را دعوت کردند که بیایند و ایشان به خاطر دعوت مردم کوفه به آن سمت رفت تا حکومت اسلامی را برقرار کند. وقتی مردم کوفه را بیوفا دید و قسمت کربلا نزدیک کوفه، راه را بر مسیرش بستند. شیوهی آخر ایشان نیز مقاومت و ایستادگی بود.
استفاده از عبارات انقلاب امام حسین و قیام امام حسین را چندان قبول ندارم
امام حسین(ع) در برابر بدعتهای ایجادشده، مقاومت و ایستادگی کرد
سیرهی امام حسین(ع) مقاومت بود
استفاده از عبارات انقلاب امام حسین و قیام امام حسین را چندان قبول ندارم؛ درستتر آن است که گفته شود «مقاومت امام حسین». امام حسین(ع) در برابر بدعتهای ایجادشده و دعوتهای کاذبی که از او میشد، مقاومت و ایستادگی کرد. قیام و انقلابی در کار نبود. سیرهی ایشان، مقاومت بود؛ در برابر این که ایشان تسلیم ظلم و زور نشود.
*امام حسین(ع) در بحث مبارزه با فساد، چه تکلیفی را بر دوش مردم میگذارد؟
فاضل میبدی: قبل از تکلیف، تنبه و بیداری را ایجاد میکند که ای جامعهی بشری مواظب باشید متصدیان شما و صاحبمنصبان شما انسانهای لایقی باشند. این اولین تنبهی است که به ما میدهد. دوم این که مواظب باشید ثروتهای مردم، بیجا در جیب عدهای خاص نرود و ثروت در دست عدهای خاص دست به دست نشود. این تنبه است. آخر هم این که اگر قرار شود شما تسلیم یک حکومت زور شوید که افرادی پست را به کار بگمارد و ثروتهای مردم را نابود کند و شما هم آنجا تماشاگر باشید و ببینید؛ یا باید با آن مبارزه کنید یا بالأخره به شهادت برسید. این که بنشینید و تماشا کنید که زور و ظلم بر حق مردم اعمال شود، شیوهی خلاف انبیا است.
*این نظارت توسط مردم چطور باید اعمال شود؟
جامعه باید نسبت به مسایل حکومتی و سیاسی آگاه باشند
فاضل میبدی: اولین اقدام این است که جامعه باید نسبت به مسایل حکومتی و سیاسی آگاه باشند. یکی از اقدامات در این زمینه که در دنیای امروز انجام شده است، وجود روزنامههای آزاد و احزاب مستقل است تا مردم را آگاه و هوشیار کنند. ممکن است مردم در بسیاری از موضوعات مانند کشاورزی، مهندسی و … آگاه نباشند اما در مسایل اجتماعی و سیاسی باید کلاس مردم هر روز بالاتر رود. چرا که برای انتخابات و نظارت بر آن واین که چه کسی به قدرت میرسد و چه کسی میرود، باید این آگاهی در مردم افزایش یابد. هر چه مردم در این زمینه آگاهتر شوند، انتخاباتشان درستتر انجام میشود. به همین دلیل است که امام حسین(ع) در مسیری که به کربلا میآید، خطبههای بسیاری میخواند و سخنرانیهای فراوانی دارد. برای این که میخواهد قبل از وقوع جنگ، مردم را آگاه کند. حضرت علی(ع) نیز همواره به دنبال این بود که مردم را آگاه کند. خطبههای نهجالبلاغه برای آگاهی مردم خوانده شده است و ما نیز امروز باید سعی کنیم یک نقد فرهنگی عمومی در جامعه درست کنیم. اگر فرهنگ مردم، فرهنگ تسلیم و ناآگاهی باشد و فرهنگ تقدیر باشد که هر چه خدا بخواهد میشود، نادرست است. باید احزاب و روزنامههای مستقل و شبکههای مجازی مستقل، مردم را آگاه کنند.
روحانی با شجاعت اسامی مفسدان را اعلام کند
موسوی تبریزی در گفتوگو با ایلنا: دولت در برخورد با فساد و قاچاق به مردم گزارش ماهانه دهد.
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: مبارزه با فساد نباید به یک هفته و ایام خاصی محدود شود دولت میتواند هر ماه در نهایت شفافیت به مردم گزارش بدهد با کدام مفاسد برخورد کرده و جلوی کدام سوءاستفاده را گرفته است.
آیتالله موسوی تبریزی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا با اشاره به عملکرد دولت در زمینه فیشهای حقوقی عنوان کرد: عملکرد دولت در این زمینه بسیار قابل قبول بود؛ البته توقع ما هم از این دولت همین است ما در مجمع مدرسین هم در این مورد بحثهایی داشتیم و خواستار پیگیری جدی این موضوع و برخورد قاطع با متخلفان از سوی دولت بودیم. او ادامه داد: در این زمینه لازم است در قوانین و مقررات مربوطه هم بررسیها و بازنگریهایی شود تا جای هیچگونه سوءاستفادهای باقی نماند لذا ما باید قبل از هر چیز راههای فساد و اختلاس را ببندیم.
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با تاکید بر اینکه راههای نفوذ در زمینه فساد باید شناسایی و مسدود شود، گفت: بستن راههای فساد با شعار اقتصادی مقاومتی میسر نمیشود بلکه راه آن اصلاح قانون و مدیریتها و بازنگری در نظارتهاست. او با بیان اینکه اظهارات رئیسجمهور و معاون اول دولت و دستورهای صادر شده میتواند در این زمینه بسیار موثر باشد، عنوان کرد: تاکنون هم در پی دستورهای رئیسجمهور اقدامات خوب و قابل قبولی انجام شده است اما این مفاسد شناسایی شده تنها جزئی از مفاسدی است که در جامعه ما نفوذ کرده است.
آیتالله موسوی تبریزی با اشاره به اینکه در مبارزه با فساد شعار دادن فایده ندارد، خاطرنشان کرد: رهبری هر سال عنوانی را در شروع سال تعیین میکنند، اما تاکنون کسی بررسی نکرده که آیا در پایان هر سال این نامگذاری عملیاتی هم شده است یا خیر. او خطاب به دولتمردان تاکید کرد: باید برخورد جدی با سوءاستفاده کنندگان صورت گیرد و اگر در این زمینه مقاومتی از سوی متخلفان صورت میگیرد، دولت باید برای مردم بازگو کند و اقدامات خود را شفافسازی کند.
نماینده پیشین مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مبارزه با فساد نباید به یک هفته یا ایامی خاص محدود شود، عنوان داشت: دولت میتواند هر ماه در نهایتِ شفافیت به مردم گزارش بدهد که با کدام مفاسد برخورد کرده و جلوی کدام سوءاستفاده را گرفته است.
موسوی تبریزی با بیان اینکه فساد اقتصادی و به ویژه قاچاق در کشور غوغا میکند، گفت: در این میان کسانی که احساس میکنند مبارزه با مفاسد و حقوقهای نامتعارف به ضرر آنها است تلاش میکنند با سیاسی کردن این موضوع مسیر مبارزه دولت را منحرف کنند تا این حرکت به نتیجه نرسد اما دولت باید با شجاعت اسامی مفسدان را به مردم اعلام کند و اموال بیتالمال را بازگرداند قطعا این اقدام باعث عزت هر چه بیشتر دولت خواهد شد. مردم باید احساس کنند در زمینه مبارزه با فساد سیاسیکاری و ملاحظهای صورت نمیگیرد.
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در مورد تاثیر شبکههای اجتماعی در آگاهی رسانی به مردم و نظارت بر امورد در مسائل این چنینی خاطرنشان کرد: نقش این شبکه بسیار با اهمیت است چراکه گاهی در رسانههای رسمی نمیتوان به برخی موضوعات پرداخت، اما این شبکهها چنین امکانی را فراهم میکنند. گاهی در صداوسیما و برخی از رسانهها از برخی موضوعات سوءاستفاده میشود که البته این احتمال در فضای مجازی هم وجود دارد، اما کسی که دامنش پاک باشد ابایی از قضاوتهای مردم ندارد.